بغضی کهنه گلویم را فشار میداد
تا این که اشک جاری شد و دلم را به دریا زدم و . . .
الهی العفو بر زبانم جاری شد
همان کلمه ای که همیشه ورد زبانم بود ولی چند سالی میشد که آنرا بازیچه قرار داده بودم و از روی سرباز کنی میگفتم الهی العفو.
ولی هیچ تغییری در خود نمیدیدم . . .
تا اینکه خوابی دیدم و دوباره برگشتم به روز های ارغوانی زندگیم . . .
روزهای گرم و روز هایی که بوی خدا میداد . .
اشک در چشمانم حلقه زده بود اشک دانه دانه روی گونه ی بی جان و سردم میرخت چشمانم را بستم و . . .
و وقتی بازشان کردم صحنه ای عاشقانه دیدم . . .
صحنه ای که دوست داشتم هر روز آن را ببینم .
گنبد طلا بود . . .
دیگر چه چیز میخواهی بشنوی
همین که میگویم گنبد طلا دلت پر میکشد تا خود حرم
کسی که عاشقش باشد میداند من چه میگویم . . .
اشک میریختم و السلام علیکی به امام رضا میگفتم و دعا میکردم که زودتر به کربلا روم
دیگر حرف هایم درون کلمه ها جا نمیگیرد
انگار وصف ناشدنی اند . . .
پایان
عاشقانه های غمگین و گریه دار
تمام آرزوی امشب من ، ندیدن فرداست …
::
::
کابوس امشبم شده ای تو ؛ دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد و حال میگوید برو …
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم !
::
::
از وقتی رفته ای چشمانم را نبسته ام ، روی پلکم نشسته ای !
میترسم ببندم و دیگر نبینمت ؛ من تصویرِ بودنت را اینجا به چشمانم نشانده ام …
::
::
ماشین به راه افتاد … حس میکنم اما چیزی از من به جا مانده ؛ بر روی سینه می گذارم آهسته دستم را … جای دلم خالی!…
::
::
قحطی همدم است؛ من به خوشآمد گویی تابلوی خیابان هم دلخوشم.
::
::
تمام زندگی ام را حراج کردم ولی او رفت و گفت : هیچ ارزانی بی علت نیست !
::
::
خسته ام از هر چیزی که نبودنت را به رخم می کشد …
از همه چیز !
::
::
تقویم دنیایم این سالها پرشده است از قرمز های بی دلیل …
اینجا که نباشی ، زندگی ام تا اطلاع ثانوی تعطیل میشود !
::
::
لحظاتی وجود دارند که دراز کشیده ای و خیره به آسمان و یک چیزی مثل صاعقه وجودت را خالی میکند.
زیرلب میگویی : دیگه مهم نیست !
بقیه اس ام اس های گریه دار در ادامه مطلب...