با دامداران سحر خیز
صبح سرد زمستان -کنار چاههای صاباد -صدای( ای هن و بز هن )چوپان -صدای (غرغر میش وامبه بزوبزغاله) که با حرص و لع در جستجوی (بته خار سوزنی) باران خورده می دوند و دامداران سحر خیزی که (کله پیچ و دپوشیده) دامهای خود را به محل تجمع وحرکت گله می آورند. دسته دسته دامها به گله اضافه می شوند و گله آماده حرکت می شود .در میان دامداران آماده تر و مجهز تر کسی است که( گمار) از اوست سوزسرما و برف وباران نمی تواند در عزم راسخ چوپان برای چرای دام خللی ایجاد کند امیدش به خداست و جسارت وتحمل بالای خویش - گپ و گفت دامداران باهم صحبت از( گمار) و (کر بوسه و کر عروس و تقلی و تکه و قوچ و بز حنه ) و در نهایت بدرقه چوپان و گله .اینها همه چیزی هایست که در این ایام هر روز صبح زود در حاشیه روستای نیگنان تکرار می شود.
دامداری سنتی از دیر باز با زندگی مردم روستای نیگنان آمیخته بوده و حتی کشاورزان که غالب مردم روستا را تشکیل می دهند در کنار کار کشاورزی خویش چند راس دام هم پر ورش می دهند تا بخشی از نیاز به گوشت و لبنیات سالانه خویش را تامین نمایند.چرانیدن گله معمولا بصورت نوبتی ویا در اصطلاح محلی( گماری) می باشد .گماری خود به دوصورت انجام میشود یا بصورت معمولی یعنی هر دامدار به تناسب تعداد دامی که دارد (مثلا یک روز به ازای10 گوسفند) گله را می چراند. نوعی دیگر( کافر گمار) است به این صورت که صرف نظر از تعداد دام هر دامداریک روز گله را باید بچراند.در گذشته یک نفر چوپان کار چرای گوسفندان همه روستا را بصورت سالانه انجام داده و به ازای هر راس گوسفند مبلغی را بطور سالیانه از دامداران می گرفت به این نوگله گله (چکنه) می گفتند.
برای تمامی دامداران زحمتکش و پرتلاش نیگنان سلامتی و بهاری زیبا و پر علف آرزومندم