همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

من اومدمممممممممممم

سلام به همه دوست های گلم

شرمنده به خدا خیلی درگیر خودم و زندگی شدم و اینکه نت خونه قطع بود و با گوشی هم اصلاً حوصله نداشتم

نمی دونم از کجا شروع کنم و براتون بنویسم شاید چند روز طول بکشه و شما هم حوصله خوندن نداشته باشید

دوران بارداری من خیلی با استرس گذشت دوست نداشتم بیام و از استرس هام براتون بنویسم چون می دونم روزی همه شما مادر خواهید شد و بهتره مطالبی که زیاد خوشایند نیست و نخونید

ولی خدا شکر همه چیز به خیر گذشت البته پسرکم 20 روز زودتر از تاریخ زایمان به دنیا اومد یعنی 37 هفته با وزن 2900 و قد 49cm و دور سر 35cm خدا رو شکر سالم و الان هم 4 ماه و 15 روزه شده

زایمان سختی هم داشتم با اینکه سزارین شدم ولی .............. بگذریم

برای همتون دعا کردم و از خدا خواستم همه شما گرفتار این روزهای بی استراحت بشید روزهایی که اصلاً وقت نمی کنید به خودتون برسید و دائماً در حال شیر دادن و پوشک عوض کردن باشید

دوستون دارم

 

 

راهکارهای افزایش جمعیت/ کاهش سزارین و ترویج زایمان طبیعی

تک دختر



رئیس اداره سلامت مادران وزارت بهداشت، یکی از راهکارهای افزایش جمعیت را کاهش میزان سزارین و ترویج زایمان طبیعی بیان کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر فرحناز ترکستانی با اشاره به اینکه این نشست در سال 2 بار برگزار می شود، گفت: در  این نشست اهداف و برنامه های عملیاتی مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد و به دنبال آن موانع و راهکارها بیان می شود.
به گفته وی، ارتقای سلامت مادران باردار و کاهش مرگ و میر مادران پس از بارداری تا 43 روز از برنامه های اداره سلامت مادران و نشست مدیران گروه سلامت خانواده و کارشناسان مادران باردار است.
ترکستانی، افزایش کیفیت مراقبت های دوران بارداری را یکی از اهداف نشست مدیران گروه سلامت خانواده و کارشناسان مادران باردار بیان کرد و افزود: ساماندهی حاملگی پرخطر، کاهش میزان سزارین و بررسی و ساماندهی عوارض شدیدی که در بارداری اتفاق می افتد از دیگر اهداف این نشست است.
وی ضمن اشاره به سیاست های کلی جمعیتی، یکی از راهکارهای افزایش جمعیت را کاهش میزان سزارین و ترویج زایمان طبیعی دانست که با مشارکت معاون درمان این امر در راستای برنامه طرح تحول نظام سلامت محقق شد.
رئیس اداره سلامت مادران وزارت بهداشت با اشاره به اینکه در طرح تحول نظام سلامت ارائه دهندگان و گیرندگان خدمت زایمان طبیعی دیده شده اند، افزود: در برنامه زایمان طبیعی، برای ارائه دهندگان خدمت افزایش تعرفه های حق الزحمه زایمان لحاظ و برای گیرندگان زایمان طبیعی نیز حذف فرانشیز زایمان طبیعی و تشکیل کلاس های آموزشی آمادگی زایمان به منظور کاهش و حذف سزارین صورت گرفت.
وی برگزاری کلاس های آمادگی زایمان را در دو حوزه بهداشت و درمان بیان کرد و گفت: در حوزه درمان کلاس های آمادگی زایمان در کلیه بیمارستان ها با اجرای طرح تحول نظام سلامت الزامی شد و برای مادران باردار شرکت در این کلاس ها رایگان است.
ترکستانی ادامه داد: همچنین در حوزه بهداشت بسته های آموزشی کلاس های آمادگی زایمان دیده شده و به دانشگاه های علوم پزشکی کشور ابلاغ شده است.
رئیس اداره سلامت مادران وزارت بهداشتهمچنین، به نظارت و اعتبار بخشی بیمارستان ها در راستای ترویج زایمان طبیعی اشاره کرد و گفت: بیمارستان ها باید با گذشت یکسال از برنامه تحول سلامت، 10 درصد از میزان پایه سزارین را کاهش دهند و چنانچه بیمارستانی نتواند این کاهش را در میزان سزارین های خود داشته باشد، در ارزشیابی بیمارستان یک درجه نزول خواهد داشت.

۱۰ نگرانی در روزهای اول مادری

تک دختر


اگر بعد از نوشیدن شیر، نوزاد به سکسکه می افتد، نگران نباشید. یادم می آید اولین باری که همسرم فرزندمان را دید، عقب ایستاده بود و جلو نمی آمد. نوزاد به نظرش بسیار کوچک و زشت می آمد و با آنچه تصور می کرد زمین تا آسمان تفاوت داشت. مدام می پرسید این خط اخم بین ۲ ابرویش چیست؟ چرا صورتش جوش دارد؟ پشت پلکش چرا لک دارد؟ برخلاف آنچه در فیلم ها می بینیم، نوزاد تازه متولد شده سفید و زیبا نیست و پوستش قرمز و کبود و پرچروک است اما تمام این مشکلات که شاید چند روز اول مایه نگرانی والدین باشد به سرعت برطرف می شود.
در این مطلب به مجموعه ای از نگرانی های شایع والدین در بدو تولد کودک پرداخته ایم.
چرا این بچه کبود است؟
چون هنگام تولد، سرش تحت فشار قرار گرفته است. در روز اول بعد از تولد دلیل قرمزی و کبودی پوست به ویژه در نوزادانی که به روش زایمان طبیعی متولد شده اند، فشاری است که هنگام رد شدن از کانال زایمان به آنها وارد شده است. دلیل کبودی گاهی پیچیدن بند ناف دور گردن جنین است. گاهی نیز علت سرخی پوست نوزاد سرماست و با گرم کردن نوزاد برطرف می شود. بهترین دما برای نگهداری نوزاد بین ۲۰ تا ۲۱ درجه سانتی گراد است. اگر هوا سرد است، بدن نوزاد را با پتوی سبکی بپوشانید اما بیش از حد گرم نکنید زیرا این کار مانع تعریق می شود و پوست حساس کودک آسیب می بیند.
چرا پلکش قرمز است؟
چون بین چشم ها و روی پلک نوزاد گاهی لک های قرمز رنگی وجود دارد که کاملا طبیعی است. این لک ممکن است در پس سر نوزاد هم دیده شود و با گریه نوزاد پررنگ تر و با فشار دادن انگشت روی آن محو شود. معمولا این لک ها در اولین سال بعد از تولد ناپدید می شوند و جای نگرانی نیست. اگر لک آبی رنگی روی باسن یا کمر باشد نیز معمولا تا ۳ سالگی محو می شود اما برخی لک ها مادرزادی و دائمی اند. گاهی نیز به طور طبیعی دانه های سفیدرنگی روی بینی نوزاد وجود دارد. به این جوش ها میلیا می گویند که طی چند هفته بعد از تولد برطرف می شود.
چرا رنگش زرد است؟
اگر در روز دوم تا چهارم نوزاد زرد شده یعنی مبتلا به زردی است و باید به سرعت به پزشک مراجعه کرد. در غیر این صورت احتمال بروز آسیب های مغزی وجود دارد.
چرا بند نافش سیاه شده؟
چون به صورت طبیعی بعد از تولد بند ناف سفید است اما به تدریج قهوه ای و سیاه می شود و در فاصله ۲ تا ۴ هفته می افتد.
چرا جمجمه اش این شکلی است؟
چون شکل جمجمه نوزادان تحت تاثیر شیوه زایمان مادر است. نوزادانی که به روش سزارین متولد می شوند، جمجمه گردی دارند اما جمجمه نوزادانی که به روش طبیعی متولد می شوند، به دلیل فشاری که در طول زایمان و حین رد شدن از کانال زایمان به آن وارد می شود، شکل گردی ندارد اما جای نگرانی نیست چون بعد از چند هفته شکل جمجمه به حالت طبیعی برمی گردد.
چرا نوزادم ترشح دارد؟
چون در نوزادان دختر ۳ ۲ روز اول بعد از تولد ممکن است اندام تناسلی متورم باشد و ترشحات سفیدرنگی ببینید. این ترشحات را پاک نکنید زیرا از فرزند شما در برابر باکتری ها محافظت می کند. این ترشحات شبیه عادت ماهانه است و دلیل آن هورمون هایی است که از مادر به جنین در طول بارداری رسیده است. حتی پستان ها نیز در نوزاد دختر ممکن است متورم باشد. نباید سینه ها را فشار داد و مایع آن را تخلیه کرد. این تورم بعد از چند روز از بین می رود.
چرا عطسه می کند؟
چون عطسه لزوما نشانه سرماخوردگی نیست. نوزادان در روز ممکن است تا ۱۲ بار هم عطسه کنند دلیل آن هم خلاصی از ترشحاتی است که مانع تنفس می شوند. از سوی دیگر، موهای بینی نوزاد هنوز کاملا رشد نکرده و مثل یک فیلتر درست عمل نمی کند و گرد و غبار موجود در هوا ممکن است باعث تحریک مخاط بینی و عطسه نوزاد شود.
چرا سکسکه می کند؟
چون دیافراگمش منقبض شده است. اگر بعد از نوشیدن شیر، نوزاد به سکسکه می افتد، نگران نباشید. دلیل این موضوع اسپاسم دیافراگم است و در عرض چند ثانیه رفع می شود. می توانید به نوزادی که سکسکه می کند شیر بدهید تا سکسکه اش سریع تر بند بیاید.
چرا ادرار نمی کند؟
چون میزان ادرار نوزادان در نخستین روزهای پس از تولدش چندان زیاد نیست ولی بعد از تولد به مرور بیشتر می شود. روز اول معمولا نوزاد یک مرتبه ادرار می کند اما از روز پنجم به بعد حداقل ۶ مرتبه ادرار دارد. وقتی نوزاد به اندازه کافی شیر می نوشد، ادرارش زرد کمرنگ است. گاهی نیز لک های نارنجی در پوشک دیده می شود. در طول ۲ ماه بعد از تولد نوزاد باید ۸ تا ۱۲ بار در طول روز شیر بنوشد. این میزان بین ماه دوم تا ششم کمتر شده و به ۶ تا ۸ بار مکیدن کاهش می یابد. طی ۲ روز اول بعد از تولد، نوزاد روزانه بین ۱۵ تا ۱۰۰ میلی لیتر شیر می نوشد. بین روز ۳ تا ۵ این میزان به ۲۰۰ میلی لیتر می رسد و بعد از این زمان نوزاد به طور متوسط روزانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلی لیتر یعنی ۲.۵ تا ۳.۵ فنجان شیر می خورد. به نسبتی که به مرور شیر خوردن نوزاد بیشتر می شود، میزان و دفعات ادرار او هم افزایش می یابد. اگر این میزان از حالت طبیعی کمتر یا ادرار نوزاد زرد و بدبو بود، یعنی یا نوزاد در درجه هوای گرمی نگهداری می شود یا تب دارد.
چرا مدفوعش سیاه است؟
چون به طور طبیعی، مدفوع نوزاد در نخستین روزهای پس از تولدش سبز یا سیاه است و حالت چسبندگی دارد. دلیل آن هم دفع مکونیوم است که در دستگاه گوارش در طول بارداری تجمع یافته است. نوشیدن شیر مادر در روزهای نخست به دلیل داشتن آغوز به پاکسازی دستگاه گوارش کمک می کند. بعد از این مدت میزان مدفوع نوزاد به میزان تغذیه ای که دارد بستگی دارد. در هفته اول بعد از تولد مدفوع کم کم قهوه ای و بعد زرد می شود. از هفته دوم نوزاد روزانه ۱ تا ۳ بار مدفوع می کند و گاهی به بیش از ۱۰ مرتبه هم می رسد اما از هفته ششم این میزان به تدریج کم می شود و به یک بار در روز کاهش می یابد. زور زدن و سرخ شدن نوزاد هنگام دفع حالتی طبیعی است و نباید نگران شوید. بعد از این مدت اگر رنگ مدفوع قرمز یا سیاه یا خشک و سفت شد، باید با متخصص مشورت کرد. حالت و رنگ مدفوع ارتباط مستقیمی با رژیم غذایی نوزاد دارد. نوزادانی که شیر مادر می خورند مدفوع زرد و شل تری دارند. کودکانی که غذای جامد می خورند هم به مرور مدفوع تیره تر و سفت تری خواهند داشت.
هفته نامه سلامت

کمی راجع به بچه دار شدن در کانادا!

از اونجاییکه من بخاطر کار و رشته ی مامان و خاله جانم با ماجراهای بارداری و بچه داری همیشه آشنا بودم، برام یک سری تفاوتها اینجا خیلی بارز و جالب هستن. در این مدت اینقدر تحقیق کردم و نکات جالبی یاد گرفتم که واقعا سر و ته ندارن و دوست دارم همشون رو ثبت کنم. 

* اینجا سه مدل مختلف مراقبت برای زنان باردار وجود داره. 

    1- پزشک مراقبتهای زنان باردار OBGYN : این پزشک میتونه پزشک عمومی باشه که دوره های مراقبت زنان رو گذرانده و یا میتونه پزشک متخصص زنان باشه. این پزشکها معمولا به صورت گروهی کار میکنن. مثلا پزشک من در یک گروه 15 نفره کار میکنه. این قضیه باعث میشه که بتونن با خیال راحت برن مرخصی و همیشه بک آپ داشته باشن. پزشک من فقط در روزهای هفته و از 8 تا 4:30 کار میکنه و هر 15 روز یکبار هم شیف شب است. این باعث میشه که خیلی شانسی باشه که آیا پزشک خودم موقع زایمان حضور خواهد داشت یا نه؟ و احتمالش هم خیلی بیشتر است که هرکدوم از 14 پزشک دیگه بهم بخورن. 

    2- پزشکهای ریسک بالا: اگر مادر باردار به عنوان ریسک بالا شناخته بشه به این نوع پزشکها معرفی میشه برای مراقبتهای ویژه تر. دقیقا نمیدونم که سیستمشون چطوری است. حدس میزنم مثل شماره 1 باشه.

    3- ماما: کلا سیستم مامایی اینجا با ایران فرق داره. ماماهای اینجا مثل ایران در بیمارستانها کار نمیکنن بلکه همشون یا مطب خصوصی دارن و یا به صورت گروهی مطب مشترک میزنن. اگر کسی بخواد کاملا زایمان طبیعی داشته باشه بدون هیچ دارویی و تا جایی که میشه مسیر رو طبیعی پیش بره بهتره از سرویس ماما ها استفاده کنه. ماماها علاوه بر این قضیه، سرویس بهتری هم به مادر و نوزاد میدن. تمام روزهایی که مادر رو میبینن، وقت خیلی بیشتری برای صحبت میگذارن. حتی اگر مشکلی باشه به خانه ی مادر میرن و ویزیت میکنن. معمولا شماره ی مستقیمشون رو به مادر میدن که هر موقع بتونه زنگ بزنه و خلاصه که تا آخر پا به پای هم میرن. خیلی ها اینجا جدیدا طرفدار این هستن که از مراقبتهای ماما استفاده کنن و به خاطر همین ماما ها صف انتظار دارن! من هم وارد یکی از صفهای انتظار شدم ولی متاسفانه نوبتم نشد و مجبور شدم که با پزشک ادامه بدم. یک ماما تا آخرین لحظه و اگر واقعا مجبور نشه مادر رو به یک پزشک برای سزارین معرفی نمیکنه و این قضیه این روزها خواسته ی خیلی از زنان کانادایی است.


 بیمارستان:

روز زایمان، اول مادر به اتاق شخصی زایمان منتقل میشه و تمام مدت رو همراه با همسرش و هرکس دیگه ای که بخواد همراهش باشه، در اون اتاق میگذرونه. این اتاقها حمام و دستشویی شخصی و وسایل کامل برای کمک به مادر و نوزاد رو دارن. بعد از زایمان، مادر و نوزاد باهم به اتاق استراحت منتقل میشن. اینکه این اتاق خصوصی باشه یا نه، به بیمارستان، و موجود بودن اتاق خصوصی بستگی داره. بیمارستان من سه نوع اتاق داره. اتاقهای معمولی که مجانی هستن 2 نفره هستن. یعنی دو مادر و دو نوزاد. اتاقهای خصوصی که تک نفره هستن و شبها همسر میتونه همراه مادر در اتاق بمونه. و نوع سوم اتاقهای لوکس هستن که تختهای دونفره، تلویزیون ال سی دی بزرگ و سرویسهای دیگه ای دارن. من برای اتاق خصوصی ثبت نام کردم ولی بازهم بستگی داره که در روز زایمان اتاق خالی داشته باشن یا نه.


 عمل سزارین:

اینجا برای عمل، بیهوشی کامل نمیکنن. تنها حالتی که ممکنه بیهوشی کامل انجام بشه اینه که مشکلی پیش بیاد. در غیر این صورت بی حسی کمر به پایین است. این باعث میشه که همون لحظه ای نینی به دنیا میاد بتونن به مادر نشونش بدن و میگن که خطر کمتری برای مادر و نوزاد داره.


عشق نگاه اول:

طبق تحقیقات وسیعی که انجام دادم، تعداد مادرانی که در لحظه ی اول عاشق نوزادشون نمیشن و حتی برعکس نمیخوان که نزدیک نوزادشون باشن زیاد است و اینجوری نیست که همه ی مادرها در نگاه اول یک دل نه صد دل عاشق بشن. مسلما حتی اگر کسی اولش از این نوع حسها رو داشته باشه بعد از یک مدت عاشق بچه اش میشه. 


 رجیستری:

یک سیستمی هست که همه ی فروشگاههای وسایل نوزاد میفروشن، این سیستم رو دارن. کلا رسم بر اینه که قبل از تولد نینی یک مهمونی به اسم Baby Shower میگیرن و همه برای نینی کادو میارن. ولی این کادوها بیشتر باید وسایلی باشه که نینی واقعا نیاز داره. برای اینکه وسایل تکراری نشه و همون چیزهایی باشه که مادر و پدرش دوست دارن، این سیستم رجیستری درست شده. 

والدین قبل از این مهمونی میرن به فروشگاهی که میخوان و یک رجیستری به اسم خودشون باز میکنن. توی این رجیستری همه ی چیزهایی که میخوان رو ثبت میکنن. از چیزهای ارزون مثل لباس گرفته تا وسایل گرون مثل کالسکه و تخت نوزاد! بعد میان اسم رجیستری و فروشگاه رو به همه ی مهمونها اعلام میکنن و مهمونها هم میرن کادوهاشون رو از این لیست میخرن. دیگه بستگی به بودجه اشون میتونن از این لیست انتخاب کنن. وقتی که یک وسیله ای از لیست خریده بشه، اون وسیله از لیست حذف میشه که اشخاص دیگه تکراری همون رو نخرن. 

از این سیستم واقعا خوشم اومده ولی خیلی مخالف فرهنگ ایرانی است به نظرم. چون اولا ما دوست داریم مهمونی و کادو دادن برای بعد از تولد نوزاد باشه و نه قبلش! دوما هم سخته که اعلام کنیم که این لیست ما است و شما از این لیست خرید کنید! 


تور بیمارستان:

بیمارستانمون یک تور داره که ما برای روز 7 مارچ وقت گرفتیم. بهمون مسیری که باید بریم، جای پارک و اتاقها رو نشون میدن و مراحل روز زایمان رو دوره میکنن که اون روز با همه چیز آشنا باشیم. یک کلاس 6 ساعته ی آمادگی و آموزش مراحل هم دارن. شدیدا برای رفتن به این کلاس هیجان دارم.


هفته ی 20 به بعد:

اینجا از هفته ی 20 بارداری به بعد، در صورتیکه مشکلی پیش بیاد، پزشکها همه ی تلاششون رو برای زنده نگه داشتن نوزاد انجام میدن. اکثر بیمارستانها زنانی که بیشتر از 20 هفته هستن و به اورژانس مراجعه میکنن رو سریعا به قسمت زایمان میفرستن. 

بیمارستان من یکی از مجهزترین بیمارستانهای منطقه برای زنان است. در اصلا این بیمارستان (رویال الکس)، چند سال پیش اومده یک بخش کاملا جداگانه و جدید زده که ساختمانش هم کاملا جدا است فقط مخصوص زنان. اسمش هم لوئیز هویل است. درنتیجه خیلی مجهز و قوی است و اکثرا از بیمارستانهای دیگه هم در صورت بروز مشکل به اینجا میفرستن بخاطر داشتن تجهیزات قوی تر. توی این بیمارستان اگر زن باردار بالای 20 هفته باشه و مراجعه کنه، به قسمت بارداری و چک آپ میفرستنش و همونجا به صورت خیلی سریع و خصوصی ازش مراقبت میکنن. من در هفته ی 22 یکبار مجبور شدم به اینجا برم و اصلا هم این قضیه ی هفته ی 20 به بعد رو نمیدونستم! ولی وقتی با یکی از دوستام تماس گرفتم اون بهم گفت! و خیلی باعث صرفه جویی در وقت و انرژی ما شد! از وقتی که از درب بیمارستان وارد شدم تا وقتی که خارج شدم شاید واقعا 1 ساعت هم طول نکشید ( که با معیارهای بیمارستانی کانادا خیلی خوبه!! ) 


وسایل نوزاد ممنوعه در کانادا: 

استانداردهای کانادا برای وسایل نوزاد از خیلی جاها بالاتر است. ما حتی اجازه نداریم که از آمریکا خیلی چیزها رو بخریم چون بعضی از اون وسایل در حد استاندارد اینجا نیستن و استفاده از اونها جریمه داره. آنلاین هم که ابدا نمیشه چون وسایل ممنوع رو اصلا پست به کانادا نمیکنن. 

حالا چند تا از این وسایل: 

 CarSeat: صندلی ماشین که طبق قانون کانادا باید استفاده بشه، استاندارد مخصوص خودش رو در کانادا داره. اگر صندلی ها این مارک استاندارد کانادا رو روشون نداشته باشن اینجا اجازه ی استفاده ندارن.  

 

تخت نوزاد ریلی: این تختهای نوزاد که یک طرفشون ریل داره و بالا و پایین میره از سال 2009 در کانادا ممنوع شدن. علتش هم این بوده که چندین سانحه داشتن که قسمتی که ریل رو نگه میداشته شکسته و بچه افتاده و بین تخت و ریل گیر کرده و خفه شده.  

روروئک: این وسیله از سال 2007 در کانادا ممنوع شده. علتش هم سانحه های خیلی زیادی بوده که پیش میومده. از جمله افتادن بچه ها پایین پله ها! یا دستشون میرسیده به یه چیزی و میکشیدن پایین روی خودشون و غیره.... 

حالا فعلا همینا باشه تا بعدا ادامه بدم!

 

نمرودگونه

  واقعا عثن یه وزئی شد... یعنی هر دلیلی ممکن بود برای بیدار شدنم از خواب دلچسب یک بعدازظهر ابری آذری متصور باشم جز اینکه با صدایی شبیه به کشیدن یک کارتن‌ مقوایی روی طبقات خالی کمدی از جنس ام‌دی‌اف، که با ریتمی منظم در گوش چپم تکرار می‌شد، از خواب بپرم.

  افکار مغشوش مبارک که از نیمه تمام ماندن آن سیلان دلفریب بعدازظهر پاییزی مغشوش‌تر هم شده بود فی‌الفور حکم به پدیدار شدن چرک در مجاری گوش همایونی داد.

  گذشت و گذشت ولی صدا با همان ریتم منظم تکرار می‌شد. کارتن‌های مقوایی بود که روی ام‌دی‌اف کشیده می‌شد. آن هم در گوش چپ من.

  کار به چای عصر کشید و نشستم به نوشیدن. همچنان کارتن روی ام‌دی‌اف می‌کشیدند در گوش چپم. در تمام این مدت فکر مغشوش که کم‌کم داشت به این صدای غریب عادت می‌کرد هر چه تلاش کرده بود نتوانسته بود دلیلی برای ظهور چرک در گوش بیابد.

  آن هم در یک بعدازظهر پاییزی که معصومانه شوفاژ گرم را بغل کرده بودم و در رخوت بعدازظهرهای پاییزی غوطه‌ور بودم. از آخرین شیرجه‌ام در استخر هم دو هفته‌ای می‌گذشت و هر چه فکر کردم دیدم منطقی نیست بعد از دو هفته علایم آب در گوش از پرده برون افتاده باشد.

  اندکی با گوش و مجاری ور رفتم. فایده نداشت که نداشت. حتی صدا چنان زیاد شد که رنگ از رخسار پرید و حکم دادم که درنگ جایز نیست و همین امشب باید خوابید زیر تیغ جراحی با آن وضع که وزئی بود برای خودش. کارتن بود که می‌کشیدند روی ام‌دی‌اف.

  در این اثنا به گوش چپ مبارک حسی شبیه به زایمان دست داد. چیزی درونش داشت که می‌خواست فوران کند. بدجوری هم قصد فوران داشت. خشن و پر جنب و جوش. صدا چنان زیاد شد که گوش را به حال خود رها کردم تا طبیعی زایمان کند.
اینگونه شد که مورچه‌ای ریز و قهوه‌ای از درون گوش چپ برون جهید و در طرفه‌العینی بناگوش همایونی را طی کرد و با سرعتی خیره‌کننده این بار در گودال یقهٔ بلوزمان فرو رفت!