همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

ولادت امام حسن عسگری(ع) مبارک باد

ولادت امام حسن عسگری(ع) مبارک باد

امام حسن عسگری (علیه السلام) در ماه رمضان و به نقلی ربیع الثانی سال 232 قمری در مدینه منوره متولد شد.

مادر حضرت «حدیثه» نام داشت (‌نام مادر حضرت را سوسن، سلیل و اسماء‌ نیز گفته اند) و پدر ش امام هادی (علیه السلام) بود. اسم شریف آن حضرت حسن، کنیه اش ابو محمد و القابش:‌ الزکی، ‌الصامت، الهادی، الرفیق، النقی و العسگری است.

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که امام حسن و پدر و جدش همگی در زمان خود به ابن الرضا معروف بوده اند. و چون آن حضرت و پدر بزرگوارش امام هادی در سامرا در محله عسگر سکونت داشتند،‌ آن حضرت را عسگری می گویند. (عسگر یعنی لشکر و سپاه نظامی) امام هادی و امام حسن به «‌عسگریین» مشهور بودند. امام عسگری همراه پدرش امام هادی ناراحتی های بسیاری را تحمل کرد و بیشتر زندگانیش را در پایتخت عباسیان، سامرا سپری کرد. در حالی که دو سال از عمر شریفش گذشته بود همراه با پدر بزرگوارش به سامرا پایتخت متوکل عباسی فراخوانده شد و از آن پس در آن شهر ساکن گردید.

امام حسن امامت را پس از پدرش به عهده گرفت‚ ‌درحالی که بیست و دوسال داشت. امام هادی بارها بر امامت امام حسن پس از خودش تصریح فرموده بود. لذا پس از شهادت امام هادی تقریبا تمام شیعیان دوازده امامی، امامت حضرت را پذیرفتند.
دوران امامت امام حسن مقارن با خلافت سه تن از خلفای عباسی بود. معتز بالله، مهتدی و معتمد. حدود یکسال بامعتز بود که ترکان علیه او قیام کردند و او را کشتند و در حدود سال 255 قمری مهتدی به جای او نشست که او نیز پس از مدت کوتاهی بدست همانها به قتل رسید. مهتدی امام را به زندان افکند و دستور داد برآن حضرت سخت بگیرند. پس از این دو، معتمد عباسی به خلافت رسید. در برخی روایات آمده است که معتمد در آغاز خلافت در خانة امام حسن به حضور حضرت رسید و از ایشان خواست تا برای طول عمر او دعا کند واز خدا بخواهد تا خلافتش رابیست سال مقرر گرداند. امام دعا کرد، خداوند عمر را دراز گرداند. معتمد حدود 23 سال خلافت کرد، در حالی که 3 تن از اسلافش همگی مدت کمی خلافت کرده بودند. (منتصر و معتز و مهتدی ‚ هر سه کمتر از یکسال حکومت کردند) اما علی رغم دعای خیر امام، معتمد همان برخوردی که اسلافش با پدران و اجداد امام حسن (علیه السلام) داشتند در پیش گرفت و در شکنجه و آزار حضرت کوتاهی نمی کرد و حضرت را مجبور کرده بود که روزهای دوشنبه و پنج شنبه به دارالخلافه برود و سرانجام حضرت را به زندان افکند و بالاخره او رابه شهادت رساند.
شمه ای از فضایل حضرت
فضایل اخلاقی وکمالات معنوی امام حسن عسگری (علیه السلام) موجب شده بود که نه تنها شیعیان و پیروان آن حضرت، بلکه عامه مسلمانان و حتی دشمنان نیز بر عظمت و بزرگواری آن حضرت اعتراف نمایند که نمونه ای از گفتار دشمنان آن حضرت سخن احمدبن عبیدالله بود که بیان گردید. امام حسن (علیه السلام) همچون پدران بزرگوارش عابدترین فرد زمان بود و بیش از همه به اطاعت خداوند می پرداخت.محمد شاکری می گوید: امام به سجده می رفت ومن می خوابیدم و بیدار می شدم و او همچنان در سجده بود..

هرگاه امام زندانی می شد،‌ عبادت حضرت زندان بانان را تحت تأثیر قرار میداد، به گونه ای که عبادت و رفتار او با زندانبانان موجب شرمندگی آنها می شد که نمونه اش را در جدش امام کاظم نیز دیدیم. صالح بن وصف که از ماموران عباسی بود و مسوولیت نگهبانی از امام را بر عهده داشت، از سوی برخی از عباسیان تحریک می شد که بر امام سخت گیری کند، او در پاسخ آنان گفت: دو مرد را که از بدترین افراد من بودند، بر او مامور کردم، اما آن دو در عبادت و نماز خواندن به درجات بالایی رسیده اند. شیخ مفید از محمد بن اسماعیل علوی نقل می کند: امام عسگری (علیه السلام) نزد علی بن او تامش زندانی گردید. این شخص برخاندان ابیطالب بسیار سختگیر بود. با اینکه به او توصیه شده بود که نسبت به امام سختگیری کند، در حالی از امام جدا شد که بیش از دیگران بینش و آگاهی یافته بود و گفتارش درباره امام نیکو بود.

درعلم و دانش نیز مورخان حضرت را داناترین فرد زمان خود معرفی کرده اند و بر این نکته اتفاق نظر دارند که آن حضرت نه تنها در احکام دین متخصص بود، بلکه در تمام علوم و در عرصه های مختلف دانش یگانه عصر خود به شمار می رفت. «‌بختیشوع » پزشک مسیحی،‌ به شاگرد خود «‌بطرین » درباره حضرت چنین می گوید: «‌بدان که او داناترین فرد روزگار ماست که بر روی زمین زندگی می کند.»

ابن صباغ مالکی در خصوص علم امام حسن چنین می گوید: او برمرکب دانش نشسته،‌ غوامض و مشکلاتی را یکایک می گشاید و در این کار رقیبی نمی شناسد و کسی را یاری کشاکش با او نیست.. با نظر صائب خود حقایق را آشکار و با اندیشه نیرومند و دشوار یاب خود، دقایق فکر را عیان می سازد. در نهان با او رازهای پشت پرده سخن می گویند و به عالم غیب متصل است، نیک نفس اصیل و والا گهر است. و سپس می افزاید: امام حسن عسگری (علیه السلام) یکتا و یگانه عصر خود بود و کسی را یارای برابری با او نبود. آقای اهل عصر و سرور دهربود. این سخنان شایسته‌ترین شخص را به زیبا‌ترین وجه می‌ستاید.

در مورد بخشش حضرت عسگری (علیه السلام) روایات زیادی نقل شده است. از جمله محمد بن علی بن ابراهیم می گوید: ما تهیدست شده بودیم و روزگار بر ما سخت شده بود. پدرم گفت خوب است نزد این مرد (امام حسن عسگری علیه السلام) که وصف بخشش و سخاوت او را شنیده ام برویم. به او گفتیم : ‌او را می شناسی؟ گفت: نه، او را نمی شناسم و تاکنون ندیده ام ما به سوی خانه امام راه افتادیم، در بین راه پدرم گفت: چقدر خوب است که ایشان به من پانصد درهم عطا کند، دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم بر ای خوراک و یکصد درهم برای مخارج دیگر. من هم با خود گفتم: ای کاش، به من نیز سیصد دره ببخشد، با صد درهم مرکبی بخرم و به منطقه جبل بروم،‌ صد درهم برای پوشاک و صد درهم خوراک. هنگامی که به خانه حضرت رسیدیم ‌غلام حضرت بیرون آمد و گفت:‌ علی بن ابراهیم و فرزندش محمد وارد شوند. وارد شدیم و برحضرت سلام کردیم. ایشان پس از پاسخ سلام به پدرم فرمودند: یا علی، چرا تاکنون نزد ما نیامده ای؟ پدرم عرض کرد: آقای من شرم داشتم با این حال شما راملاقات کنم اندکی درنگ کردیم و سپس خارج شدیم، غلام حضرت به دنبال ما آمد وکیسه ای به پدرم داد و گفت این پانصد درهم است. دویست درهم برای خوراک و دویست درهم برای پوشاک و صد درهم برای مخارج دیگر وکیسه ای نیز به من داد وگفت این سیصد درهم است، صد درهم برای خرید مرکب،‌ صد درهم برای پوشاک و صد درهم برای خوراک ...

زمین را بیارایید و ثانیه ها را در عطر شکوفه های عشق بپیچید.هلهله کنید و پای بکوبید که اینک، یازدهمین فصل کتاب شیعه با دست های سبز مردی از تبار ملکوت، ورق می خورد.

نمازو عبادت

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عشق و علاقه حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله) به نماز و عبادت 

 

حضرت محمد صلی الله علیه و آله عشق و علاقه بسیار زیادی به نماز داشت.‌ هرگاه اندوهگین می‏شد، به نماز برمی‏خاست.‌ آن حضرت ساعت‏های طولانی شب‏زنده‏داری می‏کرد و به نماز و مناجات می‏پرداخت؛ ازاین‏رو، به رسول گرامی خطاب شد:

 

یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ، قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلیلاً، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً، أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً.‌ (‌مزمل 1‌ ـ 4‌)

 

ای گلیم به خود پیچیده!‌ شب را برخیز مگر اندکی.‌ نیمی از شب یا کمی کمتر یا مقداری بیشتر از آن را به عبادت پروردگارت قیام کن و قرآن را شمرده شمرده بخوان.

 

نماز و دعا و ناله سحر بهترین شاهد برای اخلاص و صفای قلب و صدق ایمان است.‌ پیامبر خدا هرگاه به نماز می‏ایستاد، از خوف خداوند، رنگ چهره مبارکش دگرگون می‏شد.(1) شیفتگی وی به عبادت و نماز به‏گونه‏ای بود که هنگام نماز تنها به خداوند توجه می‏کرد و از هر چیزی غافل می‏شد.‌ یکی از همسران رسول اللّه‏ صلی الله علیه و آله می‏گوید:‌ «‌رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که سرگرم گفت‏وگو بود، چون وقت نماز می‏رسید، چنان حالش دگرگون می‏شد که گویا نه او ما را می‏شناخت و نه ما او را»‌.(2)

 

شوق عبادت و نماز از سیمای آن جناب ظاهر بود.‌ همواره چشم به راه رسیدن وقت نماز و بانگ اذان بود و بخشی از وقت خود را در خانه به عبادت اختصاص می‏داد.(3) شهید ثانی در این‏باره نقل می‏کند:

پیامبر برای وقت نماز انتظار می‏کشید و شوقش به عبادت افزون می‏شد و چشم به راه رسیدن وقت نماز بود.‌ نماز و عبادت را بسیار دوست می‏داشت و می‏فرمود:‌ «‌جُعِلَ قُرَّةُ عَینِی فِی الصَّلاةِ وَ الصَّومِ؛ روشنایی چشم من در نماز و روزه قرار داده شده است»‌.(4)

پیامبر گرامی اسلام، نماز را محبوب خداوند می‏دانست.‌ روزی در پاسخ به ابن مسعود که از محبوب‏ترین کارها نزد خداوند متعال پرسیده بود، فرمود:‌ نمازِ به وقت.‌ وی می‏گوید:‌ عرض کردم پس از آن چه؟ حضرت فرمود:‌ «‌نیکی به پدر و مادر.‌»(5) ایشان چهره دین‏داری را در نماز می‏جست و می‏فرمود:‌ «‌لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَجْهٌ وَ وَجهُ دِینِکُمُ الصَّلاةُ؛ هر چیزی چهره‏ای دارد و چهره دین شما نماز است.‌»(6) ایشان در وصیت خود به ابوذر، تشبیه بسیار زیبایی درباره نماز دارد:

مادُمْتَ فِی الصَّلاةِ فَإِنَّکَ تَقْرَعُ بابَ الْمَلِکِ الجَبّارِ وَ مَنْ یُکثِرْ قَرْعَ بابِ المَلِکِ یُفْتَحْ لَهُ.(7)

تا زمانی که در حال نماز هستی، درِ خانه پادشاهی مقتدر را می‏کوبی و هر که در خانه پادشاه را بسیار بکوبد، (‌سرانجام)‌ آن در به رویش باز می‏شود.

باید دانست رسول اللّه‏ صلی الله علیه و آله ، نمازی را ارزشمند می‏داند که با شرایط زیر همراه باشد:

1.لایَقْبَلُ اللّه‏ُ صَلاةَ عَبْدٍ لایَحضُرُ قَلبُهُ مَعَ بَدَنِهِ.(8)

خداوند، نماز بنده‏ای را که را دلش با بدنش همراه نباشد، نمی‏پذیرد.

2. مَنْ لَمْ‏تَنْهَهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنْکَرِ لَمْ‏یَزدَدْ مِن اللّه‏ِ إِلاّ بُعْدا.(9)

هر که نمازش، او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، جز بر دوری او از خدا افزوده نشود.

3.لا صَلاةَ لِمَنْ لایَتَخَشَّعُ فِی صَلاتِهِ.(10)

کسی که در نمازش خشوع ندارد، نمازش، نماز نیست.

4.مَنِ اغْتابَ مُسلِما أَو مُسْلِمَةً لَمْ‏یَقْبَلِ اللّه‏ُ تَعالی صَلاتَهُ وَ لا صِیامَهُ أَرْبَعینَ یَوما وَ لَیْلَةً إِلاّ أَن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ.(11)

هر که از مرد یا زن مسلمانی غیبت کند، خداوند تعالی تا چهل شبانه‏روز، نه نمازش را می‏پذیرد و نه روزه‏اش را، مگر اینکه غیبت شونده او را ببخشد.

5.رَکعَتانِ خَفیفانِ فیِ التَّفَکُّرِ خَیرٌ مِن قِیامِ لَیْلَةٍ.(12)

دو رکعت نماز ساده و سبک، ولی همراه با تفکر، بهتر است از شبی را تا به صبح نماز گزاردن.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله به ابوذر غفاری می‏فرمود:

ای ابوذر!‌ خداوند، نماز را محبوب من ساخته است هم‏چنان‏که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب شخص تشنه.‌ گرسنه هرگاه غذا بخورد، سیر می‏شود و تشنه با نوشیدن آب سیراب می‏گردد، ولی من از نماز سیر نمی‏شوم.(13)

احترام به وقت نماز و عبادت

روزی سلطان طغرل که از سلاطین سلجوقیان ایران بود پیش از آفتاب شخصی بسراغ وزیر دولت خویش خواجه ابومنصور فرستاد و او را بمحضر خود خواند.
فرستاده چون آمد دید خاجه ابومنصور بر سر سجاده عبادت نشسته و مشغول تلاوت قرآن میباشد.
پیغام شاه را رسانید و لکن او ابدا اعتنائی به پیغام نکرد و در کمال تانی قرآن خویش را با ادعیه وارده بعد از فریضه صبح بجا آورد تا اینکه آفتاب طلوع نمود از سرسجاده برخواست 
و خود را در حضور شاه معرفی نمود طغرل در کمال تندی باو گفت: کار تو بجائی رسیده که به پیغام ما اعتنائی نمیکنی ! خواجه ابومنصور عرض کرد قبله عالم.
من بنده خدا و نوکر شما میباشم و هرگز حاضر نیستم که امر نوکری شما را در وقت بندگی که بدیگری فروخته ام انجام دهم.
زیرا این یک نحوه خیانتی است و من هرگز خیانت نخواهم کرد و قبله عالم میدانند که خداوند وقت بین الطلوعین را ظرف عبادت خویش قرار داده و دستور فرموده که در این مدت
بندگانش بر سر سجاده عبادت او نشسته باشند و انجام وظائف بندگی او را بکنند وچنانچه قبله عالم خواسته باشند وقت بندگی مرا از خداوند جزئ وقت نوکری خویش قرار دهند
با اجازه شما از نوکری استعفا میخواهم داد ،سلطان از او خوشش آمد وگفت : ابدا من جرئت آن ندارم که وقت فروخته شده بخدا را از تو بگیرم بلکه مرا هم متوجه نمودی که درموقع بندگی خدا خود را بر سجاده عبادت پروردگار خویش حاضر نمایم و وقت او را بکسی بدهم.

توبه نصوح

 

کنگره‌ی توبه‌ی سیاسی اصولگرایان

اصولگرایان این‌بار برای اعتراف به نابلدی سیاسی و یا به قول ابتکار، بی‌بصیرتی دورهم جمع شدند و اعترافات دسته‌جمعی خود را ایراد نمودند. (+)

غلامعلی حدادعادل: ما در مورد وحدت اصولگرایان تجارب تلخ و شیرینی داریم و نمی‌خواهم پرونده انتخابات گذشته را باز کنم. هروقت دست به دست هم دادیم، پیروز شدیم مانند مجلس هفتم؛ اما هروقت روبه‌روی هم ایستادیم، شکست خوردیم... امروز رقبای ما طعم شیرین وحدت خود را چشیده‌اند؛ آیا ما طعم تلخ شکست بر اثر تفرقه را چشیده‌ایم و آیا کافی نیست که از تجربه گذشته عبرت بگیریم؟... مهم این نیست که حدادعادل در مجلس آینده باشد، بلکه مهم این است که مجلس اصولگرا باشد؛ نه به‌معنای اینکه فلان حزب در مجلس باشد بلکه مهم این است که ما در مسیر امام و رهبری حرکت کنیم و صداقت داشته باشیم نه اینکه هرجا به‌نفع‌مان باشد و به امام و رهبری اهانت شد سکوت کنیم و هرجا به‌نفع‌مان نبود، حرف بزنیم. صداقت یعنی در عمل به اصول طراحی شده معتقد باشیم.

مرنضی آقاطهرانی: ما اگر از اول درست حرکت کنیم دچار اختلافات ظاهری نخواهیم شد... اقتصاد و سیاست برای برخی‌ها بندگی و عبادت نیست در حالی که اگر سیاست برای ما عبادت باشد دچار اختلاف نخواهیم شد.

سیدرضا تقوی: شعار ما همه با هم نه همه با من است؛ هر اصولگرایی که در هر مسندی خدمت کند و هر جای کشور باشد از ماست.

محمدنبی حبیبی: اصول‌گرایان کاملاً در حال درو شدن هستند و حتی در یکی از استان‌ها همه فرمانداران یک‌دست از اصلاح‌طلبان انتخاب شده‌اند. به همین دلیل است که باید به ائتلاف بین اصول‌گرایان به‌عنوان تنها راه‌حل فکر کنیم.

حضرت امام حسین (علیه السّلام) فرمودند:

  • خواسته های مردم از شما، از نعمت پروردگار است. بنابراین از آنها ملول و ناراحت نشوید.

منبع : بحارالانوار٬جلد١۵.

  • مرگ در راه رسیدن به عزت٬ حیات جاویدان است٬ و زندگی با ذلت چیزی جز مرگ بدون [آثار] حیات نیست.

منبع : احقاق الحق ١١/۶٠١

  • هر کس خداوند متعال را با صداقت و خلوص٬ عبادت و پرستش نماید٬ خدای متعال او را به بهترین آرزوهایش می رساند و امور زندگی اش را تامین می نماید.

منبع : البحار ۶٨/١٨٣

 

  • در هر شهری سخنوری توانا بر منبرش دارند و همه ی سرزمین اسلام بدون دفاع زیر پایشان افتاده و دستشان بر انجام هر کاری در تمام آن سرزمین ها باز است و مردم برده وار بدون داشتن کمترین قدرت دفاع تحت فرمان آنایند .برخی زورگو و کینه ورزند و بر ناتوان سخت می تازند و برخی فرمانروایی هستند که به خدا و قیامت اعتقادی ندارند.

منبع : تحف العقول ٢٣٧

  • شگفتا! و چرا در شگفت نباشم که زمین در تصرّف مردی دغلباز و ستمکار و مالیات بگیری نابکار است که هیچ مهر و ترحمی بر مومنان ندارد؛ پس خدا در این کشمکشی که ما داریم داوری خواهد کرد و به حکم خود در این مشاجره قضاوت خواهد نمود. 

منبع : تحف العقول ٢٣٧

  • از حضرت امام حسین (علیه السّلام) سؤال شد : فضیلت و کمال انسان در چیست ؟ در پاسخ فرمودند: در اختیار گرفتن زبان و بذل احسان. سؤال شد : نقص انسان در چیست؟ فرمود پرداختن به چیز هایی بیهوده.

منبع : مستدرک الوسائل ٩/٢۴

  • هر که دوست دارد مرگش به تأخیر افتد و روزی اش افزایش یابد٬ صله رحم به جای آورد.

منبع : البحار ٢٣/٩١

  • خدایا! چنان ترسان خودت کن که گویا می بینمت، و به پرهیزگاری از خویش خوشبختم گردان، و به واسطه ی نافرمانی ات بدبختم مکن، و در سرنوشت خود خیر برایم مقدّم کن ، و مقدّرات را برایم مبارک گردان، تا چنان نباشم که تعجیل آنچه را تو به تأخیر انداخته ای بخواهم، و نه تأخیر آنچه را تو پیش انداخته ای.

منبع : دعاء عرفه،مفاتیح الجنان

آئین استوار

  • مردی به حضرت حسین (علیه السّلام) گفت : بنشینید تا با هم در موضوع دین مناظره و بحث کنیم ، حضرت فرمودند: من به دین خود بینا هستم و هدایت الهی بر من آشکار است ، اگر شما از دین بی اطّلاع اید خود در طلب آن بروید و بیاموزید. سپس فرمودند: مرا با مِراء و خصوصمیت چکار؟ این شیطان است که در ضمیر آدمی وسوسه می کند و می گوید با مردم در امر دین مناظره کن و بحث نما تا درباره ات گمان ناتوانی و نادانی نبرند.

منبع : مستدرک ،جلد 2،ص98

تحیة و سلام

  • ·        مردی با حسین بن علی (علیه السّلام) برخورد و در اولین کلام از حضرت احوال پرسی کرد و از خداوند برای آن جناب عافیت خواست. آن حضرت در جواب فرمودند : سلام قبل از سخن گفتن است خدایت عافیت دهد. بعد فرمودند: به کسی اجازه ی سخن ندهید تا سلام کند.

منبع : مستدرک جلد2 ص68

سنت گذاران

  • حضرت  امام حسین (علیه السّلام) از نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) حدیث کرده که فرموده اند:هر کس  سیره و روش خوبی را در جامعه بنیان نهد اجر آن سیره و اجر کسانیکه تا قیامت به آن سیره عمل می کنند برای او خواهد بود بدون آن که از اجرعاملین به آن چیزی کاسته شود.

منبع : تحف العقول ، ص243

انگیزه های عبادت

  • حضرت  امام حسین (علیه السّلام) فرموده اند: گروهی خدا را با انگیزه ی نیل به پاداش و دست یافتن به نعمت های نامحدودش بندگی می کنند ،این قسم عبادت،شایسته سوداگران سود جو است. بعضی خداوند را از ترس عذاب عظیمش می پرستند،این قسم عبادت نیز درخور بردگان زرخرید است، کسانی هستند که خداوند را بمنظور شکرگزاری وانجام یک وظیفه انسان پرستش می نمایند ،این عبادت احرار وآزادگان است وچنین عبادتی افضل و برتر از تمام عبادات است.

منبع:تحف العقول ،صفحه246