همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

انتخابات فقط بهانه‌ای برای براندازی بود/ چرا موسوی خواستار بازشماری صندوق‌ها نشد؟/ سکوت معنادار زنگن

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس ، کامران دانشجو رئیس ستاد انتخابات سال 88 شاید بهترین فردی باشد که بتواند تمام مسائل آن روزهای کشور را بازگو کند، روزهایی که جزء پرالتهاب‌ترین روزهای کشور بود. در فاصله چند روز مانده به پنجمین سالگرد حماسه مردمی 9 دی 88 کامران دانشجو به خبرگزاری فارس آمد تا از آن روزهای کشور بگوید. از دیدارهای قبل از انتخابات 88 تا دیدار نمایندگان کاندیداها با مقام معظم رهبری، دیداری که هنوز بخش‌هایی از آن محرمانه مانده است. در این دیدار 4 ساعته دانشجو ساعت به ساعت روز انتخابات و فردای آن روز را توصیف کرد و از شاخص‌های [...]

ض
 

 


 


امن آهو

کاش من یک بچه آهو می شدم
می دویدم روز و شب در دشتها
توی کوه و دشت و صحرا روز و شب
می دویدم تا که می دیدم تو را

کاش روزی می نشستی پیش من
می کشیدی دست خود را بر سرم
شاد می کردی مرا با خنده ات
دوست بودی با من و با خواهرم

چونکه روزی مادر م می گفت تو
دوست با یک بچه آهو بوده ای
خوش به حال بچه آهویی که تو
توی صحرا ضامن او بوده ای

پس بیا من بچه آهو می شوم
بچه آهویی که تنها مانده است
بچه آهویی که تنها و غریب
در میان دشت و صحرا مانده است

روز و شب در انتظارم پس بیا
دوست شو با من مرا هم ناز کن
بند غم را از دو پای کوچکم
با دو دست مهربانت باز کن

قهوخانه کاکی" سال ۱۳۴۲

● قهو خانه کاکی :

قبل از احداث جاده در سال 1342 در قسمت غرب روستای کاکی راه شوسه ای از قسمت شرق روستا (بالای کاکی) می گذشت بعضی از روزها ماشینی می آمد, در زمستان به علت نبود پل نیز این راه مسدود می شد در کنار این راه توسط مرحوم زایر صفر زارع قهوه خانه کوچکی احداث شده بود که به مسافرین آب و چای و قلیان میدادند...

 با احداث راه بین چغادک به کنگان از محل طرح کمک ملت امریکا به مردم جنوب ایران قهوه خانه نیز در کنار جاده و در زمین اهدای مرحوم حاج حسین جمالی نژاد به زایر صفر احداث گردید, که عبارت بود از دو اطاق شمالی جنوبی و شرقی غربی که خرابه اطاق شرقی غربی هنوز کنار مغازه حاج مختار علیزاده نمایان است, جلوی این اطاقها سکویی بود که روی آن میز با تعدای صندلی فلزی چیده شده بود پذیرایی از مسافرین روی این سکو انجام می شد .همزمان با احداث قهوه خانه زایر صفر در شرق جاده فعلی و در محل بانک صادرات فعلی مرحوم مختار کرد از طایفه الوندیهای کاکی نیز قهوه خانه ای با دو اطاق خشت گلی در قسمت غرب جاده احداث نمود, که خرابه خشت گلی آن در قسمت غرب جاده و روبرو درمانگاه شهید مظفری کاکی نمایان است, ولی ظاهرا این قهوه خانه خیلی دوام نیاورد(بین سالهای 42 تا 47) و آنچه مشهور است  همین قهوخانه زایر صفر می باشد که در آن زمان یکی از چند ساختمان شاخص کاکی محسوب می شد.(ساختمانهای شاخص آن زمان کاکی عبارت بودند از حسینیه پاسگاه بانک قهوه خانه بهداری و مدرسه ) محل احداث قهوخانه چون در کنار اراضی کشاورزی (چه آب) قرار داشت دور تا دور قهوه خانه درختان گز غرص شده بود به همین خاطر مردمان روستاهای اطر اف که قصد سفر به شهرهای بوشهر و برازجان داشتند در زیر سایه درختان گز منتظر ماشین می نشستند و کمتر وارد قهوه خانه می شدند در نتیجه قهوه خانه محل ورود افراد غیر بومی و مسافرین در راه مانده بود .با آسفالت شدن جاده و کثرت وسایل ایاب و ذهاب قهوخانه نیز رونق بیشتری یافت و تبدیل به سالنی شد... در کنار آن مرحوم حاج محمد قادری کپری از شاخ بر گ نخل احداث نمود که محل فروش تره بار بود, کمی دورتر از کپر تره باری کپر ماهی فروشی حاج غلام نصیری قرار داشت, بعدها بازار کاکی نیز در قسمت جنوب این قهوخانه تشکیل شد. اما متاسفانه  در زمان مرحوم زایر صفر یا کمی بعد از وفات ایشان قهو خانه تبدیل به قنادی به نام ایلار شد, و اراضی کناری آن که در تملیک ورثه آن مرحوم بود جهت احداث بانک صادرات فروخته شد,امروز از قهوه خانه تنها نامی مانده است که نسل نو نیز از آن بی اطلاع می باشد...

Http://www.Gezderaz100.blogfa.com

جنگ فقط اتش و باروت نبود ...............عشق هم بود ( معرفی کتاب خاطرات ایران )

ذهنش درگیراست، لحظه ها دربین انگشتهای پینه بسته اش جان داده اند ، حالا که به عقب برمی گردد انگار دنیایی از زیر پایش گذشته است ، دنیایی که وقتی لحظه هایش را به یاد می اورد تمام خطوط ذهنش پرمی شود از صداها، تصویرها و.................، سرش را تکانی می دهد وچشمانش را به هم می فشارد ، باورش نمی شود آن همه سکوت را، نمی داند به این سکوت که در دل ارامش شهر است به این همه شور مردم برخود ببالد یابرای این سکوت مرگباری که اکنون دفترچه خاطراتش را بسته است حسرت بخورد؟ دلش می خواهد ذهنش را خط خطی کند ؟ چطور فراموش کند، باکری را ، بهشتی را ؟ چطور فراموش کند جنگ را؟

 

جنگ لبخند هیز کینه ها بودکه دندانهای خودش را برای ملت ما تیز کرده بود. دندان تیز کرده بود برای عشق مادران ، برای غیرت مردان، برای عفت زنان که حالا شده بودند اسلحه ایی برای پیروزی. خداوندا چه بگویم از جنگ ، که چطور ادا شود حق شهید 15 ساله ایی که زیر دستانم به شهادت رسید، چطور بنویسم از احساس غرور مردانی که زیر خروار ها خاک له شد ؟ خدایا من نمی گویم از احساسم ، من از چیزی فراتر از سخن می گویم ، از بغض کینه های دشمن که اتشش تن های عزیزانمان و جگر مادرانمان را سوزاند.

 

خداوندا دستهایم را یاری کن ، ایران یه تکنسین بیهوشی نبود ، ایران برایش شهید 15 ساله ، ان رزمنده بی پا و دست ، ان زن که تمام کودکانش را از دست داد ، همه و همه حکم ثانیه های نفس های عمرش را داشت ، حکم خون در رگهایش  را که اکنون انقدر سرد شده اند که نمی داند زنده است یا نه ؟ نه مانند کسانی که وقتی از جنگ سخن می گویی انگار فقط جز دود و باروت چیز دیگری نمی فهمند وانچنان دردلشان  سنگینی می کند که نمی دانند چطور بالا بیاورندش.  ولی من در لا به لای سلولهای جنگ از چیزهایی فراتر از حرف می گویم ، از انتخاب پدری که خانواده ا

ش را به خاطر غیرتش رها میکند ، از هوس خاموش شده ی پسر20 ساله ایی که  اسلحه شده بود  رفیق و عشق جوانیش ، از گودال های پر از شهید یا ازجوانهایی که وجودشان بند بند جا ن و امید کشورشان بود. از اشک مادران بروی استخوانهای زیر اوار و از چشمهای بهت زده که آن همه کینه و آتش را به حافظه ی تاریخیش می سپورد .

 

وحالا که ایران ترابی مانده است ، مانده است ومی نویسد  از جنگ و از زندگیش و از خاطراتش در کتابی تحت عنوان خاطرات ایران .

ایران می نویسد: ( راکتی در نزدیکی پدر و پسر به زمین خورده و ترکش ان سرمرد را ازتنش جدا می کند تن بی سر مرد در حالی که هنوز دستش در دست پسرش بود می دود و بعد از چند قدم به زمین می افتد ، پس هاج و واج ماند ه بود پیکر پدرش را نگاه می کرد و نمی دانست چه کار کند ، چند سرباز به طرف آنها دویدند...........................................)

 

 

پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

mahdi-etudfrance.ir (93)

1

منظور از "مهدویت" چیست و از چه زمانی آغاز شده است؟

پاسخ:اعتقاد به مهدی موعود مسئله ای است که در تمام ادیان ومذاهب مختلف جهان اعم از کلیمیت،مسیحیت،مجوسیت،اسلام و غیره مطرح بوده و هست؛ بدین معنی که در آخر الزمان،مصلحی ظهور خواهد کرد و به جنایتها و خیانتها و تبعیضهای بشر خاتمه خواهد داد.

آری، «اعتقاد به مهدی»، نه تنها یک باور اسلامی،که عنوانی میباشد برای خواسته ها و آرزوهای همه انسانهای دردمند و ستمدیده، با کیش و مذاهب گوناگون؛ و همچنین بازده الهام فطری مردم است، و با همه اختلافاتی که در عقیده ومذاهب دارند، دریافت هاند که برای انسانیت در روی زمین، روز موعودی و انسان موعودی خواهد بود؛ که با ظهورش هدف نهایی ادیان الهی تحقق یافته  و مسیر آن به دنبال رنجی بسیار؛ همواری و استواری لازم را می یابد. بنابراین، مسئله مهدویت با سابقه ای دیرینه، ریشه در مذهب دارد.

اگرچه غیر از قرآن مجید، تمام کتابهای آسمانی دیگر دستخوش تحری شده اند، لیکن با این وجود جملاتی از دستبرد دیگران مصون مانده است، که در آنها از آمدن مهدی موعود و مصلح جهانی گفتگو شده است، و چون این مطلب به صورت پیشگویی و مربوط به آینده است، مضامین آن در قرآن و روایات متواتر وارد شده است.

از این رهگذر مسلم میشود که این عبارت ها از منطق وحی سرچشمه گرفته است و از دستبرد انسانها در طول تاریخ در امان مانده است.

از جمله روایات متواتری که به ظهور«مهدی موعود» وعده داده است، حدیث معروف نبوی است که فرمود:«اگر از عمر دنیا یک روز بیش باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی کند تا مردی از امت و خاندان من که نامش نام من است ظاهر شود، و زمین را از عدل و داد پرکند چنانکه از ظلم و ستم پر شده باشد.»الفصول المهمه،ابن صباغ مالکی،ص 294.