همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

رحیمی چطور با این پرونده 4 سال در عالی ترین سطح دولت بود؟

حکم محکومیت محمدرضا رحیمی تازه آغاز راهی جدید از اختلافات است. اصولگرایان و حتی شخص احمدی‌نژاد سخت درگیر انکار معاون اول دولت نهم هستند. هیچ کس دوست ندارد که مسئول حضور 4 ساله او در عالی‌ترین سطح قدرت و علی رغم داشتن پرونده‌ای در این ابعاد معرفی شود. حتی خود احمدی‌نژاد که وی را به معاون اولی برگزیده بود. در این شرایط دو نفر از نمایندگان مجلس موضوع دیگری را هم مطرح می‌کنند؛ انتقاد از برخورد دیرهنگام با رحیمی. اینکه چرا دستگاه قضایی بررسی پرونده او را 4 سال به تاخیر انداخت تا نهایتا بعد از خروج وی از قدرت این کار را کلید بزند.

به گزارش خرداد؛ پرونده محمدرضا رحیمی تازه اولین پرونده تخلف نزدیکان محمود احمدی‌نژاد است که به نتیجه و حکم نهایی منجر شده است. هنوز احمدی‌نژاد باید منتظر اعلام رای پرونده‌هایی چون پرونده سعید مرتضوی، بابک زنجانی و موارد دیگری از این دست باشد.

مردم برای برخرود دیر هنگام با رحیمی منتظر جواب هستند 

در این شرایط سید هادی حسینی، نماینده قایم شهر در مجلس در گفت‌وگو با «خرداد» با وجود اینکه معتقد است «پرونده آقای رحیمی از یک جهت که نشان داد در نظام جمهوری اسلامی، دستگاه قضایی با کسی شوخی ندارد و بحث مبارزه با فساد کوچک و بزرگ نمی‌شناسد یک افتخار خواهد بود»، اما این را هم می‌گوید که «در عین حال ما متاسف هستیم که معاون اول رئیس جمهور در فاصله کمی بعد از پایان دولت به این سرنوشت دچار شده است. این هم می‌تواند برای خودش تبعاتی منفی داشته باشد و اعتماد دو طرفه مردم و حاکمیت را در جای خودش لطمه بزند.»

حسینی تاکید می‌کند که «سوال اصلی باید از دولت آقای احمدی‌نژاد و همینطور قوه قضائیه پرسیده شود» و در توضیح آن می‌گوید: «آقای احمدی‌نژاد گفته که تخلفات آقای رحیمی مربوط به قبل از ورود وی به دولت نهم و دهم بوده است. سوال این است که چرا اجازه دادید چنین فردی در دولت وارد شود؟ آیا این نشان نمی‌دهد که احتمالا در سطوح دیگر هم موارد مشابهی وجود داشته است؟» او معتقد است «متاسفانه با اتفاقی که برای آقای رحیمی افتاد و با توجه به شعارهای ضد فساد و عدالتخواهانه‌ای که آقای احمدی‌نژاد می‌داد، اکنون نگران هستیم که مساله مبارزه با فساد در کشور ما لوث شود و سنگینی خود را در افکار عمومی از دست بدهد.»

از نظر این نماینده مجلس، «نکته دیگر هم بحث عملکرد قوه قضائیه است». جایی که هادی حسینی توضیح می‌دهد: «اینکه الان چنین حکمی صادر شده، یک بحث است. اینکه چرا اینقدر دیر اقدام شده و چرا اجازه داده شد تا آقای رحیمی غلی رغم این پرونده‌ای که داشت چهار سال را در عالی‌ترین سطح در دولت باشد، یک بحث دیگری است. ما قطعا نسبت به برخورد دیر هنگام و با تاخیر با آقای رحیمی انتقاد داریم و معتقدیم که هیچ مصلحتی ایجاب نمی‌کرد که چنین فردی با چنین تخلفاتی به مدت چهار سال در عالی‌ترین سطح دولت حضور داشته باشد. به هر حال الان این سوال از دستگاه قضایی مطرح است که چرا در مدتی که این مسایل مطرح بودند، با قاطعیت برخورد نشد و اینقدر مساله به تاخیر افتاد.» وی در پایان می‌گوید: «به هر حال شائبه در مردم ایجاد شده که چون این فرد در قدرت بوده و چون دسترسی‌هایی داشته، با او برخوردی صورت نگرفته است.»

به جای تبلیغ، بگویند چرا حکم  دیر صادر شد؟ 

در همین حال نماینده دیگری هم اعتقاداتی شبیه سید هادی حسینی در این مساله دارد. محمد قسیم عثمانی، نماینده بوکان هم به سایت «خرداد» می‌گوید: «الان همه مشغول تبلیغ حکمی هستند که برای آقای رحیمی صادر شده اما مردم می‌پرسند چه شد که این فرد توانست چهار سال معاون اول دولت باشد. هم دستگاه قضایی و هم بقیه ارکان نظارنی کشور باید به این سوال پاسخ بدهند.»

وی با توجه به تاکید مکرر مقاظم معظم رهبری بر بحث مبارزه با فساد، می‌گوید: «توصیه‌های مقام معظم رهبری برای مبارزه با فساد یک ترجیح بند جدی دارد و آن این است که نه تنها باید با فساد در هر سطح و مقامی مبارزه کرد بلکه مبارزه با فساد مقامات عالی رتبه بسیار مهمتر است. خب ما می‌بینیم که پرونده آقای رحیمی از همان ابتدای ورود ایشان به دولت مطرح بوده و 4 سال برای آن هیچ اتفاقی نمی‌افتد و بعد از 4 سال که تازه دولت را ترک می‌کنند، بررسی آن شروع و نهایتا برایش حکم صادر می‌شود. قطعا چنین وضعیتی سوالات زیادی در افکار عمومی ایجاد می‌کند که باید پاسخ داده شوند.» 

http://khordadnews.ir/news/118203 

شهدا1


مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟.
مادر می‌گوید:«چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.».
پسر می‌گوید:«نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!»
بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این‌ را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. قرار گذاشته می‌شود. حضرت آیت‌ الله نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه.
میفرمایند:«قرآن خودت رو بردار و بخوان!».
مادر شهید شروع می‌کند به خواندن؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم.».
شهید، حاج کاظم رستگار فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا


یک روز بدون کتاب

«سریشتی خانا» مدرس 27 ساله ادبیات هرگز یک روز خود را بدون کتاب به سرنبرده است.

به گزارش ایندیا‌تایمز، مدرس کالج دهلی، در قفسه خود، کتاب‌های ادبی، تاریخی، تئوری‌های ادبی،فلسفی و رمان‌های کلاسیک دارد. در کنار این همه کتاب وی یک کتاب‌خوان الکترونیکی نیز دارد. با گذشت بیش از یک و نیم سال از در اختیار گرفتن کتاب‌خوان الکترونیکی، حتی یک کتاب الکترونیکی هم نخریده است.

اغلب کتاب‌هایی که وی قصد خرید آن‌ها را داشته، به صورت آنلاین و رایگان وجود داشته و دلیلی برای خریدن نداشته است. وی می‌گوید حتی اگر مجبور به خرید کتاب باشد، حتماً کتاب چاپی سنتی می‌خرد.

گفته می‌شود اغلب هندی‌ها راغب به پرداخت برای خرید کتاب الکترونیکی/ eBook نیستند. انتشارات پنگوئن رندوم هاوس می‌گوید درصد فروشش از کتاب‌های الکترونیکی در هند فقط یک درصد از کل درآمدش است.

کمپانی Flipkart (فروشگاه آنلاین) و آمازون میزان و درصد فروش خود از بابت کتاب‌های الکترونیکی در این کشور را منتشر نکرده‌اند. آمازون که کتاب‌خوان الکترونیکی کیندل نیز در هند می‌فروشد، تأکید دارد بازار کتاب الکترونیکی در هند هنوز نوپا است. طبق پیش‌بینی‌های فلیپ کارت در سه الی 4 سال آینده میزان فروش کتاب‌های الکترونیکی در هند 25 درصد از کل فروش کتاب را در این کشور دربر خواهند گرفت.

بازار جهانی فروش کتاب الکترونیکی نیز چندان تغییری نکرده است و بر اساس آمار منتشره از سوی Bookstats Project، ناشران آمریکایی سال گذشته 3 میلیارد دلار کتاب الکترونیکی فروختند که این رقم نسبت به سال 2012 هیچ تغییر نکرده است.

به گفته آنانث پادمانابهان،قائم‌مقام فروش در پنگوئن رندوم هاوس، عدم وسعت کافی توزیع اینترنت، سطح پایین اطمینان در هند نسبت به خرید از طریق کارت اعتباری، کمبود تجارت موبایل، نداشتن دانش درباره کتاب الکترونیکی، و نیز یکی بودن قیمت کتاب چاپی و الکترونیکی ازجمله دلایل عدم رشد کتاب‌های الکترونیکی در هند است.

قیمت‌گذاری اشتباه روی کتاب‌های الکترونیکی  و وجود سایتهای دانلود رایگان پی‌دی‌اف کتاب از طریق تورنت/torrent ، به گفته «کارتیک سری نی واسان» به عنوان متخصص بازاریابی دیجیتال، رغبت مردم به سوی کتاب الکترونیکی را کم کرده است. به گفته اگر مردم چیزی را آنلاین می‌خرند به دلیل ارزان‌تر بودنش است و حالا اگر قیمت کتاب الکترونیکی با چاپی یکسان باشد(فروش چاپی یک کتاب 250 روپیه و نسخه آنلاین آن 254 روپیه است)، مردم به سوی نسخه چاپی می‌روند و این چیزی است که در هند اتفاق افتاده است.

مردم با دیدن حرف – e- یاد موسیقی آنلاین و ... می‌افتند و هر چه تصور در مورد موسیقی و دانلود موسیقی دارند را در مورد کتاب نیز صادق می‌دانند.

«نیتی شارما» دانشجوی دکترا ، کتاب‌خوان کیندل خریده است و اغلب عناوین قرن 19 میلادی را به صورت رایگان دریافت کرده است. وقتی وی کتاب چاپی موردنظر خود را پیدا نکرد، مجبور به خرید نسخه الکترونیکی اثر شد. وی می‌گوید حس شیرین خواندن  نصف کتاب و دیدن آن با آنچه در کیندل به صورت درصد خوانده شدن نشان می‌دهد کاملاً متفاوت است و هر کدام مزایا و معایبی دارند.

واقعیت این است به دلایل گفته‌شده کتاب الکترونیکی در هند محبوب نشده است و باید منتظر رشد بیشتر اینترنت، افزایش درآمد طبقه متوسط در هند و افزایش تعداد دستگاه‌های کتاب‌خوان الکترونیکی باشیم تا به گفته سخنگوی آمازون، بازار بسیار امیدوارکننده هند را توسعه دهیم.

 

«کتابخانه‌ی عجیب» موراکامی از یکم بهمن به چشمه می‎‎آید

      رمان «کتابخانه‌ی عجیب» نوشته‌ی «هاروکی موراکامی» با ترجمه‌ی «بهرنگ رجبی» یکم بهمن توسط نشر چشمه منتشر می‌شود.

 

به گزارش لیزنا، «کتابخانه‌ی عجیب» داستان پسر نوجوانی‌ است که در پی کنجکاوی و کشف این‌که سیستم جمع‌آوری مالیات در زمان امپراتوری عثمانی چگونه بوده، وارد کتابخانه‌ی شهرشان می‌شود و درگیر ماجراها و اتفاق‌های عجیبی می‌شود.

 

شیوه‌ی روایت این کتاب، روایت بورخسی است و درعین‌حال شباهت زیادی با روایت داستان‌های «هزار و یک شب» و قصه‌های شرقی دارد. عناصر شرقی و غربی آمیخته با هم، ضرباهنگ پرشتاب و شاعرانگی خیلی عجیب موراکامی و نوآوری فرمی، از ویژگی‌های برجسته‌ی این اثر عنوان شده است.

 

رجبی، مترجم «کتابخانه‌ی عجیب»، درباره‌ی ویژگی‌های این کتاب و چگونگی ترجمه‌ی آن می‌گوید: «این کتاب کمتر از سه ماه است که به انگلیسی منتشر شده و من دو ماه پیش نسخه‌ی آن را خواندم و چهارروزه ترجمه‌اش کردم. با این‌که راوی این کتاب یک پسر نوجوان است، اما مخاطبان کتاب نه نوجوان‌ها هستند، نه بزرگ‌سال‌ها؛ بلکه‌ این کتاب هم مثل «هاکلبری‌ فین» و «تام سایر» تمام گروه‌های سنی را شامل می‌شود و هر کسی در هر سنی که باشد از خواندن آن لذت می‌برد. البته داستان لایه‌های پنهانی‌تر و پیچیده‌تری هم دارد که درک آن‌ مختص خوانندگان حرفه‌یی‌تر است».

 

او درباره‌ی ویژگی‌های فرم و روایت داستان هم می‌گوید: «این کتاب نوآوری فرمی بسیار خوبی دارد. نویسنده در این اثر برای روایت، از حروف رنگی، نقاشی و طرح استفاده کرده است. این اولین‌بار است که نویسنده‌ای چنین فرمی را در اثرش پیاده می‌کند و رنگ‌پردازی فرم در شکل و پیش‌برد روایت و شخصیت‌پردازی نقش بسیار مهمی دارد؛ به گونه‌ای که ویژگی برخی شخصیت‌ها با رنگ‌ فونت کلمات معرفی می‌شود».

 

«کتابخانه‌ی عجیب» از روز یکم بهمن‌ماه، در 99 صفحه و با قیمت 12000 تومان از سوی نشر چشمه به ویترین کتاب‌فروشی‌ها می‌آید.

 

 

کشف اسکلت 7 هزارساله در تهران

 

احسان یغمایی در گفت و گو با chn عنوان کرد: قدمت تهران با کشف یک اسکلت به 7 هزار سال نمی‌رسد

اوایل آذر امسال کشف اسکلت 7 هزاره در منطقه مولوی، تهرانی‌ها را هیجان‌زده کرد. سرپرست گروه باستان‌شناسی این کاوش هم آن را کشفی منحصر به فرد خواند که سابقه سکونت در محدوده شهری تهران را به هزاره پنجم پیش از میلاد می‌رساند. بااین وجود، این سوال همچنان به قوت خود باقی ماند، آیا می‌توان از کشف یک اسکلت و چند تکه سفال به این نتیجه رسید که قدمت یک مکان چقدر است؟ خبرگزاری میراث فرهنگی – گروه میراث فرهنگی - اوایل آذر امسال کشف اسکلت 7 هزار در منطقه مولوی، تهرانی‌ها را هیجان‌زده کرد. سرپرست گروه باستان‌شناسی این کاوش هم آن را کشفی منحصر به فرد خواند که سابقه سکونت در محدوده شهری تهران را به هزاره پنجم پیش از میلاد می‌رساند. هر چند این سوال همچنان به قوت خود باقی ماند، آیا از کشف یک اسکلت و چند تکه سفال می‌توان به این نتیجه رسید که قدمت تهران 7 هزار ساله است؟ احسان (اسماعیل) یغمایی، باستان‌شناس نام آشنای ایران در پاسخ به این سوال به CHN می‌گوید: «من با اینکه دستاوردهای این کاوش را از نزدیک ندیدم اما عکس منتشر شده از آن نشان می‌دهد که حفاری خوبی صورت گرفته با این حال خیلی جسارت می‌خواهد که با پیدا کردن یک اسکلت قدمت جایی را به عقب برد.» او معتقد است که بسیاری از متون باقی مانده، از تهران به عنوان یک ده کوچک نام می‌برند، بنابراین باید دستاوردهای باستان‌شناسان به اندازه‌ای غنی باشد که بتوانند قدمت یک مکان را تعیین کند.» به گفته این باستان‌شناس، شهر، ماندگاری، سکونت و گذر هر کدام معانی ویژه خود را در باستان شناسی دارند. نمی‌شود از یک گور تک افتاده نتیجه گیری کرد که این مکان شهر، ماندگاری یا سکونتگاه بوده است. او باز تاکید می‌کند که با یک «تک خاکسپاری» نمی‌توان نتیجه گرفت که تهران، شهر در شکل وسیع آن یا یک سکونتگاه در شکلی کوچکتر است. یغمایی از رسمی‌ قدیمی یاد می‌کند و می‌گوید:«هنوز هم رسم است، وقتی فردی در مسافرت می‌میرد، او را در جایی که از دنیا رفته، به خاک می‌سپارند. بنابراین یک «تک خاکسپاری» دلیل کافی برای اینکه سکونت جایی به هزاره پنجم پیش از میلاد باز می‌گردد، نیست. یک باستان‌شناس باید خیلی از نشانه‌ها را باید کنار هم بگذارد و سپس نتیجه‌گیری کند. این در حالی است که محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار، سرپرست هیأت باستان‌شناسی در خیابان مولوی تهران در مصاحبه‌های خود عنوان کرده که مواد فرهنگی این دوره کاملا شناخته‌شده است و در این مکان سفال‌ها و مواد فرهنگی به همراه شواهد اندکی از معماری به دست آمده که دوره استقرار در این محوطه را به دوره سیلک یعنی 2 و 7هزار سال پیش می‌رسد. یغمایی می‌گوید: «اگر سفال‌های به دست آمده برای دوره چشمه علی باشد، امری طبیعی است. ممکن است که فرد از چشمه‌علی به جایی دیگر در حال سفر بوده و در مسیر خود مرده و از آنجاییکه وقتی فردی می‌میرد به دلیل اعتقاد به دنیای پس از مرگ، اشیاء‌اش را با او دفن می‌کنند، اشیاء او نیز با خودش دفن شده است.» به گفته او، امروز وقتی ایلاتی‌ها کوچ می‌کنند و به ییلاق یا قشلاق می‌روند، اگر در این راه یکی از افراد کوچانده پیر یا جوان بمیرد. او را در چند گورستان میان راه به خاک می‌سپارند. اگر شما از ایذه به دشت گل یا دشت سوسن که مسیر راه ییلاق و قشلاق بختیاری‌هاست بروید، در چند جا گورستان‌هایی می‌بینید، بدون آنکه نشانه‌ای از ماندگاری یا سکونت در دور و بر آن‌ها دیده شود. این‌ها در واقع خاکسپاری ایلات کوچانده است. حال پرسش این است آیا فرد به خاک سپرده شده در میدان مولوی تهران یک مسافر از یک کاروان یا کوچانده یک ایل بوده است؟ یا نشانه‌هایی چون اتاق، اجاق و اشیاء روزمره زندگی نشان از یک سکونت یا ماندگاری ( نه نشانه‌های یک شهر) در آن محوطه پیدا شده است؟ به گفته او حتی در کاوش‌های قیطریه، آقای کامبخش فر، سرپرست هیات باستان‌شناسی قیطریه در نتیجه تحقیقاتش عنوان کرد که اینجا یک گورستان است و دلیلی بر سکونت مردم نمی‌شود. با اینکه گورستان قیطریه بسیار بزرگ بود. یغمایی می‌گوید:«به فرض محال اگر یافته‌هایی معماری و خاکسپاری‌های دیگر به دست آید، همه دال بر ماندگاری است نه شهر. چراکه شهر، سکونت، ماندگاری، تک خاکسپاری و گورستان هر یک مفاهیم خاص خود را دارد.»