همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

اختلال شخصیت مرزی

آیا  5 تا از 9 ملاک  زیر را در خود  می بینید؟

حتما به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنید

http://www.nividar.com/full/914af666374207db2ba5077e11dc252ea0e77e01.jpg

 Borderline Personality Disorder

اختلال شخصیت مرزی

 

1-روابط متزلزل

 دارای روابطی ناپایدار با خانواده، فامیل و دوستان هستید؟

آیا در دو قطب (آرمان گرایی= این آدم خیلی خوبه! برم باهاش دوست شم، بهترین آدم دنیاست) و (بی ارزش نمایی= این که آدم نبود. چون یه اشتباهاتی توی رفتاراش داشت. اونی که فکر می کردم نبود) قرار دارید؟

سریعا علاقه شدیدی به یک فرد پیدا می کنید و ناگهان از آن شخص متنفر شوید؟

 

2- رفتارهای پرخطر و تکانشی

پول خرج کردن بی رویه، روابط جنسی نامناسب، پرخوری، زیاده روی در مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی و یا رانندگی کردن خطرزا دارید؟

 

3- خشم بی‌جا

 ناگهان خشمگین می شوید و بعدا پشیمان می شوید؟

 

4- آسیب رساندن به خود

به خودتان صدمه می زنید؟ مثل بریدن بدن خود با چاقو یا کتک زدن خودتان؟ یا خودکشی های مکرر؟

 

5- احساس پوچی

هنگامی که به یک چیز و یا کسی علاقه داشته باشید و آن چیز و یا آن کس از پیش شما برود، احساس پوچی و انزوا می کنید و توانایی مقابله کردن با این احساس را ندارید؟

 

7- ترس از تنها ماندن

حتی اگر تجسم کنید که تنها هستید، دچار ترس و عصبانیت می شوید؟

8- بروز افکار بدگمانانه

آیا (مخصوصا در مواقع استرس زا) به دیگران سوظن پیدا می کنید؟ می ترسید به شما آسیب برسد یا مورد خیانتهای احتمالی قرار بگیرید؟

9-بی ثباتی عاطفی

آیا عاطفه خود را بی ثبات می بینید؟ آیا در مهمانی شاد ناگهان آنقدر غمگین می شوید که گریه می کنید یا بالعکس؟

 

بازگردانی ویندوز هنگ کرده با یک روش ساده

این روش،روش پیش پا افتاده ای هست ولی دیدم افرادی رو که هنوز با اینجور ترفند های ساده ویندوز آشنایت ندارند
برای همین این پست رو گذاشتم



وقتیکه در محیط ویندوز هستید ناگهان پیغام Dont Sent ظاهر میشود و پس از کلیک بر روی این پیغام ناگهان کل محتویات صفحه حذف شده و تنها تصویر پشت زمینه Desktop باقی میماند. در این حالت تنها با فشردن سه کلید Ctrl+Alt+Delete، پنجره Task Manager نمایان میشود و تنها احساس میکنید باید سیستم را Restart کنید. اما راه بهتری نیز در این زمان هست!
بدین منظور:
پس از اینکه این مشکل پیش آمد سه کلید Ctrl+Alt+Delete بزنید.
در پنجره Task Manager، از منوی File بر روی New Task کلیک کنید.

(البته در ویندوز 7 و8 با زدن کلید های ترکیبیCtrl+Alt+Delete

صفحه ای نمایان میشه که شما باید روی گزینه آخر یعنی start task managerکلیک کنید تا پنجره task manager باشه)
اکنون عبارت restore را وارد کرده و Enter بزنید.
خواهید دید محیط ویندوز بازگردانده میشود.
شما به جای restore میتوانید explorer.exe را نیز وارد نمایید.

بیستون هیچ، دماوند اگر سد بشود

چشم تو قسمت من بوده و باید بشود

زده ام زیر غزل؛ حال و هوایم ابریست

هیچ کس مانع این بغض نباید بشود

بی گلایل به در خانه تان آمده ام

نکند در نظر اهل محل بد بشود؟

تف به این مرگ که پیشانی ما را خط زد

ناگهان آمد تا اسم تــــــــــــــو ابجد بشود

ناگهان آمد و زد، آمد و کشت ،آمد و برد

- او فقط آمده بود از دل ما رد بشود-

تیشه برداشته ام ریشه خود را بزنم

شاید افسانه ی من نیز زبانزد بشود

باز هم تیغ و رگ و... مرگ برم داشته است

خــــــــون من ضامن دیدار تو شاید بشود...

حامد بهاروند

گاهی به نگاهت نگاه کن

انیشتین می‌گفت؛ آنچه در مغزتان می‌گذرد، جهان‌تان را می‌آفریند.

استفان کاوی (از سرشناس‌ترین چهره‌های علم موفقیت) احتمالاً با الهام از همین حرف انیشتین است که می‌گوید: اگر می‌خواهید در زندگی و روابط شخصی‌تان تغییرات جزیی به وجود آورید به گرایش‌ها و رفتارتان توجه کنید؛ اما اگر دل‌تان می‌خواهد قدم‌های کوانتومی بردارید و تغییرات اساسی در زندگی‌تان ایجاد کنید باید نگرش‌ها و برداشت‌هایتان را عوض کنید.

او حرف‌هایش را با یک مثال خوب و واقعی، ملموس‌تر می‌کند: "صبح یک روز تعطیل در نیویورک سوار اتوبوس شدم. تقریباً یک سوم اتوبوس پر شده بود. بیشتر مردم آرام نشسته بودند و یا سرشان به چیزی گرم بود و در مجموع فضایی سرشار از آرامش و سکوتی دلپذیر بر قرار بود تا این که مرد میانسالی با بچه‌هایش سوار اتوبوس شد و بلافاصله فضای اتوبوس تغییر کرد. بچه‌هایش داد و بیداد راه انداختند و مدام به طرف همدیگر چیز پرتاب می‌کردند. یکی از بچه‌ها با صدای بلند گریه می‌کرد و یکی دیگر روزنامه را از دست این و آن می‌کشید و خلاصه اعصاب همه‌مان توی اتوبوس خرد شده بود. اما پدر آن بچه‌ها که دقیقاً در صندلی جلویی من نشسته بود، اصلاً به روی خودش نمی‌آورد و غرق در افکار خودش بود. بالاخره صبرم لبریز شد و زبان به اعتراض بازکردم که؛ آقای محترم! بچه‌هایتان واقعاً دارند همه را آزار می‌دهند. شما نمی‌خواهید جلویشان را بگیرید؟ مرد که انگار تازه متوجه شده بود چه اتفاقی دارد می‌افتد، کمی خودش را روی صندلی جابجا کرد و گفت؛ بله، حق با شماست. واقعاً متاسفم. راستش ما داریم از بیمارستانی بر می‌گردیم که همسرم، مادر همین بچه‌ها٬ نیم ساعت پیش در آنجا مرده است.. من واقعاً گیجم و نمی‌دانم باید به این بچه‌ها چه بگویم. نمی‌دانم که خودم باید چه کار کنم و ..... و بغضش ترکید و اشکش سرازیر شد".

استفان کاوی بلافاصله پس از نقل این خاطره می‌پرسد؛ صادقانه بگویید آیا اکنون این وضعیت را به طور متفاوتی نمی‌بینید؟ چرا این طور است؟ آیا دلیلی به جز این دارد که نگرش شما نسبت به آن مرد عوض شده است؟ و خودش ادامه می‌دهد که؛ راستش من خودم هم بلافاصله نگرشم عوض شد و دلسوزانه به آن مرد گفتم واقعاً مرا ببخشید. نمی‌دانستم. آیا کمکی از دست من ساخته است؟ و .....

اگر چه تا همین چند لحظه پیش ناراحت بودم که این مرد چطور می‌تواند تا این اندازه بی‌ملاحظه باشد٬ اما ناگهان با تغییر نگرشم همه چیز عوض شد و من از صمیم قلب می‌خواستم که هر کمکی از دستم ساخته است انجام بدهم.

حقیقت این است که به محض تغییر برداشت٬ همه چیز ناگهان عوض می‌شود. کلید یا راه حل هر مسئله‌ای این است که به شیشه‌های عینکی که به چشم داریم بنگریم؛ شاید هر از گاه لازم باشد که رنگ آنها را عوض کنیم و در واقع برداشت یا نقش خودمان را تغییر بدهیم تا بتوانیم هر وضعیتی را از دیدگاه تازه‌ای ببینیم و تفسیر کنیم . آنچه اهمیت دارد خود واقعه نیست بلکه تعبیر و تفسیر ما از آن است.

حکایت ضرب المثل از دماغ فیل افتادن

حکایت ضرب المثل از دماغ فیل افتادن

مجموعه : ادبیات،شعر و داستان‌

حکایت ضرب المثل از دماغ فیل افتادن


ضرب المثلی که از دیرباز میان مردم رد و بدل می شود، به کسی اطلاق می شود که به اصطلاح، خودش را بسیار می گیرد. یعنی به زبان صریح تر، کسی که از خودراضی باشد و تکبر و خودبینی اش دیگران را آزار دهد، مردم درباره اش می گویند فلانی از دماغ فیل افتاده

مهدی پرتوی آملی، نویسنده و محقق کتاب جامع «ریشه های تاریخی امثال و حکم» معتقد است که ریشه این ضرب المثل به زمان حضرت نوح باز می گردد داستان از این قرار بود که حضرت نوح که از سوی خداوند مامور می شود تا از تمام موجودات کره زمین یک جفت در کشتی معروفش بگذارد تا سیل و طوفان نسل آنان را منقرض نکند،



یک روز دید که کشتی پر از فضولات حیوانات شده است. همراهان حضرت نوح گله به نزد پیامبر می برند و او هر چه می اندیشد برای تخلیه فضولات آن همه حیوان، فکری به ذهنش نمی رسد. پس دست به دعا می برد و از خداوند می خواهد که در این طوفان، آنان را از فضولات و بوی آن نجات دهد. خداوند هم به او دستور می دهد که دستی به پشت فیل بزند. حضرت نوح به محض این که دستور را می شنود، آن را عملی می کند. دستی به پشت حیوان


عظیم الجثه یعنی فیل می زند و ناگهان از دماغ بزرگ فیل، یعنی خرطومش یک خوک می افتد زمین. خوک هم به محض این که پایش به زمین می رسد شروع می کند به خوردن فضولات و کثافات و کشتی ظرف چند ساعت، مثل روز اول، پاک و پاکیزه می شود.

در همین هنگام می گویند، ابلیس که از پاکیزگی کشتی ناراحت شده بود، دست به پشت خوک می زند و ناگهان از دماغ خوک، موشی بیرون می جهد. موش شروع می کند به خرابکاری و آنقدر به کارش ادامه می دهد که نزدیک است کشتی سوراخ شود. خداوند که این را می بیند به نوح دستور می دهد تا دوباره دستی به پشت شیر بمالد. هنوز حضرت نوح دستش را از پشت شیر برنداشته بود که ناگهان از دماغ شیر درنده، گربه به زمین می افتد و به دنبال موش می افتد. پس طبق روایات اسلامی سه حیوان پس از طوفان نوح به جهان هستی گام گذاشتند و پیش از آن وجود نداشتند: خوک، گربه و موش.


حال ببینیم ارتباط خوک که از دماغ فیل افتاده است چه ربطی دارد به آدم های متکبر و از خود راضی مهدی پرتوی آملی در این باره آورده است: «از آنجا که فیل حیوان عظیم الجثه ای است و عظمت و هیبتش دل شیر را می لرزاند، لذا آنچه از دماغ فیل افتاده: «حتی اگر خوک مفلوک هم باشد» در مورد افراد خودخواه متکبر معجب مورد استفاده و ضرب المثل قرار گرفته است» اما به نظر می رسد که چهره خود خوک هم در کاربرد این ضرب المثل درباره آدم های از خود راضی، بی ارتباط نیست.

خوک همان طور که همگان می دانند دماغی سربالا دارد و چشم های ریزش هم طوری است که انگار همیشه از بالا، آن هم از بالای دماغ سربالایش به بقیه چیزها نگاه می کند. چنانچه اصطلاح دیگری هم در مورد آدم های از خود راضی به کار می رود: «طرف چنان دماغش را بالا می گیرد و راه می رود که انگار از دماغ فیل افتاده »