برنامه راهبردی شهر
Urban Strategic Plan
قانونمند ساختن زندگی شهرها، شهرنشینی و رشد کالبدی و فضایی شهرها، دلمشغولی مهمی بشمار رفته است. تجربه طرحهای جامع که زمانی تلاش میکرد تا کلیت شهر را در دورههای زمانی مختلف، یکجا بنگرد و تحولات آن را در چارچوب قواعدی منظم به پیش برد و مدیریت کند، با فرایند پویا و زنده شهری همخوان به نظر نرسید. از قضا، تبعیت از طرح جامع سبب مقابله با پویایی یادشده که در تجربهای که بیش از نیم قرن سابقه دارد، همواره پیشبینی تمامی اجزای آن غیرممکن بود، محسوب گردید. پس از آن، چنین تصور شد که اگر طرح جامع با طرح تفصیلی همراه شود، کل و جز یکجا پوشش داده خواهد شد. ولی بازهم، خیلی زود، مشخص شد که طرح جامع و طرح تفصیلی، که به مدرک کاربری زمین و تحولات آن تقلیل یافته بود، نمیتواند تحولات شهری را هدایت کند. ازاینرو، و در پاسخ به کاستیهای طرح جامع و تفصیلی، بالاخره سخن از طرح برنامههای راهبردی شهر پیش آمد. برنامههای راهبردی شهر، چون هر برنامه راهبردی دیگر، از تدوین اهداف و سپس استنتاج راهبردها براساس اهداف و بالاخره، برنامه عمل تشکیل میشود. اخیراً جزء چهارمی، تحت عنوان سنجش دستاوردها یا عملکرد نیز به 3 جزء گذشته اضافه شده است. با بازنگری اجزاء یادشده، این پرسش مطرح گردید که اهدافی که پایه اصلی برنامه راهبردی شهریند، بر چه اساس مستندی استوارند؟ در پاسخ به این پرسش، تجزیه و تحلیل و ارزیابی موقعیتی یا شناخت وضع موجود نیز بهعنوان مرحلهای مهم در برنامهریزی راهبردی شهر، اضافه شد، گو اینکه برخی از برنامهریزان چنین تجزیه و تحلیل و ارزیابی را مرحلة ماقبل برنامهریزی بشمار میآورند.
در فرایندی که برنامه راهبردی را دربر میگیرد، ابتدا براساس تجزیه و تحلیل وضع موجود، شناخت کاستیها و تحولات محیط شهری، چشماندازی برای آینده شهر تعریف میگردد و آنگاه چارچوب مأموریتی که تحقق چشمانداز را ممکن میسازد، مشخص میشود. چشمانداز شهر، معمولاً آیندهای طولانیتر را دربر میگیرد که 20 ساله است. چشمانداز یادشده بر پایه آمال و خواستهای کلّی شکل میگیرد. چشماندازها و آمال کلی آن، به اهداف مشخصتری خُرد میگردد و در رابطه با هر هدف، تعدادی راهبرد در نظر گرفته میشود. در مرحله بعدی، کنشهایی که بهطور متداول در قالب طرحهای پیشنهادی تبلور پیدا میکند، مشخص میشود. در درون هر طرح نیز تعدادی پروژه عملیاتی در نظر گرفته میشود. بر پایه کنشهای در نظر گرفته شده، وظایف پیشنهادی تعریف میگردد و تیم عملیاتی برای انجام وظایف تجهیز میگردد. برنامه عمل به راهبردها، تحقق کنشها و انجام وظایف نهایی است. برنامه عمل، درواقع، ورود از عرصه برنامهریزی به اجرا در شهر است. راهبردها که قالب زمانی 5 ساله دارند، با برنامه عمل سالیانه در مرحله اجراء، تعریف عملیاتی میشوند. بر پایه تمامی مراحل یادشده، بودجه سالیانه تعیین و به اجزای مختلف برنامه اختصاص مییابد.
امروزه، برنامههای راهبردی شهر با برنامهریزی مشارکتی تلفیق شده، نهادهای مردم یا شهروندبنیاد در کنار عامه مردم از بررسی وضع موجود تا ارزیابی بازخوردها، نتایج حاصله و تا بازبینی و ارزیابی، حضور و مشارکتی فعال دارند. منظور از مشارکت فعال، کنترل و تصمیمگیری شهروندی است؛ یعنی بالاترین پله در نردبان مشارکت شری آرلشتین. برای تحقق چنین مشارکتی، برنامه راهبردی آموزش، توانمندسازی و مقتدرسازی شهروندان نیز همزمان طراحی و اجرا میشود، تا عامه مردم قادر باشند، نقش خود را در برنامهریزی راهبردی شهر ایفا نمایند.
شهرداری تهران، با توجه به تجارب ناموفق طرح جامع و طرحهای تفصیلی شهری، از چند سال پیش، برنامه راهبردی مناطق 22 گانه تهران را آغاز کرده است. در تجربه ایران، برنامه عمل حالت طرح تفصیلی به خود گرفته و کاربریهای شهری را جزء به جزء تعریف کرده است.