نفس نامگذاری هر سال و اعلام آن در هنگام تحویل سال ، مسیر و چشمانداز مسئولان و مردم را مشخص می کند. نامگذاری سالها توسط مقام معظم رهبری در واقع یک نشانه گذاری اساسی و سیاستگذاری راهبردی وجهت دهی اجرایی محسوب می شود که با توجه به شرایط کشور ازضرورت حیاتی برخوردار است .
این نامگذاریها میتواند آثار ونتایج زیر را دربر داشته باشد:
1 – ارائه سیاست واحد در برنامهریزی ها
۲ – دمیدن روحیه تفکرراهبردی در برنامهریزیها
۳- سوق دادن نظام برنامهریزی کشور برمحور اولویت ها
۴ – ایجاد وحدت رویه بین سیستمها و واحدهای انسانی جامعه
۵- جهت دهی به نظام تبلیغاتی و فرهنگ عمومی کشور براساس اولویت ها
۶ – توجه بیش تر مسئولان و آحاد مردم به موضوعات اساسی واولویت هر سال
۷- به کارگیری سازمان یافته امکانات ومنابع درجهت تحقق شعار وعنوان محوری سال
کریسمس2015 برای گیمرها شب خوبی نبود، هنگامی که همه در تعطیلات پایان سال به سر میبردند هکرها سخت در تلاش بودند تا شبکههای سرویس آنلاین بازی xbox و پلی استیشن 1 را از کار بیاندازند.
گیمرها که در تعطیلات پایان سال برای بازی آنلاین خود برنامهریزی کرده بودند به یک باره با ریزش سرویسهای بازیهای آنلاین روبه رو شدند.
کارشناسان معتقدند این حملات پیوسته و برنامهریزی شده به سونی و محصولات آن حتی به جنگ نیز میتواند منتهی شود.
روز نهم دی در تاریخ ماند. این جمله رهبر انقلاب اسلامی است. ایشان فتنه ۸۸ را حاصل برنامهریزی چندین سالهی دشمنان و در ادامه قضایایی چون فتنه سال ۷۸ تحلیل میکنند و راهحل علاج آن را حرکت عظیم مردمی همانند آنچه در ۹ دی سال ۸۸ اتفاق افتاد میدانند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا؟) به نقل از khamenei.ir از نگاه رهبر انقلاب روح دیانت حاکم بر دلهای مردم و توجه به فرهنگ عاشورا از خصوصیات مشترک حماسه ۹ دی و حوادث دوران پیروزی انقلاب اسلامی است.
آیت الله خامنهای حرکت ۹ دی را عامل در هم پیچیدهشدن بساط فتنه و فتنهگران و حادثه ای ماندنی در تاریخ معرفی میکنند.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از «روایت تاریخی حماسه ۹ دی» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است:
* برنامهریزی ده ساله دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی در سال ۷۸ و ۸۸
دشمنان ما تصور میکردند با رحلت امام، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال میکردند امام که رفت، بتدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازهی امام، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مایوس کرد. یک برنامهریزی ده ساله کردند - این تحلیل من است، این به معنای اطلاع نیست؛ تحلیلی است که قرائن آن را برای ما اثبات میکند - ده سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال ۷۸ که آن حوادث پیش آمد، آن کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال ۷۸ مردم آمدند در خیابانها، توطئهی دشمن را که سالها برایش برنامهریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامهریزی دهساله بود تا سال ۸۸ . به نظرشان فرصتی به دست میآمد. به خیال خودشان زمینهها را آماده کرده بودند. مطالباتی هم مردم داشتند - مردمی که وابستهی به نظامند، وفادار به نظامند - فکر کردند از این مطالبات بتوانند استفاده کنند؛ لذا آن قضایای سال ۸۸ به وجود آمد. دو سه ماه تهران را متلاطم کردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را به خودشان مشغول کنند. اینجا هم مردم آمدند توی میدان. بعد از آنکه باطنها ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که اینها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا فهمیدند که اینها عمق خواستههاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند و حماسهی نه دی را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلکه در سراسر کشور، میلیونها نفر در روز نهم دی، بعد هم بلافاصله در بیست و دوی بهمن آمدند توی میدان، غائله را ختم کردند. این، هنر مردم است. درود به مردم ایران. درود به ملت مومن و مبارز و بصیر و آگاه ایران. انشاالله به توفیق الهی، مردم همین راه را و همین خط را و همین آرمان را و همین عزم و همت را تا آخر ادامه خواهند داد. ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
* حضور پرشور مردم؛ عامل شکست فتنه هجدهم تیر و فتنه ۸۸
در فتنهی هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنهگران فتنهی خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیم ۲۳ تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنهی ۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیهی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازهی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
* حرکت عظیم مردمی؛ تنها راهحل مقابله با فتنه ۸۸
فتنهی ۸۸ تنها آن چیزی نبود که توی خیابان به وسیلهی تعدادی آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشهداری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینهها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود، کارهای بزرگی شده بود و هدفهای بسیار خطرناکی دنبال این کار بود، که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمیشد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت ۹ دی بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنهگران را در هم پیچیدند. لذا حادثهی ۹ دی یک حادثهی ماندنی در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود یا پیرارسال بود - که این حادثه، حادثهی کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ شود، بایستی گرامی داشته شود. ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* روح دیانت حاکم بر مردم؛ نقطه مشترک ۹ دی و حضور مردم در سال ۵۷
در قضیهی ۹ دی سال ۸۸ یک نکته اساسی است و آن نکته برمیگردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیم بینظیر تاریخی در سال ۵۷، همان روح در ماجرای ۹ دی نشان داده شد؛ کمااینکه در قضایای گوناگون دیگر هم نشان داده شده، لیکن در ۹ دی به شکل بارزی نشان داده شد؛ به طوری که جای انکار و تردید و تامل برای هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقی نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانت حاکم بر دلهای مردم بود. ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* توجه به فرهنگ عاشورا؛ خصوصیت مشترک ۹ دی و حوادث اول انقلاب
یکی از خصوصیات دیگری که در حادثهی ۹ دی هست، که باز آن را کاملا به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد و امام آن نکتهی عظیم عجیب تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکی نیست: پیروزی خون بر شمشیر. ماها عادت کردهایم، این حرفها را هی تکرار میکنیم؛ کانه عمقش گاهی از یادمان میرود. خون بر شمشیر پیروز میشود، مظلوم بر ظالم فائق میآید، کشته بر کشنده فائق میآید؛ این همان چیزی است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرم سال ۵۷ مطرح کردند، در قضیهی ۹ دی هم باز پای امام حسین در میان بود، پای عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریهآور از سوی این گروههای ایضا سخیف، در عاشورا پیش نمیآمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومی مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پای عاشورا در میان بود. ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* موضعگیری صریح در مقابل اهانت به امام حسین(ع)؛ نشانه روشنبینی مردم
میبینید مردم پایبندیشان به مسائل دینی و ارزشهای معنوی بیشتر شده است. کی در کشور ما این همه جوان در مراسم معنوی شرکت میکردند؛ در مراسم عبادی ماه رمضان، در روز عید فطر؟ این اجتماعات عظیم، این روشنبینی مردم در زمینهی مسائل سیاسی سابقه نداشته است. بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال ۸۸ به وسیلهی یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز ۹ دی توی خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند. دستهای دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینی عقب بنشاند، بلکه روزبهروز این احساسات تندتر و این معرفت عمیقتر شده است.۱۳۸۹/۰۷/۲۷
http://ouromiehe.blogfa.com/post/2
برنامه راهبردی شهر
Urban Strategic Plan
قانونمند ساختن زندگی شهرها، شهرنشینی و رشد کالبدی و فضایی شهرها، دلمشغولی مهمی بشمار رفته است. تجربه طرحهای جامع که زمانی تلاش میکرد تا کلیت شهر را در دورههای زمانی مختلف، یکجا بنگرد و تحولات آن را در چارچوب قواعدی منظم به پیش برد و مدیریت کند، با فرایند پویا و زنده شهری همخوان به نظر نرسید. از قضا، تبعیت از طرح جامع سبب مقابله با پویایی یادشده که در تجربهای که بیش از نیم قرن سابقه دارد، همواره پیشبینی تمامی اجزای آن غیرممکن بود، محسوب گردید. پس از آن، چنین تصور شد که اگر طرح جامع با طرح تفصیلی همراه شود، کل و جز یکجا پوشش داده خواهد شد. ولی بازهم، خیلی زود، مشخص شد که طرح جامع و طرح تفصیلی، که به مدرک کاربری زمین و تحولات آن تقلیل یافته بود، نمیتواند تحولات شهری را هدایت کند. ازاینرو، و در پاسخ به کاستیهای طرح جامع و تفصیلی، بالاخره سخن از طرح برنامههای راهبردی شهر پیش آمد. برنامههای راهبردی شهر، چون هر برنامه راهبردی دیگر، از تدوین اهداف و سپس استنتاج راهبردها براساس اهداف و بالاخره، برنامه عمل تشکیل میشود. اخیراً جزء چهارمی، تحت عنوان سنجش دستاوردها یا عملکرد نیز به 3 جزء گذشته اضافه شده است. با بازنگری اجزاء یادشده، این پرسش مطرح گردید که اهدافی که پایه اصلی برنامه راهبردی شهریند، بر چه اساس مستندی استوارند؟ در پاسخ به این پرسش، تجزیه و تحلیل و ارزیابی موقعیتی یا شناخت وضع موجود نیز بهعنوان مرحلهای مهم در برنامهریزی راهبردی شهر، اضافه شد، گو اینکه برخی از برنامهریزان چنین تجزیه و تحلیل و ارزیابی را مرحلة ماقبل برنامهریزی بشمار میآورند.
در فرایندی که برنامه راهبردی را دربر میگیرد، ابتدا براساس تجزیه و تحلیل وضع موجود، شناخت کاستیها و تحولات محیط شهری، چشماندازی برای آینده شهر تعریف میگردد و آنگاه چارچوب مأموریتی که تحقق چشمانداز را ممکن میسازد، مشخص میشود. چشمانداز شهر، معمولاً آیندهای طولانیتر را دربر میگیرد که 20 ساله است. چشمانداز یادشده بر پایه آمال و خواستهای کلّی شکل میگیرد. چشماندازها و آمال کلی آن، به اهداف مشخصتری خُرد میگردد و در رابطه با هر هدف، تعدادی راهبرد در نظر گرفته میشود. در مرحله بعدی، کنشهایی که بهطور متداول در قالب طرحهای پیشنهادی تبلور پیدا میکند، مشخص میشود. در درون هر طرح نیز تعدادی پروژه عملیاتی در نظر گرفته میشود. بر پایه کنشهای در نظر گرفته شده، وظایف پیشنهادی تعریف میگردد و تیم عملیاتی برای انجام وظایف تجهیز میگردد. برنامه عمل به راهبردها، تحقق کنشها و انجام وظایف نهایی است. برنامه عمل، درواقع، ورود از عرصه برنامهریزی به اجرا در شهر است. راهبردها که قالب زمانی 5 ساله دارند، با برنامه عمل سالیانه در مرحله اجراء، تعریف عملیاتی میشوند. بر پایه تمامی مراحل یادشده، بودجه سالیانه تعیین و به اجزای مختلف برنامه اختصاص مییابد.
امروزه، برنامههای راهبردی شهر با برنامهریزی مشارکتی تلفیق شده، نهادهای مردم یا شهروندبنیاد در کنار عامه مردم از بررسی وضع موجود تا ارزیابی بازخوردها، نتایج حاصله و تا بازبینی و ارزیابی، حضور و مشارکتی فعال دارند. منظور از مشارکت فعال، کنترل و تصمیمگیری شهروندی است؛ یعنی بالاترین پله در نردبان مشارکت شری آرلشتین. برای تحقق چنین مشارکتی، برنامه راهبردی آموزش، توانمندسازی و مقتدرسازی شهروندان نیز همزمان طراحی و اجرا میشود، تا عامه مردم قادر باشند، نقش خود را در برنامهریزی راهبردی شهر ایفا نمایند.
شهرداری تهران، با توجه به تجارب ناموفق طرح جامع و طرحهای تفصیلی شهری، از چند سال پیش، برنامه راهبردی مناطق 22 گانه تهران را آغاز کرده است. در تجربه ایران، برنامه عمل حالت طرح تفصیلی به خود گرفته و کاربریهای شهری را جزء به جزء تعریف کرده است.