همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

پیش داوری

 
پیش داوری
 
 هنوز ۴۰دقیقه به پروازش مانده بود.مرد جوان به سمت فروشگاه کوچک فرودگاه رفت و یک مجله و یک بسته بیسکویت خرید تا خودش را سرگرم کند.در گوشه ای از سالن شلوغ فرودگاه نشست و شروع به خواندن مجله کردچیزی نگذشته بود که متوجه شدپیرمردی که کنارش روی صندلی نشست بدون اجازه او بسته بیسکویت را باز کرد و یک دانه از آن ها را خورد!مرد جوان از این حرکت پیرمرد سخت ناراحت شداما چیزی نگفت و فقط یک بیسکویت از داخل جعبه برداشت و خورد.پیرمرد نیز سومین بیسکویت را برداشت!لبخندهای پیرمرد او را بیشتر عصبانی می کرد،مرد جوان در حالی که در دلش به پیرمرد بد و بیراه می گفت بیسکویت دیگری برداشت و خورد...
پیرمرد آخرین بیسکویت را هم برداشت و نیمی از آن را خورد و نیمی دیگر را به پسر جوان تعارف کرد،اما مرد جوان دست پیرمرد را پس زد،زیر لب غرولندی کرد و وسایلش را برداشت تا سوار هواپیما شود. روی صندلی هواپیما نشست ولی هنوز به بی ادبی و پررویی پیرمرد فکر می کرد،مجله را داخل کیفش گذاشت و سعی کرد دیگر به این قضیه فکر نکنداما در کمال تعجب دید یک بسته بیسکویت داخل کیفش قرار دارد.در واقع در تمام مدت او بوده است که از بیسکویت های پیرمرد خورده بدون هیچ اجازه ای! او بار دیگر اسیر پیش داوری هایش شده بود،اما این بار فرصتی برای عذرخواهی نداشت.شما چقدر پیش داوری می کنید؟!
 
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.