مدیریت صنعتی و رفتار سازمانیدیدگاههای ساختاریاین دیدگاه بیشتر به ساختمند کردن و طراحی کار در سازمان ابراز توجه می کندانقلاب مدیریت : مدیریت علمی تیلور مدیریت تا پیش از قرن 20 رشته مستقلی نشده بود . تایلور بیشترین سهم در آبیاری نهال مدیریت دارد و به پدر مدیریت علمی معروف است .اهمیت تایلور در انقلابی کردن تفکر مدیریت است.تعریف مدیریت علمی : عنوانی است برای اصول و عملیاتی که دستاورد کارهای تایلور و هوادارانش بود و تاکیدی است که بر بالا بردن کارایی و نظامند کردن مدیریت نهاده شده است .نظریه مدیریت همگانی : مکتب کلاسیکهنری فایول و چستربارنارد در مخالفت با طرفداران مدیریت علمی نظریه گسترده تر مدیریت همگانی را تدوین کردند که امروز به عنوان دیدگاه کلاسیک نظریه سازمانی معروف است . فایول وظایف مدیریت را برنامه ریزی ، سازماندهی ، تسلط بر کارکنان ، هماهنگی فعالیتها و نظارت بر عملکردها دانسته است .چهار ویژگی سازمان از دیدگاه نظریه کلاسیک1ـ سازمان باید تخصصی باشد.2ـ وجود وحدت فرماندهی ایجاب میکند هر عضو زیر نظر یک سرپرست باشد .3ـ سلسله مراتب فرماندهی.4ـ مدیران باید فعالیتها را هماهنگ کنند . دیوانسالاریماکس وبر موضوع سازمان اجرایی را با دیدی متفاوت بررسی کرده است و سازمانی که تأکید آن بر رتبه ، نظام ، عقلانیت ، همنوایی و ثبات است یعنی دیوانسالاری را توصیف کرده است:1- در این نظام مسئولیتها بر اساس مهارت و توانایی واگذار می شود .2- تأکید بر سلسله مراتب فرادست و فرودست و وحدت فرمانبری است.3- مدیران باید از اسناد کتبی برای اداره کارکنان استفاده کنند.4- مدیران باید مقرراتی ثابت ، کامل و آموختنی را رعایت کنند .نظریه تصمیم گیریدر 1950 "هربرت سیمن" و "جیمز مارچ" چارچوب نظریه تصمیمگیری را برای درک رفتار سازمانی مطرح کردند . آنها الگوی دیوانسالاری را مبنای کار خود قرار دادند . از نظر سیمون عقلایی بود انسان حد و مرزی دارد یعنی افراد با بررسی مجموعة محدودی از گزینهها تصمیمگیری میکند.دیدگاههای انسانیاین دیدگاهها در نقد نظریات ساختاری و غفلت آنها از بعد انسانی بوجود آمدند.همانند:مکتب روابط انسانیپژوهشهایی که با هدف بررسی جنبه انسانی و اجتماعی نیروی کار در صنعت انجام گرفت میان رشتهای بود: هم از دانش جامعهشناسی استفاده میکرد و هم از انسان شناسی اجتماعی و روانشناسی اجتماعی و در مقابل بر دستاوردهای علوم اجتماعی میافزود .برخی انتقادهایی که بر مکتب روابط انسانی کرده اند .در این مکتب به نظام کلی سازمان اجتماعی توجهی نشده و ستیز نادیده گرفته شدهبه تاثیر اتحادیه های صنفی و محیط اقتصادی کل جامعه در بازده توجهی نشده استدرباره نیازهای اجتماعی کارگران اغراق شده است .پویایی گروهی پویایی گروهی به معنی پژوهش درباره تغییراتی است که در رفتار افراد در گروههای کوچک رخ می دهد.این تغییرات انطباقی است، یعنی به منظور اینکه فرد خودش را با هنجارها و معیارهای گروه کوچکی که عضو آن شده است سازگار کند، دگرگونیهایی در رفتارهای او پدید میآید.امروزه این اصطلاع به معنای مطالعه گروه های اجتماعی کوچک است . محققین این حوزه عبارتند از: " کورت لوین" " کولی" "زیمل"رهبری دهه 1950 آغاز توجه به حوزه رهبری بود . "بیلز" و "مکگرهکور" نقشهای رهبران را در سازمانها بررسی کردند. آنان فرضیاتی را قبول داشتند که بر اساس آن مدیر میبایست شیوة رفتار خود را با زیردستانش تغییر دهد و با رسیدن به تفاهم با آنها بازده کارگران و کارکنان را بالا ببرد. این دیدگاه بر مشارکت -کارکنان در تصمیمگیری تاکید دارندو معتقدندکه شرکت در تصمیمگیری عملکرد آنها را به میزان زیادی بهبود میبخشد و بر رضایت آنها میافزاید. دیدگاههای وحدتگرادر چند دهة اخیر تفکر سازمانی به تأکید بر وحدت دیدگاههای ساختاری و انسانی گرویدهاست. یعنی تلاش متفکران بر این بودهاست که از دستاوردهای همة دیدگاهها بهره بگیرند. مکتب فن آوری اجتماعیدر دهه 1950 فن آوری و تاثیر متقابل آن در گروههای کاری مطالعه شد. این مکتب بر این فرض استوار بود که مدیران نباید فنآوری را، که نمود آن در ساختار سازمانی است، ندیده بگیرند و نه گروههای کاری را, که بازتاب آن در روابط انسانی است. برجستهترین اعضای مکتب ." رایس"," امر ی" و "بامفورث" هستند .نظریه نظامهااین نظریه سخن از وحدت و همگنی عملکرد سازمانی میراند ، از بطن نظریههای اقتصادی ، جامعه شناختی، روانشناسی و علوم طبیعی زاده شده و موضوعات گوناگون انسانی ، ساختاری، محیطی، فنی و .... را در برمیگیرد. مفاهیم درونداد(موادخام، نیروی جدیدی که وارد دستگاه یا نظام میشود) , برون داد(بازده), فرایند, بازخورد ,بازده و تعادل از جمله مفاهیم این نظریه هستند.نظریه پیشامدی نظریه پیشامدی به توانایی مدیر برای برخورد با وضعتها و تنگناهایی که ممکن است در سازمان رخ دهد باز میگردد. این نظریه به هماهنگی میان فرایندهای سازمانی و ویژگیهای وضعیتی توجه داد. "برنزو استاکر" دو نوع نظام مدیریت اساسا متفاوت را توصیف کردند .مکانیکی ( ماشین دار )و ارگانیکی ( موجود زنده ، اندام انسان و انعطاف پذیر )رهیافت وظایف مدیرانده وظیفه مدیریت از نظر هنری مینتزبرگ:1- ریاست.مدیر در مقام، نمادیا نمایندة سازمان، وظایف تشریفاتی گونگونی را انجام میدهد.2- رهبری: مدیر با زیردستان کنش متقابل دارد، به آنها انگیزه میدهد و آنها رابه پیش میراند.3- ارتباط: مدیر شبکهای از روابط ایجاد میکند تا با آن برای سازمان اطلاعات گردآورد.4- بازبینی: مدیر از بیرون و درون سازمان اطلاعات جمع میکند. برای این منظور مدیر بازیردستان در جلسات شرکت میکند، نشریاتی که مربوط به شرکت است منتشر میکند و یا در کمیتههایی که شرکتهای دیگر حضور دارند شرکت کند. 5- ترویج: مدیر اطلاعات واقعی و ارزشی را به زیردستانش منتقل میکند.6- سخنگویی: مدیر به اشخاص بیرون سازمان دربارة عملکرد و سیاستهای سازمان اطلاعات میدهد.7- ابتکار: مدیر دگرگونیهایی را در سازمان طراحی و اجرا میکند. طراحی مجدد کار زیردستان، تغییر ساعات کار و یا آوردن صنعتی جدید به سازمان .8- چاره اندیشی: مدیر برای مشکلاتی که در نتیجة توقف عملیات سازمان ایجاد میشود راهحل پیدا میکند.9- تخصیص اعتبار: مدیر به تخصیص افراد، پول، مواد و زمانی که برای اجرای طرحهایش لازم است نظارت میکند.10- مذاکره: مدیری که کارمند یا کارگر جدیدی را استخدام میکند ممکن است برسر وظایف او یا مزایای جنبی یا بیمههای مختلف با او صحبت کند.مراحل توسعه شرکتهای بزرگ صنعتی از نظر گیدنز:1- سرمایه داری خانوادگی (قرن 19 و اوایل قرن20 ).2- سرمایهداری مدیریتی3- سرما یه داری نهادیخلاصه ای از کتاب جامعه شناسی صنعتی خانم نیره توکلی
برچسبها:
رفتار سازمانی,
تیلور,
مکتب کلاسیک,
هنری فایول,
چستربارنارد