دوست بسیار عزیزم : آزاده رمادی 6 نوشت
سلام.آقای رحمانی همه در این کشور زندگی میکنیم و از حال و روز آن آگاهیم همه میدانیم که این مجتمع تجاری تمامی مغازه هایش و همچنین دفتر تجاریش رو دست سازنده گانش مانده و له له میزنند برای مشتری همین الآن اگر مشتری که آزاده هم نباشد اما دست بنقد باشد حاضرند 20درصد زیر قیمت بدهند این بابا جوری نوشته که این 12تن نقشه کشیده اند همه ی مجتمع چند ده میلیاردی را به یغما ببرند بنده تکرار میکنم قرار شده هر آزاده ای که توان مالی دارد میتواند با 10درصد تخفیف از مغازه ها یا دفاتر خریداری کند حنان و دار و دسته اش تمام اموال آزادگان را غارت کرده و حیف و میل کردند صدای کسی حتی همین بابا در نیامد حالا شده دایه مهربانتر از مادر تا حالا کجا بودی از حق آزادگان دفاع کنی بیا برو همه ی مجتمع را با 20درصد تخفیف بخر اگر کسی اعتراضی کرد مجتمع مانده داره خاک میخوره بنده اینجا اعلام میکنم آزادگان بابت طلبشان از حنان و دارو دسته اش میتوانند 20 تن الی 30تن جمع شوند و صاحب یکی از واحدهای مجتمع شوند
برادر عزیز و ارجمند آقای حنان،سلام علیکم
بر اساس اخبار شنیده شده،حضرتعالی موافقت کرده اید که واحدهای اداری و تجاری مجتمع میلاد که متعلق به همه آزادگان است را با 10 درصد تخفیف در اختیار آزادگانی قرار دهید که تمکن مالی دارند.
اگر این خبر صحت داشته باشد،نکات ذیل متذکر می گردد.
1- این تصمیم کاملا غیر قانونی است و بی تردید با واکنش های تند آزادگان مواجه خواهد شد و در صورت اجرایی شدن،از طریق مراجع قضایی پیگیری خواهد شد.
2-در فروش واحدها باید منافع همه آزادگان لحاظ شده و بعد از طی مراحل و تشریفات قانونی به قیمت کارشناسی و واقعی بفروش رسانده شده و بهای آن بین آزادگان با توجه به نسبت سهامشان توزیع گردد.
3-باید به این واقعیت توجه کرد که بجز تعدادی معدود و انگشت شمار از آزادگان،بقیه تمکن مالی برای خرید این واحدها نداشته،لذا تخفیف 10 درصدی نه تنها خدمت و ایجاد تسهیلات برای آزادگان محسوب نمی شود،بلکه ایجاد نوعی رانت برای سوء استفاده تعدادی سودجو و منفعت طلب است.فرض بگیریم فردی تمکن مالی دارد و مبلغ یک میلیارد تومان از این واحدها را خریداری می کند.بدون هیچگونه زحمتی و به اسم آزادگان یکروزه 100 میلیون تومان به جیب می زند.در حالی که اگر به قیمت واقعی بفروس برسد این 100 میلیون تومان ها به جیب همه آزاده ها می رود نه یکنفر یا چند نفر معدود!
در پایان استدعا دارد در اسرع وقت،نسبت به لغو این تصمیم اقدام و نتیجه به سمع و نظر آزادگان رسانده شود،در غیر اینصورت جمع کثیری از آزادگان بصورت گروهی نسبت به تنظیم شکوائیه و پیگیری قضایی اقدام خواهند نمود.
7 الی 8 دی ماه} اعلام آمادگی در دفاع از حقوق آزادگان ومحکی برای تمام ادعاهاست،این نشست ازآن جهت مهم است.
که بگوییم آزادگان هستند،وهنوز نفس می کشند، ،نشست تهران .هشداروپیام،به مسولین ،نامرئی!!!! شرکت خود کفایی واقتصادی آزادگان است، که گوش هایشان را پنبه گذاشته، وچشمها یشان رابرای ندیدن حقوق 23 ساله ی آزادگان بسته اند.
نشست تهران..محلی برای شعار وشعور است.ومیدان عمل،،این نشست پایانی برای،پاک کردن اشک، از چشمان تمساح است!!!همانطورکه مستحضر هستید.مبنای کارگروه پیگیر اموال، احترام به همه ی تفکرات وسلیقه ها بوده،کما اینکه،به کرات،وبا کمال احترام،با، عنوان همدلی،ازوبلاگ نویسانی که،عضو کار گروه نیستند،جهت هم اندیشی،واحترام به حقوق آزادگان،دعوت به عمل آمد.که در ابتدا،با اکراه واصرار،اعلام حضور نموده،سپس،صرفا به خاطر.تایید نمودندوکامنت..دوستان آزاده،سقف آسمان فرو ریخت. وآمال و آرزوهای آزادگان هم به باد رفت!!.
اما بنده مانده ام..با این تفکر وظرفیت چگونه می توان به یک انسجام در نحوه ی پیگری مطالبات آزادگان رسید،،،ولی باورم میگوید. اراده ای برای این حضور اساسا وجود ندارد.وکماکان با احتیاط ورعایت جوانب.. کنار کشیده اید،و دلیل آن قطعا برای مشخص نشدن مواضع اصلی خودشان می باشد وگرنه چه لزومی دارد با جریان آب شنا کنند و شفافیت در عمل را کنار بگذارند. اینک هنگامه تلاش اصلی برای حق خواهی است .
به هر حال امیدوارم که اشتباه کرده باشم.وحضورتان درنشست ،تهران مسجل شود .همانطورکه شاهد هستید..حضورهمسران گرانقدر آزاده،فرزندان عزیز آزاده این بشارت را به ما می دهد،که کمپین، حق خواهی به خانواده ی آزادگان رسیده،زمان بی تفاوتی به پایان رسیده،نظارگر بودن یعنی،حق دیگران را پایمال کردن،حضور یعنی اعتقاد به حق خود..آزادگان بارها، با متانت،آزادگان باره ها، با احترام از مسولین، و مدیران ارشدشرکت خود کفایی،شفاف سازی اموال ومطالبات خود رادرخواست کرده اند.پس از ماه ها انتظارهنوزپاسخی دریافت نکرده اند.آزادگان باید چکا ر کنند.
این بی تفاوتی شما چه توجیهی دارد؟ آزادگان همچنان منتظرند قبل از هراقدامی.. به حق ومطا لباتشان احترام بگذارید وبا دعوت صادقانه ازاعضای کار گروه..به این انتظارغیر قابل تحمل پاسخی شایسته دهید. درغیراینصورت آزادگان در چارچوب قانون،اقدام به هر عملی را برای خود محفوظ و عواقب حقوقی وصنفی. این حق طلبی ،به عهده ی کسانی خواهد بود.که این مطالبه و حقوق را به رسمیت نمی شناسند. سایه باکمی تغییر
آزادگان تیتر بزنند
یک مطلب ساده با 189 نظر در 3 روز نشان ازچه چیزی داشت؟
به نظر شما آزادگان سراسر کشور چرا دوستان کارگروه نمی توانند مواضع خودرا شفاف سازند ؟ با اینکه بنده و دوستان بیش ازیک سال است از آنها می خواهیم مواضع خودشان را برای ما و آزادگان تشریح کنند تا اگر ما اشتباهی در حرکت اعتراضی داریم متوجه بشویم و کنار بایستیم ولی متاسفانه همش گفتند باید درجلسه محرمانه گفته شود سوال اینجاست اینک که برخورد دو دیدگاه را نظاره می کنیم بهتر نیست یک مطلب شفاف و صریح بجای حرفهای پوچ و نخ نما و گذرا بنویسید تا من نوعی بهتر بتوانم تصمیم بگیرم؟
چرا فریب و تهمت و شایعه ؟ چرا ؟ براستی چه منافعی از دوستانی سلب می شود؟ یا اینکه چه قولی به مادامیون داده شده که اینچنین خودرا به آب و آتش می زنند؟ چرا شما در جلسه تقارب و شکایت و تجمع شرکت نمی کنید؟ جوابش پیش ماست چون نمی خواهید مشتتان باز شود اگر درکنار آزادگان بایستید مدیران را ناراحت کردید واگر از مدیران دفاع کنید با آزادگان روبرو خواهید ایستاد و این موضوعی است که بنده و سایرین صدبار بصورت مطلب و تلفنی ازشما پرسیدیم جواب نتوانستید بدهید واگر جوابی دارید اکنون هم دیر نشده بگویید کجای کارما اشکال دارد؟ بگویید از منفعت طلبی هرکدام ازما بگویید و افشاکنید کسی که شماره حساب داده . بگویید کسی که می خواسته نماینده احرار شود. چرا نمی گویید .؟ مثل اینکه نمی دانید کسی را که خریده باشند هرگز نمی تواند مقابل اربابش بایستد؟ هرموقع ما نیز نشستیم آنوقت بدانید مانیز اجیر کردند آزادگان نیوز- احمدزاده
معضلی بنام دفاع از حقوق 24 ساله آزادگان
شما که میگفتید ما مردان بی ادعائیم پس چرا مدعی شدید؟!
علی رمادیه 6- دوست دارم برای درک بهتر مطلبم با ذکر مثالی شروع نمایم . آیا تا بحال شاهد بازی کودکان بوده اید زمانی که طرف مقابل باخت خود را در برابر حریف مسجل می بیند و برای فرار از این مسله بسیار مضحک و خنده آور طرف مقابل را به بهانه های واهی محکوم می نماید تا نتیجه را تغییر دهد و خود را از زیر فشار این باخت و تحقیر نجات دهد و قواعد بازی را بهم میزند که ما آن را بنام (جر زدن) می شناسیم .
حال بیایید این مسله را با معضلی بنام دفاع از حقوق 24 ساله آزادگان که توسط مشتی مفسدان اقتصادی موسسه پیام و مینو و احرارها مقایسه نماییم . بودند و هستند چهره های قدیمی و فسیل شده ای که سالیانی است در عین بی کفایتی و بی هنری علیرغم نداشتن هیچ بهره مدیریتی بجز مدیریت غارت و پستی و دنایت طبع ذاتی وجودی خود تکیه بر اموال عده ای بیچاره مظلوم زده و پوزه در اموال آزادگان فرو برده و بطون گشاد خود را با ترنم خور خور گلوی خود مشغول چریدن می باشند و لاجرم این قیافه های زشت و تکراری و ابدی اینان را می بایست تحمل کرد تا هنگامی که عدالتجویانی برخاسته و پنجه در گلوی اینان افکنده و راه خور خورشان را بسته و فرمان توقف - ایست – چریدن ممنوع به آنها دهد . جالب است که همه هم خود را مدعی مبارزه با این چرندگان می دانند و فتح الفتوح های خیالی از اقدامات ناکرده شان را در بوق و کرنا نموده و ندای من آنم که رستم بود پهلوان سر میدهند در حالیکه همین گرز و کوپال را همان دیو اکوان برایشان خریده و به این رستم پوشالی سوغات داده است و قرار است با این گرز اهدایی سر دیو اکوان کوفته شود جل الخالق .( اهدای پول از طرف موسسه پیام به رستمهای پوشالی مجمع وبلاگ نویسان مبارز و احیای حق از دهان موسسه پیام ) .
امروز هم برای این رستم های پوشالی جهت محک و آزمایش دستی بسویشان دراز گردید و ندا آمد که ای رستم های دستان اگر به واقع برای مبارزه با دیو اکوان تا بحال تنها بودید و توجیهتان کم توجهی بشما بوده دیگر امروز تنها نیستید فی الفور گرز اهدایی دیو اکوان را به لیفه شلوار منضم و برای کوفتن سر این دیو بشتابید که اول خان این مبارزه گذ شتن از منیت و ما شدن است . بله این رستمهای پوشالی اول صلاح را در این دیدند که در ظاهر با جماعت و با ندای وحدت هماهنگ شوند لذا گرز اهدایی را بخود منضم ولی در طول راه با خود اندیشیدند مگر میشود با گرز اهدایی بر سر ولی نعمت کوفت لذا چاره را در فرار از واقعیات و متوسل شدن به اصل جر زدن در بازی و تغییر در قواعد بازی شدند و با تراشیدن بهانه های بنی اسراییلی و درخواست باقالی و عدس و ..... خود را بزعم خویش رهایی دادند و از این مهلکه گریختند . یکی از رستمها برای فرار از این وحدت فریاد زد که احمد زاده قدش بلند است و من کوتوله هستم و وقتی میخواهم با او صحبت نمایم کلاهم از سر بر زمین می افتد پس او بخاطر اینکه مرا خجالت بدهد قدش را عمدا بلند نموده است لذا منهم در این فراخوان وحدت شرکت نمی نمایم . رستم دیگری گفت من میخواستم بیایم و یک وقت نگویید دروغ است اینهم گرزم ولی آن روز احمد زاده رعایت عدالت را نکرده است چرا باید در وبلاگش کلیه آزادگان رجوع نمایند و سال به سال کسی سراغ وبلاگ کذایی مرا نگیرد پس عدالت را رعایت نکرده و منهم انصراف میدهم .
ای رستم های پوشالی بخداوندی خدا از روز اول هم ما توقع این را نداشتیم که آبی از سوی شما برای آزادگان گرم گردد ولی برای محک خلوص شما در برابر ادعاهای شما این فراخوان وحدت برای مبارزه با مفسدان اقتصادی لازم بود که دست یاری بسوی شما دراز گردد ولی امیدی به فشردن این دست نبوده و نیست و هیچوقت این گرز لطیف شما بکار نمی آید .
اما سخنی با برادران آزاده :
برادران باید بپذیریم که برای بدست آوردن حقوق غارت شده خود نیاز به گریه کردن نداریم امروز نیاز به قیام است . امروز باید درک کرده باشید در این راه و برای فشردن حلقوم مفسدان اقتصادی موسسه پیام و مینو و احرارها تنها هستید و کسی به یاری شما نخواهد آمد . امروز خود باید دست بر زانو نهاده و یا علی گویان حقوق از دست رفته خود و خانواده را از گلوی مفتخورهای مادامیون بیرون بکشید و چشم براه بیگانه نباشید پس اگر طالب حق از دست رفته خود هستید یا علی .
و اما گله ای از برادران آزاده :
برادران جا داشت که مایی که همیشه از دست مادامیون فغانمان به آسمان بلند است و هر روز سوگ نامه در مذمت کار مادامیون و حقوق از دست رفته خود میخوانیم ولی به روز عمل فقط نظاره گر هستیم و امید داریم دیگران بروند و حقوق ما را بدست آورند و خود کمترین تحرکی در این راه نداشته باشیم و یا هنگام ثبت نام برای ابراز وجود در مقابل زیاده خواهان مادامیون برای تجمع جا داشت در روز اول فراخوان برای ثبت نام لااقل 1000 نفر اعلام آمادگی نمایند ولی خود نظری به لیست کسانی که در این راه اعلام آمادگی بیفکنید آیا ثبت نام حدود 100 و اندی مایه شرمساری برای جامعه ای که 24 سال است حقوقش غارت شده نمی باشد ؟ یا حق