حال بدی است... اعتیاد بدی است...
این که کار روزانه توان ات را گرفته باشد. نا نداشته باشی برای نشستن. کمر درد امان ات را بریده باشد و اجازه ندهد ده دقیقه بیشتر روی صندلی آرام بگیری و با کلمات بازی کنی. این که پلک های ات به سنگینی کوه شده باشند و در میان وسوسه ی خواب و بیداری اسیر باشی. جایی که وسوسه اش طعنه می زند به ستیزه ی زلیخا و یوسف، می خواهی غرق شوی. مغروق در دریای کلمات ... غرق در خواب ...
اما چیزی از درون تو را می کاود. مثل معدنچی پیر و کهنه کاری در دل زمین . پیوسته و مدام می کاود و می کاود تا رگه ای را که یافته از دل تیره ی خاک از دل سنگی سنگ بیرون بکشد.
در آن نوری که رو به مرگ می رود. در آن مغاک که تن و جان در اشتیاق نور و اکسیژن می سوزد کاویدن فعل شاقی است که توانی فرا زمینی می خواهد .
حال بدی دارم معدنچی پیر! می دانم مرا خواهی کشاند در آن حفره ای که به بطن زمین می رود. می دانم کاویدن و بیرون کشیدن دنباله ی آن رگه ی سرخ را به من خواهی سپرد. اما کمی مجال می خواهم . دمی ... خدایا این چیست که از پس گریبان ام آویخته است ؟! ... نه! انگار رهایی ممکن نیست ... غرق می شوم غرق . در میان دریایی نیلی که رگه هایی سرخ در آن دویده است . همچون گیسوانی رها در باد. رها در موج ...
این سنگ با چاکرای قلب در ارتباط است ان را می گشاید فعال و انرژی زا می سازد از دردهای احساسی می کاهد روابط به هم ریخته را سامان می بخشد و حسادت پرخاشگری سازش ناپذیری خود خواهی و رنج را به عواطف مثبت تبدیل می کند این سنگ با تحریک کبد به خارج کردن سموم از بدن بدیها را از بدن و ذهن دور می کند خواب شب را شیرین می سازد و به این ترتیب برای کودکانی که از کابوسها ی شبانه رنج می برند بسیار مناسب است. این سنگ در درمان و ترمیم اندامها ومشکلات ناباروری اختلالات ریه و تیموس و خستگیهای ذهنی و جسمی نیز موثر است.باعث اعتماد به نفس در وجود ما میشود و قدرت ایمنی میدهد.قرار دادن آن در منزل فضای دلپذیری را ایجاد میکندعقیق سبز برای دیابت و متعادل ساختن درصد قند خون هم مؤثراست.در ضمن استفاده از آن به فرد آرامش میدهددردهای احساسی را میکاهد حسادت پرخاشگری -سازش ناپذیری -خود خواهی و رنج را به عواطف مثبت تبدیل میکندعقیق سبز رای تقویت نقاط مختلف بدن و برقراری تعادل و هماهنگی در آنهاعقیق سبز برای زدودن انرژی های منفی از محیط عقیق سبز برای پاکسازی هاله از انرژیهای منفی عقیق سبز برای تعادل روح و شادابی و آرامش آن و برطرف شدن غم و اندوه و ناراحتیهای روحی عقیق سبز برای باعث اعتماد به نفس در وجود ما میشود و قدرت ایمنی میدهد.عقیق سبز برای قرار دادن آن در منزل فضای دلپذیری را ایجاد میکندعقیق سبز برای دیابت و متعادل ساختن درصد قند خون هم مؤثر است.باچاکرای قلب در ار تباط است آن را میگشاید فعال و انرژی زا میسازد از دردهای احساسی میکاهد.روابط به هم ریخته را سامان میدهد و حسادت و پر خاشگری و خود خواهی و رنج را به عواطف مثبت تبدیل میکنداین سنگ با تحریک کبد به خارج کردن سموم از بدن کمک میکند.تزکیه ذهن از افکار منفی وبدیها خواب شب را آرام و شیرین میسازدجهت درمان خستگیهای ذهنی و جسمی نیز موثر است.مفید جهت دوران بارداری و رشد جنین
روانشناسی رنگ سبز:
رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.پژوهشگران دریافتهاند که رنگ سبز میتواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد.برخی از دانشآموزان و دانشجویان باقراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب،میتوانند مطالب راباسرعت بیشتری از حدّمعمول بخوانند و درک کنند.رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار میرفته است.از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده میشود.رنگ سبز باعث کاهش استرس میشود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار میکنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش میشوند.
دشمن بداند که هرچه بیشتر به حقد ودشمنی خودادامه دهد وبه مقدسات مسلمانان توهین کند،افکار مردم دنیا بیشتر به سمت اسلام کشیده می شود و موج اسلام خواهی جوانان دنیا براین سخن صحه می گذارد.
به گزارش جوونی وبلاگ گل سرخ نوشت،
دشمن بداند که هرچه بیشتر به حقد ودشمنی خودادامه دهد وبه مقدسات مسلمانان توهین کند،افکار مردم دنیا بیشتر به سمت اسلام کشیده می شود و موج اسلام خواهی جوانان دنیا براین سخن صحه می گذارد.
این نشان ازناتوانی دشمن درمقابله بااسلام است .ضمن برائت ازاعمال شیطانی آنها همصدا به رسول مهربانیها صلوات می فرستیم.
رمان بازی سرنوشت
نویسنده : نسرین ثامنی
فصل : 4 (آخر)
........................................................................................
نه پسرم ، نه تو حرف بدی نزدی بلکه مرا به یاد گذشته ها انداختی ، خاطره ای که همیشه و هر زمان مرا همراهی می کند ، می دانی من از پول و ثروت خوشم نمی آید شاید از غنی بودن خود نیز چندان راضی نباشم لابد تعجب می کنی و پیش خود می گویی حتما مشاعرم را از دست داده ام چه کسی جز یک دیوانه ممکن است از پول بدش بیاید ولی اگر خاطره ای را که در دوران کودکی داشتم برایت بگویم احساس مرا درک خواهی کرد و خواهی فهمید که چرا اینقدر از پول بدم می آید همین پول بود
بسم الله
گر کار کنی بسم الله
می بردت او خود راه
با این چنین یک برات
از کبر یابی هم نجات
یعنی رسته از غرور
در دل یابی خوش حضور
آن بی مکان ، بی زمان
از هیچ بساخت این جهان
محیط بوده بر مکان
علن داند هم نهان
هر چه خواهی یا کنی
نمی باشد زو خفی
تقدیر کرده جمله را
از وی ممکن کرده ها
علم و امر و هم مکنت
هرسه باشند خود دولت
با این همه نتوانی
بی امداد ربّانی
از کار خواهی گر فرجام
اوّل ز ربّ پس بر نام
اسمش همان سمت اوست
سویش رود هر که دوست
یافتی از او چون هستی
زینهار منمای بدمستی
چون ببری اسمش را
حرمت بدار رسمش را
شأنش بوده خلق و امر
عبدش بشو کرده صبر
چون مخلوقیم از علق
از یار گیریم پس رمق
نی گریزی از پیوند
از غربتیم ناخرسند
امّا این است مسأله
با کی شویم یکدله ؟
ولی باید آن گزید
غنی باشد هم حمید
یعنی خواهد خود چنان
مثلش شویم همچنان
وانکه خواهد ناچیزت
از اوست اولی پرهیزت
این را گفته است آن خدا
چون خود سازم من ترا
از من بری گر تو نام
شیرین کنم بر تو کام