چگونه به تنهایی با دشواری های زندگی روبرو شویم
نعداد زیادی راهحل و ترفند برای مواجه با لحظههای دشوار در زندگی وجود دارد اما متاسفانه در زمان سختی مفید و کمککننده نیستند. تمام انسانها در طول حیات با لحظات سخت روبرو میشوند اما تعداد اندکی موفق میشوند که مشکلات را از زندگیشان بیرون بیاندازند. در این پست از زبان جنیفر هیوستون نویسنده سایت Womanitely راههای سادهای را معرفی میکنیم که میتوانند به شما در گذراندن اوقات دشوار زندگی کمک کنند. هرچند این توصیهها ساده و آشنا به نظر میرسند، اما مرور دوباره آنها (و صد البته عمل به آنها) خالی از فایده نخواهد بود.
من فرد درونگرا و بسیار حساسی هستم. حتی کوچکترین مشکلات میتواند روز من خراب کند. در واقع تعداد زیادی از تکنیکها را امتحان کردهام که متاسفانه کمک خاصی به من نکردهاند. اگر شما در حال تلاش برای مواجه با سختیهای زندگی هستید من پیشنهاد میکنم در دوران سختی که خود را تنها میباید از تکنیکهای شگفتانگیز زیر استفاده کنید:
۱. چشمان خود را ببندید.
اولین کاری که من وقتی در دردسر وحشتناکی افتادهام انجام میدهم این است که چشمان خود را میبندم و ذهنم را خالی میکنم. درست شبیه کاری که در یوگا انجام میشود، به سادگی مشکلات و دشواریها دور میشوند و شاید احساس خلسهای ایجاد شود که شک کنید مردهاید یا زنده هستید. هرچند امیدوارم هرگز این احساس را تجربه نکنید. چند ماه پیش شرایط سختی داشتم و انجام این کار برایم آسان نبود اما من از لحاظ طبیعی انسانی قوی هستم و معتقدم مواجه شدن با چالشها و سختیها انسان را قویتر میسازد. من یکبار زندگی میکنم، بنابراین نمیخواهم زمان خود را صرف نگرانی در خصوص بیعدالتیهای کاری، برخی روابط دوستانه مسموم، همکاران و در واقع چیزهایی که نمیتوانم تغییر دهم، کنم. چشمان خود را ببندید، نفس عمیقی بکشید و اجازه دهید نگرانیها و مشکلات ذهن شما را ترک کنند. شکر گزار باشید و بیتوجه به مشکل پیش آمده لبخند بزنید. لبخند شما کمک میکند تا با مشکل خود قویتر بجنگید.
2. عبادت کنید.
اگر با بستن چشمان خود نتوانستید نگرانیها را دور کنید، عبادت کنید. دعا و عبادت گزینه مناسبی برای افرادیست که نمیتوانند با احساسات خود کنار بیایند و یا از اضطراب رنج میبرند.
بسیاری از ما به قدرت دعا اعتقاد نداریم اما من باور دارم. وقتی ترس و اضطراب به من حمله میکند، من شروع به عبادت و دعاکردن میکنم و واقعا فکر اینکه من تنها نیستم، در مواجه با مشکلات و سختیها به من کمک میکند.
۳. اجازه دهید افرادی که نمیخواهید آنها را ببینید از زندگی شما دور شوند.
در حالی که شما از همکاران مزاحم و رئیس خود نمیتوانید اجتناب کنید، بهتر است لااقل ازدوستان یا بستگانی که ارتباط با آنها برایتان استرسزا یا آزاردهنده است دوری کنید. ممکن است آنها در اصل آدمهای خوبی باشند اما اگر در مواجهه با آنها احساس شکست و ناراحتی میکنید بهتر است از برخورد با آنها اجتناب کنید. هنگامی که شما در حال عبور از سختیها و مشکلات هستید نیاز دارید که با آدمهای مثبت که برای شما الهامبخش هستند معاشرت کنید و اینگونه احساس بهتری خواهید داشت. زمانی که ناگزیر به برخورد با همکاران آزاردهنده خود هستید آنها را نادیده بگیرید، یک نفس عمیق بکشید و به خودتان آرامش بدهید. به یاد داشته باشید شما مسائل مهمتری دارید، بنابراین وقت خود را برای افرادی که خیر شما را نمیخواهند هدر ندهید!
۴. به خودتان ایمان داشته باشید.
شرایط مهم نسیت، شما باید همیشه خود را باور داشته باشید. درست است شما در روزهای سختی هستید اما این بدان معنا نیست که شما نمیتوانید با مشکلات مقابله کنید.
شما میتوانید، من باور دارم و خود شما هم باید باور داشته باشید. چه بخواهیم چه نخواهیم زندگی پر از سختیها و مشکلات است. به طور منطقی، وظیفه ما این است که بیاموزیم که چگونه بر آنها غلبه کنیم. زمانی که من به والدین، دوستان و همکارانم گفتم که میخواهم کار پر درآمد خود را ترک کنم و به جای آن به نوشتن و کارهای داوطلبانه بپردازم، هیچکس من را باور نکرد. با این حال باورمن به خودم، به من کمک کرد که زندگی خود را آنگونه که در رویا داشتهام آغاز کنم و از چیزهای کوچکی که قبلا در برنامهها و مشغلههای روزمره نادیده گرفته میشد لذت ببرم.
۵. خودخواه باشید.
اگر شما فردی مانند من باشید، برای شما اینکه در هر شرایطی به فکر خود باشید سخت خواهد بود. اما من با تجربه شخصی خود میتوانم بگویم که در این دنیای بیرحم، زنده ماندن برای افراد مهربان دشوار است. هنگامی که شما در حال تلاش برای کنار آمدن با دوران سخت زندگی خود هستید، باید بیتفاوت و خودخواه باشید. اگر نیاز به زمانی برای فکر کردن و چارهاندیشی دارید جلسه و قرار خود را کنسل کنید. مطمئنا این بدان معنا نیست که شما باید همیشه خودخواه باشید اما باید همواره خودتان را در اولویت قرار دهید.
مهم نیست که چه اتفاقاتی در زندگی شما رخ میدهد! به یاد داشته باشید که شما به اندازه کافی قوی هستید تا بتوانید با مشکلاتی که در مسیر زندگی قرار دارد مواجه شوید. شما تنها نیستید، مثبت بیاندیشید و خود را باور کنید آنگاه در مییابید که زندگی به آن سختی که فکر میکردید نیست. تکنیک شما برای غلبه بر مشکلات چیست؟
برگرفته از: ایران سان
تی نیوز
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم.
استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است؛ اما چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟ آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند اما پاسخهاى هیچکدام استاد را راضى نکرد… سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد. آنها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند؛ هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟ آنها سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلبهایشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر میشود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بینیاز میشوند و فقط به یکدیگر نگاه میکنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصلهاى بین قلبهاى آنها باقى نمانده باشد.
راز اول:
تمامی آنچه به منظور خوشحالی و خوشبختی واقعی بدان نیاز داریم، در درون ماست.
راز دوم:
تصویر ذهنی درست از خود، ما را به حقیقت زندگی هدایت میکند. هر انسانی، یک تصویر ذهنی از خود دارد که من کیستم و چه میتوانم انجام دهم. تصویر ذهنی هر انسانی، پایهی اصلی شخصیت و رفتارهای اوست. بهعبارت دیگر، تصویر ذهنی ما از خود، نشانهای از احساس فضیلت و بزرگی ماست و نشانمیدهد که چه کارهایی از ما ساخته است و چه کارهایی از ما ساخته نیست. انسانها حقیقت زندگی را با تصویرهای ذهنی خود میسازند. آری تصویر ذهنی زیبا از خود، موفقیتها را میسازد و موفقیتها، باعث بهتر شدن تصویر ذهنی انسان از خود میگردد. تصویر ذهنی ما از خودمان، نمادی از مجموعهی باورهای ما در فضای زندگی است.
راز سوم:
هدف زندگانی، آن است که تمام تواناییهای بالقوهی خود را بهعنوان یک انسان خودشکوفا بشناسیم و آنها را شکوفا کنیم و بهترین خویشتن خویش را از خود ظاهر کنیم و به بیشترین رشد و شکوفایی برسیم.
راز چهارم:
تغییر در وجود، نهتنها ممکن و میسر است بلکه اجتنابناپذیر است زیرا تا ما تغییر نکنیم، زندگیمان تغییر نمیکند. انسانهای سعادتمند، مرتباً میشوند و میروند زیرا تا نشوی، نمیشود و تا نروی، نمیرسی.
راز پنجم:
تمام مشکلات، موانع و مصائب زندگی، درواقع درسهایی هستند که به انسان میآموزند و انسان را میسازند. آنها فرصتهایی در لباس مبدلاند. حتی گاهی مشکلات، الطاف خفیهی خداوند هستند که باعث رشد و شکوفایی انسان میشوند. پس آنها را گرامی بداریم و از آنها بیاموزیم.
راز ششم: