واژه ی لمپن ، واژه ای وارداتیست که نیروهای چپ آنرا وارد ادبیات سیاسی کردند . این واژه از مارکسیسم گرفته شده است و مارکس آنرا درباره ی کارگرانی به کار برده که در جوامع صنعتی ، با قرار دادن نیروی کار خود در اختیار صاحبان سرمایه ، مانع قدرت یابی طبقه کارگر میشوند. به بیانی دیگر در فرهنگ مارکسیستی لمپن به افرادی گفته می شود که ظاهر پرولتاریایی دارند ولی فاقد فهم و شعور طبقاتی هستند.
لمپن های ایرانی بیشتر برآیند توده ای بودن جامعه ایران هستند و تا زمانیکه جامعه ما رفتارهای توده ای داشته باشد ؛ لمپن ها بهترین افرادی هستند که می توانند در فعالیت ها و کنش های سیاسی اجتماعی ایران نقش آفرینی نمایند .
لمپن ها در یک پیوند ذاتی با فرصت طلبان و منفعت جویان ؛ در مسائل سیاسی و اجتماعی در نوسان بوده و گاه در جبهه موافق و گاه در جبهه مخالف قرار می گیرند و این نه بر اثر شناخت و معرفت بلکه بدلیل منافع کوتاه مدت و ویژگیهای روانی و فرهنگی حاکم بر آنها صورت می گیرد . لمپن ها همواره بنده و برده ی زور و قدرتند و نسبت به هر فرد قدرتمند تری احساس بندگی بیشتری دارند و در واقع خودفروشانی هستند که همواره مورد سوء استفاده ی قدرتمندان قرار می گیرند ولی هر گاه احساس کنند فرادستانشان در آستانه ی شکست قرار گرفته اند بلافاصله جایشان را عوض میکنند و به صف ضعفا می پیوندند.
نمونه های زیادی از آثار ویرانگر لمپنیسم و ابزار شدگی آنان در تاریخ ایران موجود است . مثلا : محمدعلیشاه بدلیل امضای قانون اساسی ، شرایط مخالفت علنی با مشروطه را نداشت ازین رو به فکر استفاده از نیروهای غیر رسمی افتاد و در مناطق عشایری و روستایی از روسای ایلات و عشایر سود جست و در مناطق شهری نیز لمپن ها را وارد نبرد علیه مشروطه خواهان نمود . نمونه دیگر ؛ استفاده ی استبداد داخلی و استعمار خارجی از نیروی لمپن ها علیه دولت دکتر مصدق است .
اپورتونیستها یا فرصت طلبان و منفعت جویان نیز به سرعت و بر حسب تغییر اوضاع سیاسی ، تغییر عقیده می دهند و به هیچ عقیده و خط مشی سیاسی اجتماعی پایبند نیستند و اصطلاحا از هر طرف که باد بوزد گندم خود را باد می دهند . اینان که برای حفظ منافع خود نان را به نرخ روز می خورند به هیچ یک از موازین اخلاقی و اجتماعی متعهد نیستند .
درین برهه زمانی نیز همچون گذشته دروغ، تهمت ، افترا و ناپاکی نقطه پیوند و سلاح مشترک لمپن ها و فرصت طلبان علیه خادمان و دلسوزان مردم ، دولت و نظام است و سوگمندانه باید گفت که رذایل اخلاقی یاد شده تبدیل به مکانیسمی زیستی برای عاملین پلیدش گشته است .اگرچه باید امیدوار بود که روزی ماسک لمپن ها و فرصت طلبان امروز نیز مانند اسلافشان ، برداشته می شود و چهره اصلی آنان نمایان می گردد اما ؛ " اجازه تکرار به رفتارهای ناشایست ، آنها را رفته رفته به سنتهایی تبدیل می کند که از فرط تکرار به شیوه ی خود انگیخته ای از عمل تبدیل می شود " و به علت کارکرد زیستی اش دائما بازتولید خواهد شد و خطر سرایت آن به نسل های آینده فاجعه ای جبران ناشدنی را رقم خواهد زد .
باید بزرگان جریانات اصلاح طلب و اعتدال گرا با توجه به اثرگذاری بیشترشان در دولت ؛ آنچه را که رصد می کنند نه اشخاص ؛ بلکه نوع نگرش و بینش افراد به اعتلا و توسعه استان و استفاده ی حداکثری از نیروهای خلاق ، پاکدست ، مردمی ، توانمند و شایسته در سطوح مدیریتی و وفاداری به آرمانها ، اندیشه ها و شعارهای دولت تدبیر و امید با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد .
ضمن تاکید بر این نکته که در آینده موضوع مصداقی تر بحث خواهد شد ، این نوشتار را با سخنانی از امام راحل (ره) به پایان می برم .
" فرصت طلبی یکی از آفات بزرگ انقلاب است و تحرک فرصت طلبان از خطراتیست که به شدت نهضت اسلامی را تهدید می کند . "
لابرادورایتدر آنورتوزایت(anorthosite) - یک سنگ آذرین که در آن لابرادورایت میتواند فراوان تری نماده معدنی باشد- نیز،یافت میشود. برخیاز گونه های لابرادورایت یک اثرشیلر (schiller ) – یک بازی رنگ قوی از رنگین کمان آبی، سبز، قرمز، نارنجی، و زرد- را از خود نشان میدهند. لابرادورایت بخاطر این نمایش رنگ که به عنوان پدیده لابرادورسنس(labradorescence) شناخته میشود، بسیار مشهور است. نمونه هایی که بالاترین کیفیت لابرادورسنس را دارند اغلب بعنوان سنگ قیمتی انتخاب میشوند.
لابرادورسنس نمایش رنگ منعکس شده ازسطح یک نمونه نیست. در عوض، نور وارد سنگ میشود، به سطحی دوطرفه در داخل سنگ برخورد میکند و از آن منعکس میشود.رنگی که بیننده از این سنگ مشاهده میکند رنگ نوری است که از سطح دوطرفه (دوقلو) منعکس شده است. سطوح دوطرفه متفاوت درون سنگ ، رنگهای نوری مختلف را منعکس میکنند. نوری که از سطوح دوقلوی مختلف در قسمتهای گوناگون سنگ منعکس میشود، می تواند ظاهری چندرنگ به سنگ بدهد.
لابرادورایت یک ماده معدنی در سریپلاژیوکلازاست و بسیار یازخواص مواد معدنی پلاژیوکلاز را داراست . سختی موس لابرادورایتازحدود 6 تا2/1 استودر 2جهت مجزا رخدارد که در یک زاویه حدود 86 درجه یا 94 درجه قطع میشود.موادمعدنی پلاژیوکلاز غالبا در سطح خود خطوطی را نشان میدهند. لابرادورای تتنهاماده معدنی در سریپلاژیوکلازاست که از خود لابرادورسنس قوی نشان میدهد؛ با وجود این، بسیاری از گونه های لابرادورایت این پدیده را از خود نشان نمیدهند. بدون مشاهده لابرادورسنس، تمایز لابرادورایت از سایر اعضای سریپلاژیوکلاز ، میتواند مشکل باشد.روشهای مورد استفاده برای تشخیص آنها عبارتند ازپراش (انکسار)اشعه ایکس، آنالیزشیمیایی، آزمایشهای نوری وتعیین وزن مخصوص بر روی نمونه خالص. درصورتیکه بخواهیم درمورد ویژگیهای فیزیکی لابرادورایت نکاتی را بیان کنیم میتوان به رنگ آن اشاره کرد که معمولادر نورمنعکس شده ، روشن،سفیدیاخاکستریاست و رنگهای لابرادورسنت ممکن است شامل: آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز باشد. رگه های آن اغلب سفید بوده و از نظر درخشش، ظاهری شیشهای ومرواریدمانند دارد.
مکان های قابل توجه لابرادورایت
نام گذاری لابرادورایت(Labradorite) به تقلید از محل کشف آن در جزیرهپائول (Paul )- درنزدیکی نائین(Nain)لابرادور(Labrador )،کانادا (Canada)صورت گرفت .
این گوهر جذاب در سال 1770 و توسط یک مبلغ (تبلیغ کننده مذهبی)موراویا(Moravian) کشف شد .لابرادورایت با لابرادورسنسی فوق العاده از رسوبات کمی در فنلاند تولید میشود. مدیرسازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی فنلاند ، بهترین نوع از این مواد را اسپکترولایت(spectrolite) نام گذاری کرد.امروزه ، نمونه های لابرادورایت بالابرادورسنساستثنایی-ازسایر مکانها – نیز غالبا به نام اسپکترولایت شناخته میشوند. مقدار قابل توجه یازلابرادورایت خاکستری مایل به سیاه بالا برادورسنسخوبدر مکانها ییاز ماداگاسکار و روسیه تولید میشود. مقدار کمی از لابرادور ایتشفافبا تلالو در ونیرنگدر هند تولید میشود.چندین معدن در اورگن(Oregon)، لابرادورایت شفاف نارنجی، زرد ، قرمز، آبی، سبز و روشن بدونلابرادورسنس تولید میکنند. این سنگها را میتوان تراش داد و به سنگهای فست شده ی بسیار زیبا تبدیل کرد. برخیاز این مواد ،دارای اجزاء (inclusions)پهن مس هستند و زمانی که در نور به نمایش در می آیند، میتواند فلش اونتورسنت (aventurescent) تولید کنند . این مواد تحت ناماور گن خورشیدی به بازار عرضه شده (داد و ستد میشود)وطرفداران بسیاری درمیان طراحان داخلی وتجار گردشگر را به خود جلب کرده اند.
برخیاز رسوبات آنورتوزیت (anorthosite) استخراج شده ،تراش داده تا به تخته سنگهایی تبدیل شوند که برای تولید مجسمه های کوچک، کانتر، آستانه پنجره ،کاشی و سایر محصولات معماری ، استفاده میشود.یک سنگ تامبل شده(tumbled)لابرادورایت با دوتائی بسیارقوی (خطوط موازی رنگ در داخل سنگ). موادی که برای ساخت این سنگ استفاده شده اند، در ماداگاسکار تولید شده اند.آنورتوزیت، سنگی که سرشار از لابرادورایت است ،اغلب به عنوان یک سنگ معماری تراش خورده ،جلاداده شده و استفاده میشود. این سنگ تحت انواع نامها از قبیل گرانیت آبی یا گرانیت لابرادورایت به فروش میرسد.آن را به عنوان کانتر، کاشی، آستانه پنجره و پیشروی سنگ مورد استفاده قرار میگیرد. ساختمانی که روکار آن با استفاده از سنگهای غنی از لابرادورایت درست شده باشد، در زمان تابش خورشید به آن - از زاویه مناسب- منظره ای تماشایی بوجود می آورد. میلیونها بلور لابرادورایت تلالوهای رنگی درخشان را در جهت های مختلف منعکس میکنند .این باعث میشود زمانی که شما در حال رد شدن از مقابل ساختمان هستید، روکار آن زیر آفتاب بطور رنگینی برق بزند