هر چند به قول معروف دعوای زن و شوهر نمک زندگی است و بروز اختلافات خانوادگی تا حدودی عادی و طبیعی است؛ اما اگر این اختلافات به صورت صحیح مدیریت نشده و به ناسازگاری و تنش تبدیل شود، آسایش و آرامش از دست رفته و زندگی به جهنم تبدیل می شود. اساساً هیچ زن و شوهری را نمی توان یافت که به دنبال شادکامی و شیرینی زندگی نباشند؛ اما عوامل بسیاری دست به دست هم می دهند و اختلافات و ناسازگاری ها را به وجود می آورند که با آگاهی و پیش گیری به موقع از آن ها، می توان لذت زندگی مشترک و خوشبختی را بیش از پیش احساس کرد.
برخی از آن علل و عوامل عبارتند از:
1ـ ازدواج تحمیلی؛ ازدواج هایی که با فشار و اصرار والدین صورت می گیرد، به دلیل نبود عشق و علاقه لازم بین زوجین دوامی نخواهد داشت و اختلافات و ناسازگاری های زیادی را در پی خواهد داشت.
2ـ فریب کاری ها و وعدهای دروغ پیش از ازدواج.
3ـ هم کفو نبودن و عدم سنخیت فرهنگی؛ زن و شوهری که از نظر سطح فرهنگ، اقتصاد، تحصیلات، دینداری، میزان سن، علاقه ها و سلیقه ها، نوع زندگی خانوادگی و ... با هم تناسب و هماهنگ نباشند، غالباً با مشکلات و تنش های زیادی مواجه خواهند شد.
4ـ عدم درک متقابل و آشنایی با خصوصیات یکدیگر؛ عدم شناخت روحیات، علایق، طرز بینش و تفکر، خصلت ها و ویژگی های خاص هر یک از همسران توسط دیگری، یکی از عوامل بسیار جدی در ناسازگاری ها می باشد.
5ـ عدم آشنایی با آئین همسر داری و توجه نکردن به وظایف و حقوق یکدیگر؛
6ـ بد اخلاقی و بد رفتاری؛ بداخلاقی و پرخاشگری زن و شوهر به یکدیگر، بد زبانی نسبت به هم و احترام نگذاشتن آن ها به یکدیگر، روابط حسنه آنها را تبدیل به نزاع، درگیری و مشاجره و در نهایت جدایی می کند.
7ـ ضعف ایمان، بی تقوایی و بی عفتی؛ ضعف ایمان و بی تقوایی موجب مسئولیت ناپذیری، گناه و بی بند و باری، رعایت نکردن عفاف و پاکدامنی و در نهایت از هم گسیختگی خانواده می شود. هوس رانی، نگاه های آلوده، بی حجابی و بد حجابی، زندگی مختط و فساد انگیز علاوه بر حرمت شرعی، حس وفاداری به همسر را تضعیف و در نتیجه باعث بروز اختلاف و کشمکش بین زن و شوهر می گردد.
8ـ بدبینی و سوء ظن؛ ابتلا به بیماری بدگمانی، قلب انسان را تیره و تار می کند و باعث می شود بی جهت نسبت به اعمال و رفتار همسرش بی اعتماد شده و درباره او احتمال خیانت دهد. این بدبینی زندگی را تلخ و موجب ناسازگاری می شود.
9ـ توقعات و انتظارات بی جا؛ انتظار این که همسرمان همان گونه که ما می اندیشیم و رفتار می کنیم باشد.
10ـ عدم راستی و صداقت؛ صداقت از مهم ترین سرمایه های زندگی است که اگر نباشد پایه های آن لرزان است.
11ـ عیب جویی و مقایسه کردن همسر با دیگری؛ مقایسه کردن مرد همسرش را با زنان دیگر، باعث می شود که امتیازات و زیبایی های زن خودش را نبیند و این کار موجب حساسیت های منفی نسبت به همسر و سرزنش یا تحقیر وی شده و تضعیف روابط، کدورت ها، عداوت ها و اختلافات را در پی خواهد داشت.
12ـ عدم تأمین نیازهای غریزی و جنسی؛ ناخرسندی از روابط (نحوه یا میزان) جنسی، نارضایتی از زندگی خانوادگی را در پی دارد. در بسیاری از موارد، تندخویی و پرخاشگری مرد، ریشه در عدم رضایت او از رابطه جنسی با همسر دارد؛ چرا که در سایه ارضای میل جنسی علاوه بر تأمین نیاز جسمانی، فرد از لحاظ اخلاقی، فکری و روانی به آرامش می رسد که حتی به راحتی از بعضی از ناهماهنگی ها در زندگی زناشویی که رخ می دهد، چشم می پوشد.
13ـ عدم توجه به آراستگی و زیبایی ظاهری و وضع لباس و آرایش نکردن زن به همسرش.
14ـ بی مهری و ابراز نکردن محبت؛ ملاط زندگی عشق و محبت است. اگر مهر و محبت در خانواده کم رنگ شود، انگیزه زندگی نیز از بین می رود.
15ـ دخالت های بی جا و ناروا از طرف خانواده های زن و مرد و وابستگی شدید آن ها به والدینشان.
16ـ خود خواهی و انحصار طلبی؛ برخی از همسران، به خصوص زنان می خواهند تمام اوقات، فکر و کار همسرشان را به تصاحب خود درآورند، به طوری که دوست دارند بخشی از وقت خود را به مطالعه یا ارتباط با دوستان و بستگانشان اخصاص دهند.
17ـ عدم توجه زن به نقش مدیریتی مرد و عدم تبعیت و نافرمانی زن از شوهر.
18ـ خسیس بودن مرد؛ بعضی از مردان با وجود مال و ثروت، می ترسند که مبادا پولی از آن ها کم شود و برای راحتی همسر و فرزندانشان پول خرج کنند.
19ـ عدم احترام به خویشاوندان به خصوص پدر و مادر یکدیگر.
20ـ بیکاری، فقر و مشکلات اقتصادی و عدم قناعت در زندگی.
21ـ عدم رعایت حال همسر به خصوص در دو زمان، الف) انعقاد نطفه تا پایان شیردهی؛ ب) عادت زنانگی (رگل).
22ـ عدم توجه زن به نقش خانه داری و فرزند پروری خود در خانه و اشتغال آن ها در بیرون از خانه.
23ـ پایین بودن سطح تحمل و عدم گذشت در زندگی؛ اگر زن و شوهری سختگیر باشند و از خطاهای یکدیگر چشم پوشی نکنند، زندگی به جهنم تبدیل می شود.
24ـ عدم مدیریت صحیح و نبود نظم و برنامه در زندگی، عدم توجه به مشاوره، مشارکت و سهیم بودن در زندگی، انعطاف ناپذیر و خودرأیی.
25ـ معاشرت های نا مناسب و چشم و هم چشمی ها.
26ـ رفتارها و صفات اخلاقی زشت مثل: سخن چینی، توهین، و تحقیر یکدیگر، طعنه و زخم زبانها، لجاجت، حسادت و عادات نا مناسب مثل وسواس.
بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه روان و آرام باش
مثل آب
وقتی آب و میریزی داخل فنجان تبدیل میشه به فنجان
وقتی داخل بطری میریزی تبدیل به بطری میشه
وقتی آب رو داخل قوری میریزی تبدیل میشه به قوری
آب
میشکنه
خم میشه
خورد میشه
می خزه
اما هیچ چیز روی اصل وجودیه اون تاثیر نمی ذاره
پس مثل آب باش دوست من
پندی از استاد بروس لی
واژه ی لمپن ، واژه ای وارداتیست که نیروهای چپ آنرا وارد ادبیات سیاسی کردند . این واژه از مارکسیسم گرفته شده است و مارکس آنرا درباره ی کارگرانی به کار برده که در جوامع صنعتی ، با قرار دادن نیروی کار خود در اختیار صاحبان سرمایه ، مانع قدرت یابی طبقه کارگر میشوند. به بیانی دیگر در فرهنگ مارکسیستی لمپن به افرادی گفته می شود که ظاهر پرولتاریایی دارند ولی فاقد فهم و شعور طبقاتی هستند.
لمپن های ایرانی بیشتر برآیند توده ای بودن جامعه ایران هستند و تا زمانیکه جامعه ما رفتارهای توده ای داشته باشد ؛ لمپن ها بهترین افرادی هستند که می توانند در فعالیت ها و کنش های سیاسی اجتماعی ایران نقش آفرینی نمایند .
لمپن ها در یک پیوند ذاتی با فرصت طلبان و منفعت جویان ؛ در مسائل سیاسی و اجتماعی در نوسان بوده و گاه در جبهه موافق و گاه در جبهه مخالف قرار می گیرند و این نه بر اثر شناخت و معرفت بلکه بدلیل منافع کوتاه مدت و ویژگیهای روانی و فرهنگی حاکم بر آنها صورت می گیرد . لمپن ها همواره بنده و برده ی زور و قدرتند و نسبت به هر فرد قدرتمند تری احساس بندگی بیشتری دارند و در واقع خودفروشانی هستند که همواره مورد سوء استفاده ی قدرتمندان قرار می گیرند ولی هر گاه احساس کنند فرادستانشان در آستانه ی شکست قرار گرفته اند بلافاصله جایشان را عوض میکنند و به صف ضعفا می پیوندند.
نمونه های زیادی از آثار ویرانگر لمپنیسم و ابزار شدگی آنان در تاریخ ایران موجود است . مثلا : محمدعلیشاه بدلیل امضای قانون اساسی ، شرایط مخالفت علنی با مشروطه را نداشت ازین رو به فکر استفاده از نیروهای غیر رسمی افتاد و در مناطق عشایری و روستایی از روسای ایلات و عشایر سود جست و در مناطق شهری نیز لمپن ها را وارد نبرد علیه مشروطه خواهان نمود . نمونه دیگر ؛ استفاده ی استبداد داخلی و استعمار خارجی از نیروی لمپن ها علیه دولت دکتر مصدق است .
اپورتونیستها یا فرصت طلبان و منفعت جویان نیز به سرعت و بر حسب تغییر اوضاع سیاسی ، تغییر عقیده می دهند و به هیچ عقیده و خط مشی سیاسی اجتماعی پایبند نیستند و اصطلاحا از هر طرف که باد بوزد گندم خود را باد می دهند . اینان که برای حفظ منافع خود نان را به نرخ روز می خورند به هیچ یک از موازین اخلاقی و اجتماعی متعهد نیستند .
درین برهه زمانی نیز همچون گذشته دروغ، تهمت ، افترا و ناپاکی نقطه پیوند و سلاح مشترک لمپن ها و فرصت طلبان علیه خادمان و دلسوزان مردم ، دولت و نظام است و سوگمندانه باید گفت که رذایل اخلاقی یاد شده تبدیل به مکانیسمی زیستی برای عاملین پلیدش گشته است .اگرچه باید امیدوار بود که روزی ماسک لمپن ها و فرصت طلبان امروز نیز مانند اسلافشان ، برداشته می شود و چهره اصلی آنان نمایان می گردد اما ؛ " اجازه تکرار به رفتارهای ناشایست ، آنها را رفته رفته به سنتهایی تبدیل می کند که از فرط تکرار به شیوه ی خود انگیخته ای از عمل تبدیل می شود " و به علت کارکرد زیستی اش دائما بازتولید خواهد شد و خطر سرایت آن به نسل های آینده فاجعه ای جبران ناشدنی را رقم خواهد زد .
باید بزرگان جریانات اصلاح طلب و اعتدال گرا با توجه به اثرگذاری بیشترشان در دولت ؛ آنچه را که رصد می کنند نه اشخاص ؛ بلکه نوع نگرش و بینش افراد به اعتلا و توسعه استان و استفاده ی حداکثری از نیروهای خلاق ، پاکدست ، مردمی ، توانمند و شایسته در سطوح مدیریتی و وفاداری به آرمانها ، اندیشه ها و شعارهای دولت تدبیر و امید با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد .
ضمن تاکید بر این نکته که در آینده موضوع مصداقی تر بحث خواهد شد ، این نوشتار را با سخنانی از امام راحل (ره) به پایان می برم .
" فرصت طلبی یکی از آفات بزرگ انقلاب است و تحرک فرصت طلبان از خطراتیست که به شدت نهضت اسلامی را تهدید می کند . "
این سنگ با چاکرای قلب در ارتباط است ان را می گشاید فعال و انرژی زا می سازد از دردهای احساسی می کاهد روابط به هم ریخته را سامان می بخشد و حسادت پرخاشگری سازش ناپذیری خود خواهی و رنج را به عواطف مثبت تبدیل می کند این سنگ با تحریک کبد به خارج کردن سموم از بدن بدیها را از بدن و ذهن دور می کند خواب شب را شیرین می سازد و به این ترتیب برای کودکانی که از کابوسها ی شبانه رنج می برند بسیار مناسب است. این سنگ در درمان و ترمیم اندامها ومشکلات ناباروری اختلالات ریه و تیموس و خستگیهای ذهنی و جسمی نیز موثر است.باعث اعتماد به نفس در وجود ما میشود و قدرت ایمنی میدهد.قرار دادن آن در منزل فضای دلپذیری را ایجاد میکندعقیق سبز برای دیابت و متعادل ساختن درصد قند خون هم مؤثراست.در ضمن استفاده از آن به فرد آرامش میدهددردهای احساسی را میکاهد حسادت پرخاشگری -سازش ناپذیری -خود خواهی و رنج را به عواطف مثبت تبدیل میکندعقیق سبز رای تقویت نقاط مختلف بدن و برقراری تعادل و هماهنگی در آنهاعقیق سبز برای زدودن انرژی های منفی از محیط عقیق سبز برای پاکسازی هاله از انرژیهای منفی عقیق سبز برای تعادل روح و شادابی و آرامش آن و برطرف شدن غم و اندوه و ناراحتیهای روحی عقیق سبز برای باعث اعتماد به نفس در وجود ما میشود و قدرت ایمنی میدهد.عقیق سبز برای قرار دادن آن در منزل فضای دلپذیری را ایجاد میکندعقیق سبز برای دیابت و متعادل ساختن درصد قند خون هم مؤثر است.باچاکرای قلب در ار تباط است آن را میگشاید فعال و انرژی زا میسازد از دردهای احساسی میکاهد.روابط به هم ریخته را سامان میدهد و حسادت و پر خاشگری و خود خواهی و رنج را به عواطف مثبت تبدیل میکنداین سنگ با تحریک کبد به خارج کردن سموم از بدن کمک میکند.تزکیه ذهن از افکار منفی وبدیها خواب شب را آرام و شیرین میسازدجهت درمان خستگیهای ذهنی و جسمی نیز موثر است.مفید جهت دوران بارداری و رشد جنین
روانشناسی رنگ سبز:
رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و حسادت است.پژوهشگران دریافتهاند که رنگ سبز میتواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد.برخی از دانشآموزان و دانشجویان باقراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب،میتوانند مطالب راباسرعت بیشتری از حدّمعمول بخوانند و درک کنند.رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار میرفته است.از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده میشود.رنگ سبز باعث کاهش استرس میشود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار میکنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش میشوند.
شاسوسا بنا یی در زمینی به مساحت حدود یک هکتار در حاشیه کویر و ابتدای جاده قدیم کاشان-آران و بیدگل در مجاورت مزرعه قدیمی به نام ملاحبیب قرار گرفته است. بنا به شکل مربع به ارتفاع 10 متر است.در متون کیهان شناسی دایره نماد آسمان و مربع نماد زمین است، دایره نماد زمان و مربع نماد مکان است.در بنای شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم. خط مستقیم در جای خود استعداد رشد و تعالی دارد همان گونه که شکل مربع از آن ساخته می شود که از سویی قابلبت تکامل و تبدیل شدن به دایره دارد. مساله مهم در ساخت گنبد تبدیل سطح مربع به دایره است که در اصطلاح به آن گوشه سازی می گویند گوشه سازی یا گوشه بندی یعنی ساختن و تبدیل کردن شکل چهار گوشه به هشت گوشه و به ترتیب 16و32و64 گوشه و در نهابت دایره است.یعنی با پل زدن روی گوشه ها ، مربع اتاق تبدیل به هشت ضلعی و سپس با ادامه این کار، با صاف کردن انحرافات باقی مانده سطوح تبدیل به دایره می شود. سه کنج یا گوشه یا گوشواره یا فیل گوش، یکی از اجزای معماری ایرانی و بعدها اسلامی است که برای مستقر کردن گنبد بر روی چهار دیوار مربع به کار می رود. این کوشش برای ساختن اشکال هنری را در اواخر ساسانی به وضوح می توان مشاهده کرد تا جایی که فیل گوش ها نه تنها به عنوان یک عنصر ساختمانی بلکه به عنوان عنصر تزئینی استفاده می شدند فرم خالص سه بعدی ماندالا در فرم چهار تاقی تجلی یافته است.چهار تاقی شکلی جامع، کامل و بدون الحاقی دارد که بعد ها به مسجد اضافه شده اند.ترکیب دایره ( گنبد دوار) نمادی از آسمان با مربع ( مکعب) نماد عالم عرض در فرم بیرونی بنا. - فرم چهار گوشه با گنبدی بر فراز آن در بناهای دینی زرتشتی تداعی کننده حضور فره در این بناها است. شکل شاسوسا تمثیلی از گذر زمین به سوی آسمان است بدین معنا گنبد نمادی از آسمان و محلی برای نزدیک شدن به جهان مینوی است و شکل چهارگوش یا پایه گنبد که در زیر این فضای مقدس قرار گرفته است نیز بر این باور تقدس داده است.تزئینات بنای شاسوسا عاری از هر گونه نمادهای دینی ، شمایل و نقوش برجسته است که تنها تزئینات ساده گچی درسطوح داخلی و رسمی بندی سقف از شاخصه های تزئینی بنا است.ر بنای شاسوسا مربع به دایره (گنبد)تبدیل می شود و این بدان معناست که از شکلی که ابتدا و انتها و آغاز و پایان دارد به شکلی که نه ابتدا دارد و نه انتها نه آغاز و نه پایان می رسیم.