اخیرا در فضای شبکههای ارتباطی مجازی کلیپ ضبط شده مشهوری دست به دست میشود که در آن مجموعهای از بازیگران به جمع آوری ژن ایرانی ها و از مردم تقاضا میکنند با کمک چند گوشپاککن ( سواپ ) ارسالی از مکانی نامعلوم، نمونهای از سلولهای دهانی خود را با هدف « نجات بیماران سرطانی » به بانک ژن جهانی هدیه کنند. در این کلیپ که رهبر آن «گلشیفته فراهانی» است با ناراحتی از سهم کم نمونههای ایرانی در بانک جهانی ژن یاد میشود و این موضوع با این برچسب که ایرانیها علاقهای به نجات دادن جان بیماران ایرانی و خارجی ندارند، تقبیح میشود. حرف اصلی کلیپ یادشده این است که برای «نجات بیماران لوسمی و سرطانی» جهان نیازمند اهدای نمونه سلولی ایرانیان است! فضای کلیپ بشدت احساسی است و در انتهای آن آدرس « بانک جهانی اهداکنندگان نمونه مغز استخوان » و مجموعه بانکهای ژن کشورهای اروپایی و آمریکا بیان میشود.
اما اصل ماجرا چیست؟
در ادامه مطلب
شاید این مطلب طولانی باشه اما خواهشا مدتی زمان بذارید و تا انتها بخونید.اطلاع رسانی فراموش نشه.
آغاز
یکی از بنگاه های علمی سودمندی که در این عصر خجسته ایجاد شده «موزه ی مردم شناسی ایران» است. این بنگاه برای کسانی که در تاریخ و ادبیات و علوم طبیعی به پژوهش و کاوش مشغول اند موادی بس سودمند گرد آورده در دسترس و تتبع و وارسی ایشان قرار می دهد. دانشخواه و دانشجویی که بدانجا قدم گذارد چندان از نمونه های نایاب و گرانبهای جامه ها و دست ابزارهای گوناگون و حربه ها و مسکن های مردم روزگار کهن را می بیند که دیگر از خواندن و آموختن صدها صفحه کتاب تاریخ و جغرافیای انسانی بی نیاز می شود.
مردم هر کشوری برای نگاهداری نشانه های زندگی پیشینه ی نیاکان و آثار منقول تاریخی بوم و بر خویش نمونه هایی از وسایل زندگانی روزگار دیرین خود را در موزه ی مردم شناسی فراهم می آورند و از این راه به تاریخ و تحول زندگانی مدنی خود روشنایی خاصی می دهند. دیدار این اثر ها و یادگارها و مقایسه ی آن ها با پایه ی تمدن کنونی جهان، بیننده را در آستان قدرت فکر و اراده ی انسانی، حیران و نگران بلکه خاضع و خاشع می سازد و اعتراف می کند که برای ایجاد این تحول ها چه اندازه نیروی فکر و عزم راسخ بکار رفته تا این یگانگی ها و هم رنگی های زندگانی، در جای رنگارنگی ها و زیبایی های کودکانه ی روزگار پیش قرار گرفته است.