پیشنهاد:
من موسی(ع) را دوست دارم
من عیسی(ع) را دوست دارم
من محمد(ص) را دوست دارم
این آموزه های دین اسلام است
بیایید فقط و فقط چهار جمله موجود در پوستر بالا را بصورت های زیر تولید و در فضای مجازی منتشر کنیم:
1- پوستر و طراحی رایانه ای
2- پوستر بالا را چاپ کرده و با در دست داشتن آن از خود یا دوستان خود عکس گرفته و آنرا در اینترنت، وایبر و... منتشر کنید.
3- این چهار جمله را به زبانی که خودتان بلد هستید مانند: فارسی، لری، کردی، ترکی، انگلیسی یا هر زبان و لهجه محلی دیگر، بگویید، از خود فیلم گرفته و آن را در فضای مجازی منتشر کنید.
نمونه آپارات تهیه شده را اینجا ببینید...
http://brfmf.mihanblog.com/post/478
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در ری دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
۱۳۹۳/۱۱/۱
قرآن کریم این کتاب آسمانی ویژگیها و امتیازاتی دارد، از جمله اینکه از آغاز نزول تا کنون از تحریف مصون مانده، و قرآن کنونی، بی کم و زیاد، همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده، چرا که حافظ و پاسدار قرآن، خدای قادر و توانا است: «إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کردیم و ما خود نگهدار آن خواهیم بود» در این آیه، خدا خویشتن را ضامن نگهداری قرآن معرفی کرده است.
از این جا معلوم می شود که اگر جن و انس و تمام قدرتها بر ایجاد تحریف در قرآن متحد شوند، هیچ کاری از پیش نخواهند برد. از این رو خدا فرمود: «همانا این قرآن، کتابی نفوذناپذیر است که نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن راه ندارد و از جانب خداوند حکیم و ستودنی نازل گشته است«.
امت اسلام، با تکیه بر این منبع الهی راه خود را در جهان پیدا کرده و پیش می برد و هرگونه کوتاهی و تعلل در این باره می تواند ملت را به سوی مسیری غیر از مسیر حق سوق دهد، دشمنان ما نیز که خوب متوجه این موضوع هستند، بارها درصدد برآمده اند که با تحریف در این کتاب آسمانی در زندگی مسلمان خلل ایجاد کنند تا بتوانند بهتر به مقاصد خود دست یابند زیرا این قرآن است که نقطه اتحاد امت اسلامی است و هر گونه آسیب رسانی به این نقطه می تواند این امت را دچار آسیب کند و این از اهداف دشمن در طول فعالیت های استعماری خود بوده است.
از طرفی هم دشمنان اسلام نیز می دانند که یکی از نقاط برتری که قرآن کریم بر دیگر کتاب های آسمانی دارد همین ویژگی تحریف ناپذیری این کتاب است از این رو به دنبال تحریف برآمدند.
فرقان الحق
به تازگی، یکی از مجلات اسلامی که در کشور کویت منتشر می شود خبر از ظهور کتاب خطرناکی نموده که انجمن های تبشیری و برای مبارزه طلبی با قرآن به چاپ رسانده است. در این کتاب، ضمن دعوت به شرک به خدا، با آیاتی شیطانی تخریب عقاید مسلمانان هدف گیری شده است.
"فرقان الحق” (The Truefurgan) در واقع کتابی است مذهبی که در آمریکا تألیف گردیده است. عده ای این کتاب را نسخهای تحریف شده از قرآن به نام میدانند.
این کتاب به شخصی به نام "المصطفیالهام” منسوب شده است و توسط فردی به نام "المهدی” به انگلیسی ترجمه شدهاست.
گفتنی است، اینکتاب را دو شرکت انتشاراتی آمریکا به نامهای Winepress و Omega2001 چاپ کرده و شامل 77 سوره از جمله سوره هایی به نام الفاتحه، الجنه و الانجیل است و بسیاری از عقاید اسلامی در آن مردود شمرده شده یا وارونه جلوه داده شده اند.
این به اصطلاح قرآن 366 صفحهای، که به زبانهای انگلیسی و عربی چاپ و منتشر شده است، در مدارس خصوصی کویت در دسترس دانشآموزان قرار گرفته است. این کتاب در آمریکا با نام «مثلت توحید» توزیع و پخش میشود.
نویسندگان این کتاب در مقدمه ای که در اول کتاب نوشته اند مدعی شده اند که این کتاب را برای جهان اسلام و مخصوصا اعراب نوشته اند! گفتنی است در این کتاب به جای بسمالله الرحمن الرحیم در ابتدای سوره "بسمالله" آمده که در برگیرنده عقاید مسیحیان درباره تثلیث است.
در مقدمه این کتاب چنین آمده است: تقدیم به ملت عرب و همه مسلمانان جهان، در عمق وجود هر انسانی اشتیاق فراوان برای رسیدن به ایمان حقیقی، آرامش درونی، آزادی معنوی و زندگی ابدی وجود دارد.
پایگاه اینترنتی "آمازون" که آخرین عناوین کتابها در موضوعات مختلف را به فروش میرساند به تبلیغ این کتاب پرداخته است و آن را قرآنی نوشته شده به شیوه تازه و ویژه خوانده است.
از اهداف مشخص در زمینه این اقدام می توان به این نکته اشاره کرد که با ایجاد شبهه در ذهن مسلمان و تخریب عقاید و دیدگاه آنان به اسلام، این افراد درصدد تخریب دین اسلام و از سوی دیگر، سوق به سوی ادیانی غیر از اسلام اند و حرکتی است در ادامه روند استعماری غرب در مقابل موج بیداری اسلامی که برخی گروه های در ظاهر مسیحی، و همچنین صهیونیست ها در حال اجراست.
این نخستین بار نیست که دشمنان اسلام درصدد چنین کاری برآمده اند، بلکه این کار، از صدر اسلام تا به امروز، ادامه داشته است؛ به طور مثال، به اقداماتی مشابه در این زمینه می توان اشاره کرد:
چندی پیش، کمیته وابسته به مجمع پژوهش های اسلامی در مصر، از توزیع قرآن های تحریف شده در رژیم صهیونیستی در کشورهای آفریقایی خبر داد، رژیم صهیونیستی این قرآنها را که برخی از آیات درباره قوم یهود و جهاد در آنها حذف شده، با جلدهایی گرانقیمت و زیبا چاپ و در کشورهای آفریقایی از جمله کنیا و نیجر توزیع کرده است.
منبع:مشرق
در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام، تفرقه بین مذاهب و ملل اسلامى، از مسائل پیچیده و بنیانکن جوامع اسلامى بوده است که خسارتها و لطمههاى مادى و معنوى جبران ناپذیرى بر پیکر امت واحده اسلامى وارد ساخته است، این زخم خونین در چهره زیباى امت اسلامى از دید مصلحان امت اسلامی پنهان نمانده و نگرانى آنان را برانگیخته است. از این رو در مقاطع تاریخى مصلحان بسیاری در صدد ایجاد وحدت بین مسلمین بوده تا التیامبخش درد مهلک امت اسلامى باشند، هر یک از آنان اهداف ویژهاى را نیز دنبال نمودهاند. در همین راستا از منظر مقام معظم رهبری(مدظله) مهمترین و کلیدیترین اصل در سیاست خارجی در حوزه جهان اسلام، اصل وحدت و انسجام اسلامی است. به لحاظ فراوانی کاربرد الفاظ در لسان مقام معظم رهبری، بیتردید واژه وحدت اهمیت بسیاری یافته، تا جایی که امروزه از ایشان به عنوان یکی از بزرگترین منادیان وحدت یاد میشود. کثرت آثار محققانی که وحدت را از منظر مقام معظم رهبری بحث نمودهاند شاهد بر مدعاست.
1-وحدت ایدئولوژیکی و وحدت استراتژیکی
«منظور ما از وحدت چیست؟ یعنی همهی مردم یکسان فکر کنند؟ نه. یعنی همهی مردم یک نوع سلیقهی سیاسی داشته باشند؟ نه. یعنی همهی مردم یک چیز را، یک شخص را، یک شخصیت را، یک جناح را، یک گروه را بخواهند؟ نه؛ معنای وحدت اینها نیست. وحدت مردم، یعنی نبودن تفرقه و نفاق و درگیری و کشمکش. حتی دو جماعتی که از لحاظ اعتقاد دینی مثل هم نیستند، میتوانند اتحاد داشته باشند؛ میتوانند کنار هم باشند؛ میتوانند دعوا نکنند. یکی از عواملی که این وحدت را خدشهدار میکند، مفاهیم مشتبهی است که دائماً در فضای ذهنی مردم پرتاب میشود. هر کس هم به گونهای معنا میکند؛ یک عدّه از این طرف، یک عدّه از آن طرف؛ جنجال و اختلافِ غیرلازم درست میشود! البته دشمن در همهی این مسائل سود میبرد و به احتمال زیاد در این مسائل - یا در همهاش، یا در بعضیاش - دست هم دارد. این را ما نمیتوانیم ندیده بگیریم».( ۱۳۷۹/۰۱/۲۶ بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران )
بنابراین از منظر مقام معظم رهبری، وحدت ایدئولوژیکی، وحدتی آرمانی و مطلوب است که در سطح مذاهب اسلامی، هدفی عالی است اما آنچه مطلوب, عملی و شدنی است، وحدت استراتژیکی به معنای وحدت عملی و همبستگی بر اساس اصول مشترک اسلامی در برابر دشمن مشترک جهان اسلام است که کیان اسلام، منابع و ذخایر کشورهای اسلامی را مورد هدف قرار داده است.
2-تحقق اتحاد اسلامی؛ خواسته قطعی پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله)
«شعار اتحاد اسلامی، یک شعار مقدس است. امروز اگر پیامبر مکرم اسلام (صلّی اللّه علیه و ءاله) در میان ما بود، به اقتضای آیهی شریفهی «عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم» ما را به اتحاد دعوت میکرد؛ از ایجاد اختلافاتِ اینچنینی جلوگیری میکرد. ما اگر چنانچه علاقهمند به نبی مکرم اسلام هستیم، باید این خواستهی قطعی آن بزرگوار را تحقق ببخشیم». ( ۱۳۹۱/۱۱/۱۰ بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی)
3-وحدت آموزشی قرآنی اما تفرقه آموزشی استعماری
«یکی از دستورات قرآن این است که آحاد امت اسلامی با یکدیگر متحد باشند؛ دست در دست یکدیگر بگذارند: «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعا و لا تفرّقوا». این خطاب به کیست؟ خطاب به ما است، خطاب به ملت ایران است، خطاب به ملتهای مسلمان کشورهای اسلامی است، خطاب به همهی مؤمنین به اسلام در سراسر دنیا است. ما به این عمل میکنیم؟ نقطهی مقابل این آموزش قرآنی، آموزش استعماری است: اختلاف میان مسلمانان. یک عده، یک عدهی دیگر را تکفیر کنند، لعن کنند، خود را از آنها بری بدانند. این چیزی است که امروز استعمار میخواهد؛ برای اینکه ما با هم نباشیم» ( ۱۳۹۲/۰۳/۱۸
4-دعوتکنندگان به وحدت جلوه ای از ناطق من الله بودن
«امروز هر حنجرهای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجرهی الهی است، ناطق من اللّه است. هر حنجرهای و زبانی که ملتهای مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عصبیتها را علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق من الشیطان است. «من اصغی الی ناطق فقد عبده فان کان النّاطق عن اللّه فقد عبد اللّه و ان کان النّاطق ینطق عن لسان ابلیس فقد عبد ابلیس».آنهائی که از زبان ابلیس حرف میزنند، خودشان و مستمعین خودشان را به طرف جهنم میبرند؛ خودشان را هم دچار هلاکت میکنند.«أ لم تر الی الذّین بدّلوا نعمت اللّه کفرا و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار»؛ «یقدم قومه یوم القیامة فأوردهم النّار»، که دربارهی فرعون است.( .۱۳۹۲/۰۳/۱۸ بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن کریم)
5-اختلاف افکنی نماد بارز کفر به طاغوت
«در بسیاری از بخشهای امت اسلامی ایمان باللَّه هست؛ اما کفر به طاغوت نیست. کفر به طاغوت لازم است. بدون کفر به طاغوت،تمسک به عروهی وثقای الهی امکانپذیر نیست. ما کشورها و دولتها و ملتها را به این که به جنگ با امریکا بشتابند، دعوت نمیکنیم؛ ما دعوت میکنیم که تسلیم امریکا نشوند. ما دعوت میکنیم که با دشمن اسلام و مسلمین همکاری نکنند. یکی از اقسام همکاری نکردن همین است که به وسوسههای آنها در زمینهی وحدت امت اسلامی اعتنا نکنند و امت اسلامی را با اتحاد خودش حفظ کنندم.(۱۳۸۵/۰۵/۳۰ بیانات در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی)
6-اتحاد و یکپارچگی، سلاح مهم ملتها در مواجهه با ابرقدرتها
«سلاح مهم ملتها در مواجهه با ابرقدرتها و حکام مزدور، اتحاد و یکپارچگی آنها است. دشمن شما تلاش میکند با انواع ترفندها یکپارچگی شما را از بین ببرد. مطرح کردن نقاط افتراق، مطرح کردن شعارهای انحرافی، مطرح شدن چهرههای بدسابقه و نامطمئن به عنوان جانشین رئیس جمهور خائن، از جملهی انگیزهسازی برای تفرقه است. اتحاد خود را بر محور دین و نجات کشور از شر مزدوران دشمن، حفظ کنید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا»(.۱۳۸۹/۱۱/ ۱۵ خطبههای نماز جمعه تهران)
7-تفرقه، ام الامراض و بزرگترین درد مسلمانان
«اسلام همهی جوانب زندگی را فرامیگیرد و برای هر بخشی از کارهای عظیم زندگی انسان نسخه، درمان، راهحل و فرجی دارد؛ اما امروز در میان دردهای گوناگون مسلمانها، آنچه که بزرگتر از همه و امّالأمراض دیگرِ دردهاست، تفرق مسلمانهاست. ما مسلمانها به این توصیهی پیغمبر بزرگ خودمان «و لا تکونوا کالّذین تفرّقوا و اختلفوا» و یا به این توصیه «واعتصموا بحبلاللَّه جمیعاً و لاتفرّقوا»، عمل نمیکنیم؛ ضعف دنیای اسلام هم بر اثر همین تفرق است. امروز عامل تداوم ضعف مسلمین، تفرق آنهاست. در هر دورهای از زمان بیماریهایی بوده است. در این دوره، بیماری اصلی، عدم اتحاد کلمهی مسلمانها است».( ۱۳۸۳/۰۸/۲۴ بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
8-اتحاد بر مبنای اصول، لازمه پیدایش ولایت بین مؤمنین
«وحدت هم که ما گفتیم - که بعد سؤالات دیگری هم در این زمینه شده - منظور من اتحاد بر مبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مؤمنین.(۱) آن کسی که اصول را قبول ندارد، نشان میدهد که اصول را قبول ندارد یا تصریح میکند که اصول را قبول ندارد، او قهراً از این دائره خارج است.» (۱۳۸۹/۰۵/۳۱ بیانات در دیدار دانشجویان در یازدهمین روز ماه رمضان)
9-تفرقه عامل فرصت دادن به دشمن برای حمله به امت اسلامی
«توصیهی دیگر قرآن به مسلمانها، اتّحاد کلمهی آنهاست. اگر ما نهی قرآن را - که میگوید «و لا تفرّقوا» - مورد توجّه قرار ندهیم و به بهانههای مختلف بین خود اختلاف و تفرقه ایجاد کنیم و امّت اسلامی را قطعه قطعه و جدا جدا کنیم، نتیجه همین وضعی میشود که ملاحظه میکنید: دشمن به قطعهای از پیکر اسلامی حمله میکند، دیگر قطعهها انگار نه انگار! در حالِ خواب خوش هستند! این جدایی است. باید به قرآن برگردیم. برگشتن به قرآن، فقط به تلاوت و حفظ آن نیست. تلاوت و قرائت و حفظ قرآن، مقدّمهی فهم و عمل است»(.۱۳۸۰/۰۷/۲۶ بیانات در مراسم اختتامیهی هجدهمین دوره مسابقات حفظ، قرائت و تفسیر قرآن کریم)
10-نقطه امید دشمن، خدشه در وحدت
«... یک نقطه، مساله ی وحدت و یکپارچگی است. دشمنانی که هنوز درصددند نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، نیات خصمانه و شوم شان را اعمال بکنند، چشم امید به اختلافات بسته اند. آنها از وحدت و یکپارچگی شما مردم می ترسند، این را متوجه باشید. ملت ایران، به هیچ قیمت نباید وحدت و یکپارچگی خودش را از دست بدهد. مسوولان باید متوجه باشند که با این یکپارچگی عظیم، چگونه باید رفتار کرد».
11-اتحاد و حسن ظنّ مؤمنین نسبت به یکدیگر عامل کمک الهی
«اتحاد را، اتفاق را، وحدت کلمه را، حسنظن به یکدیگر را باید حفظ کرد. قرآن میگوید: «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیرا»(۱)؛ دلهاتان را با هم صاف کنید، دست در دست هم پیش بروید؛ شک نداشته باشید که خدای متعال این چنین ملتی را، این چنین دلهای صادقی را، این چنین گامهای استواری را کمک و حمایت خواهد کرد».( ۱۳۸۷/۰۲/۱۶ بیانات در دیدار مردم کازرون)
12-اتحاد؛ راه غلبه بر توطئه اختلافافکنی دشمن
«امروز شما ببینید یکی از نقاطی که دشمنان ما بر روی آن به طور کامل تکیه میکنند، برافروختن اختلافات مذهبی است؛ شیعه و سنی. آدمهائی که نه به شیعه عقیده دارند، نه به سنی عقیده دارند، نه اصل اسلام را قبول دارند، طبق میل سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل میآیند پشت بلندگوها میایستند، از توسعهی تشیع اظهار نگرانی میکنند! شما چه میفهمید تشیع چیست؟! چه میفهمید تسنن چیست؟! شما به اصل دین اعتقادی ندارید. امروز سیاست استکبار و سیاست سرویسهای جاسوسی این است که ماها را از هم بترسانند؛ شیعه را از سنی، سنی را از شیعه؛ اختلاف ایجاد کنند. راه غلبهی بر دشمنان، اندیشیدن، فکر کردن، متحد شدن، دلها را به هم نزدیک کردن، دستها را در هم گره کردن است؛ و اینجور است که به فضل پروردگار، «لیظهره علی الدّین کلّه» پیش خواهد آمد؛ و خدای متعال به فضل خود، به لطف خود، اهداف و دستورات و برنامههای این بعثت را بر همهی توطئههای دشمن پیروز خواهد کرد».(۱۳۹۱/۰۳/۲۹ بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی)
13-وحدت، حافظ هویت، قدرت و آبروی مسلمانان
«قرآن ما را به وحدت توصیه کرده است. قرآن ما را تهدید کرده است که اگر اتحاد و همبستگی خودتان را از دست بدهید، آبرو و هویت و قدرت شما نابود خواهد شد».«قرآن ما را تهدید کرده است که اگر اتحاد و همبستگی خودتان را از دست بدهید، آبرو و هویت و قدرت شما نابود خواهد شد».(۱۳۸۴/۰۲/۰۶ بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
14- متأثر شدن دل از آیات قرآن، لازمه پذیرش راحت وحدت
«این همه هم هی آیات را میخوانیم، میگوئیم هم، تکرار میکنیم برای همدیگر، شما برای من میگوئید، من برای شما میگویم؛ خوب، باید دل را از این مفاهیم متأثر کنیم. فرض بفرمائید مثلاً: «و اعتصموا بحبل اللَّه جمیعا»، یک تعلیم قرآنی است دیگر؛ بارها هم تکرار کردهایم، هی هم میخوانیم. وقتی که این آیهی شریفه به عنوان الهام الهی، بر دل ما نازل شد - دل جذب کند، هضم کند، بگیرد، دل به شکل این آیه صیرورت پیدا کند، دل ما و جان ما در قالب این آیه قرار بگیرد - آن وقت مسئلهی وحدت برای ما یک مسئلهی اساسی خواهد شد و برای خاطر اغراض و مقاصد شخصی، وحدتهای عظیم ملی را به هم نمیزنیم؛ ببینید، این اثرش اینجا ظاهر میشود. اگر آیات قرآن آنچنان بر دل انسان نازل بشود که دل جذب کند و فهم کند و به شکل آن آیه دربیاید، آن وقت وقتی که به ما میگویند که: «و الّذین معه اشدّاء علی الکفّار رحماء بینهم» پذیرش آن برایمان راحت میشود» (. ۱۳۸۸/۰۵/۳۱ بیانات در جمع قاریان قرآن در روز اول ماه رمضان)
15-زنده کردن وحدت، هدف اعیاد اسلامی
«عید اسلامی برای زنده کردن احساس وحدت، در بین مسلمانهاست. عید اسلامی یعنی روزی که در تمام دنیای اسلام، مردم آن را جشن میگیرند. شما ملاحظه کنید! امروز برای بیش از یک میلیارد انسان، روز عید است. البته اختلاف افق امروز یا دیروز در تعیین روز اوّل ماه شوّال، اهمیتی ندارد. در بعضی کشورها دیروز عید بود و در بعضی کشورها، امروز. آیا این، مسألهی کوچک و بیاهمیتی است که جمع غفیر و کثیری از این یک میلیارد نفر، در این روز، در مراسم نماز شرکت میکنند و نماز واحدی را به سمت قبلهی واحد، با آداب واحد و با مضمون واحد به جا میآورند؟! این موضوع، خیلی عظیم است؛ ولی متأسفانه به آن توجه نمیشود و بیتوجهی به آن، خسارت بزرگی است. ما همهی همّتمان در زمینهی ارتباطات خارجی با دنیای اسلامی این است که بر این نکته تکیه کنیم».( ۱۳۷۵/۱۱/۲۱ بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
16-حج به مثابه مظاهر حبل الله و مظهر آئینه ی اتحاد
«یکی دیگر از شرایط[ی که حج را به معنای حقیقی خود نزدیک تر می کند ]، همین «مسئلهی اتحاد مسلمین» است. حج باید آئینهی اتحاد باشد، نه آئینهی اختلاف. اگر قرار باشد ما همه یکجا جمع بشویم تا در آنجا یکی به یکی بگوید تو بدی، آن دیگری بگوید تو بدتری؛ این چه جمع شدنی است! اگر اختلافی هم وجود دارد، جای بروزش آنجایی نیست که خدای متعال فرموده است: جمع بشوید تا «لیشهدوا منافع لهم» که منافع خودشان را در آنجا به دست بیاورند. بعضیها - حالا نگاه خوشبینانه همین است که بگوییم کجسلیقگی است، والّا اگر به چشم بدبینانه نگاه کنیم، حرفهای دیگر هم میشود زد - حج را جایی قرار میدهند برای دندان نشان دادن و لج کردن و چهره در هم کردن نسبت به اختلافات فرقهای و طائفی؛ شیعه و سنی را آنجا مقابل هم قرار دادن. چقدر باید به ما بگویند تا باور کنیم که امروز بیش از گذشته اختلافات شیعه و سنی یکی از محورهای اساسی است که دشمنان اسلام دارند رویش سرمایهگذاری میکنند.» ( ۱۳۸۵/۰۹/۰۱بیانات در دیدار کارگزاران حج)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد.