از منظر اجتماعی ارتقای سطح آموزشی و فرهنگی زنان جامعه و ایجاد امکانات آموزش از سطوح پایین تا عالی برای زنان، موجب افزایش آگاهی و شناخت آنان از خویش و جامعه میشود. از بعد اقتصادی هم سرمایهگذاری در آموزش زنان ارتقای سطح بهرهوری، تولید بیشتر و درآمد بالاتر را به دنبال خواهد داشت. امّا ما با مشکل مدرکگرایی و مدرکزدگی روبهرو هستیم.
وبگاه "گروه ویژه امنیت ملی" نوشت:
آیت الله سید محمد خاتمی در نامه ای به بانکیمون دبیرکل سازمان ملل متحد ضمن محکوم کردن اقدامات خشونت بار و افراط گرایانه در سراسر جهان به هرنام و با هر مسلک و مرامی خواستار اقدام جدی سازمان ملل متحد و سازمانهای بین المللی و خیرخواهان صلحطلب شد. به گزارش ایسنا، خاتمی در این نامه گفته است:
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه و نگرانکننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث میرود.امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار میشود یا هیچ کجا روی امنیت را نمیبیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدارا که در لحظهای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته میشد و با ریشهیابی امور در جستوجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی میتوانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کنند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر میداشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، ناامنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفتوگو و صلح به جد دفاع کرد.
موارد و راهکارهای امر به معروف ونهی از منکر:
اولین مرتبه آن است که کاری انجام دهیم که دلخوری خود را از عمل انجام شده برسانیم. همین مرتبه نیز می تواند مراحلی داشته باشد، مانند این که با مشاهده عمل زشت او، چشم خود را ببندیم یا اخم کنیم یا چهره در هم بکشیم.
دومین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی به وسیله زبان است که این مرتبه خود نیز دارای درجاتی است. اگر با موعظه، ارشاد و گفتار ملایم مقصود به دست می آید، نوبت به مراتب بعدی نمی رسد.
سومین مرتبه، اقدام عملی است. این مرتبه نیز دارای مراحلی است که دقیقاً باید رعایت شود. کسی که متصدی امر به معروف و نهی از منکر است، باید در تمام مراتب این واجب دینی، همانند پزشک دلسوز و مهربانی برخورد کند که جز کمک به بیمار و نجات او انگیزه دیگری ندارد؛ زیرا انسانی که مرتکب منکر می شود یا نسبت به معروف بی توجه است یا علیه آن موضع گیری می کند، مبتلا به نوعی بیماری روحی و روانی است و باید با ابراز امر به معروف و نهی از منکر او را از چنین بیماری نجات بخشید.
امام صادق علیه السلام می فرماید: »تنها کسی می تواند امر به معروف و نهی از منکر کند که سه ویژگی داشته باشد: آگاه بودن از آنچه به آن امر یا از آن نهی می کند، اجرای عدالت در امر و نهی، و مراعات رفق و مدارا در امر و نهی«.
مسلماً اگر امربه معروف و نهی از منکر با مراتب و شرایط مذکور انجام پذیرد، یکی از اثرات مهم این فریضه، امنیت بخشی به فرد و جامعه و عملی شدن مفهوم نوین شهروند حق مدار می باشد. هم چنین سایر اثرات و کارکردهای امر به معروف و نهی از منکر مثل بقای جامعه و حفظ وحدت، عدالت اجتماعی و اقتصادی، آبادانی و سازندگی، قدرتمندی افراد صالح جامعه و تضعیف دشمنان و منافقان، همگی در راستای ایجاد امنیت و آرامش افراد اجتماع و در واقع مفهوم نوینی از توسعه پایدار ملی است
، سرلشکر یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا گزارش از سفر خود به سیستان و بلوچستان و بازدید از یگانهای ارتش، سپاه و نیروی انتظامی را منتشر کرد، که در زیر مشروح آن را می خوانیم.
در ایام ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) و هفته وحدت در مأموریتی کاری به منظور بازدید از یگانهای ارتش، سپاه و نیروی انتظامی در منطقه جنوب شرق کشور به استان سیستان و بلوچستان سفر کردم. در حاشیه یکی از بازدیدها در اطراف شهر زاهدان، توجهم به سمت چند کودک که بیرون از یک اتاق کوچک مشغول بازی با هم بودند جلب شد. به سمتشان رفتم.
متوجه شدم آنها دانش آموزان یک مدرسه هستند و کل مدرسه آنها در همان یک اتاق خلاصه میشد و دانش آموزان تا زمانی که معلمشان برسند مشغول بازی با یکدیگر بودند. به اتفاق همراهان داخل کلاس رفتیم. با آنها به گرمی سلام و احوالپرسی کردم و خواستم تا قرآن تلاوت کنند و کتاب فارسی شان را باز کرده و از روی آن بخوانند. آنها را تشویق کردم.
رنگ پریدهگی چهره معصومانه آنها ناشی از سوءهاضمه و البته نبود امکانات مطلوب رفاهی بود. قلبم به درد آمد. ما یک حکومت هستیم چرا نمیتوانیم از این ثروت ملی از این پول نفت برای پیشرفت و توسعه همه جانبه این منطقه هزینه کنیم. دردی که در این اتاق کوچک حس کردم مرا یاد خاطرهای از یکی از ملاقاتهایم با رهبر معظم انقلاب در دوران فرماندهی سپاه انداخت.
یک زمان که محضر حضرت آقا شرفیاب شده بودم چهره ایشان گرفته بود؛ عرض کردم آقا اگر الان خسته هستید بنده بروم و زمان دیگری خدمت برسم. حضرت آقا که از دوران دفاع مقدس تا کنون بنده را به اسم کوچک صدا میزنند، فرمودند: آقارحیم چند شب است که خواب به چشمانم نمیرود؛ چرا در گوشه و کنار کشور ما با این ثروت و درآمد ملی که داریم افرادی هستند که سر بیشام بر بالین میگذارند و این مسئله مرا ناراحت میکند. ما مسئول هستیم عدالت اجتماعی را برای عموم مردم پیاده کنیم.
متأسفانه این استان یک عقب ماندگی تاریخی دارد و از نظر بنده نمیتوان به صورت عادی و با تکیه به بودجههای فعلی و با قطره چکانی سرمایه، این منطقه را به پیشرفت و آبادانی رساند.بلکه باید با یک کار و سرمایهگذاری عظیم به غیر از بودجههای جاری که به این استان هرسال تخصیص داده میشود با محرومیت، فقر و نابرابری در این استان به مقابله برخاست.
واقعا جای یک طرح بزرگ راهبردی 10 یا 20 ساله برای این استان خالی است. یک برنامه راهبردی همه جانبهگرا با تخصیص یک بودجه مستقل شاید یکی از راهکارهای رفع مشکلات این استان باشد و متولی آن هم دولت است.
از نظر بنده این استان یک استان زرخیز با ظرفیتهای گسترده و منحصربفرد است. این استان یک ساحل اقیانوسی بسیار زیبایی دارد. ظرفیت بندر این استان دارد به 6 میلیون تن میرسد. در این استان حدود یک میلیارد و 400 میلیون متر مکعب روان آب داریم. این بارانهای سیل آسایی که در این استان می بارد باید با احداث سد کنترل شود. از سوی دیگر باید از آب شیرینکنها هم استفاده شود اما اول باید آبهای سطحی را کنترل کنیم.
این استان معادن فلز و سنگهای قیمتی فراوانی دارد. اخیرا سازمان زمین شناسی معادن زیادی در این استان شناسایی کرده است. در این استان معادت طلا، مس زیادی وجود دارد، حتی اخیرا در این استان فلز آنتیموان کشف شده است. آنتیموان یک فلز بسیار گرانبها و کمیاب است. در کل دنیا فقط چین، قزاقستان و استان سیستان و بلوچشتان ما این فلز را در دل خود دارند. این قله تفتان که از این استان پهناور آسمان را درنوردیده سنگهای آذرین دارد که مصارف زیادی دارد.
حتی در بحث گردشگری نیز میتوان این استان را به یکی از قطبهای گردشگری کشور تبدیل کرد. در مسیر چابهار تا خلیج گواتر سمت چپ کوههای مریخی یکی از جاذبههای منحصربهفرد توریستی استان است. در خلیج گواتر جنگلهای حرا طبیعت دلنوازی را پدید آورده که ما نمونه آن در جزیره قشم مقصد بسیاری از گردشگران است. از چابهار که به سمت کنارک می رویم تپههای گلفشان از بینظیرترین پدیدههای این استان است.
اگر مردم ایران بدانند این استان امنیت دارند در تعطیلات نوروز یک میلیون نفر راه میافتند سمت چابهار یا کنارک؛ در تعطیلات نوروز بالای یک میلیون نفر گردشگر به بندرعباس سفر میکند. سواحل این استان جذابیتهای گردشگری بالایی دارد. باید امنیت این استان در مقیاس ملی و با استفاده از ظرفیتهای رسانهای کشور تبلیغ شود. متأسفانه نزد در تهران نزد عموم مردم زمانی که اسم سیستان و بلوچستان میآید مردم احساس ناامنی میکنند. امنیت اول امنیت ذهنی است.
این دانشگاه زاهدان هم اکنون 19هزار نفر دانشجو دارد و جزو بهترین دانشگاههای کشور ماست. آیا کشور از فارغالتحصیلان این دانشگاه میتواند استفاده کند؟ آیا از نخبگان اینجا میتوانیم استفاده کنیم؟
یکی از برنامههای دیگری که در این استان داشتم بازدید از گروهان ویژه شهدای وحدت بود. هنگام بازدید اینجانب سران یکی از قبایل بلوچ و ریش سفیدان محل نیز زحمت کشیده و در پایگاه به استقبال آمده بودند. با آنها به گرمی احوالپرسی کردم. یکی از اهالی با آواز دلنشین بلوچی به بنده خیر مقدم گفت.
دقایقی برای آنها صحبت کردم و گفتم خدار ا شکر میکنم که در ایام ولادت حضرت رسول اکرم(ص) و فرزند برومند ایشان حضرت امام صادق(ع) و در هفته وحدت توفیق حضور در این منطقه را پیدا کردم. سلام مقام معظم رهبری را به آنها رساندم و از زحمات و تلاشهای آنها برای ایجاد امنیت پایدار در منطقه قدردانی کردم.
در ادامه گفتم آنچه که در ذهن بنده از تاریخ سیستان و بلوچستان وجود دارد این است که مردم شریف این خطه همواره با غیرت از استقلال ایران، از دیانت ایران، از ناموس و وطنشان دفاع کردهاند. شجاعت مردم این استان و مبارزاتشان با اجانب و انگلیسیها و حمایتهای 35 سالهشان از انقلاب و نظام اسلامی، تاریخ این منطقه را تاریخی پرافتخار و ستودنی رقم زده است.
سیستانیها و بلوچهای ما از اصیلترین اقوام آریایی هستند. اصالت بلوچهای ما در ایرانی بودن یک اصالت با نجابت و با غیرت است.
در ادامه دعا کردم که خدا همه را عاقبت بخیر کند. مهم این است که ما و شما آخر عمر عاقبت بخیر شویم و از صراط قرآن و از صراط رسول الله(ص) جدا نشویم. به مردم وفادار باشیم با مردم مهربان باشیم. مردمدار باشیم، مردمیار باشیم، به مردم خدمت بکنیم، ظلم نکنیم، دروغ نگوییم، دزدی نکنیم تا عاقبت بخیر شویم.
ما پاسدارها افتخارمان این است که میخواهیم در صراط مستقیم الهی حرکت کنیم، در مسیر خدمت به مردم حرکت کنیم، ما پاسدارها خودمان را جزو مردم میدانیم، بنده خودم یک روستازاده هستم و به این موضوع افتخار میکنم.
بعد از صحبت این بنده یکی از کودکان بومی اهل تسنن با صوتی دلنشین قرآن تلاوت کرد. او را به آغوش گرفتم و برای تشویق او به انس بیشتر با قرآن هدیه به وی دادم.
در کنار برنامه های نظامی در این سفر جلسه هم با اعضای هیئت امنای شعبه سیستان بلوچستان موسسه خیریه امدادگران عاشورا داشتم. در این جلسه یک ساعته همکاران خیریه گزارشی در مورد برنامهها و اقداماتشان در سال 93 بیان کردند.
عقد تفاهمنامه با دانشگاههای علوم پزشکی زاهدان و زابل در جهت دریافت کمکهای دارویی و ارائه خدمات به مددجویان، راه اندازی 5 شعبه شهرستانی، راه اندازی 4 دفتر بیمارستانی در بیمارستان های مرکز استان ارائه خدمات به 550 بیمار محروم و 201 بیمار سرطانی از جمله اقدامات اجرایی آنها بود.
پس از شنیدن گزارش آنها و گوش دادن به درد دل ها و مشکلاتشان دقایقی برای آنها صحبت کردم.
از فعالیتهای بسیار ارزشمند و خداپسندانه آنها تشکر کردم و گفتم شما میدانید این کار با یک اخلاص و صداقتی شروع شده است. ما اعتقادمان این است که اگر کاری با اخلاص و صداقت شروع بشود خود کار رشد پیدا میکند. هم اکنون در 23 استان کشور این موسسه شکل گرفته است.
حدود 300 هزار نفر مددجو را زیر پوشش گرفتهایم. این نشاندهنده این است که پزشکان، پیراپزشکان، داروسازان، همکاران علوم پزشکی و سازمانها به این تشکیلاتت و خیریه اعتماد پیدا کردهاند که مسئولان این خیریه آدمهایی هستند که برای خودشان چیزی نمیخواهند بلکه هدف آنها رسیدگی و خدمت به عموم بیماران است. این اعتماد سرمایه اصلی شماست.بنده به شما بزرگواران توصیه میکنم این ظرفیت اعتماد را توسعه دهید.
توصیه دومم گسترش مجمع خیرین است. هرچقدر شما بیشتر خیّر جذب کنید چه خیّر به عنوان افراد و چه خیّر به عنوان سازمانها، در آن صورت خدمات بیشتر و مناسبتری ارائه خواهید داد. هم اکنون در تهران چند شرکت بزرگ داروسازی کمکهای بزرگی را ارائه میدهند.
اگر شما در این استان داروها را حتی با تخفیف هم بگیرید باز مناسب خواهد بود.
به آنها توصیه کردم از ظرفیت آیتالله سلیمانی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه زاهدان استفاده کنند. آقای سلیمانی انسانی با فکر بلند، با ایمان و اخلاق بسیار خوب و وجود ایشان و عقلانیت و تدبیر ایشان برکتی است.
در گسترش واحدهای شهرستانی کمی احتیاط کنید. ابتدا ببینید چقدر سرمایه میخواهد و متناسب با جذب خیّر کار را جلو ببرید. سعی کنید از ظرفیت خیرین خارج از کشور و مردم این منطقه که مقیم خارج از کشور هستند استفاده کنید. از خیرین خارج از استان نیز مانند خیرین استان تهران، اصفهان، فارس و... استفاده کنید.
در پایان سابقه تشکیل موسسه در سال 1381 و روندی که تاکنون طی شده است را شرح دادم و گفتم کار خیر مانند درختی است که با یک نیت خوب کاشته میشود و خداوند در آن رشد و برکت قرار میدهد. مطمئن باشید کار شما که به نام خدا و حضرت فاطمه زهرا(س) است رشد خواهد کرد.