نقدی بر گلایه زیبای مدیر
سلام باتشکر از مدیر محترم جناب اقای بیرونی گلایه شما بجا بود یادم میاداوایل سال 70که تازه کار خبرنگاری راشروع کرده بودم واطلاعی از نحوه کار نداشتم من وهمه خبر نگاران از درج غلط های املایی وموارد کوچک دیگر گله داشتیم اینکار مدت ها ادامه داشت تا اینگه در یک گرهمابی برنامه بازدید ازقسمتهای مختلف روزنامه گذاشتند از واحد کسب خبر شروع شد وادامه داشت تا حدود ساعت3 بعد از نیمه شب که به اتاق تایپ وتکثیر رسیدیم ماخسته شده بودیم مسئول قسمت مربوطه مارا غافلگیر کرد وگفت کار تایپ این موقع شب و اینجا انجام می شود تاصبح اول وقت روزنامه بدست مردم برسد .خدایی وقتی حجم کاررا دیدیم تعجب کردیم .این مطلب را از ان جهت نگفتم.که واژه دقت را قربانی کنم فقط خواستم منهم گلایه ای داشته باشم از بعضی ازبازدیدکنندگان که بارها مطالب مهمی از عمران وابادی .مسایل ومشکلات اصلی مردم در سایت ها امد ولی دریغ از یک اظهار نظر حیف نیست ساعت ها وقت صرف یک مطلب کنی انگاه به اصل موضوع توجه نشود ولی بخاطر یک اشتباه تایپی ویایک مورد جزی کوچک کل مطلب بمباران شود چرا چنین می کنیم .یک گلایه هم از مدیرمحترم سایت. حمایت و ایجاد فضای امن برای باز دید کنندگان وظیفه شماست وقتی مشاهده می کنید بعضی دانسته یا ندانسته دست به اینکار می زنند شما چرا مطالبی را که در شان وبلاگها مخصوصا حال که این سایت ها منتسب به مردم فهیم نیگنان است اجازه می دهید به شعور مردم توهین شود از طرفی شاید این افراد نیگنانی نیستند.در هر صورت همان طور که بارها حقیر این موضوع را تکرار کردم باید چاره ای اندیشید شاید عده ای دوست دارند با بهانه گیری بازدیدکنندگان فهیم وصاحب قلم را خسته واز صحنه برانند .شما چرا اجازه می دهید.افرادی از ترس اینکه مبادا جایگاه اجتماعی انان مورد خدشه قرار گیرد .کنار کشیده وبی تفاوت شوند انگاه چه اتفاقی خواهد افتاد . حرف اخر اینکه جناب اقای بیرونی امروزه بخواهیم یا نه جمع زیادی از بازدید کنندگان این وبلاگها فرهنگیان.کارمندان.مسئولین.صاحب نظران..ودیگر افرادی هستند که دل در گرو نجابت فرهیختگی وتمدن این منطقه دارند بیایید همه باهم اجازه ندهیم به نگاه خوب مردم مناطق دیگر نسبت به نیگنان ونیگنانی وهمشهریان سراسر کشور خدشه ای وارد شود .از همه کسانی که فکر می کنند قدری تند صحبت کردم عذر خواهم ........
نویسنده مطلب :حاج حسن نیازی
دختری یک تبلت خریده بود.
پدرش وقتی تبلت را دید پرسید: وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟
دختر گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.
پدر: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟
دختر: نه!
پدر: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟
دختر: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم.
پدر: چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟
دختر: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم.
پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟
دختر: به نظرم زشت نشد؛ ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه.
پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت
و فقط یک کلمه گفت: "حجاب"