بسم الله الرحمن الرحیم- تجدید نظر درباره سیمای عاشورا- بخش چهارم -مذهب در ذات وساختار خوداش در حالت سنتی وکلاسیک عاملی برای برطرف کرد بدی ها وجایگزین کردن خوبی ها است وبه همین دلیل هم بدنبال کادر سازی افراد است که بتواند این نقش را ایفا کنند- این یک توجه ای استکه سیاست مذهبی به حکومت ها میدهد ونسبت به مسئال زجراور ونامناسب حساسیت نشان میدهد .غالبا حکومت های دیکتاتوری برای مذهب درد سر افرین هستند حتی در حکومتهائی که بر اساس دمکراتیک اداره میشوند این سیاست مذهبی همچنان وجود دارد-کمترین میزان درحیات مذهبی ان است که گروه هائی در شهرها بتواند به خصوصیات مذهبی خود عمل وبه ان شخصیت مذهبی خودرا بدهند-که افراد دروضعیت محافظه کاری ویاتقیه باشند وگر نه مذهب برای نجات از یک عاقبت خطرناک وحتی نابودشونده به سمت رادیکال شدن حرکت میکنند- دقیق این جریان در زمان امامحسین علیه السلام ویزید ملعون رخ داد- فضا در این شرایط بهدین نحونیست که یک یزید ملعون میتواند چنین حادثه دهشناک رکربلا بوجوداورد بلکه فضاهم به همین میزان سقوط کرده است- اگر سیاستمداران عصر انقلاب مشروطیتدرک دقیق از اوضاع داشتند مشروطه سلطنتی دران زمان بهترین گزینه بود ولی میبایست چناب حضرت ایت الله شهیدمدرسرحمت الله علیه پادشاه میشد وبسیاری از مشکلات بر طرف میشد امام حسین علیه السلام درچنین وضعیتی بود- وجالب ا ن است کارشناسان امروزی معتقد هستند ولو مذهب ضربه سخت بخورد باید این اقدام رادیکالی انجام دهد-در این شرایط هیچگونه بحث اکادمیکی معنائی نخواهد داشت رابطه بامذهب وحقیقت بسیار ضعیف ونازک وغیر مستقیم است- حتی میتوان گفت مساجد هم نمیتوانند یک رابطه منطقی با کاربرد اجتماعی بوجود بیاورنند- وجامعه برخلاف رودخانه عقل وعلم سودمند برای خود حتی حرکت میکند-در این شرایط جامعه به بعضی موضوعات توجه وعلاقمندی بیش ازحد نشان میدهد ومیتوان گفت یک سیاست جدید مذهبی بوجود امده استکه در واقعیت ساسیت مذهبی اصیل را رد کرده است-ادامه دارد