سبزوارنگار/حمید ضیاءیزدی (مسافر)شاعر جوان و خوش ذوق سبزواری است که اشعار خود را در قالب دل نوشته در وبلاگ"خلوت دل"منتشر کرده است.
مجله ی اینترنتی سبزوارنگار با نشر اشعار این شاعر جوان و دیگر فرهیختگان سبزوار سعی در معرفی این عزیزان برای عموم جامعه دارد.
شماگرامیان نیز با معرفی دیگر عزیزان می توانیددر این حرکت فرهنگی ما را یاری نماییدز
خِیلِه وَقتِس که خُفَه رَفتِم و وِر خَپ بِزَیِم
اِز سَرِ لِج بِیزی تیپِ فَشِن و رَپ بِزَیِم
همه یِ هِیکَلُما کُبود دِگِردی بُخُدا
بَسکِه خادما رِ وِ کیچِه یِ علی چَپ بِزَیم ;
تـا بِـکَـی میـخـی عَذَب بیشـی بُرار ، بار زن بگیر
تا بِکَی میـخـی بیشی عَلافُ و زار ، بار زن بگیر
برو رفیق بی وفا ، برو جلز ولز نکن
برو کنار من چنین ، غمین نشین و کز نکن
دلم به شور آمد از تو و تمام حرف هات
چقدر حرف می زنی، رفیق وز و وز نکن
عروسی
عروسی خرج هنگفتش ، گران است
نسنجیده گپ و گفتش گران است
زنی که فکر جیب شوهرش نیست
نبودش بهتر و مفتش گران است
لعنت به زندگی ، جره ام را گرفته است
بغضی تمام حنجره ام را گرفته است
دیگر تمام روز و شبم شد سیاه ، آه
وقتی غبار پنجره ام را گرفته است
دیروز غم زمانه را می خوردیم
در جوش و خروش زندگی پژمردیم
یک پلک زدن تمام شد ، ...
پیر شدیم
امروز به خر بودنمان پی بردیم
دلی که هوس های باطل گرفت
فقط باید آن را پر از کاه کرد
پلمپش نمود و درش گل گرفت