همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

ایران قوی‌ترین تیم گروه است، تلاش می‌کنیم حداقل یک امتیاز بگیریم

تیم ملی بحرین

 تیم ملی بحرین که در گروه C جام ملت‌های 2015 آسیا با تیم‌های ایران، امارات و قطر همگروه است فردا (یکشنبه) در آخرین دیدار دوستانه خود پیش از آغاز این تورنمنت در شهر ملبورن استرالیا به مصاف اردن می‌رود.  بحرین در نخستین دیدارش از شانزدهمین دوره جام ملت‌ها در تاریخ 11 ژانویه 2015 (21 دی 93) به دیدار ایران می‌رود.

شیخ علی‌بن خلیفه آل‌خلیفه، رئیس اتحادیه فوتبال بحرین گفت: تیم ملی ایران قوی‌ترین تیم گروه C است پس در بازی اول‌مان مقابل این تیم تلاش خواهیم کرد حداقل یک امتیاز کسب کنیم که خیلی اهمیت دارد. در حالت عادی همیشه بازی‌های اول در هر تورنمنت خیلی مهم هستند. از لحاظ رده‌بندی، بحرین در مکان آخر گروه خود قرار دارد ولی در فوتبال این چیزها معنا ندارد. در فوتبال تلاش گروهی و سختکوشی مطرح است و تیم بحرین هم این را پیش از این نشان داده است.

تیم ملی ایران که یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در جام ملت‌های 2015 آسیاست تاکنون سه بار عنوان قهرمانی این رقابت‌ها را از آن خود کرده که آخرین آن به سال 1976 بازمی‌گردد. با وجود اینکه ایران از سال 1980 تاکنون هشت بار به جمع هشت تیم برتر این رقابت‌ها رسیده ولی در رسیدن به دیدار فینال ناکام بوده است.

ایران تنها تیمی است که در جام ملت‌های آسیا برای سه دوره متوالی به قهرمانی رسیده است.

پادشاه و چهار همسرش!

پادشاه و چهار همسرش!

تاریخ : ۰۱-۱۰-۹۳ | نویسنده : ترجمه : سه وزه حیدری

گویند در زمانهای قدیم پادشاهی چهار همسر داشته است و زن چهارمی را بیشتر از بقیه دوست می  داشته است و هر کاری می کرد برای رضامندیش و وی را بیش از همه راضی نگه می داشت.
زن سومی را هم دوست  داشت و به حرفهایش هم تا حدودی گوش می داد ولی بعضی اوقات  او را پشت گوش می انداخت و چندان به وی اهمیت نمی داد

، زن دومش تحت فرمان پادشاه بود و همواره در حال آماده باش قرار داشت، از آن دسته زنانی بود که می شد رویش حساب نمود در هنگام گرفتاری و بلا و مشکلات به فریادش می رسید

ولی او زن اولش را به کلی رها کرده بود و به وی سر نمی زد و هیچ گاه به دیدنش نمی رفت ، به حرفهایش گوش نمی کرد و حق و حقوقی برایش قائل نبود ؛ البته علی رغم این همه بی مهری ها ، آن زن ، شوهرش را دوست داشت و همیشه جویای حالش بود ، پاسدار مال و ناموسش بود و همه کارهایش را راست و ریست می نمود.
از قضا روزی پادشاه مریض می شود و احساس می کند که زمان مرگش فرا رسیده است ، به فکر فرو می رود و می گوید : اگر من بمیرم  کدام یک از زنهایم من را تا آن دنیا همراهی می کند؛
پس به دنبال زن چهارمش که وی را از همه بیشتر دوست داشت فرستاد ، زن  پیش پادشاه آمد ، پادشاه خطاب به او گفت : خودت می دانی که من تو را بیشتر از همه دوست دارم و هر آرزوی داشته ای برآورده نموده ام و هر چه را خواسته ای برایت فراهم نموده ام ، حالا من اجلم نزدیک شده است و احساس می کنم دارم می میرم ؛ آیا حاضری با من به قبر بیایی و با هم به آنجا برویم و همنشین قبر و قیامتم باشی؟!  زن گفت : متاسفانه خواسته شما برایم امکان پذیر نیست … و وی را فوراً ترک کرد و از نزد پادشاه می رود بدون اینکه حتی از وی اجازه خروج بگیرد و انگار که اصلاً وی را تا امروزنمی شناخته است!
آنگاه پادشاه به دنبال زن سومش می فرستد و به وی می گوید : خودت می دانی در تمام طول عمرم تو را دوست داشته ام و حالا دارم می میرم آیا حاضری با من به اون دنیا بیایی؟! زن سوم در جوابش می گوید : مگر من دیوانه ام، هرگز چنین خواسته ای را قبول نمی کنم ، زندگی شیرین است و وقتی شما مردید من با مرد دیگری ازدواج می نمایم!

پادشاه به دنبال زن دومش می فرستد به همان ترتیب وی را از مرگ خود آگاه می کند و خطاب به او می گوید : همچنانکه مستحضری تاکنون و همواره در هنگام گرفتاری و بلا کمکم نموده ای و من نیز همیشه با شما مشورت نموده ام ، خیلی اوقات به خاطر من هزینه داده ای و کمکم نموده ای، حالا اگر من بمیرم با من به اون دنیا می آیی؟ زن در جواب گفت : معذرت می خواهم نمی توانم خواسته اتان را لبیک گویم ؛ ولی اگر مشکلی پیش نیاید قول می دهم هنگامی که مردید شما تا لب گورهمراهی نموده و تا آنجا بدرقه اتان نمایم!
پادشاه خیلی ناراحت می شود و غصه می خورد که زنانش قدر این همه عشق و محبت او را نفهمیده  و در قبر و قیامت وی را تنها گذاشته اند!

پس از روی ناچاری و  با شرمندگی فراوان به دنبال زن اولش می فرستد و جریان را با وی در میان می گذارد و با سرافکندگی تمام می گوید: من تاکنون با تو خیلی بد بوده ام و به تو احترام نگذاشه ام و تو با همه غم و غصه های من ساخته اید و همین است که می بینم به این حال و روز افتاده ای؛ پیر گشته ای خیلی لاغر و نحیف گشته ای ؛ من از شما بابت همه جفاهایی که درحقت کرده ام معذرت می خواهم ، خوب می دانم که به شما بد کرده ام و بابت آن شرمنده ام با این حال دوست دارم نظر شما را در باره مشکلی که برایم پیش آمده جویا شوم ؛ من همچنانکه می بینی دارم می میرم و مرگ جلو در خانه ام نشسته است! آیا با وجود پرونده و رفتار بدی که با تو داشته ام حاضری با من همراه شوی و همنشین قبرم باشی ؟!
پادشاه که تاکنون و از زنان سابقش تنها جواب منفی شنیده بودد منتظر جواب نه بو ولی در کمال ناباوری پادشاه زن گفت : بدون شک من تو را رها نخواهم کرد و ازت جدا نمی شوم و با شما خواهم آمد و در گور با شما خواهم بود و با شما به صحرای محشر می آیم و با هم از روی پل صراط خواهیم گذشت و تا شما را وارد یکی از آن دو سرای متقیان و بدکاران همراهی و بدرقه خواهم نمود !
پادشاه با شرمندگی تمام گفت : براستی من پشیمانم از آن حرکات و سخنانم که تاکنون با شما داشته ام ، قول باشد اگر من خوب شوم و از مریضی نجات پیدا کنم فقط با تو بمانم و اگر به گذشته ام برگردم  عهد می بندم فقط با تو مهربانی کنم و تو را همسر خود بدانم و بقیه را طلاق دهم !
@دوستان عزیز در واقع همه ما  دارای چهارزن هستم و این داستان شرح حال همه ما در این دنیا ست .

- زن چهارم ، که خیلی به آن می رسیم  جسم و بدن ماست همیشه به آن اهمیت می دهیم و آرزوهایش را برآورده می کنیم ولی اگر مردیم از ما جدا می شود و ما را تنها می گذارد.

- زن سوم هم مال و ثروت ماست که در هنگام مرگ آن را به جا می گذاریم و به دیگران می رسد !

- زن دوم هم دوست و رفیق و فامیلان ما هستند هر چند از مرگ ما ناراحت باشند و غصه هم بخورند ، ولی نهایتاً تا لب گور ما را همراهی می کنند و دیگر کاری از دستشان بر نمی آید!
-زن اول هم عمل و رفتار ماست که همیشه با ماست ؛ اگر چه ما آن را نادیده می گیریم ولی وی همیشه و در هر حال با ماست و از ما جدا نمی شود تا تکلیف ما در آن دنیا مشخص شود که آیا بهشتی هستیم یا جهنمی ، معاذالله.
دوستان داستان مذکور ،زندگی واقعی ما را نشان می دهد که اعمال و حرکات ما در شکل و انواع گوناگون خود را نشان می دهد و زندگی و آینده ما را تحت شعاع خود قرار می دهد پس بیاییم زندگی آخرتمان را بسازیم و واقع بینانه زندگی کنیم تا بتوانیم با نفس خویش مبارزه نمائیم و آینده خویش را تابناک نماییم.
نویسنده : حسن پنجوینی
ترجمه : سه وزه حیدری                       منبع : سایت سوزی میحراب

الماس های مشهور دنیا :

الماس های مشهور دنیا :

▪ دریای نور :
وزن دریای نور 182 قیراط (هر قیراط 200 میلی گرم) است و رنگ آن صورتی است که کمیاب‌ترین رنگ الماس است
▪ کالینان :
بزرگترین الماسی است که تاکنون یافت شده است. این الماس ۳۱۶۰ قیراطی سال ۱۹۰۵ در ترانسوال آفریقای جنوبی ساخته شد . سال ۱۹۰۷، این الماس به پادشاه انگلستان، ادوارد هفتم اهدا شد و بعد ها به ۹ سنگ بزرگ و تعدادی سنگ کوچک تقسیم شد. مهمترین آنها الماس ۲/۵۳۰ قیراطی ستاره آفریقا است که در عصای شاهی کار گذاشته شده و در برج لندن به نمایش درآمده است.
▪ سلطان بزرگ :
به نظر می رسد سومین الماس بزرگ غیر بریده شده ای است که تاکنون یافت شده است. این الماس سال ۱۶۵۰ کشف شد و وزن سنگش ۵۰/۷۸۷ قیراط بود، اما فقط به یک قطعه ۲۸۰ قیراطی بریده شد. این الماس به نام شاه جهان، سازنده تاج محل نامیده شد. متاسفانه این الماس به شکل عجیبی مفقود شده است و از مکان امروزی آن اطلاعی در دست نیست.
▪ امید آبی :
مشهورترین الماس آمریکا است . این جواهر ۵۲/۴۵ قیراطی تاریخچه ای ۴۰۰ ساله دارد در آن زمان قطعه سنگی ۱۸۷۵/۱۱۲ قیراطی بود و سال ۱۶۶۸، به و سیله شاه لوئیس چهاردهم در فرانسه خریداری شد. به نظر می رسد این جواهر نایاب در معدن کلار هند یافت شده باشد.