محمدصادق کوشکی: سیگنال رزمایش برای مخاطبان خاص،
اکنون تمام قدرت های جهان اذعان دارند که تحولات راهبردی منطقه با ابتکار عمل ایران در جریان است. نگاهی اجمالی به تحولات منطقه کافی است تا قدرت ایران در حوادث عراق، سوریه، فلسطین و بحرین بهتر درک شود.
محمدصادق کوشکی: سیگنال رزمایش برای مخاطبان خاص،
اکنون تمام قدرت های جهان اذعان دارند که تحولات راهبردی منطقه با ابتکار عمل ایران در جریان است. نگاهی اجمالی به تحولات منطقه کافی است تا قدرت ایران در حوادث عراق، سوریه، فلسطین و بحرین بهتر درک شود.
روزنامه رای الیوم نوشت: فراتر رفتن مساحت برگزاری رزمایش های ایران از آبهای خلیج فارس به این معنا است که ایران یک ابرقدرت منطقه ای است.
شکاف های مهمی که جامعه ما با آن روبروست؟
1-شکاف های اجتماعی و فرهنگی
شکافهای اجتماعی در تمام عرصهها هر روز شدیدتر میشود. این شکافها بین طبقات اجتماعی و دهکهای بالا و پایین جامعه به دلیل سوءمدیریتهای اقتصادی افزایش پیدا کرده و مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را تشدید کرده است.این شکافها همچنین در گروههای سنی افزایش پیدا کرده است به طوری که شرایط برای فعالیت جوانها چندان فراهم نیست و میانسالان عرصههای قدرت را در تمام زمینهها چه اجتماعی و چه خانوادگی در کنترل خودشان گرفتهاند و جوانان احساس میکنند فاقد استقلال هستند و از لحاظ شغلی و خانوادگی در شرایط خوبی نیستند. در چنین حالتی، نوعی مقاومت در بین جوانان در مقابل نسلهای دیگر در عرصههای اجتماعی افزایش پیدا میکند. شکاف بین بخشهای مختلف کشور از نظر قومی و فرهنگی نیز گسترش پیدا کرده است و اکنون مشاهده میکنیم که وضعیت رفاه یا برخورداریها در بخشهای مختلف جامعه یکسان نیست به طوری که برخی از مناطق بسیار برخوردارند و امکانات دارند اما بخشهای دیگر جامعه و مناطق کشور به شدت محرومند.
2-گسل و شکاف جنسیتی و ترویج فمنیسم افراطی
شکاف در حوزه دو جنس افزایش یافته است. با این که زنان تلاش گستردهای کردند برای این که در جامعه به جایگاههای بالاتر دست پیدا کنند و در زمینههایی مانند تحصیلات هم موفق بودند اما در مواردی مثل اشتغال و مدیریت و عرصههای دیگر مشکلات زیادی را پیش روی خود میبینند. میتوان گفت اقبالی که به حوزه تحصیلات عالی داشتند سطح انتظارات را بالاتر برد در حالی که انتظاراتشان برآورده نمیشود و شکافی را در جامعه پدید آورده است.
3-شکاف بین نسلی
شکاف ، تضاد ،گسست نسلی را نتیجۀ تحولات سریع اجتماعی دانسته اند . که از میان گسترش آموزه های مدرن و تغییرات شتابان جوامع در حال توسعه ازجملهایراناینجوامعرامستعدبروزپدیدههاییهمچونشکافبیننسلیمیکند .در ادبیات اجتماعی و تاریخی مربوط به ایران ،از جامعه ی ایران به عنوان جامعه ای که در گذار تاریخی خود مواجه با حوادث و مشکلات اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی و فرهنگی است تعبیر شده است .کودتا ،انقلاب ،شورش ،جنبش های اجتماعی ،اعتصاب ،مهاجرت داخلی و خارجی ،بحران های اجتماعی ،تعارض در حوزۀ قدرت و تحولات فرهنگی هر کدام در مراحلی از تاریخ تحولات ایران ثبت شده است.اما مهم قرارگرفتن ایران در مرحله گذار تاریخی اجتماعی خود است.جامعه ای که در مرحله ی گذار قرار می گیرند استعداد و آمادگی بیشتری برای تولید شکاف های اجتماعی از جمله تفاوت و شکاف نسلی دارد.
4-گسل و شکاف مذهبی و فرقه ای
تقویت تفکرات قومی - مذهبی (رشد سریع جمعیت اهل سنت و برهم خوردن توازن جمعیت ایران در چند سال آینده ،وهابیت،بهاییت، دراویش،داعش؛،...)در جهت تضعیف انسجام و امنیت ملی در قالب پیدایش فرقه های ضاله ای همچون وهابیت ، بهاییت، صوفیه از سوی کشورهای معاند با تفکر ایرانی- اسلامی یکی از مهمترین بحران ها است وجود همین تنوع و همچنین حمایت های کشورهای معاند نظام جمهوری اسلامی باعث ایجاد زمینه های گسترش این فرقه های ظاله در ایران شده است.
5-گسل و شکاف قومیتی
تعدد اقوام ایرانی بهانه ای بدست سلطه جویان داده تا مانع از وحدت ملت ایران شوند و این تعدد قومیت ها را بصورت مانعی برای ملت ایران در آورند . قومیت ها اهمیت ویژه ای در اتحاد ملی داشته و دارند. ناسیونالیستی قومی دست مایه ای برای بیگانگان شده بود تا با حمایت از یک قوم امتیازاتی از دولت مرکزی بگیرند زیرا می دانستند که دولت مرکزی برای سرکوب جنبش هایی که در ایران به وقوع می پیوندد ناتوان است و پس از اینکه به هدف خود می رسیدند حمایت خود را از آن جنبش قومی بر می داشتند تا دولت مرکزی با شقاوت تمام به سرکوب بپردازد و گاهی نیز بیگانگان برای از بین بردن گروه مورد حمایت خود اقدام می کردند.
برنامه راهبردی شهر
Urban Strategic Plan
قانونمند ساختن زندگی شهرها، شهرنشینی و رشد کالبدی و فضایی شهرها، دلمشغولی مهمی بشمار رفته است. تجربه طرحهای جامع که زمانی تلاش میکرد تا کلیت شهر را در دورههای زمانی مختلف، یکجا بنگرد و تحولات آن را در چارچوب قواعدی منظم به پیش برد و مدیریت کند، با فرایند پویا و زنده شهری همخوان به نظر نرسید. از قضا، تبعیت از طرح جامع سبب مقابله با پویایی یادشده که در تجربهای که بیش از نیم قرن سابقه دارد، همواره پیشبینی تمامی اجزای آن غیرممکن بود، محسوب گردید. پس از آن، چنین تصور شد که اگر طرح جامع با طرح تفصیلی همراه شود، کل و جز یکجا پوشش داده خواهد شد. ولی بازهم، خیلی زود، مشخص شد که طرح جامع و طرح تفصیلی، که به مدرک کاربری زمین و تحولات آن تقلیل یافته بود، نمیتواند تحولات شهری را هدایت کند. ازاینرو، و در پاسخ به کاستیهای طرح جامع و تفصیلی، بالاخره سخن از طرح برنامههای راهبردی شهر پیش آمد. برنامههای راهبردی شهر، چون هر برنامه راهبردی دیگر، از تدوین اهداف و سپس استنتاج راهبردها براساس اهداف و بالاخره، برنامه عمل تشکیل میشود. اخیراً جزء چهارمی، تحت عنوان سنجش دستاوردها یا عملکرد نیز به 3 جزء گذشته اضافه شده است. با بازنگری اجزاء یادشده، این پرسش مطرح گردید که اهدافی که پایه اصلی برنامه راهبردی شهریند، بر چه اساس مستندی استوارند؟ در پاسخ به این پرسش، تجزیه و تحلیل و ارزیابی موقعیتی یا شناخت وضع موجود نیز بهعنوان مرحلهای مهم در برنامهریزی راهبردی شهر، اضافه شد، گو اینکه برخی از برنامهریزان چنین تجزیه و تحلیل و ارزیابی را مرحلة ماقبل برنامهریزی بشمار میآورند.
در فرایندی که برنامه راهبردی را دربر میگیرد، ابتدا براساس تجزیه و تحلیل وضع موجود، شناخت کاستیها و تحولات محیط شهری، چشماندازی برای آینده شهر تعریف میگردد و آنگاه چارچوب مأموریتی که تحقق چشمانداز را ممکن میسازد، مشخص میشود. چشمانداز شهر، معمولاً آیندهای طولانیتر را دربر میگیرد که 20 ساله است. چشمانداز یادشده بر پایه آمال و خواستهای کلّی شکل میگیرد. چشماندازها و آمال کلی آن، به اهداف مشخصتری خُرد میگردد و در رابطه با هر هدف، تعدادی راهبرد در نظر گرفته میشود. در مرحله بعدی، کنشهایی که بهطور متداول در قالب طرحهای پیشنهادی تبلور پیدا میکند، مشخص میشود. در درون هر طرح نیز تعدادی پروژه عملیاتی در نظر گرفته میشود. بر پایه کنشهای در نظر گرفته شده، وظایف پیشنهادی تعریف میگردد و تیم عملیاتی برای انجام وظایف تجهیز میگردد. برنامه عمل به راهبردها، تحقق کنشها و انجام وظایف نهایی است. برنامه عمل، درواقع، ورود از عرصه برنامهریزی به اجرا در شهر است. راهبردها که قالب زمانی 5 ساله دارند، با برنامه عمل سالیانه در مرحله اجراء، تعریف عملیاتی میشوند. بر پایه تمامی مراحل یادشده، بودجه سالیانه تعیین و به اجزای مختلف برنامه اختصاص مییابد.
امروزه، برنامههای راهبردی شهر با برنامهریزی مشارکتی تلفیق شده، نهادهای مردم یا شهروندبنیاد در کنار عامه مردم از بررسی وضع موجود تا ارزیابی بازخوردها، نتایج حاصله و تا بازبینی و ارزیابی، حضور و مشارکتی فعال دارند. منظور از مشارکت فعال، کنترل و تصمیمگیری شهروندی است؛ یعنی بالاترین پله در نردبان مشارکت شری آرلشتین. برای تحقق چنین مشارکتی، برنامه راهبردی آموزش، توانمندسازی و مقتدرسازی شهروندان نیز همزمان طراحی و اجرا میشود، تا عامه مردم قادر باشند، نقش خود را در برنامهریزی راهبردی شهر ایفا نمایند.
شهرداری تهران، با توجه به تجارب ناموفق طرح جامع و طرحهای تفصیلی شهری، از چند سال پیش، برنامه راهبردی مناطق 22 گانه تهران را آغاز کرده است. در تجربه ایران، برنامه عمل حالت طرح تفصیلی به خود گرفته و کاربریهای شهری را جزء به جزء تعریف کرده است.