همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

یک خواننده دیگر بازیگر شد/عکس

یک خواننده پاپ دیگر راهی سینما شد تا این بار شانس خودش را در دنیای هنر هفتم تجربه کند.    
عماد طالب زاده خواننده پاپ با ایفای نقش در فیلم «سکه»، وارد عرصه بازیگر شد. طالب زاده در این زمینه گفت: «چندی پیش بازی ام در فیلم «سکه» به تهیه کنندگی پرویز فارسیجانی به پایان رسیده و فکر می کنم فیلم هم اکنون آماده نمایش شده باشد. در این فیلم با رضا رویگری، فلور نظری، سارا منجزی، پوراندخت مهیمن، شهرام قائدی و هلیا امامی همبازی بودم». او همچنین درباره چگونگی ورود خود به دنیای بازیگری به بانی فیلم گفت: «حضورم در این فیلم به صورت کاملاً اتفاقی پیش آمد و هیچگونه شناختی از عوامل فیلم نداشتم. حال بعد از پایان کار باید به این نکته اشاره کنم که تجربه بسیار خوبی از حضور در این فیلم به دست آوردم و همکاری بسیار صمیمانه ای با عوامل داشتم.»
طالب زاده درباره ادامه روند فعالیت بازیگری خود در آینده نیز گفت: «علاقه بسیار زیادی به بازیگری دارم و در صورتی که اگر باز هم پیشنهاد خوبی مطرح شود، با آغوش باز آن را می پذیرم. البته ترجیح می دهم این بار در زمینه سینما فعالیت داشته باشم و منتظر می مانم تا وقت آن سرانجام برسد.»
این خواننده پاپ درباره نقشی که در این فیلم ایفاگر آن بوده نیز گفت: «در این فیلم نقش پسری از طبقه مرفه جامعه را برعهده داشتم که قرار است با دختری از قشر متوسط رو به پایین جامعه ازدواج کند و در همین راستا اتفاقات مختلفی برایش رخ می دهد.»
طالب زاده درباره عزیمت برادرش حمید به آمریکا و اینکه آیا این اتفاق باعث محدود شدن فعالیت او در داخل کشور شده نیز گفت: «به هر حال حمید تصمیمی گرفته و من نیز به آن احترام می گذارم. همانطور که می دانید هر کس جوابگوی رفتار و اعمال خودش خواهد بود و تصمیمی که حمید گرفته عواقبی برای من نداشته است. در حال حاضر مشغول آماده سازی آلبومم هستم و اجازه بدهید اسم آن را بعداً اعلام کنم. عجله ای برای انتشار آلبوم ندارم و به محض آماده شدن آن را وارد بازار موسیقی خواهم کرد».(بانی فیلم )
تک دختر

رابطه غیرت با تربیت فرزند در بیان آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی

دست‌نوشته‌های امیرمحسن سلطان‌احمدی

محیط خانوادگی که غالباً شدیدترین محبّت در آن هست، باید غیرت هم خیلی قوی‌تر باشد، چون پیوند، پیوندی قوی است. غیرت انسانی و الهی اقتضا می‌کند که فرزند را به آداب انسانی و الهی تربیت کنی. یک انسان تحویل جامعه بده، یک مؤمن تحویل جامعه بده، نه یک حیوان.

وبگاه "دست‌نوشته‌های امیرمحسن سلطان‌احمدی" نوشت:

بیشتر بخوانید

جهل و سکوت و دیگر هیچ

وبلاگ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد خمینی شهر نوشت:

به راستی ما چقدر باطل وناحق بودن دشمنان امام حی و حاضرمان را میشناسیم؟

وبلاگ جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد خمینی شهر نوشت:

و یازدهمین اختر تابناک ولایت هم  به شهادت رسید ولی قصه  ی غربت این خاندان به این شهادت ختم نمی شود.

آری به این شهادت ختم نمی شود داستان هنگامیکه هنوز فرزند والا مقامشان 1370 سال است در انتظار 313 یار راستین واستوار برای امر ظهورش است و ما هنوز مانند تماشاگران صحنه کربلا و کسانی که اجازه دادند این چنین پدرشان در  نهایت مظلومیت  شهید  شوند و  حکومت آن زمان بانیرنگ شهادت ایشان را  مرگ طبیعی تلقی کنند، اندر خم یک کوچه ایم.

http://harfema.ir/11138

بیشتر بخوانید

آسیب شناسی اجتماعی

جامعه ای که شخصیت معنوی انسانی نداردهمیشه مصرف کننده است واگرتولیدهم داشته باشدابزاردست سرمایه داری است/برای اینکه به تولیداقتصادی برسیم بایداول به تولیدفرهنگی برسیم.این نمی شود که ازلحاط فرهنگی ما مستعمره غرب باشیم ولی ازلحاظ صنعتی مستقل"چنین چیزی محال است./پس جامعه ای که شخصیت مستقل داردمی تواندفناوری وتکنولوژی داشته باشد.درجامعه ما"رنان به سرعت عوض می شوندوپاره ای ازمسائل زنان راازآنچه هستند دورمی سازندوهمه ی خصوصیت هاوارزش هاراازاومی گیرندتاازاوموجودی بسازندکه می خواهندومتاسفانه میسازندومی بینیم که ساخته اند.برخی چنان متاسفانه بی صبری وبی شرمی نشان می دهندکه غالبامامورمجانی""دشمن مشترکمان""میشوند/قضاوت هایشان ازروی مطالعه وشناخت نیست.وشایعات منتشرشده رابا""بهانه جویی سطحی ومغرضانه""درهم می اویزند تابه هدف کوچک خودبرسند

ویژگیهای خواص و خواص با بصیرت و خواص بی بصیرت در طول تاریخ

نهم دی ماه در تاریخ انقلاب به یک روز ماندگار تبدیل شده و هرگز فراموش نخواهد شد. این روز را به همه خلق کنندگان این روز حماسی و  ملت با بصیرت تبریک می گویم.

 به این مناسبت به چند ویژگی خواص و نمونه ای از خواص با بصیرت و خواص بی بصیرت اشاره می شود.

همانطور که می دانید افراد جامعه به دو گروه تقسیم می شوند ، عوام و خواص. خواص همان نخبگان جامعه هستند که توان تجزیه و تحلیل مسائل را دارند و با توجه به ویژگیهایی که دارند باید الگو و نمونه برای عوام باشند و در جایی که لازم است با گفتار و کردار عوام را راهنمایی کنند و به طور کلی وظیفه خود را در هر زمان و شرایطی خصوصا در ایام فتنه به خوبی انجام دهند.

مقام معظم رهبری می فرماید: تصمیم گیری خواص در وقت لازم، تشخیص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنیا در لحظه لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظه ی لازم. اینها هست که تاریخ را نجات می دهد ارزشها را نجات می دهد، ارزشها را حفظ می کند.

1) ویژگیهای خواص

الف) تقوا

یکی از ویژگیهای خواص تقواست. خواص باید تقوا را در گفتار و کردار خود سرلوحه زندگی خود قرار دهند. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقین»(توبه/119)اى کسانى که ایمان آورده‏اید، از خدا بترسید و با راستگویان باشید. اِنَّ الَّذینَ اتَقّوا اِذَا مَسَّهُم طَائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا فَاِذَا هُم مُّبصِرُون (اعراف:201)پرهیزگاران هنگامى که گرفتار وسوسه هاى شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) مى افتند; و (در پرتو یاد او، راه حق را مى بینند و) در این هنگام بینا مى شوند.

ب) بصیرت

یکی دیگر از صفات و ویژگیهای خواص جامعه بصیرت است. بصیرت یعنی بینایی دل نه بینایی چشم چون بصر غیر از بصیر است همانطور که قرآن به آن شاره می کند و می فرماید برخی چشم ظاهری دارند ولی بصیر نیستند. «وَ إِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدى لا یَسْمَعُوا وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُونَ» (اعراف آیه ۱۹۸) و اگر آنها را به هدایت فراخوانید، نمى شنوند; و آنها را مى بینى (که با چشمهاى مصنوعیشان) به تو نگاه مى کنند، امّا چیزى را نمى بینند!»  بصیرت نداشتن بدتر از نابینا بودن است. فَقدُ البَصَرَ أهوَنُ مِن فِقدان البَصیرَةَ . چشم نداشتن آسان تر [ بهتر] از بصیرت [ روشن بینی در امور ] نداشتن است. البته راه رسیدن به بصیرت تقواست. اگر انسان تقوا نداشته باشد، بصیر نخواهد شد چرا که درسایه  تقوا انسان به کمالی می رسد که حق را از باطل تشخیص می دهد و در سایه سار تقوا انسان بصیرتی می یابدکه آن چه برای دیگران در حجاب است برای او مثل روز روشن می شود و تقواست که قلب انسان را روشن نگه می دارد. « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً »( انفال آیه 29) اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما (نورانیت درون و) وسیله تشخیص حق از باطل قرار مى دهد.

ج) ولایت پذیری

یکی از ویژگیهای بارز خواص «ولایت پذیری»است ،یعنی پذیرش ولایت ولی و رهبر جامعه اسلامی.به دو نمونه تاریخی از ولایت پذیری خواص توجه کنید:
1- «عبدالله بن یعفور »از یاران برجسته ومورد احترام حضرت امام صادق (علیه السلام )است او مفسیر قرآن بود ودر مسجد کوفه درس تفسیر داشت . او می گوید روزی به امام صادق (علیه السلام )عرض کردم : به خدا قسم اگر اناری را دو قسمت کرده ونیمی از آن را حلال ونیم دیگر را حرام کنی ،من تسلیم می شوم و حلال شما را حلال وحرامتان را حرام می دانم .امام (علیه السلام )دوباره مرا دعا کرد وفرمود :خدا ی، تو را مشمول رحمتش سازد.

2- مأمون رقی می گوید:

در محضر سرور و مولایم امام صادق(ع) بودم که سهل بن حسن خراسانی داخل شد، بر امام سلام کرد و نشست. سپس گفت: ای فرزند پیامبر! رحمت و رأفت از آن شماست و شما خاندان امامت هستید، چه چیزی مانع اقدام شما برای گرفتن حکومت اسلامی می شود در حالی که شما همین الان از پیروان خود یکصد هزار شمشیرزن می توانی داشته باشی و آنان پیشاپیش شما شمشیر می زنند.

امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:  خدا حقت را حفظ بکند بنشین.  سپس امام صادق(ع) به حنیفه گفت: ای حنیفه تنور را آتش بزن. حنیفه تنور را آتش زد و تنور یکپارچه آتش شد  و اطراف تنوراز شدت گرما سفید گشت.

امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:  بلند شو و خود را به تنور بینداز.  خراسانی گفت: سرور و مولایم! مرا با آتش معذب مکن و مرا از این امر معاف بدار، خداوند تو را معاف بدارد. امام به او فرمود: تو را از این کار معاف کردم. در این حال هارون مکی به محضر امام صادق(ع) رسید و کفشش هم در دستش بود و بر امام سلام کرد.

امام به هارون مکی فرمود: کفشت را به زمین بینداز و برو در داخل تنور در میان آتش بنشین. هارون مکی کفش خود را انداخت و در میان تنور نشست.

امام شروع کرد به گفتگو با آن مرد خراسانی و از اوضاع واحوال خراسان سؤال می کرد. پس از آن به مرد خراسانی فرمود: بلند شو و نگاه بکنو ببین در تنور چه خبر است. مرد خراسانی به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی چهار زانو در میان آتش نشسته است. پس از آن هارون مکی از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد و نشست.امام به مرد خراسانی فرموددر خراسان چند نفر مانند این فرد پیدا می شوند؟ خراسانی گفتبه خدا قسم حتی یک نفر هم مانند این فرد پیدا نمی شود.

پس از آن امام صادق(ع) فرمود: ما در زمانی که پنج نفر یاور(واقعی) نداریم دست به قیام مسلحانه نمی زنیم. ما بهتر از دیگران وقت خروج و قیام مسلحانه را می دانیم

2) خواص با بصیرت: حضرت عباس علیه السلام

یکی از افراد با بصیرت که در جریان کربلا تا آخر در کنار امام و رهبر خود ثابت قدم ماند و در این راه به شهادت رسید حضرت ابالفضل علیه السلام است. حتی در لحظه ای که دستش افتاد فرمود: اگر دستم راستم را قطع کردید باز از دین خود حمایت می کنم. امام صادق علیه السلام  نیز به همین ویژگی علمدار بابصیرت اشاره می کند و می فرماید: «کان عمُّنا العباس بن علی نافذ البصیرة، صلب الإیمان، جاهد مع أبی عبد الله علیه السّلام، وأبلى بلاءً حسناً، ومضى شهیداً» عموى ما، عبّاس، داراى بینشى ژرف و ایمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسین علیه ‏السلام جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید.

3) خواص بی بصیرت: طلحه و زبیر

زبیر بن عَوام از برجسته ترین خواص صدر اسلام می باشد. وی از نخستین کسانی بود که به اسلام گروید و در دوران رسول الله صلی الله وعلیه وآله از نزدیک ترین یاران حضرت بود و  چنان در راه دین اسلام می جنگید که لقب  «سیف الاسلام» گرفت. بعد از پیامبر نیز از علاقمندان و شیفتگان علی علیه السلام بود که تا آغاز خلافت ایشان همراه و همگام حضرت بود. زبیر پس از جریان سقیفه وقتی دید امام علی علیه السلام را با اهانت به مسجد می برند، در حمایت از علی علیه السلام شمشیر برکشید. در شورای شش نفره عمر، نیز زبیر از علی علیه السلام حمایت کرد. طلحه معروف به «طلحة الخیر» نیز از  پیش قدمان اسلام بود که در عمده جنگهای صدر اسلام حضور فعال داشت. چهره هایی با این سوابق درخشان، سرانجام دنیا آنها را فریفت و به همراه عایشه جزء برپاکنندگان فتنه جمل گردیدند و در همین فتنه نیز از پای درآمدند. جنگی که شناخت جبهه حق و باطل برای بسیاری از یاران علی علیه السلام مشکل بود. در یک سو، حضرت علی علیه السلام و شخصیت های نامداری چون عمار یاسر و مالک اشتر و... و در سویی دیگر، عایشه ام المؤمنین، طلحه و زبیر از پیشتازان اسلام حضور داشتند. در چنین شرایطی بود که یکی از یاران علی علیه السلام خدمت حضرت آمد و گفت: »آیا ممکن است طلحه و زبیر و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟« علی علیه السلام در جواب فرمود: »حقیقت بر تو اشتباه شده است. حق و باطل با میزان قدر و شخصیت افراد شناخته نمی شود. حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را بشناس تا اهل آن را بشناسی.» در همین حد کافی است بدانید که علت رویارویی طلحه و زبیر و دیگران در جنگ جمل با امیرمومنان علیه السام چیزی جز دنیاپرستی و برکنار ماندن آنها از مناصب مهم سیاسی بود. آیا عین همین قضیه در فتنه 88 رخ نداد و برخی از خواص جامعه در ولایت پذیری رفوزه نشدند و در نهم دی ماه 1388مُهر بی بصیرتی بر پیشانی آنها زده نشد؟!