مدیرعامل پیکان از مخالفت باشگاه با جدایی دو والیبالیست ملیپوش این تیم خبر داد.
روز گذشته اعلام شد که باشگاه پروجا ایتالیا به دنبال جذب فرهاد قائمی و محمد میرزاجانپور دو ملی پوش تیم والیبال پیکان است.
امروز مدیرعامل پیکان در گفت و گویی رادیویی در این خصوص گفت: پیشنهاد جدیدی برای این دو بازیکن نیامده و بحث پیشنهاد پروجیا نیز در حد حرف و مربوط به ابتدای فصل است.
وی در پاسخ به این سوال که اگر این پیشنهاد رسما ارائه شود موضع باشگاه چیست گفت: بعید می دانم با جدایی این دو بازیکن موافقت شود.
منم زیرش نشستم...چشمامو بستم و فکر می کنم...فکر یه خلا پر از آرامش...فکر یه کتاب نخونده ی توی دستم...فکر روزهایی که گذشت...فکر من...
یه روزهایی توی زندگیه آدما هست که وقتی بهشون فکر میکنی پر از لبخند میشی...پر از خنده...حتی ممکنه که اون روزها تلخ ترین روزهای زندگیت باشه..حتی ممکنه اون روزها تو رو از خیلی چیزها جدا کرده باشه..وقتی به اون روزها فکر میکنی نمیدونم اسمش شکره یا چی؟اما پر از خنده میشی...پر از آرامش...پر از...
از این روزها تو زندگیه بیست و سه ساله ی من زیاد بود...هر چند گذروندن این روزها برام واقعا سخت و دردناک بود...اما من گذروندم و حالا تکیه دادم به اون درخت و به اون روزها فکر می کنم...به جدایی از آدم هایی که شاید برام مثله یه رویا بود...ولی...ولی به تنها چیزی که جلو چشممه اما هیچ وقت بهش فکر کردم مرگه...
مرگه همین آدم ها...می ترسم...می ترسم از این جور جدایی...جداییه اجباری...
دوستایه جدا شدم،دوستایی که برام موندین،دوستایی که برام نموندین،دوستای دشمنم...با همتونم با همتون....
دوستتون دارم....
پ.ن:روحت شاد دوست عزیزم...
فکر این همه سنگ دلی یه ادم رو
فکر این همه غم و داغونی رو و...!!!
نمیدونم امسال تولدم رو تبریک میگه؟!پارسال که روز تولد همش حرف جدایی زد و رفت
خب الان نمیدونم چجوری بفهمونم برگرده همه کار کردم نشد
فراموشمم نشد
خدا اونو هدایت به سمت خودت کن و بر گردونش و منم هدایت به سمت خودت کن خدای من
منتظرشم هنوز غم بسه دیگه
1-روز جدایی از یار اگر با بی وفایی همراه نباشد، روز خوشی خواهد بود.
2) اگر چه جدایی و دوری از یار تلخ و دشوار است/ امّا امید دیدن یار در آن شیرین و دلپذیر است.
3) تحمّل غم و اندوه تنهایی خوب است/ اگر امید دیدار دوباره ی یار وجود داشته باشد.
4) اگر صد سال (زمان بسیار طولانی) غم و اندوه بخورم، چیز زیادی نیست/ وقتی که یک روز چهره ی دوست را ببینم.
5) اگر فقط یک روز را با معشوق به خوشی سپری کنی/ غم و اندوه صد ساله و طولانی خود را فراموش خواهی کرد.
6) ای دل، تو از باغبان کمتر نیستی/ و عشق تو به معشوق نیز کمتر از عشق باغبان به گلستان نیست.
7) آیا نمی بینی وقتی باغبان گلی می کارد/ چقدر غم و غصّه می خورد تا گل را پرورش دهد؟
8) او روز و شب بی خواب و خوراک است و آرام و قرار ندارد/ گاهی گل را پیرایش و زینت می کند و گاهی به آن آب می دهد.
9) گاهی به خاطر آن گل بی خواب می شود/ و گاهی نیز از خار آن گل دستش زخمی می گردد.