همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

زنگ خطر برای رونالدو از جانب گرت بیل

زنگ خطر برای رونالدو از جانب گرت بیل


گرت بیل روز گذشته در بازی رئال مادرید و اسپانیول، از روی یک ضربه آزاد، گلی تماشایی به ثمر رساند و آمار گل های او از روی ضربات آزاد در رئال، به 4 رسید.


 

به گزارش "ورزش سه"، شکی نیست که در رئال، زننده ضربات آزاد در درجه اول کریس رونالدو است و تحت شرایط خاصی، گرت بیل پشت توپ قرار می گیرد. از زمانیکه بیل به رئال آمده، او موفق شده است تا 4 گل از روی ضربات آزاد به ثمر برساند؛ این درحالی است که کریس رونالدو در همین مدت زمان و در حالی که تعداد ضربات بیشتری به او رسیده، تنها یک گل بیشتر از بیل به ثمر رسانده است (5 گل). 

بیل فصل گذشته در مقابل بتیس، سویا و گالاتاسرای، و در این فصل مقابل اسپانیول، ضربات آزاد خود را گل کرده؛ در حالیکه رونالدو هر 5 گلش را فصل قبل به ثمر رسانده است. سوسیداد، الچه،سویا،بایرن و اوساسونا، تیم هایی بودند که از روی ضربات آزاد، مغلوب هنرنمایی رونالدو شدند. 

گرت بیل از هر 9.5 ضربه، یک ضربه را گل کرده است در حالیکه آمار رونالدو، هر 15.6 ضربه آزاد یک گل بوده است. در فوتبال دنیا، با توجه به آمار به ثبت رسیده تاکنون،پیرلو از هر 10 ضربه آزاد، یک گل و مسی نیز از هر 14.1 ضربه آزاد، یک ضربه را گل کرده اند.

 منبع: www.varzesh3.com

اوبونتو

اوبونتـــــــو

یک پژوهشگر انسان شناس در آفریقا به تعدادی از بچه های بومی یک بازی را پیشنهاد کرد

او سبدی از میوه را در نزدیکی یک درخت گذاشت و گفت هرکسی که زودتر به آن برسد آن میوه های خوشمزه را برنده میشود.

هنگامی که فرمان دویدن داده شد, آن بچه ها دستان هم را گرفتند و با یکدیگر دویده و در کنار درخت خوشحال به دور آن سبد میوه نشستند.....

وقتی پژوهشگر علت این رفتار آن ها را پرسید و گفت در حالیکه یک نفر از شما می توانست به تنهایی همه میوه ها را برنده شود , چرا از همه جلو نزدید؟

آنها گفتنـــد:

«اوبونتو»

 

به این معنا که:

« چگونه یکی از ما می تونه خوشحال باشه , در حالیکه دیگران ناراحت اند؟؟»

کاش یه روز همه  ما آدمها اینطوری باشیم

اوبونتو در فرهنگ ژوسا به این معناست:

« من هستم چون ما هستیم »

خوبی را برای همه بخواهید تا کائنات به خودتان سوقش بدهد.

در دنیا همه چیز مثل یک پژواک عمل میکند.

فراموش نکنید که صدای اعمال شما به خودتان بر میگردد

اوبونتــــــــــو دوستــــــــان 

فاطیما ـ 34

بیکه در پایان هر خواب به این قالب در می آمد ... قیافه ای حق به جانب ... و یک آن انگار دستمال جیبی ش از سرخی گونه های او رنگ گرفته و سرخ می شد . بیکه در آن قالب و آن صورت به سمت او می چرخید و با صدای تاثیرگذارِ هنرپیشه ای درام می گفت : « بفرما! همه انتظار تو را می کشن .» و به سمت نرده های "قلعه دختر" یورش می برد و از آن بالا خودش را پرت می کرد ... مدت زمانی طولانی در آسمان پرواز می کرد و آرام آرام در افق دریا از نظرها ناپدید می شد .

مادرش هر بار بعد از  چنین خواب هایی می گفت : « در خواب دیدن دریا روشنایی و گشایشِ ... » . در حالیکه در رختخواب پهلو به پهلو می شد فکر کرد عجیب است که همین خواب را بیش از بیست بار دیده است . بله همیطور بود . و انگار باید سال های سال آن خواب را می دید . چه سال های زیادی از آن دوران گذشته بود ؟ ... فکر کرد بیکه با آن مدرسه ی زندان گونه اش از خاطرات و خواب هایش بیرون رفتنی نیست که نیست .

 سپس در حالیکه هنوز قلبش فشرده می شد متوجه شد چرا اینقدر تند تند این خواب  را می بیند . بیکه یک بار وسط درس وارد کلاس شده و با قیافه ی ترسناک همیشگی اش او را از مابین بچه ها جدا کرده بود. به کنار تخته سیاه برده و با دستمالش شروع به پاک کردن رُژ ازگونه های او کرده بود .این تصویر در ضمیر کودکانه و پاک او برای همیشه حک شده بود ... در آن لحظه گونه هایش چه سوزشی داشت خدایا ؟! ... همان روز گونه هایش بدون آن هم از سوز و سرمای صبح هنگام که به مدرسه می آمد یخ کرده بود و حین گرم شدن گز گز می کرد . و دستمال بیکه که از آهار نشاسته زبر و خشن شده بود باعث شد اشک از چشمانش جاری شود ... به یاد می آورد بیکه که نتوانسته بود از گونه های او چیزی پیدا کند بدون آن که خودش را ببازد رو به بچه ها گفته بود : « رنگ گردنش رو نگاه کنین ، حالا رنگ گونه هاشو ببینین! ... » و هیچ کس هم متوجه نشده بود بیکه چه می گوید .

به یاد می آورد با اینکه آن روز در تمام طول کلاس درس گریه کرده بود و بعد در این باره در خانه حرفی نزده بود اما همان شب آن خواب ترسناک را دیده بود ...

 

ادامه دارد ...            

* " فاطیما"  ترجمه ای است از رمانی به همین نام از نویسنده ی آذربایجانی به نام " آفاق مسعود "