نداشتن سیستم آبرسانی صحیح و کامل این تپه باعث شده تا طبیعت دوستان، با وجود تمامی مشکلات، خود دست به کار شده و با بشکه و ظروف قابل حمل، درختان کهنسال و نوپا را آبیاری نمایند که به گفته ی ایشان، رسیدگی به تمام درختان این تپه وسیع و زیبا، با تجهیزات ناچیز موجود و نیروی انسانی ناکافی، امری دور از انتظار است.
متاسفانه هرساله با شروع فصل گرما، علوفه های زیر درختان، رو به خشکی رفته که بر اثر اقدامات افراد ناآگاه، بخش زیادی از درختان طعمه حریق می شوند که جهت جلوگیری از وقوع چنین حوادث تلخی، ضروری است که علوفه های زیر درختان در وقت مناسب کوتاه شوند.
چشم انداز زیبای این تپه شامل درختان، پوشش مرتعی، مناظر بدیعی از گستره شهر کازرون، معابر و جادههای منتهی به شهر، مزارع کشاورزی، ابنیه مذهبی و … میباشد که این امر سبب شده علاقه مندان به ورزش، جهت پیاده روی، دوچرخه سواری و لذت بردن از مناظر زیبا و فضای آرامش بخش، این مکان را برگزینند.
به امید آنکه در آینده ای نزدیک، شاهد توجه بیشتر مردم و مسئولین نسبت به این مکان دیدنی باشیم تا با تجهیز امکانات آبرسانی، توسعه و کشت درختان بومی، زیباسازی، تامین روشنایی، مبلمان و … و صد البته تامین امنیت بیشتر توسط نهادهای انتظامی، گام موثری در جهت احیا نمودن شهرسبز و جلوگیری از تخریب تپه ها بر داشته باشیم…
* تصاویر مربوط به اواخر اسفندماه سال ۱۳۹۲ می باشد*
چگونه ممکن است فرشتگان را دید؟ چگونه ممکن است صدای تسبیح درختان را شنید و با پرندگان و چرندگان سخن گفت؟چگونه ممکن است به مور وملخ دستور داد؟
وبلاگ "گلی در کویر" نوشت:
شما باور میکنید که بعضی ها در این دنیا و در میان همین جهان پرهیاهو چیزهایی میبینند و می شنوند که دیگران نمی توانند حتی آن را تصور کنند؟
من این را شنیده بودم و در کتابهایی که در مورد زندگی برخی از عرفا است خوانده ام. ولی همیشه برایم جای سؤال بود که چگونه ممکن است؟
چگونه ممکن است فرشتگان را دید؟ چگونه ممکن است صدای تسبیح درختان را شنید و با پرندگان و چرندگان سخن گفت؟چگونه ممکن است به مور وملخ دستور داد؟
سلام دوباره به دوستان اشکورنیوز و دوستداران خاک آبا و اجدادی . امسال بهار واقعا بهاری کرد چون تماما بارید ولی یکی از آنها به 10 درجه زیرصفررسید و فندق را نابود کرد . تابستان وظیفه اش را کاملا انجام داد چون فقط گرم بود و از بارش خبری نشد واندک محصولی که مانده بود خشکاند . پاییز امسال واقعا پاییزی کرد تقریبا همیشه باران و سرد . اما برف بسیار سنگین آبان بسیاری ازدرختان فندق و انواع میوه ها را شکست این یخ زدن فندق دربهار و کاهش آب تابستان و شکستگی های درختان درپاییز ، در تاریخ کیاسه سابقه ندارد . اما زمستان امسال ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
بله . واقعا آب و هوای کره زمین به علت اثر گلخانه ای ( جمع شدن کربن دی اکسید در جو زمین و جلوگیری از فرار اشعه مادون قرمز و گرم شدن زمین ) درحال تغییر است . اخیرا دانشمندان گفته اند اگر روند تولید کربن دی اکسید به همین منوال ادامه یابد زمین در 100 سال آینده قابل سکونت نخواهد بود یادمان باشد که هریک از ساکنان زمین چه وظیفه ای دارند .
بدترین کاری که ما انجام می دهیم سوزاندن برگ خشک درختان فندق در اسفند و فروردین است . خوشبختانه درسالیان اخیر مردم آگاه تر شده و کمتر این کار را می کنند . ( برگ خشک برای باغ کود خوبی خواهدبود )
کشاورزان تفتی با استفاده از دستگاه سرشاخه خردکن روش جدیدی برای از بین بردن آفات درختان و تولید کود کمپوست از سرشاخههای درختان ابداع نمودند.
مدیر جهادکشاورزی شهرستان تفت گفت : سالانه هزاران متر مربع از باغات شهرستان تفت به علت سوزاندن سرشاخههای هرس شده درختان دچار خسارت میشوند. اما با استفاده از این روش بکار گرفته شده، علاوه بر جلوگیری از خسارات، مقادیر زیادی کود کمپوست تولید خواهد شد.
محمدرضا زارع افزود : یکی از روشهای کنترل آفات چوب خوار مانند سوسک سرشاخه خوار و پروانه فری، از بین بردن دوران لاروی آفات است که حتی بعد از هرس کردن درختان، این آفات در داخل چوب باقی می ماند و در سال بعد موجب خسارات فراوانی به باغداران خواهد شد.
وی گفت: با استفاده از دستگاه سرشاخه خردکن واضافه نمودن کود دامی و تولید کمپوست، علاوه بر کنترل آفات چوب خوار و تغییر دادن شرایط کود دامی، سبب از بین رفتن تخم علفهای هرز شده و عاملی برای اصلاح خاک کشاورزی خواهد بود.
چهارپاره
"چهارپاره" از قالب های جدیدی است که همزمان با رواج شعر نو بوجود آمده است.
"چهارپاره" مجموعه ای از دو بیتی هایی است که در کل یک شعر را می سازند.
دو بیتی های تشکیل دهنده چهارپاره از لحاظ قافیه با هم تفاوت دارند.
نمونه ای از چهارپاره:
فالگیر
کند وی آفتاب به پهلو فتاده بود ----- زنبورهای نور زگردش گریخته
در پشت سبزه های لگدکوب آسمان----- گلبرگ های سرخ شفق تازه ریخته
***
کف بین پیرد باد درآمد ز راه دور ----- پیچیده شال زرد خزان را به گردنش
آن روز میهمان درختان کوچه بود ----- تا بشنوند راز خود از فال روشنش
***
در هر قدم که رفت درختی سلام گفت----- هر شاخه دست خویش به سویش دراز کرد
او دست های یک یکشان را کنار زد ----- چون کولیان نوای غریبانه ساز کرد
***
آن قدر خواند که زاغان شامگاه ----- شب را ز لابلای درختان صدا زدند
از بیم آن صدا به زمین ریخت برگ ها----- گویی هزار چلچله را در هوا زدند
***
شب همچو آبی از سراین برگ ها گذشت ----- هر برگ همچو نیمه دستی بریده بود
هر چند نقشی از کف این دست ها نخواند ----- کف بین باد طالع هر برگ دیده بود
(نادر نادرپور)