همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

روابط ایران و آذربایجان در بستر عوامل بی ‌اعتمادی

سال گذشته و در زمان رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌  جمهوری، یکی از وعده‌های عمده دکتر روحانی، بهبود روابط با کشورهای همسایه و اولویت قائل شدن حوزه سیاست خارجی برای این پانزده کشور پیرامونی بود. به‌  همین ‌منظور آقای روحانی 21 آبان ماه در راستای تحقق این وعده و دیدار با مقامات جمهوری آذربایجان، امضای چند سند همکاری‌ تجاری بین دو کشور و همچنین پاسخ به سفر 20 فروردین الهام علی‌اف، عازم این کشور خواهد شد، اما روابط ایران و آذربایجان پر است از مسائل و دغدغه‌های گوناگون، که در پرتو آن، در کنار همکاری، بی ‌اعتمادی و سوءظن نیز به پارادایم حاکم بر روابط دو کشور تبدیل شده است. بنابراین، بهبود روابط و موفقیت در حل مشکلات و عوامل ناکامی مناسبات دوجانبه، مستلزم شناخت این مسائل و بررسی عناصر واگرا در روابط دو کشور است.از زمان استقلال جمهوری آذربایجان، عموماً این همسایه شمالی نمایانگر یکی از حوزه ‌های جدید در رقابت ایران ـ آمریکا و رژیم صهیونیستی بوده است. در نگاهی کلی ‌تر و به ‌لحاظ تاریخی نیز، قفقاز جنوبی همواره به‌ عنوان یک کریدور تجاری و محلی برای رقابت بین امپراتوری‌های روسیه، عثمانی و ایران عمل کرده است؛ هرچند امروزه تجارت کشورهای قفقاز جنوبی اغلب از طریق دریا انجام می‌شود (که تا حدی به ‌دلیل از بین رفتن زیر ساخت‌ها در قفقاز است) اما آنها نقش خود را به‌ عنوان میدان نبرد قدرت‌های بزرگ‌تر از یاد نبرده‌اند. در این میان، اگرچه آذربایجان تا اوایل دهه 1990 مستقل نبود، اما در طول دو دهه گذشته خود را به‌ عنوان یک کشور تثبیت کرده و بیشتر درباره امنیت ملی خود نگرانی دارد تا منازعات گسترده‌تر منطقه‌ای.قوم‌گرایی، حضور پررنگ آمریکا در آذربایجان و فعالیت‌های آن، تردد مقامات و گروه‌های رژیم صهیونیستی در خاک این کشور، سکولاریسم، اختلافات عمیق درمورد تقسیم دریای خزر و مسائل انرژی و همچنین نظامی‌گری در آن، درگیری‌های مرزیِ پراکنده و جهت‌گیری‌های ضد ‌ایرانیِ باکو، مناسبات ایران و آذربایجان را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. با وجود این، آذربایجان در میان سیاست‌های ایران در قفقاز حائز نقش مرکزی و تعیین ‌کننده است؛ اما این روابط در اغلب موارد تحت تأثیر رابطه نزدیک آذربایجان با آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد. با عنایت به چنین مواردی، ظرف دو دهه گذشته، روابط ایران و آذربایجان چندان گرم و عمیق نبوده است.لذا این روابط، بیشتر از ترکیه و روسیه، از آمریکا و رژیم صهیونیستی متأثر بوده و از عوامل بسیار متفاوتی نیز نشئت می‌گیرد: مجاورت جغرافیایی، اشتراک نژادی، پیوندهای اقتصادی، جوامع پراکنده آذری زبان در ایران، دغدغه‌های بازار آزاد، منابع انرژی و رقابت دو کشور درمورد مسیر ترانزیت انرژی. بنابراین، اختلافات پیچیده درون منطقه‌ای باعث محدود شدن روابط دو کشور شده است و خسارات جانبی رقابت آنها را می‌توان در سایه نفوذ و حضور آمریکا و رژیم صهیونیستی در این کشور کوچک همسایه تنها در حجم مبادلات اقتصادی بسیار اندک، پانصد میلیون دلار در سال مشاهده کرد.(1)به ‌طور کلی، از زمان فروپاشی شوروی، کم‌وبیش رویکرد تهران، عمل‌گرایی و تأکید آن بر ثبات منطقه بوده است. با وجود تنش‌هایی درمورد مجموعه‌ای از مسائل، ایران یک سیاست دوستانه و غیر مقابله‌ جویانه را در منطقه پیش گرفته است؛ چیزی که تاکنون آذربایجان به آن پاسخ مثبت درخور نداده است. در این چهارچوب اما، مذهب و قومیت بیش از آنکه به روابط بین آذربایجان و ایران کمک کرده باشد از آن ممانعت به‌عمل آورده است. به ‌لحاظ مذهبی، هرچند اکثریت جمعیت آذربایجان را شیعیان تشکیل می‌دهند، اما برخلاف ارمنستان که مسیحی‌اند، و روابط بسیار نزدیکی با ایران دارند؛ تشیع هیچ‌گاه موجب همگرایی و نزدیکیِ دیدگاه دو کشور ایران و آذربایجان نشده است، چه برسد به اینکه همچون سوریه و عراق شراکت و اتحاد راهبردی دو کشور را درپی داشته باشد. حکومت علی‌اف در آذربایجان ـ با نگرانی‌های مشابهی که به دوران شوروی سابق باز می‌گردد ـ می‌ترسد که ایرانِ شیعه و اسلام سیاسی، مشروعیت آن را تضعیف کرده و یک اپوزیسیون قدرتمند را ایجاد کند. رهبری سکولار آذربایجان، به اشتباه، دکترین ج.ا.ایران در قلمرو مذهب را خطری برای بقای رژیم خود می‌داند. از همین ‌رو باکو به ‌جای وحدت اسلامی بر ملی‌گرایی آذری تأکید می‌کند و به ‌دنبال حذف مذهب از محیط سیاسی خود بوده است؛ این کشور معمولاً ایران را به پشتیبانی از روحانیون شیعه در آذربایجان متهم می‌کند و ادعا می‌کند که هدف تهران، براندازی رژیم علی‌اف است.(2) در مقابل، ایران این تأکید نژادی را تلاشی در جهت تحریک تجزیه‌طلبی در میان آذری‌های ایران تلقی می‌کند و آذربایجان را به  ‌دلیل وارد کردن قدرت‌های خارجی همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی و درخواست حق دسترسی به مواد معدنی در دریای خزر، متجاوز به حقوق خود می‌داند.به  ‌لحاظ قومیت نیز، اظهار نظرهای همیشگی مقامات آذربایجان درمورد تقاضای «یکپارچگی» موجب افزایش سوءظن ایران شده است. در  این  ‌راستا، پارلمان آذربایجان لایحه‌ای را برای تغییر نام «جمهوری آذربایجان» به «آذربایجان شمالی» پیشنهاد کرد که ادعای ضمنی «اشغال آذربایجان جنوبی» از سوی ایران را مطرح می‌کرد. هرچند این پیشنهاد موجب واکنش عمومی مستقیم تهران نشد، اما به کاهش تدریجی مناسبات آذربایجان و ایران کمک کرد و باعث شد تا ایران سفیر خود را در مه 2012 فرا بخواند. این تنش‌های قومی همچنان ادامه دارد و بعید است که در کوتاه‌ مدت رفع شود مگر آنکه دولت آذربایجان تأکید خود بر ملی‌گرایی کاذب قومی را تعدیل کند و به تحریک‌های خود پایان دهد.یکی دیگر از متغیرهای محرک در رابطه ایران و آذربایجان، روابط نزدیک آذربایجان با رژیم صهیونیستی بوده است که باعث چاپ مقاله معروفی به قلم «مارک پری» در مارس 2012 در نشریه فارین پالیسی شد مبنی ‌بر‌ اینکه احتمال دارد رژیم صهیونیستی از پایگاه‌های نظامی آذربایجان برای حمله به ایران استفاده کند و بر  این‌باور بود که رژیم صهیونیستی از این پایگاه‌ها برای فرود هواپیماها پس از حملات، انجام مأموریت‌های سوخت‌گیری مجدد در حین پرواز یا شروع مأموریت‌های شناسایی برای تحلیل‌های پیش و پس از حمله استفاده خواهد کرد؛ موضوعی که خشم ایران را درپی داشت. هرچند باکو رسماً این ادعا را رد کرد، باوجوداین، ارتباطات رژیم صهیونیستی با آذربایجان در سال‌های اخیر در سایر حوزه‌ها تقویت شده است و گزارش‌ها نشان می‌دهد که این رژیم 6‌/‌1 میلیارد دلار اسلحه به آذربایجان فروخته است. این قرارداد شامل انتقال برنامه‌ریزی ‌شده پهپادها (UAV  ) علاوه ‌بر موشک‌های ضدهوایی و ضدکشتی است.(3)نظر به حضور و اثرگذاری آمریکا و رژیم صهیونیستی در آذربایجان که با یک نظام معنایی منفی برای ایران همراه است؛ تجارت بین ایران و آذربایجان نیز با وجود مرز مشترک، بسیار کمتر از تجارت آمریکا و رژیم صهیونیستی با آذربایجان است. هرچند شاخص پیچیدگی اقتصادی (MIT  ) نشان می‌دهد که تراز تجاری آذربایجان با آمریکا و رژیم صهیونیستی نامتوازن‌تر از تراز روابط تجاری آن با ایران است (بیشتر به ‌صورت نفت خام که کاملاً قابل مبادله است و می‌توان به ‌سادگی به کشورهای دیگر صادر کرد)، اما مبادلات آن دو به آذربایجان هنوز هم به ‌تنهایی بیشتر از تجارت دوجانبه باکو با تهران است. منابع دولتی در باکو مدعی هستند که «هرچند روابط تجاری با ایران برای اقتصادی با محدودیت‌های اقتصاد آذربایجان مفید است اما نسبت به روابط اقتصادی با آمریکا ارزش کمتری دارد».(4) از دیگر سو، ایران به ‌طور پیوسته از مشارکت در شبکه خط لوله درحال گسترش آذربایجان منع شده است. هرچند تهران با خط لوله گاز ترانس آناتولی (تاناپ) و بخش شرقی نابوکو مخالفت کرد (و پیشنهاد کرد که به‌جای آن، گاز حوضه خزر از طریق شبکه ایران منتقل شود) اما آذربایجان از شرکت تجارت بین‌المللی نفتیران برای مشارکت در میدان گازی و «خط لوله شاه‌دنیز» دعوت کرد، اما از آن به بعد، امکان سرمایه‌گذاری ایران در صنعت نفت آذربایجان کاهش یافته و از طرح‌های خط لوله باکو ـ تفلیس ـ جیهان، خط لوله ترانس ـ آناتولی و خط لوله نابوکو کنار گذاشته شده است. کاهش مشارکت ایران در بخش انرژی آذربایجان، امکان استفاده مالی و تکنولوژیکی آن از تخصص کشورهای غربی و اطلاعات موجود در این پروژه‌ها را از بین برده است، اما در عین‌ حال به کاهش توجه ایران به حفظ یک جریان درآمدی ثابت از این میدان‌ها کمک کرده و در نتیجه، یکی از نقاط اصلی همکاری با آذربایجان را محدود کرده است.ایران همیشه به ‌دنبال کسب درآمدهای ناشی از منابع دریای خزر یا کاهش صادرات آنها بوده است، اما با اعمال نفوذ آمریکا توفیق چندانی به ‌دست نیاورده است. زمانی روابط تهران ـ باکو به اندازه کافی خوب بود که امکان دستیابی تهران به اولین مرحله از صادرات گاز طبیعی آذربایجان را از طریق شرکت تجاری بین‌المللی نفتیران (یکی از زیرمجموعه‌های شرکت ملی نفت ایران) فراهم کرد و کمک نمود تا از تبدیل شدن رقابت بر سر دریای خزر به یک مسابقه تسلیحاتی جلوگیری شود. این مسیر با کاهش پیوسته روابط بین ایران و آذربایجان بسته شده و موجب مسکوت ماندن طرح تعیین مرز بستر دریای خزر و کنار گذاشته شدن ایران از قراردادهای ترانس خزر و قفقاز شده است.ازسویی، ایران آذربایجان را به ‌خاطر نقض اخلاق عمومی نظیر ممنوعیت حجاب در مدارس در سال 2010 و رژه سالیانه همجنس‌گرایان در طول مسابقات یوروویژن در سال 2012 مورد انتقاد قرار داد و آذربایجان را به پناه دادن به تروریست‌های رژیم صهیونیستی متهم کرد. درپی به شهادت رسیدن چند تن از دانشمندان هسته‌ای ایران، تهران اعلام کرد که آذربایجان به یکی از شبکه‌های موساد که در این قتل‌های هدفمند دست داشته‌اند پناه داده و به آن کمک کرده است. این موضوع به تقویت این احساس کمک کرد که آذربایجان به بخشی از مبارزه مخفیانه رژیم صهیونیستی علیه ایران تبدیل است.به‌ طور خلاصه، در حالی ‌که اختلافات نفتی و منطقه‌ای مشکلات زیادی را در مناسبات آذربایجان و ایران به ‌وجود آورده است؛ جنبه‌های قومی، مذهبی و فرامنطقه‌ای مناسبات ایران و آذربایجان مهم‌ترین جنبه‌های بر هم ‌زننده این روابط هستند. هرچند فاصله دیدگاه و سیاست‌های دو کشور در دریای خزر خطر اقتصادی بزرگ‌تری را درپی دارد، اما تاکنون تمام خسارات این رویارویی ناشی از این اختلافات فکری و راهبردی بوده است. بنابراین، در سفر پیشِ روی رئیس‌جمهور به آذربایجان که مسائلی چون انتقال یا خرید برق از آذربایجان، امضای چند سند همکاری، ساماندهی مسائل گمرکی، استفاده از رودخانه‌های مرزی، مسائل گازی و توریستی از مباحث مطرح و قابل بررسی در سفر آقای روحانی به آذربایجان عنوان شده است؛ اما می‌توان درک کرد که چرا جای توافقات سیاسی و امنیتی پایدار میان دو کشور همچنان خالی است.

خاک دریای خزر چه فرقی با خاک شلمچه می کند ؟!

 

 

 

ابراهیم اصغرزاده  در مناظره با حسین الله کرم:. دوست عزیزم استاد دانشگاه اگر من به تو بگویم وقتی یک مترمربع از خاک کشور در دوره قاجاریه به دیگران داده می‌شد چقدر لعنت پشت سرشان است الان اگر به شما بگویم غفلت شما و کسانی که دنبال یک تار موی یک خانم لشگرکشی می‌کنند آیا می‌دانید سهم ایران از دریای خزر به ١٣ درصد کاهش پیدا کرده؟ شما می‌دانید هر یک مترمربع از بستر دریای خزر چقدر ارزش دارد؟ شما چرا غفلت کردید؟ زیر دریای خزر چه فرقی با شلمچه دارد؟ جریان پوتینیزم را در منطقه می‌گذاریم گسترش پیدا کند و قهر شما با دنیا باعث شد خط لوله گاز کشیده نشود.

چون پوتین زورگویی می کند حاضریم بگذاریم قدرت منطقه را داشته باشد. روسیه، چین‌، عربستان و اسرائیل با کارت ایران درمنطقه بازی می‌کنند.


نویسنده یا انتخاب متن توسط: فریدون کدخدایی

جغرافیای ایران

X

جغرافیا

جغرافیای ایران‏

 
فلات ایران که محدوده‏ی طبیعی و پهنه‏ی بزرگ رویدادهای تاریخ اقتصادی - اجتماعی ایران و مرکز فعالیت قوم ایرانی بوده است، از شرق و غرب بین دره‏ی سند و سرزمین «میان رودان» (بین النهرین) و از طرف شمال، بین ترکمنستان و دریای خزر و ماورای قفقاز و آمو دریا (رود جیحون)، از طرف جنوب، به خلیج فارس و دریای عمان منتهی می‏گردد که مجموعا حدود 000/600/2 کیلومتر مربع مساحت آن می‏باشد که قریب 63% یا 000/648/1 کیلومتر مربع آن، مساحت ایران کنونی است.
سرزمین کنونی ایران از نظر شرایط مختلف جغرافیایی، یعنی پستی و بلندی زمین، آب و هوا و اقلیم، میزان رطوبت، نوع گیاهان و جانداران، استعداد خاک و منابع زیر زمینی دارای وضع بسیار متفاوت می‏باشد.
در ایران، از نظر پستی و بلندی سه رشته کوهستان وجود دارد: در شمال، رشته جبال البرز که از دنباله‏ی کوه‏های قفقاز و ارمنستان منشعب می‏شود و تا ساحل جنوبی دریای خزر و سپس شمال خراسان امتداد می‏یابد. بلندترین ارتفاع جبال البرز، قله‏ی آتشفشان دماوند با (654/5) متر ارتفاع می‏باشد و به وسیله‏ی کوه بابا که در شمال افغانستان واقع و بلندترین قله‏ی آن (964/4 متر است که همه‏ی فصول سال از برف پوشیده می‏باشد) به کوه‏های هندوکش و در ادامه به هیمالیا می‏پیوندد.
از شمال غرب ایران رشته کوه‏های زاگرس شروع و پس از عبور از غرب و جنوب، در امتداد خلیج فارس، به دریای عمان می‏رسد و به موازات ساحل اقیانوس هند تقریبا تا مصب رود سند امتداد می‏یابد. این رشته کوه‏ها در ایران هزار کیلومتر طول و تا دویست متر عرض دارد.
گذشته از این دو ناحیه کوهستانی، نواحی کوه‏های مرکزی و کوه‏های مرزی را در مشرق باید ذکر کرد که اغلب کوه‏های این نواحی، به عکس ارتفاعات شمال و غرب، بایر و برهنه بوده و کمتر گیاه دایمی در آن‏ها مشاهده می‏شود.
این رشته کوه‏ها که در دو جانب فلات ایران کشیده شده‏اند، متعلق به دوران سوم زمین‏شناسی می‏باشند که دارای ذخایر بسیار گرانبها هستند که حتی در جهان باستان نیز ارتش آن شناخته شده بوده است. به طوری که محققین در مورد سیر تکوینی این ناهمواری‏ها اظهار نظر می‏نماید، یک دوم مساحت ایران را کوهستان تشکیل می‏دهد که با پیدایش کوه‏های جنوب اروپا و آسیا همزمان بوده است. دو عامل در شکل‏گیری این کوه‏ها موثر بوده‏اند: یکی عامل معرفت الارضی قاره‏ی اروپا و آسیا و دیگری، امواج آتشفشانی‏ها.
وضع استقرار زمین ایران، یعنی سراشیبی زمین با شیبی ملایم از جنوب به طرف شمال قرار گرفته است. در حالی که بلندی زمین در کرمان از سطح دریا 659/1 متر، شیراز 530/1، تهران 160/1، مشهد 039/1 و تبریز 340/1 متر است، فرازی اصفهان و یزد 590/1 متر می‏باشد.
مرکز این فلات را بیابانی پهناور در بر گرفته که فرورفتگی آن از نواحی اطراف بیش‏تر است، اما فرازی آن 609 متر بالاتر از سطح دریاست.
فلات ایران را دره هایی تشکیل می‏دهد که تا حد زیادی پر از لایه‏های رسوبی است که به طور یکنواخت بر روی هم قرار گرفته‏اند و در پایین‏ترین لایه، آمیخته‏ای به هم فشرده از ریگ و شن و خاک است و می‏توان از میان آن، بی آن که به لایه‏ی دیگری برخورد، چاه‏ها و دالان‏های زیرزمینی حفر کرده از این رو، ظاهرا فلات ایران پیش از دوران چهارم زمین‏شناسی زیر آب بوده است.
نواحی مرکزی ایران فوق العاده خشک و کویری است که از این میان، کویر مرکزی خشک‏ترین نقطه‏ی کره‏ی ارض می‏باشد و کوه‏های مرتفع اطراف آن مانع رسیدن ابرها به درون فلات می‏شوند.
کویر نمک از نظر ساختمانی، با کویر لوت تفاوت بسیار دارد، چه کویر لوت حفره‏ای است که در اثر شکستگی طبقات زمین احداث شده در حالی که کویر نمک یک چاله‏ی بزرگ زمین‏شناسی می‏باشد.
قسمت اعظم کویر نمک را شن و سنگ ریزه پوشانده است که اغلب دستخوش باد قرار می‏گیرد و توفان‏های شدید، شن‏های آمیخته به نمک را مانند امواج دریا به حرکت درآورده، گاهی تپه‏های طولانی تا ارتفاع چهل متر از خود به جای می‏گذارد.
این تپه‏های شنی که در اثر وزش باد تغییر مکان می‏دهند به تپه‏های ریگ روان معروف است و برای کاروان‏ها و آبادی‏های اطراف کویر خطرناک می‏باشد.
مقدار بارندگی در این نواحی حدود 100 میلیمتر و اختلاف درجه حرارت در شبانه روز در طول سال، خیلی زیاد - بین صفر تا هفتاد درجه - می‏باشد.
به نظر می‏رسد عواملی که در کیفیت آب و هوای ایران موثر می‏باشد، می‏توان به دو دسته تقسیم نمود: دسته اصلی و دسته فرعی.
دسته اصلی مانند: عرض جغرافیایی، حرارت، جریان‏های هوایی، رطوبت و باران دسته فرعی مانند: دریاها، پوشش گیاهی و از این قبیل.
نویسنده<مهدی مالکی مقدم>
+ نوشته شده در  89/08/26ساعت 20:47  توسط   |  نظر بدهید

معجزات علمی قرآن

این ویدیو زیبا((شگفتی های خدا))روحتما ببینید

.

.

***شگفتی های خدا***

 

http://myshare.ir/do.php?img=6314

 

«در شمالی ترین شهر دانمارک می توان یک نشانه قرآنی را دید. در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توان در سجیه دید. جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابرین این پدیده زیبا بوجود می آید و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.»
و پس از آن آیات زیر را از قرآن در ارتباط با این رویداد بیان می‌کنند:

سوره فرقان آیه ۵۳:
وَ هُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً
 و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آن دو حریمی استوار قرار داد.

سوره فاطر آیه ۱۲:
وَمَا یَسْتَوِی الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن کُلٍّ تَأْکُلُونَ لَحْمًا طَرِیًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْیَهً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْکَ فِیهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
 این دو دریا یکسان نیستند: یکی آبش شیرین و گواراست و یکی شور و تلخ، از هر دو گوشت تازه می خورید، و از آنها چیزهایی برای آرایش تن خویش بیرون می کشید و می بینی که کشتی ها برای یافتن روزی و غنیمت، آب را می شکافند و پیش می روند، باشد که سپاسگزار باشید.

سوره نمل آیه ۶۱:
اَمَّنْ جَعَلَ الْاَرْضَ قَرَارًا وَ جَعَلَ خِلالَهَا اَنْهَارًا وَ جَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَ جَعَلَ بَینَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا ءَاِلهٌ مَعَ اللهِ بَلْ اَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾
[آیا شریکانى که مىپندارند بهتر است] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن، کوهها را [مانند لنگر] قرار داد، و میان دو دریا برزخى گذاشت؟ آیا معبودى با خداست؟ [نه،] بلکه بیشترشان نمىدانند.

سوره الرحمن 19تا23:

فَبِأَىِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (١٨) مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (١٩) بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لایَبْغِیانِ (٢٠)

پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار مى کنید؟! (١٨) دو دریاى مختلف (شور و شیرین، گرم و سرد) را در کنار هم قرار داد، در حالى که با هم تماس دارند; (١٩) در میان آن دو مانعى است که یکى بر دیگرى غلبه نمى کند (و به هم نمى آمیزند).

.

.

{آب شورسمت راست وآب شیرین سمت چپ}

چـی سرمون اومد!

وبلاگ مسافر دریای عشق نوشت:

چـﮯ شد که خجالت کشیدیم حجابمونو رعایت کنیم؟ چـﮯ شد که به آدمای با حجاب با یه چشم دیگه نگاه کردیم؟ چـﮯ شد که نماز خونه هامون خالیه؟!

وبلاگ "مسافر دریای عشق" نوشت:

http://harfema.ir/10630

بیشتر بخوانید