گنبدطلای خوب تو مولا چه دیدنیست
نقاره خانه تو صدایش شنیدنیست
گل میکنند ماذنه هایت غروب ها
گل های آسمان نگاهت چه چیدنیست
اینجا غریب گوشه صحنت نشسته ام
دارم یقین که ناز تو آقا کشیدنیست
وامانده ای کنار پنجره فولاد می نوشت
ما دل شکسته ایم ،جنس شکسته خریدنیست؟
متن گریه آور برای قلب شکسته
حق الناس همیشه پول نیست
گاهى دل است،
دلى که باید میدادى و ندادى
::
::
نبود … پیدا شد … آشنا شد … دوست شد … مهر شد … گرم شد
عشق شد … یار شد … تار شد … بد شد … رد شد … سرد شد
غم شد … بغض شد … اشک شد … آه شد … دور شد … گم شد
تمام شد
::
::
دلواپسی من از نیامدنت نیست!
می ترسم
در پس این دل دل زدن ها
بیایی و دلخواه تو
نباشم …
::
::
وقتی از همه دنیا ناراحتم ، فقط با فکر کردن به تو آروم میشم
اما وقتی تو ناراحتم می کنی ، همه ی دنیا هم نمیتونه آرومم کنه !
::
::
گفتی قیدت را بزنم اما ندانستی که دوست داشتن من از اول هم بی قید و شرط بود !
::
::
هر من و تویی … همیشه ما نمی شود
درست مثل من و تو
::
::
در انتظارت ،
ثانیه های تاریک فراق را
برسپیدی چشم هایم دوختم
امّا چه بی رحمانه !
تیک تاک ساعت ؛
بر سرم پُتک می کوبید …
قلبم از ضربان ایستاد ؛
وقتی عقربه های ساعت ؛
بر من دهن کجی کردند و
از رفتن نماندند!
و چه زود،
دیر شد آمدنت!
::
::
از من فاصله بگیر ؛ هربار که به من نزدیک می شوی باور می کنم
هنوز می شود زندگی را دوست داشت !
از من فاصله بگیر ؛ خسته ام از این امیدهای کوتاه و واهی …
::
::
دیــــوار اتاقــــــم پــــر از عکسهـــــای دو نفـــــــره ایست…
که قـــــــرار است بعـــــــــدا بیندازیم … !
همان بعـــــــدا که نیســــــت شد در تقویــــــم بودنمــــــان … !
::
::
وقتی کسی در کنارت هست ، خوب نگاهش کن :
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش ، نشستنش
به چشم هاش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند …
::
::
درخت با برگ های خشک و شاخه های شکسته هم هنوز درخت است …
آدم اما “دلش که بشکند” ، دیگر آدم نمی شود !
::
::
یه سری از حرفها هستند که امکان نداره بشه به گفتار تبدیلشون کرد ؛
این حرفا معمولا به اشک تبدیل میشن . . .
::
::
ایـــن آدم ..
محـــــتوی دل اســت !
بــــا احتـــــیاط حــــمل شـــــود !
::
::
بهم گفت کمى از حال و روزت بگو
و من سکوت کردم و سکوت کردم و سکوت کردم ،
اونقدر سکوت کردم که مطمئن شدم چیزى رو از قلم ننداختم !
::
::
ای کــاش یا بـــــــــــودی
یـــــا از اول نبودی !!
ایـــــن که هســـتیو کنــــارم نیســــتی …
“دیـــــــــوانه ام میکنــــــــــد”
::
::
زرد آبی قرمز سفید مشکی
نمیدانم از کدام
رز…
برایت هدیه بیاورم تا در خاطرت بمانم
ای آنکه که
اشکهای
شبانه ام از آن توست…
::
::
یه وقتایی دلت میسوزه
یه وقتایی دلت میشکنه
یه وقتایی دلت میگیره
اما خدا نکنه سه تاش با هم اتفاق بیفته !
برای دیدن بقیه اس ام اس های گریه آور برای قلب شکسته به ادامه مطلب مراجعه کنید
مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه، به عادت آب دادن گل های باغچه بدل شود!
عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست، پیوسته نو کردن
خواستنی ست که خود پیوسته، خواهان نو شدن است و دگرگون شدن.
تازگی، ذات عشق است و طراوت، بافت عشق.
چگونه می شود تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟
عشق، تن به فراموشی نمی سپارد، مگر یک بار برای همیشه.
جام بلور، تنها یک بار می شکند.
می توان شکسته اش را، تکه هایش را، نگه داشت.
اما شکسته های جام، آن تکه های تیز برنده، دیگر جام نیست.
احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می شود و اگر کوتاهی کنیم، عشق نیز.
بهانه ها، جای حس عاشقانه را خوب می گیرند ...
نادر ابراهیمی
بهای دوست داشتن در این روزگار فاسد بسی گران است.ومن تنها افتخارم به این است که دل سیاه و تاریکم را به خورشید پشت ابری بسته ام که ذره پروری اش بی نهایت است.
دوستش دارم.تمام دار و ندارم از اوست.هر عصر جمعه به انتظارش می نشینم تا از جاده ای پرغبار قدم به ولایت اشک و خون گذارد.
او دلیل است و برهان، مهربان تر از پدر، رحمت واسعه ایست برای دنیا.
با اینکه هشت سال است به نگاه پر مهر خدا مهرش بر قلب شکسته ام نشسته اما هنوز نمی شناسمش.
او غایبی حاضر است و تنهایی که از اعمال زشت اهل زمین اشک عشق و طلب بخشش نادانی های مارا می ریزد.
او کسی است که همواره کمکم کرده و من کسی هستم که همواره با سر پیچی ام دل بزرگش را شکسته ام.با این که می دانم با اطاعتم دل شاد و با سر پیچی ام غمگین می شود اما باز هم...
امروز سر قنوت نمازم کمی سکوت کردم.به صورت خدا نگریستم.توقع داشتم تمام حرف هایم را از چشمانم بخواند.که چرا زجر دوری؟که چرا بی پدری؟که چرا بی سروری؟که تا کی گوش به زنگ بودن برای شنیدن نوای دلنشین أَنا بَقیّةُا..ّ.؟
با تمام بدی هایم دوستم دارد.با تمام کج روی هایم دلسوز من است و با تمام سستی هایم عاشقانه رهبری ام می کند.گاهی اوقات که فکر می کنم می فهمم که تمام دعاهای ندبه ام و تمام اشک های شبانه ام که شاهدشان تنها خدا و بالشت زیر سرم بود،قطره ایست در برابر دل دریایی اش...
و من هر روز با توبه بیدار می شوم.و هر شب با توبه سر به ناز بالشت خیال می نهم.اما این توبه های بی نتیجه تا کی؟
و من، یک منتظرم...روز هایم را به امید آمدنش شب می کنم و شب هایم را به امید صبح وصال به پگاهان می رسانم.تا شاید این جمعه...
و تو ای پادشاه قلب های بی کس...
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی...
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی...
خلیل آتشین سخن،تبر به دوش بت شکن...
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی...
برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه!
برای عده ای مدید چه خوب شد نیامدی...
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام...
دوباره صبح، ظهر، نه! غروب شد نیامدی...
رسول الله
دلم برات پر میزنه
به این در اون در میزنه
از گنبد امام رضا تا گنبد خضرای تو
سر میزنه
رسول الله
ای تو علمدار غریب
رفتی و تنها موند حبیب
رفتی ندیدی غربت شاه غریب
غم شده حیدر رو نصیب
رسول الله
فاطمه بی بابا شده
دریای غم غوغا شده
کار علی دلداری زهرا شده
قصهء غم برپا شده
نرو به داد فاطمه برس
به اضطراب و واهمه برس
به دست های بسته علی
به کوچه ها که قاتله برس
*** *** ***
رسول الله
رفتی هیزم آماده شد
پرده حیا پاره شد
بین چاره ساز عالمین بی چاره شد
رسول الله
دست یه مردی بسته شد
زینبِ تو دلخسته شد
تو کوچه ها قلب حسن شکسته شد
رسول الله
رفتی هجوم آوردن
تورو سبک شمردن
باب السلام جبرئیل, آتیش زدن سوزوندن
رسول الله
عقده دل زیاده
محسن باب المراده
حرف فدک و کوچه نیست مغیره خب زیاده
می خوام باشه سایت روی سرم
بدونــن دختــر پیغمبـرم
منی که جام رو دست بابا بود
خوب شد ندید که من پشت درم
خوب شد ندید اون غربت وغم رو
ندید این پهلوی شکسته ام رو
خوب شد ندید اون غربت علی
حکایــت دســتای بســته رو...