آقای کافی نقل می کردند:
داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم.
یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود،اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن!
به گزارش گلستان بلاگ، وبلاگ «معبر دل» نوشت:
آقای کافی نقل می کردند:
داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم.
ضمن تشکر از امیر حسین متن ایمیل :
سلام امیرحسینم از شیراز
بنده هم از اول خرداد تا چند هفته پیش تو این شرکت بودم.نصیحت میکنم به کسایی پیشنهاد شده ک وارد نشن!چیزی جز ضرر کردن نیست!اولش به ما تو مشاوره(که جدیدا برای ارزش گذاری میگن مصاحبه)گفتن که هیچ ریسکی تو این کار نیست و حداکثر زمان برای این کار 2الی3ساعته،اما بعد دیدم که حداقل روزی 6تا 8 ساعت باید زمان بذاری برای جلسه رفتن و جزوه حفظ کردنو کتاب خوندن و فیلم نگا کردنو نکته برداری {بهغیر از اون فشار فکری و روحی}.محصولات هم دیدم خودم خیلی قبول داشتم؛گفتن 800 فروش بزن 300 زدم محصولات خوبی نبودن از نظر کیفیت و از نظر قیمت هم فوق العاده گرون.مثلا الان قیمت یک کیلو فلفل 16.000 تومن هست اما این شرکت داره بسته های 6 تایی فلفلشو که تفریبا میشه 500 گرم > داره میده 17.000 تومن روشم قیمت زده 2950 تومن..از نظر کیفیت افتضاح :) میتونید بگیرید خوتون ببینید..ولی برخلاف این،لیدر ها که چپو راست تو کیفو جیبشون محصولات بود و فوق العاده ادیفی میذاشتن رو محصول که مثلا ادیپرفیومی که شرکت داره میده 74.000تومن الان تو مرکز شهر دارن میدن 300.000تومن و ازین حرفا..قبل از خرید زدن اکثر افراد به این راحتیا نمیان 800 تومن خرید بزنن یا 400 یا هرچی...چون توی خودشون اون قدرت فروش رو نمیبینن!!همش میگن به کی بفروشم؟از کجا مشتری پیدا کنم؟که از اونور بالاسری ها منتظر پرسیدن همین سوالا هستن تا جوابایی ک از قبل بهشون گفته شده و حفظ کردن رو بهشون بدن..خودم به بالا سریم گفتم من به کی بفروشم؟همش میگفت که امیر تو دغدغه فروش نداشته باش ،محصول میره،به هر کی بخای میتونی بفروشی و دروغی میگفت که من همه محصولاتمو فروختم (ایشون الان 80درصد از محصولات خودش تو خونشه)..به همه هم میگن که اگه مثلا 400 تومن خرید بزنی 20درصدش به حسابت برمیگرده که خیلی دروغ زشتیه درصورتی که از این 20 درصد ،ده درصدش مالیات کسر میشه و نزدیک 9/5 درصد به حساب شما برمیگرده...در کل اگه کار قانونی و درست باشه فرقی نداره کسی بشنوه یا نه؛؛درصورتی ک بالاسریا چپو راست درگوشی باهم حرف میزنن که مآ نفهمیم!!یا اینکه میگفتن یواش در مورد کار حرف بزنید کسی نفهمه!!چرا واقعا؟مگه کار قانونی نیس؟مگه وعده صد میلیونی نمیدید؟چرا باید یواشکی باشه؟درصورتیکه باید همه بدونن وبیان طرف این کار!!یه چیز خیلی بد این کار اینه که اگه بخای محصولی رو پس بفرسی 10 درصد ازش کسر میشه و برای پس فرستادن باید خودتون به شرکت پست کنید!!مثلا اگه بخاید 500 تومن محصول رو بفرستید تقریبا میشه 15 کیلو [خیلی کم گفتم البته] با پست ساده تقریبا یه صد هزارتومنی باید بشه(بدون بیمه) یعنی صدو پنجا تومن از 500 تومن خرید شما کم میکنن برای پس فرستادن!و البته اینم بگم که به این سادگیا پس نمیگیرن!در اولین فرست فاکتور رو ارسال میکنن ک اگر پیام بفرستید که میخاید محصول رو پس بفرستید جواب میدن که امکان این کار وجود نداره!خودم با همین پاسخ مواجه شدم..یعنی کلا از پس فرستادن هم پشیمون میشید و باید محصولاتو ببرید خونه و سر یه بنده خدا شیره بمالید که بخره یا بشینید تو خونه نگاش کنید و در اخرم خودمون باید مصرف کنیم!!!
خلاصه بهتون پیشنهاد میکنم وارد نشید!یا اگرم وارد شدید سریعتر ترک کنید!خودم چهارتا ادمهامو اوردم اما وقتی درست کارو دیدم ولشون کردم..دلم سوخت نخاستم ضرر کنن.این حرفا منفی زدن نیس که بخاید ازش پله بسازید!حقیقته که باید قبولش کنید.ممنون
بلبل تو کوچا، تو پس کوچا غزل میخونه
شعروی ترِحافظ میچکه از سرِ چِنگِش
عطر گل یاسم و نسترن، بهار نارنج
هی سر میکشه از تو خونوی واز وِلِنگِش
این جان که اگر چِش تو چِشای هیکی بودوزی
درد دِلشو میشنُفی از جِلِنگ جِلِنگِش
اینجان که با فوتِ کاسه گری، امرو و فردو
تام پات میسره دنبال دختروی زبرو زِرِنگِش
اَگ دختر همسایه ی دیوار به دیوار،
لیم لیم دیوارک زد تو بدو بزن پلنگِش!!
قلبای پیزِری نیس تو سینه ی مردم شیراز
تو بیخودی ریشمیز بزنه تو درز و دِنگِش
دنیا رو تی پس میگشت سمندر
از شهر چه خبر! قربون اون آفتاب جِنگِش
✍ یاد مووهدو ابیاتی از کلاغای حامدی (به تصحیح حاج علی مرادی) که البته مرحوم حامدی در نامه ای که به جناب استاد عبدالمجید زنگویی مینویسد, بر این مدعا بوده که این ابیات را خود مجددا" در سال 1365 تصحیح نموده و بدین صورت درآورده :
# مو گول خووردم که از مووهدو در اندم
نمیلم بی که واگن خود سر اندم
محد خان زورکی اش گو منو بیت
هشام خیر منو هیچ مهتری نیت
نه پیلم هن که تش بفته تو گورم
که حموم وکیل لارم بشورم
میشم هر جا میدم تحریف مووهو
ز پیش و تاپ و پنگ و لیف مووهدو
عریشش بهتر از ایوون و کاخن
لجنزارش همیشه پر کلاخن
انی که ری سواخن یا حصارن
پی موری پس اوری شمارن
کلاخ مووهدو محروفن تو دنیا
مو هر گس نیم کنم تحریف بیجا
سیاهامو سیه تر از کلاخن
که لنجاشو کلفت و فیر دماخن
سیه رو دل سفید و با نمازن
تی آفریکا مثه ووهنا نسازن
اگه چه چاس و نون ما پیازن
زن و مرد و بچ ما با نمازن
اگه ما آدمیم و ری زمینیم
سیچه سالی یه کیاس گوشت نوینیم
ز دی گرگو همیشه خاطرم جهم
مو مثه پرپروکم او مثه شهم
سیه کاصد نشیت یایت سپارش
بگو رفتن منو صور و کرارش
بگو که جون تو و جون گرگو
مکو هرگس مضیکش نون و پرگو
اگه گرگو هشی عبدو بشیت
رو تلنگوشیش بزه و مهنشاکو
بگو جنگو دم مندال میشیت
هنی سی بووهن و بوگندال میشیت
بز و میشا بگو چنتاش زیدن
گئر چنتا گلوسارش جویدن
نشیت یایت یه کیل جو سی دیزه
برم دیزه مثه گرگو عزیزه
و ...
حکایت کرد پیر نکته گویی/ز سودای سیاه کام جویی/سیاهی چون شبه اندر خم قیر/سوی شیراز رفت او زار و دلگیر/که آرد برگ عیش خویش را ساز/ بنای زندگانی سازد آغاز/به سودای بتی دل در گرو داشت/نهال وصل او در سینه می کاشت/بدشتی زادگاهش بود مغدان/ چه مغدانی دهی بدتر ز زندان/سراسر سرزمینش ریگزار است/درخت نخل باغ آن دیار است/گیاهش شوره و بوته همه خار /بصحرا نیست دیاری جز از مار/به تابستان اگر جنبید بادی/نشان از کوره حداد دادی/ز قحطی های بد خیم جگر تاب /به لب رنک تبسم گشته نایاب/فرامش کرده یاران شاد کامی/ ز بی برگی نبد آبی به جامی/پرنده گر کسی دیدی به باغی/ نبد مرغی جز انبوه کلاغی/نبودی نغمه ای جز قار قاری/نوایی بر شدی گر از کناری/ولی مغدان و هر بود و نبودش/بهم در تافته با تار و پودش/نه شیراز و نه وضع بیمثالش/نه باد عنبر آمیز شمالش/نه حوری طلعتان مه جبینش/نه سرو ناز و شمشاد بهینش/بجز نام کلاغ و ریگ داغش/نپروردی یکی نعمت دماغش/غم یار و دیار از جانش میکاست/وصال دوست را پیوسته میخواست/شبی از یاد مخدان سخت بی تاب/فتاده جان او اندر تب و تاب/همه شب رفت با یاد دلارام/ نبد یک لحظه اندر خواب و آرام/چو خورشید جهان افرو ز سر زد/صلای کار بر هر بام و در زد/برون آمد سیاه دلشکسته/ ز شیراز و ز شیرازی گسسته/برید از شهر و پیوست او بباغی/رسید اما به انبوه کلاغی/به دل گفتا کلاغ اندر جهان نیست/ که این از کعبه دل آمده کیست/سیه چون دید یار مهربان را/ نه یار مهربان پیوند جان را/نشست او با هزاران غم شده جفت/ به مژگان لولو شهوار می سفت/به ناگه ناله ای جان سوز سر داد/ نوای شروه با این شعر در داد : ⇩
… کلاخا یاد مووهدو یاد مووهدو
بیاد دولت آزاد موهدو …
√سی کروون سرت بال بالکاکو
ز مووهدو فری هم تا شالکاکو
به قربان سرت بال بال بزن
از مغدان پری هم تا شالک بزن√
√تو سی فاتو بگو حال دل مو
بگو از کار سخت و مشکل مو
تو به فاطمه بگو حال دل من
بگو از کار سخت و مشکل من√
√بگو از کول مو ای یار جونی
که بی تو ام نمیت ئی زندگونی
بگو از قول من ای یار جانی
که بی تو نمیخواهم این زندگانی را√
√مو از وختی که بوات اش وعده ددسم
که فاتو نی خوتن یک شو نخوتسم
از وقتی پدرت به من وعده داده
برای خودت است یک شب نخوابیدم√
√اول بوات اش گ سیه توتای ما نی
ولاتش هم نزیک جای ما نی
اول پدرت گفت سیاه برابربا ما نیست
ولایتش هم نزدیک ما نیست√
√میگن جت بد رگن الا سفیدن
پکه سیه و سفید هیچک ندیدن
میگویند ساربان بد رگ است ولی سفید روست
به هم آمیختن سیاه وسفید را کسی ندیده√
√مو دووهتم هرگسم و سیه نمیدم
اگه هادم و ضر و پیل میدم
من دخترم را هرگز هم به سیاه نمیدهم
اگر بدهم به ضر و پول میدهم√
√اوساش گو صد تومون نی رشوشامبیت
مزه چونه کرشیش کم نوامبیت
آنوقت گفت صد تومان بابت مهریه اش میشود
مزن چانه یک ریال هم کم نمیشود√
√بره فکراکو ای سیه آسمون جل
که پل او تی روون ریتم دئن تل
برو فکری کن ای سیاه آسمان جل
پل آنطرف رودخانه است و تل را نشانت دادم√
√خیالش که حلا که سیه فخیرن
دیه وامهرت تو از دسش بگیرن
خیال کرد حالا که سیاه فقیراست
دیگر میگذارد تو را از دستش بگیرند√
√به امید خدا و کنگ لیتم
کرشی شی کسی مفتی نمیتم
به خدا توکل میکنم و بازوی برهنه خودم
ریالی از کسی مجانی نمیخواهم√
… کلاخا یاد مووهدو یاد مووهدو
به یاد دولت ازاد مووهدو …
✍ http://www.gezderaz100.blogfa.com