با سلام دوباره خدمت تمام عزیزان همراه دوباره بعد از چند مدت با وجود گرفتاری شدید کاری اومدم تا احیانا بعضی ها فکر نکنند جا خالی کردیم و وب تعطیل شده، ما ( هم من و هم تمام کسایی که وب رو با همکاریشون سر پا نگه داشتن ) تا آخرش هستیم تا از کلاهبرداری های ابر تجارت جلوگیری کنیم چه خود شرکت و چه بازاریاب هاش ...
ضمن تشکر از آقای عبداللهی بابت ارسال تجربشون از طریق ایمیل :
متن ایمیل ارسالی:
خواهش میکنم پیگیری کنید تا جلو اینها گرفته شود ، من خودم حدود یکسال در این شرکت بودم ، همه ی آموزشهاش شبیه هم هستن و هیچ چیز جدیدی نداره اما میگن اجباری باید بیاین ، اینقدر توهم زاست که همه گول میخورن اما همش دروغه ، این هدف رو که اینقدر در این شرکت بهش تاکید میکنند همه در هر شغلی باید داشته باشن اما این شرکت ربطش داده به خودش ، واقعا خنده داره ، روش خوبی دارن که همه گول میخورن ، اینها سخنان بزرگان و پندهای بزرگ رو کلا کردن شیوه درس دادنشون که هیچ ربطی به فروشندگی ندارن ، نمیدونم من چطور گول خوردم این همه وقتمو هدر دادم و کلی جنس خریدم و مصرف کردم ، خدا منو ببخشه ، خیلی از جنسارو به زور به رفقا و همکارام و اقوام فروختم ، اولش فکر کردم که خیلی زرنگم اما خیلی زود فهمیدم چقدر گناه کردم و الان باید از همشون حلالیت بخوام ، خواهش میکنم پیگیری کنید تا این همه آدم که به سادگی مخشون رو زدن وقتشون به هدر نره و برن دنبال یک کار خوب ، به نظرتون این کجاش یه شغل خوبه که راه بیفتی و تو مغازه ها و داروخانه ها و مجتمع های مسکونی و شرکتها تبلیغ جنسهای شرکت رو کنی که قراره آقای میرفخری محصولاتش رو بفروشه ، بله این روش رو جدیدا از همه میخوان ، به نظر میاد ویزیتور بودن کم هزینه تره چون حداقل جنس رو نمیخری که بفروشی ، جنس رو برای شرکت میفروشی و پورسانت میگیری و حقوق ثابت هم داری …..
جایی که خرید اجباریه درآمدش درست نیست هر کی میگه خرید اجباری نیست دروغ میگه چون باید همه خرید کنن اگه خرید صورت نگیره که شرکت درآمدی نداره که پورسانت بده ، تازه میتونید امتحان کنید حتی اگه هزار نفر زیرمجموعه داشته باشین و هر کدومشون یک میلیون خرید بزنن اگه خودت خرید نزنی هیچی بهت نمیرسه باید حتما بیشتر از دایرکتات خرید بزنی ، رئیس شرکت هر کاری میکنه و هر آموزشی میده تا محصولاتش فروش بره ، کاری نداره بازاریابا بتونن محصول خریداری شده رو بفروشن یا نه ، به نظرتون این کار درسته ؟ درآمدش حلاله؟ کل درآمد و پول میرفخری(مدیر عامل ابرتجارت) مشکل داره و درست نیست.
روز اولی که مشاوره میشی میگن یکی از اهداف بازاریابی شبکه ای با توجه به حذف واسطه ها ارزانتر فروش رفتن اجناس است اما چند جلسه بعد که میپرسی چرا اینقدر گرونه جوابشون اینه که هدف ما یکسان سازی قیمتهاست ، باید پورسانت همه داده بشه برای همین گرونه .!!!! من به دفتر آقای مکارم در قم تماس گرفتم گفتند حرامه ، حضوری به دفترشون توی شهرمون رفتم گفتند حرومه اما نمیدونم چرا توی شبکه های تلوزیون نشون نمیدن و اعلام نمیکنند که همه بدونن حرومه ……. لطفا تا خیلی دیرتر نشده پیگیری و اقدام کنید…..
با سپاس
علی آقا لطف کردن و تجربه خودشون رو به صورت کلی برامون نوشتن تا راه
کاسبی و فروش بیشتر رو نشون بدن.
ما هم ضمن تشکر از علی آقا تجربه ایشون رو براتون میگذاریم:
با سلام
برای موفق شدن در هر شغلی اولا تمام نکات و موارد اونرو در بیارید . یعنی
فوتهای کوزه گری اونرو به خوبی اشنا بشید . دوما ببینید آدمای موفق توی
اون حوزه چه کارهایی انجام میدن و چه طوری فکر می کنن ؟ مغازشون در
چه موقعیتی قرارگرفته ؟ کنار خیابون؟ توی پاساز کجای اون؟
کجاها فروش بیشتری دارن ؟ توی بازار ؟کجای بازار جمعیت بیشتری رد
می شن ؟
مورد از همه مهمتر روی کارتون شدیدا تمرکز کنید و از این شاخه به اون
شاخه نپرید !.... فراموش نکنید بیشتر مغازه دارها فقط می خوان فروش
بیشتری داشته باشن و دنبال راه حل نمی رن . مغازه زدن کاری نداره .
جنس آوردن ریختن توی اون هم همین طور . روش فروش . روش ارتباط با
مشتری . استراتژی کاری بلند مدت داشتن یعنی هدف گذاری در کار و
برنامه ریزی کاری و بعد استمرار خیلی خیلی مهم است ./ پس کیلویی توی
کاری نرید . توی دوره های فروشندگی و فروش موفق شرکت کنید . روش
کار کردن با چک . چک گرفتن . چک خرج کردن و ... رو خوب یاد بگیرید .
روش تبلیغ و بازاریابی . توی دوره های اون شرکت کنید . شما 12 سال
رفتین مدرسه درس خوندین و یه مدرکی گرفتین. الان توی این سن و
سالی که هستید و کار فروشندگی که دارید هیچ کدومش بدردتون
نمی خوره . الان باید خودتون تصمیم بگیرید و توی کلاسهایی شرکت کنید
که برای زندگی و کار و درامدتون مهمه .
موفق و پیروز باشید
توی کارهاتون همیشه و همیشه به خدا توکل کنید و از اون یاری و موفقیت
طلب کنید . چون زودتر به نتیجه می رسید و کلا مفتیه و هزینه ای نداره .
خدا رحمت کنه همه اموات رو، مادربزرگ دانایی داشتم تعریف میکرد که دو تا جاری بودن(هم عروس) اینا شوهراشون کویت کار میکردن، قبلنا هم که اینجور نبود کسی که کویت کار میکرد دو ، سه سالی یه بار می اومد.