چه ماجرای حزینی است ماجرای حسن(ع)
چه غصه های عجیبی است در نوای حسن
به خیمه های حسینی روید و گریه کنید
گهی برای حسین و گهی برای حسن
هنوزمی رسدازپشت درب خانه به گوش
صدای ناله زهرا وگریه های حسن
تمام عمر،غم و غصه بود و تنهایی
یکی دوتا که نبوده است غصه های حسن
همان کسی که به ظاهر ز دوستانش بود
کشیدازسردوش حسن عبای حسن
بیاوغربت اوراببین که سجاده
چنان کشید به خیمه ز زیر پای حسن...
که گوشواره عرش خدا به خاک افتاد
هزار مرتبه جانم شود فدای حسن
چنان ز زهر جفا پاره پاره شد جگرش
که شعله زدبه دل درد آشنای حسن
سرش بپای حسین بود لحظه آخر
غریب کربلا سوخت در عزای حسن
به گریه گفت که روزی شبیه روز تو نیست
حسین گریه نکن این قدر برای حسن
گرفت قاسم خود را به سینه،گفت حسین
به کربلا پسرم را ببر به جای حسن
ماجرای انیمیشن پهلوانان که هر روز بزرگ و کوچک از شبکه پویا ، نگاه ها را متوجه خود کرده است حکایت امروز دنیای ماست ، اگر خوارزم را جهان امروزی به حساب بیاوریم و اسکندر ستمگر که دائماً به دنبال زهر چشم گرفتن از پوریای ولی است امروز آمریکای مستکبر است و ایران اسلامی پوریای ولی است و جهان اسلام زورخانه و کشورهای مسلمان منطقه که امروز ایران حامی آنهاست بچه های زورخانه ، و ماجرای طرح و برنامه های اسکندر سربازان تحت امرش طغرل و یاور چیزی شبیه همین توطئه هایی است که امروزیکی اش انرژی هسته ای است.
به گزارش ایلام بلاگر، وبلاگ قلمدان نوشت:
یادداشت / احمد اورنگ: