گزارش لحظه به لحظه از موضوع دوپینگ عبدالزهرا"ورزش سه" موضوع دوپینگ علا عبدالزهرا بازیکن عراقی را به صورت زنده و لحظه به لحظه پوشش میدهد. |
خسته کننده است اگر بحث حقوق نگرفتن داوران را دوباره وسط بکشیم. بحث تکراری که به نظر فقط منجر به سیاه کردن کاغذ میشود! وگرنه مسوولان فدراسیون آنقدر مسائل مهمتر از این دارند که اینگونه بحثها برای آنها تلف کردن وقت محسوب میشود.
البته اگر داوران بهعنوان شغل اصلی به داوری نگاه میکردند و کار اول آنها محسوب میشد، معلوم نبود تا به این لحظه و با این بیتوجهیها چه بلایی سر زندگیشان میآمد! خارج از این بحث تکراری که شاید خاطر مسوولان را مکدر کند و منجر به سر رفتن حوصله آنها بشود شاید پیش کشیدن یک بحث جدید از این جامعه که مهم نیز به حساب میآید و باعث پیشرفت میشود، جذاب و خواندنی باشد.
«هدست»؛ فوتبالیها با این واژه آشنا هستند. گوشیهایی که مخصوص داوران است و به وسیله آن داور وسط با کمکهایش ارتباط برقرار میکند و میتواند این ارتباط از اشتباهات گروه داوری کم کند اما از آنجایی که اختلاف حق و حقوق بازیکنان و داوران تفاوتی به اندازه زمین و آسمان است!
این بار هم در اختیار قرار دادن امکانات به روز داوری که در مقابل هزینههای هنگفتی که در فوتبال خرج میشود ناچیز است، به اندازه حق و حقوق این دو قشر تفاوت زمین تا آسمان را دارد! اما چون قرار نیست پول زیادی برای داوران خرج شود این بار هم مثل حقوق این قشر امکانات هم نادیده گرفته شده!
به کمی عقبتر برگردیم به زمانی که فغانی بعد از جام جهانی کلیپی از گروه داوران آورد که با همین هدستها چطور با هم در ارتباط بودند. دیدن این تصاویر برای هر بینندهای جالب بود. در همان مقطع هم توضیحاتی در این زمینه داده شد اما طبق معمول به دست فراموشی سپرده شد! البته پیش کشیدن ماجرایی از هدستهای ایرانی که در یک بازی در اختیار داوران در لیگ قرار گرفته شد، خالی از لطف نیست. ماجرا از این قرار است که در یکی از بازیهای لیگ به یکی از گروههای داوری هدستهای ایرانی را میدهند. داوران هم خوشحال از در اختیار گرفتن این تکنولوژی وارد زمین میشوند اما خیلی طول نمیکشد که آنها از اینکه قبول کردند با این هدستها به زمین بروند پشیمان شده و در نیمه دوم حاضر به استفاده از آن نمیشوند. گویا در طول بازی پارازیتهایی که روی گوشیها میافتد آنقدر آزاردهنده بوده که داوران تمرکزشان را از دست میدادند، به این نحو که داور وسط صدای مسوولان اورژانس، نیروی انتظامی و ارگانهایی از این دست را بهتر از کمک داوران خود میشنیده! داور بازی در جریان بازی همه اتفاقاتی از این دست را با گوشیاش میشنیده و متوجه میشده که اورژانس مشغول هماهنگی چه مسائلی است! خلاصه اینکه پارازیتهایی که بر روی گوشیها افتاده در نهایت آنقدر داور را کلافه میکند که مساله را با مسوولان در میان گذاشته و حاضر نمیشود دیگر از هدستها استفاده کند و نیمه دوم مثل همیشه بدون گوشی وارد زمین میشود تا از دست پارازیتها نفس راحتی بکشد. البته این مشکلات فقط شامل هدستهای ایرانی میشود و هدستهایی که از خارج کشور وارد میشود این مشکلات را ندارد اما قیمتش خیلی بالاتر از هدستهای ایرانی است.
***
هدستهای ایرانی نشان داده که نمیتواند جای نمونههای خارجی را بگیرد اما نمونههای خارجی این دستگاهها چه قیمتی دارد؟ از قرار معلوم در بین داوران ایرانی فقط علیرضا فغانی است که به دلیل حضور در جام جهانی توانسته این وسیله را در اختیار بگیرد. گویا مسوولان فدراسیون از امارات برای این داور یک هدست به مبلغ 10 میلیون تهیه کردند و در اختیار این داور گذاشتهاند اما دیگر داوران هنوز این تکنولوژی را در اختیار ندارند! حال اگر قرار باشد این تکنولوژی در اختیار تمام داوران قرار بگیرد هزینهای بالغ بر 200 میلیون برای فدراسیون خواهد داشت. هزینهای که اگر برای داوران در نظر گرفته شود در قبال هزینههای دیگری که در این فوتبال صرف میشود، ناچیز است. با بر آورد هزینههایی که در این فوتبال میشود آیا داوران لیگ برتر که از نظر حق و حقوق در شرایط مناسبی نیستند حق در اختیار گرفتن تکنولوژی روز دنیا را ندارند؟ 200 میلیون برای فدراسیونی با آن هزینههای بالا زیاد است؟ به نظر میرسد این کوچکترین حق داورانی است که در این لیگ بیشترین اذیت و آزار را میبینند.
تعاون روستایی که در سه راهی بیله سوار واقع شده است، متعلق به مردم روستاهای قره قاسملو، زرگر،گوگ تپه ،گون پاپاق و اودولو می باشد که در این تعاون عضو شده اند و انتخابات هیات مدیره تعاون که با رای اعضای تعاون، ازبین کاندیداها 5 نفر انتخاب می شوند در حالی که انتخابات در 10 دی امسال برگزار می شود اصلن هیچگونه اطلاع رسانی در خصوص برگزاری رای گیری و زمان ثبت نام کاندیداها در بین روستاهای مذکور انجام نشده است و فقط دربین عده معدودی که در یک گروه قرار دارند اطلاع رسانی شده است.و اکثر اعضای تعاون از زمان ثبت نام بی اطلاع مانده اند و چند روز پیش اطلاع داده اند که در 10 دی در رای گیری شرکت کنید.و اما چند سوال از مسوولان برگزاری رای گیری و مسوولان تعاون روستایی:
1- کار و وظیفه تعاون روستایی چیست؟
2- مردم روستا در تعاون عضو شده اند تا صرفه و سود اقتصادی داشته باشد در حالی که تعاون روستایی مذکور با وجود ده هکتار اراضی زراعی و انبار سیلو،باسکول، فروشگاه و خرید گندم در فصل برداشت، از سال 86 به بعد حتی یک ریال هم به اعضای تعاون به عنوان افزایش سود نداده است .حال سوال اینجاست که درآمد حاصل از تعاون به جیب چه کسی میرود و یا در کجای روستاها خرج شده است؟ویا اگر هزینه های تعاون بیشتر از درآمد آن باشد و در نقطه سر به سر قرار گرفته باشد چرا این تعاون منحل نمی شود و با فروش املاک، پول مجمع عادی را نمی دهند؟؟؟
3- اگر صرفه و سود اقتصادی ندارد چرا در انتخاب هیات مدیره , عده ای در تکاپو و تلاشند؟
4- چرا مسوولان شهرستان نظارتی بر این تعاونی ها ندارند؟
5- چرا هر کسی مسوول تعاون می شود جیبش را از پول عضوهای ساده و بی ریای این روستاها پر می کند و در موقع بازخواست هم مردم را بدهکار می کند؟
و صد چراهای دیگر که جوابی برای آنها نیست. مطالب بالا را نوشتم که اعضای مجمع عادی بدانند که حقشان از روز تاسیس تعاون پایمال می شود.
و شاید به این دلیل می باشد که تعاون در ایران معنی ندارد.وهمه تعاونی ها محکوم به شکست می باشند.