کاسیاس و خانوادش

این مارتین پسر ایکر کاسیاس دروازه بان رئال مادریده

هدیه گرانقیمت کاسیاس به همسر محبوبش,۵ اتاق خواب، ۶ سرویس دستشویی، یک سالن بازی، دو سالن نشیمن، آشپرخانه و خیلی چیزهای دیگر در ساختمانی ۴ طبقه که در زمینی به مساحت ۷۵۰ متر بنا شده، مشخصات خانه جدیدی است که گفته می‌شود “ایکر کاسیاس” و همسرش به تازگی خریده‌اند.

این خانه که دو و نیم میلیون یورو قیمت دارد، هدیه سال نوی ایکر کاسیاس است به همسر خبرنگارش، “سارا کاربونرو”. خانه آینده این زوج به غیر از آن ساختمان مجلل ۴ طبقه، محوطه خارجی ۸۰۰ متری هم دارد که استخری بزرگ در آن ساخته شده.

این عمارت در منطقه “لافینکا”ی مادرید واقع شده و کاسیاس آن را از معمار سازنده‌‌اش، “آلبرتو مارتین” خریداری کرده.

مارتین و همسر هنرپیشه‌‌اش، “لیدیا بوش” دو سال پیش و در‌ گیر و دار جدایی جنجالی‌‌شان این خانه را با قیمت دو میلیون و ۶۰۰ هزار یورو برای فروش گذاشتند و دست آخر هم آن را ۱۰۰ هزار یورو کمتر از قیمت دلخواه‌شان فروختند.

این ‌طور که پیداست، ایکر و سارا فعلاً قصد اسباب‌کشی به خانه جدیدشان را ندارند و تصمیم دارند در کنار پسر چند ماهه‌شان همچنان در خانه قبلی‌شان بمانند.

خانه‌ای یک میلیون و ۸۰۰ هزار یورویی که این زوج یک سال پیش به آن نقل مکان کردند و در منطقه کاملاً حفاظت شده قرار دارد.

در مورد روستای اندریان

می خواستم مطلبی در مورد معدن طلایی بنویسم که سالهاست که نام اندریان با آن اجین شده است و متعلق به این خاک و بوم بوده است زمانی بود که هیچ کس این منطقه را نمی شناختند این مناطق شدیدا کوهستانی است و راهش خیلی صعب العبور بوده و رد و پای کمتر مسئولی به این منطقه باز می شد ولی با گذر زمان همه چیز به یک باره عوض شد چون در همه جای آذربایجان حتی در ایران و خاورمیانه بمب خبری منفجر شد این بمب خبری حکایت از آن داشت که در روستای اندریان از توابع شهرستان ورزقان صحبت از معدنی می کنند که هنوز هیچ کس نمی داند که این معدن متعلق به چه چیز است رفت و آمد افراد گوناگون از اینجا به روستای اندریان شروع شد تا اینکه در جلسه ای با حضور استاندار و نماینده مردم ورزقان و سایرین خبر از مرحله اکتشافی معدن طلای اندریان خبر دادند این خبر دهان به دهان در کل منطقه بلکه در کل آذربایجان حتی در مجلس محترم شورای اسلامی در میدان بهارستان می چرخید که این معدنی که متعلق به اندریان است در کدام نقطه کشور یا آذربایجان شرقی وجود دارد مهندسین مختلف از کشورهایی نظیر گرجستان و ایتالیا و غیره آزمایشهای مختلفی انجام دادند ودر نهایت این اجما کلی زسیدند که این معدن طلا بوده و لنگه آن در خاورمیانه هم پیدا نمی شود این معدن متعلق به اندریان بوده و خواهد بود ولی اخیرا شنیده ام اوضاع بر وفق مراد نیست گویا در رسانه ای گفته اند که معدن متعلق به دو یا سه روستا که از آوردن نام آنها خجالت می کشم معدن را به اسم خودشان درآوردهاند اگر همین جوری دست روی هم بگذاریم امروز اسمش را می گویند فردا به نام خود ثبت میکنند که واویلاست جدا از این همه گفته ها مردم علی الخصوص جوانان اندریان زحمات فراوانی از پیدایش تا اکتشاف آن متحمل شده اند اما الان کمتر شخصی از اندریان در آنجا مشغول به کار است اما به نظر بنده عاملی که باعث شده است طبل معدن به نام دیگران زده شده است و در آینده هم به طور کلی از دست ما خارج خواهد شد عباتند از : ١) عدم همکاری اهالی روستا با مسئولین و دست اندرکاران معدن ٢)عدم پا در میانی دهیاران روستا و ریش سفیدان و اهل خبره در این مورد ٣)سکوت و بی دقتی محض بعضی از کسانی که در ادارات مختلف بر و بیایی دارند ۴)عدم همکاری افراد باسواد و عادی اندریان در این مورد ۵) فعالیت بی پایان افرادی که نام روستاهای آنها در رسانه عمومی اعلام شده است از همه کسانی که بنده حقیر را می شناسند عاجزانه تقاضا دارم که برای رفع این مشکلات از روی تعصب خشک و خالی نه بلکه از باب منطق و استنباط با نظرات خود راه حل مناسبی بیابیم انشاء الله باتشکر :

اندریان

از آن زمان که بیاد داریم و از بزرگان روستا شنیده ایم و دیده ایم عالمان زیادی در روستای اندریان بوده اند و هم اکنون نیز علمای دینی و علمی زیادی نیز از روستای اندریان وجود دارند که مایه مباهات و فخر همه اهالی بوده و خواهند بود

روحانیان بزرگی در این روستا زیسته و به نشر دین اسلام خدمت کرده اند که میتوان از آن جمله به چندین نفر اشاره کرد

مرحومین حاج ملا عبدالکریم مشهور به حاج آخوند یا حاج ملا کریم و فرزند ایشان حاج میرزا عباس که هر دویشان در روستای اندریان و منطقه به بزرگی و نیکی یاد می کنند

مرحوم حاج میرزا ابراهیم بیگمحمدی دایی بزرگوار بنده و برادرزاده حاج آخوند که مورد احترام اهالی روستای اندریان و حتی روستاهای همجوار و منطقه بود حدود ده دوازده سال است که به رحمت خدا رفته اند

مرحوم حاج میرزا حسن عابدی که روحانی بزرگوار و حکم ایشان در منطقه به مثابه حاکم شرع و نافذ بود و دعاوی اهالی روستای اندریان و روستاهای همجوار را حل و فصل می کرد.

مرحوم حاج میرزا حاج آقا بزمی عموی بزرگوار بنده حقیر که چهره ایشان را به سختی به یاد می آورم و در سال 1354 به رحمت خدا رفته اند.

نظریه ی صلح و جنگ منطقه ای

نظریه ی صلح و جنگ منطقه ای

ترجمه بهرام عباسی

در این قسمت من نظریه ام را با جزئیات بیش تری معرفی خواهم کرد. در اینجا، متغیرهای وابسته و مستقل و همچنین ارتباطات بین این دو نوع متغیر را مشخص می سازم. ارکان و قسمت های مختلف نظریه در بخش های قبل توضیح داده شده بود. در مقدمه همان طور که مشاهده کردیم سنخ شناسی این نظریه را با توجه به سه دیدگاه نظری لیبرالیسم، واقع گرایی و جامعه ی بین الملل و هم چنین دو سطح تحلیل یعنی سطح تحلیل جهانی و سطح تحلیل منطقه ای را معرفی کردیم و گفتیم که اگرچه این سه دیدگاه نظری مفیدند اما هیچ کدام به تنهایی قادر به توضیح پراکندگی پدیده ها و متغیر ها نیستتند. بنابراین در این جا من تلاش می کنم تا نظریه ام را به عنوان یک تعریف و تفسیر منسجم واحد از صلح و جنگ منطقه ای معرفی کنم.

ظهور صلح گرم با سطح بالا در اروپای غربی پسا 1945

ظهور صلح گرم با سطح بالا در اروپای  غربی پسا 1945:

ملی گرایی دموکراسی، هژمونی و ادغام منطقه ای

ترجمه میثم غفاری نژاد

این فصل یک سوم از استراتژی منطقه ای برای ابطال -ادغام منطقه ای - و کاربرد آن به اروپای غربی در دوران بعد از جنگ جهانیدوم را ارائه مى کند. این استراتژی شرایط را برای موفقیت صلح گرم باسطح بالا در منطقه تولید کرده است.با ااین حال،برای ایجاد این شرایط هر دو عوامل داخلی-حداقل حداقل توازن وتعادل میان دو مفهوم دولت و ملت  و عوامل خارجی -به طور خاص محیط مساعد قدرت بزرگ.بویژه که عوامل خارجی در مراحل اولیه ادغام منطقه ای بسیار مهم است زیرا در این مرحله شرایط داخلی(آزاد سازی و ایجاد تواز و تعادل میان دولت و ملت) ، برای رسیدن به سطح بالای صلح هنوز در حال تحول است.با این وجود، در مراحل بعد نقش عوامل خارجی برای حفظ یکپارچگی و صلح گرم با سطح بالا بسیار کم تر می شود.به هرحال،ضمانت هژمون آمریکا به همراه انگیزه تهدید مشترک اروپا و ایالات متحده یعنی شوروی، کلیدی برای ظهور صلحی(البته) سرد در اروپا در اوایل مراحل زمانی پس از جنگ جهانی دوم شد که بیشتر به دلیل مشکلات دولت و ملت بود این وضعیت به طورخاص در آلمان مشاهده می شد زیرا در این کشور دموکراسی در حال ظهور بود. پس از قطعنامه دولت-ملت و مسائلی مانند تحکیم دموکراسی، ادغام منطقه ای توسعه یافته و ضامنیت هژمون آمریکا، شرایط برای لازم برای ایجاد و حفظ صلح گرم با سطح بالا در اروپای غربی فراهم شد.