همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

معرفی امام زمان (عج) از منظر امام حسین(ع)

وجود مقدس حضرت بقیة‏الله ‏الاعظم ، اروحناله ‏الفداء، در معارف به عنوان «خونخواه کشته کربلا» (۱) شناخته شده و شیعیان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسین(علیه السلام) و یارانش را یکى از آرزوهاى بزرگ خود مى‏دانند، (۲) تا جایى که در هر عاشورا به یکدیگر اینگونه سر سلامتى مى‏دهند:
«اعظم‏الله اجورنا بمصابنا بالحسین(علیه السلام)و جعلنا و ایاکم من‏الطالبین بثاره مع ولیه‏الامام‏المهدى من آل محمد:» (۳)
خداوند پاداش ما را در عزاى مصیبت‏حسین(علیه السلام) بزرگ گرداند و او شما را از جمله کسانى که به همراه ولى‏اش امام مهدى از آل محمد: به خونخواهى او برمى‏خیزند قرار دهد.
در یک کلام نام حسین(علیه السلام) و مهدى(علیه السلام) براى شیعیان یادآور یک حکایت ناتمام است، حکایتى که آغازگر آن حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و پایان بخش آن حضرت بقیة‏الله‏ الاعظم (علیه السلام) است.

 

در هر حال از آنجا که در اذهان شیعیان این دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدایى‏ناپذیر برخوردارند. از همین رو مناسب دیدیم که در ایام عزاى سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى که از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(علیه السلام) رسیده است اشاره کنیم:

۱٫ نسب مهدى(علیه السلام)

حضرت اباعبدالله‏الحسین(علیه السلام) در روایتهاى متعددى به این موضوع که حضرت مهدى(علیه السلام) از فرزندان و نوادگان ایشان است اشاره کرده‏اند که از جمله آنها روایتى است که در زیر آمده است:
«دخلت على جدى رسول‏الله (صلی الله علیه واله) فاجلسنى على‏فخذه و قال‏لى: ان‏الله‏اختار من صلبک یا حسین تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و کلهم فى‏الفضل والمنزلة عندالله سواء» (۴)
بر جدم رسول خدا، که درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ایشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسین! خداوند از نسل تو نه امام را برگزیده است که نهمین نفر از ایشان قیام‏کننده آنهاست و همه آنان در پیشگاه خداوند از نظر فضیلت و جایگاه برابر هستند.
این موضوع که قائم آل محمد(صلی الله علیه واله) از نسل حسین(علیه السلام) و نهمین نواده اوست در روایات بسیارى ، که از طریق شیعه و اهل سنت روایت‏شده، آمده است و هر گونه شک و تردید نسبت‏به نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان وآخرین ذخیره الهى را برطرف مى‏سازد.
«دخلت‏على‏النبى (صلی الله علیه واله) فاذا الحسین على فخذه و هو یقبل عینیه وفاه و یقول: انت ‏سید ابن سید انت، امام‏ ابن‏ امام ، انت ‏حجة ‏ابن حجة، ابوحجج تسعة من صلبک تاسعهم قائمهم.» (۵)
بر پیامبر خدا وارد شدم و دیدم که آن حضرت در حالى که حسین را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مى‏زند و مى‏فرماید: تو آقایى فرزند آقایى ، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى ، تو پدر حجتهاى نه‏گانه‏اى، از نسل تو نهمین حجت و قیام‏کننده آنان بر خواهد خاست.

۲٫ عدالت‏گسترى مهدى(علیه السلام)

عدالت و تشکیل جامعه‏اى بر اساس عدل از آرمانهاى همیشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى که از زندگى انسان بر کره خاک مى‏گذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق این آرمان، بشریت‏خسته از ظلم و ستم را به دنبال خود کشیده‏اند، اما جز در مقاطع کوتاهى از زندگى بشر و آن هم در سرزمینهاى محدود هرگز این آرمان بدرستى تحقق نیافته و هنوز هم عدالت آرزویى دست نیافتنى براى انسان عصر حاضر است.
با توجه به همین موضوع در روایتهایى که از پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم شیعه: وارد شده، گسترش عدالت و از بین بردن ظلم را یکى از بزرگترین رسالتهاى امام مهدى(علیه السلام) بر شمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سایه حکومت او امکان‏پذیر دانسته‏اند.
از جمله این روایتها روایتى است که از حضرت اباعبدالله‏الحسین(علیه السلام) نقل شده و در آن آمده است:
«لولم یبق من‏الدنیا الا یوم واحد ، لطول‏الله عزوجل ذلک الیوم حتى یخرج رجل من‏ ولدى ، فیملاها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما ، کذلک سمعت رسول‏الله (صلی الله علیه واله) یقول‏» (۶)
اگر از عمر دنیا تنها یک روز باقى مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانى مى‏گرداند که مردى از فرزندان من قیام کند و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نماید، من این سخن را از رسول خدا، که درود و سلام خداوند بر او باد، شنیدم.
پیامبر گرامى اسلامى (صلی الله علیه واله) نیز قیام عدالت گستر نهمین فرزند امام حسین(علیه السلام) را چنین بیان مى‏کنند:
«… و جعل من صلب‏الحسین(علیه السلام) ائمة یقومون بامرى …التاسع منهم قائم اهل بیتى ، مهدى‏امتى ، اشبه‏الناس بى فى، شمائله واقواله و افعاله ، یظهر بعد غیبتة طویلة و حیرة مظلة ، فیعلن امرالله و یظهر دین‏الله …فیملا الارض قسطا و عدلا ، کما ملئت جورا و ظلما.» (۷)
… خداوند از فرزندان امام حسین ، امامانى قرار داده است که امر (راه و روش آیین) مرا بر پا مى‏دارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مى‏باشد. او شبیه‏ترین مردمان است‏به من در سیما و گفتار و کردار . پس از غیبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مى‏شود ، آنگاه امر (آیین) خدا را آشکار مى‏سازد… پس زمین را از عدل و داد لبریز مى‏کند پس از آنکه از ستم و بیداد لبریز شده باشد.

۳٫ صابران در غیبت مهدى(علیه السلام)

یکى از ارکان انتظار فرج صبر و پایدارى است و انسان منتظر در واقع کسى است که همه سختیها و ناملایمات را به امید رسیدن به آرمان بلند خویش تحمل مى‏کند و از فشار و تهدید زورگویان و طعنه و تکذیب نابخردان هراس به دل راه نمى‏دهد، از همین رو در روایات صبر و انتظار همواره قرین یکدیگر بوده و فضیلت‏بسیارى براى صبرپیشگان در زمان غیبت ‏بر شمرده شده است.
حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) که خود والاترین مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تکلیف الهى است در بیان مقام منتظرانى که صبر و شکیبایى پیشه ساخته و بر آرمان خویش پایدارى مى‏ورزند مى‏فرماید:
«منا اثنا عشر مهدیا، اولهم امیرالمؤمنین على بن ابى‏طالب، و آخرهم التاسع من ‏ولدى ، و هوالقائم بالحق ، یحیى‏الله به‏الارض بعد موتها، و یظهر به دین‏الحق على‏الدین کله ، ولو کره‏المشرکون. له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها على‏الدین‏آخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متى هذا الوعد ان کنتم صادقین‏»، اما ان‏الصابر فى غیبته‏ على‏الاذى و التکذیب بمنزلة ‏المجاهد بالسیف بین یدى رسول‏الله (صلی الله علیه واله)» (۸)
در میان ما اهل بیت دوازده مهدى وجود دارد که اولین آنها امیرمؤمنان على‏بن‏ابى‏طالب(علیه السلام) و آخرین آنها نهمین فرزند من است. و اوست قیام کننده به حق ، خداوند به وسیله او زمین را پس از آنکه مرده است زنده مى‏کند و دین حق را به دست او بر همه ادیان غلبه مى‏دهد، اگر چه مشرکان نپسندند. براى او غیبتى است که گروهى در آن از دین خدا بر مى‏گردند و گروهى دیگر بر دین خود ثابت مى‏مانند، که این گروه را اذیت کرده و به آنها مى‏گویند:
«پس این وعده چه شد اگر راست مى‏گویید؟» آگاه باشید آنکه در زمان غیبت او بر آزار و اذیت و تکذیب صبر کند همانند کسى است که در مقابل رسول خدا (صلی الله علیه واله) با شمشیر به جهاد برخاسته است.
شاید بتوان گفت فضیلتهاى بى‏شمارى در روایات ما که براى منتظران فرج بر شمرده‏اند به اعتبار همین صبر و شکیبایى و تحمل مشکلاتى است که منتظران واقعى فرج بر خود هموار مى‏کنند. چنانکه در روایتى که از امام صادق(علیه السلام) وارد شده، آمده است:
«…فلا یستفرنک‏الشیطان، فان‏العزة‏لله ‏ولرسوله و للمؤمنین، و لکن المنافقین لایعلمون ، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ، یرى من‏الاذى والخوف ، هو غدا فى زمرتنا…» (۹)
شیطان تو را تحریک نکند. زیرا که عزت از آن خدا و پیامبر و مؤمنان است لیکن منافقان نمى‏دانند ، آیا نمى‏دانى کسى که منتظر امر ما (حاکمیت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى که مى‏بیند شکیبایى ورزد، در روز بازپسین در کنار ما خواهد بود…

۴٫ خصال مهدى(علیه السلام)

حضرت مهدى(علیه السلام) عصار و فشرده عالم هستى (۱۰) و وارث همه انبیاء اولیاء الهى است، و خداوند متعال همه خصال نیکویى را که در بندگان صالح پیش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع کرده است. به بیان دیگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهایى دارد.
در زمینه آنچه گفته شد روایتهاى بسیارى وارد شده که از جمله آنها مى‏توان به روایت زیر که از حضرت اباعبدالله‏الحسین(علیه السلام) نقل شده اشاره کرد:
« فى‏القائم منا سنن من‏الانبیاء: سنة من نوح، و سنة من ابراهیم ، و سنة من‏موسى و سنة من‏عیسى ، و سنة من ایوب و سنة من محمد(صلی الله علیه واله) . فاما من نوح: فطول‏العمر; واما من ابراهیم: فخفاءالولادة و اعتزال الناس; واما من موسى: فالخوف والغیبة; و اما من عیسى: فاختلاف‏الناس فیه، واما من‏ایوب: فالفرج بعدالبلوى; واما من محمد(صلی الله علیه واله) فالخروج بالسیف.» (۱۱)
در قائم ما (اهل بیت) سنتهایى از پیامبران الهى وجود دارد; سنتى از نوح ، سنتى از ابراهیم ، سنتى از عیسى ، سنتى از ایوب: و سنتى از محمد(صلی الله علیه واله) از نوح طول عمر، از ابراهیم پوشیده‏ماندن ولادت و کناره‏گیرى از مردم ، از موسى، ترس و غیبت از جامعه ، از عیسى اختلاف مردم درباره او، از ایوب گشایش بعد از سختیها و بلایا، و از محمد(صلی الله علیه واله) قیام با شمشیر را .


پی‌نوشتها:

۱٫ ر. ک: قمى ، شیخ عباس ، مفاتیح الجنان ، دعاى ندبه ، اصل عبارتى که در دعاى مزبور آمده چنین است:
«این الطالب بدم المقتول بکربلاء»
۲٫ ر. ک: همان ، زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زیارت یادشده چنین آمده است: «فاسئل‏الله الذى اکرم مقامک و اکرمنى ان یرزقنى طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد:»
۳٫ همان جا
۴٫ القندوزى، سلیمان بن ابراهیم ، ینابیع المودة ، نجف ، مکتبة‏الحیدریة، ۱۴۱۱ ق ، ص ۵۹۰ ، به نقل از: موسوعة کلمات‏الامام الحسین(ع)، قم ، دارالمعروف ، ۱۴۱۵ ق ، ص‏۶۵۹ ، ح ۶۸۸ .
۵٫ حسینى ترمذى ، محمد صالح ، مناقب مرتضوى ، ص‏۱۳۹ ، به نقل از: قرشى،على اکبر، اتفاق در مهدى موعود۷، ص ۳۵
۶٫الشیخ‏الصدوق،ابوجعفرمحمدبن‏على‏بن‏الحسین، کمال‏الدین و تمام‏النعمة، تهران، دارالکتب الاسلامیة،۱۳۵۹ ق، ج ۱ ، ص‏۳۱۷ ، ح ۴; به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین، ص ۶۶۱، ح‏۶۹۳ .
۷٫ همان ، ج ۱، ص‏۲۵۷ ، به نقل از: حکیمى، محمد ، عصر زندگى و چگونگى آینده انسان و اسلام، قم ، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم ، ۱۳۷۴ ، صص‏۳۶-۳۵٫
۸ . همان ، ج ۱، ص‏۳۱۷ ، به نقل از موسوعة کلمات‏الامام‏الحسین، صص‏۶۶۶- ۶۵۵، ح‏۷۰۳٫
۹٫ الکلینى ، محمدبن‏یعقوب، الکافى ، ج ۸ ، ص‏۳۷، به نقل از حکیمى،محمد، همان، ص‏۲۹۳ .
۱۰٫ در برخى از تفاسیر کلمه «والعصر» به وجود حضرت مهدى(ع) تفسیر شده است.
۱۱. علم‏الیقین ، ج ۲ ، ص‏۷۹۳ ، به نقل از موسوعة کلمات الامام الحسین(ع) ، صص‏۶۶۹- ۶۶۸، ح ۷۱۰ .

شق القمر

 

شق القمر

 

 

 

 

طبق روایات مشهور، مشرکان نزد رسول خدا(ص) آمدند و گفتند: اگر راست مى گویى و تو پیامبرى، ماه را براى ما دو نیم کن، فرمود: اگر این کار را انجام دهم، ایمان مى آورید؟ عرض کردند آرى!!


شب چهاردهم ماه بود پیامبر از پیشگاه پروردگار تقاضا کرد آنچه خواسته اند به او بدهد،ناگهان ماه به دو نیم شد و رسول خدا(ص) آنها را یک یک صدا زد و فرمود: ببینید، خداوند در سوره قمر مى فرماید: «اِقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وانْشَقَّ القَمَر واِنْ یَرَوا آیةً یُعْرِضوُا وَ یَقوُلُوا سِحرٌ مُسْتَمِر» یعنى قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت پیامبر(سوره قمر، آیه 1) آخر الزمان مبعوث شده و بعث آن، دلیل بر نزدیک شدن قیامت است و ماه به معجره او شکافت ولى کافران هنگامى که نشانه بر صدق دعوت پیامبر(ص) را مى بینند اعراض کرده و مى گویند این سحرى همیشگى است که مکرر از او سر مى زند.

 

 

 

پیرامون هفته ی وحدت به نقل از سایت اولکامیز

پیرامون هفته وحدت
فرستنده ulkamiz در تاریخ 2015/1/5 14:33:47 (25 بار خوانده شدهیادداشت
تصویر کوچک شدهاولکامیز- امان محمد خوجملی: در باب ولادت با سعادت پیامبر گرامی اسلام که پیامبر رحمت و عدالت شناخته می شود، میان اهل سنت و اهل تشیع چند روز اختلاف است. اهل 

هفته وحدت مبارک باد

شرح مناسبت:
۱- ولادت حضرت محمد(ص) به اتّفاق نظر شیعیان در ۱۷ ربیع الاول در سال عام الفیل می‏باشد، ولی برخی از مسلمانان، این واقعه را در روز دوازدهم این ماه دانسته‏اند. کنیه‏ی آن حضرت، ابوالقاسم و القاب ایشان، رسول اللَّه، نبی اللَّه، خاتم الانبیا، سَیِّدُالبَشَر و... می‏باشد. پدر ایشان عبداللَّه بن عبدالمطلب و نیز مادر آن حضرت آمنه بنت وَهَب است. رقیه، ام کلثوم، زینب، قاسم، عبداللَّه، ابراهیم و حضرت فاطمه‏ی زهرا(س) فرزندان پیامبر اسلام می‏باشند که به جز فاطمه(س) همگی در دوران حیات پیامبر، از دنیا رفتند. دوران زندگی پیامبر اکرم(ص) در دو شهر مکه و مدینه سپری شد. ایشان پس از آن که در چهل سالگی برای پیامبری برگزیده شدند، در ابتدا دین الهی را به طور مخفیانه تبلیغ می‏کردند و پس از سه سال، به دعوت آشکار دست زدند. رنج‏ها و سختی‏های فراوانی که پس از درگذشت ابوطالب، عمو و حضرت خدیجه(س) همسر آن حضرت بر ایشان گذشت و همچنین اعلام آمادگی مردم یثرب برای پذیرفتن آن پیامبر عظیم‏الشأن، زمینه ساز هجرت بزرگ ایشان به مدینه گردید. ده سال آخر عمر و رسالت حضرت محمد(ص) در مدینه، همراه با جنگ‏ها، فتوحات و انتشار آیین آسمانی اسلام همراه بود.
۲-وحدت و یکپارچگى مسلمانان و لزوم اتحاد و اتفاق کلمه میان ایشان بلکه ضرورت توحید کلمه بر محور کلمه توحید براى همه موحدان و خداپرستان روى زمین، از تعالیم و آموزشهاى اساسى آیین اسلام و از اصول فرهنگ قرآنى است. و بر همین اساس، قرآن کریم یکى از عمده ‏ترین و سازنده ‏ترین اهداف رسالت رسول اکرم صلى الله علیه و آله را تالیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جاى خصومت و دشمنى بیان مى‏دارد و اگر کسى در تاریخ، به دیده عبرت بنگرد این معنى را از شاهکارهاى رسالت محمدى‏ صلى الله علیه و آله مى‏یابد. «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا»همگى به حبل و رشته خداوندى چنگ بزنید و پراکنده نگردید.
 

دلائل محکم بر رد کسانی که مخالف مولود هستند

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیماَلحَمدُ للهِ  رَبِّ العالمینَ حَمداً یُوافی نِعَمَهُ وَ یُکافِیءُ مَزیدَه وَ الصَّلاةُ وَ السّلامُ علی سیّدنا و حبیبنا و شفیعنا مُحمَّدٍ وَ عَلی آلِهِ و أصحابه أجمعین .و اما بعد ؛ مجلس مبارک مولودی حضرت رسول صلی الله علیه و سلم ، صدها سال است که در تمامی کشورهای اسلامی برپا می شود و با استقبال بسیار گرم علما ء و فضلاء و صاحب نظران در شریعت ، روبرو شده است و در جهت تأیید آن از سوی عالمان هر عصر کتابها و رساله ها نوشته شده و فتواها صادر شده است.تنها گروهی که به مخالفت با آن پرداخته اند ، فرقه نو ظهوری است که ادعای سلفیت می کند. این مدعیان از روی عدم آگاهی به شریعت و نیز بی مهری  نسبت به صاحب رسالت صَلی الله علیه وسلم ؛ مولودی را بدعت ناپسند و حرام می دانند. اما از آنجا که خداوند جل جلاله ، نام حبیب خود را بلند گردانیده است Ø وَرَفَعنا لک ذِکرکَ)× سوره انشراح آیه 4) ، لذا ثمره ی این کج اندیشی و عناد و مخالفت با مجلس مولودی شریف ، چیزی نیست جز اثبات جهل و نادانی خود بر همگان و خواری و ذلت در دنیا و خسران و نقمت در آخرت . چراغی را که ایزد برفروزد                    هر آنکس پف کند ، ریشش بسوزد در این گزیده ی مختصر ، تعدادی از دلایل و نظریات و فتاوای علمای اهل سنت و جماعت درتأیید مجلس مبارک مولودی جمع آوری شده است . امید است که مسلمانان بیش از پیش و با اهتمامی بیشتر به برپایی جشن مولود شریف ، کمر همت بسته تا رحمت الهی و خیر کثیر او شامل حال همه شرکت کنندگان در آن شود .مناجاتی اگر باید بیان کرد                    به یک بیتی قناعت می توان کردمحمّد! از تو می خواهم خدا را                      الهی ! از تو حبّ مصطفی راما مَدَحتُ مُحَمَّداً بمَقالَتی         ولکن مَدَحتُ  مَقالَتی بِمُحَمَّدٍ(صلی الله تعالی علیه وسلم)علامه سیّد محمّد بن علوی مالکی ، مدرس علوم حدیث در مکه مکرمه  رحمة الله علیه در کتاب ارزشمند Øالإعلام بفتاوی ائمّة الإسلام حول مولده علیه الصلاة و السلام ×به طور مشروح و مفصّل آراء دانشمندان اسلامی را گردآوری کرده است که خلاصه و گزیده ی آن را در اینجا بیان می داریم ؛علامه بزرگوار می فرماید: قبل از ذکر دلائل جواز مجلس شریف مولودی ، دوست دارم مسائل زیر را عنوان کنم :1- ما جشن میلاد مبارک سید و سرورمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم را علی الدوام و برای همیشه و در هر وقت و به هر مناسبتی که در آن شادی و سرور باشد برپا    می کنیم و البته در ماه تولد ایشان یعنی ماه ربیع الاول بیشتر به آن می پردازیم.برای هیچ شخص عاقلی صحیح نیست که بپرسد چرا جشن می گیرید؟ زیرا این سؤال همانند آن است که بپرسد:چرا برای پیامبر صلی الله علیه و سلم شادی می کنید؟ آیا درست است که این سوال از مسلمانی صادر شود که شهادت می دهد کهØلا إله إِلا الله و مُحَمَّداً رسول الله× ؟بدرستی که این سؤال سست و سبک است و نیازی به جواب دادن ندارد و کافی است که در جواب او گفته شود:من جشن می گیرم زیرا به مناسبت تولد حضرت رسول الله صلّی الله علیه وسلم ، شاد و مسرور هستم و این شادی و سرور من به خاطر دوستی من نسبت به ایشان است به عبارت دیگر محبّ و دوستدار ایشان هستم و بدیهی است که این محبت من نسبت به حضرت رسول صلی الله علیه وسلم ، نشان دهنده ایمان من است در نتیجه من مؤمن هستم .2- منظور ما از جشن مولودی یعنی گردهمایی مسلمانان برای شنیدن سیرت آن أسوه ی حسنه و قدوه ی کامله و صلوات و سلام فرستادن بر آن جناب مستطاب و گوش دادن به مدایح و نعت هایی که در حق حضرتش سروده شده است و نیز خوراندن طعام و شیرینی به مؤمنین و نواختن فقراء و گرامی داشتن آنها و شادمان ساختن قلوب محبّان و دوستدارانش .3- ما نمی گوییم که مجلس مبارک مولودی در شبی مخصوص و با آن کیفیتی که در نزد ما شناخته شده است عملی است که در شریعت به نص صریح وارد شده است (همانگونه که درباره نماز و روزه ... نصوص صریحه آمده است) .بلکه می گوییم در شریعت هیچ نصی یافت نمی شود که از انجام مولودی شریف منع کند ، زیرا که اجتماع مؤمنان برای ذکر و یاد خدا نمودن و صلوات و سلام فرستادن بر رسول خدا صلی الله علیه و سلم ،از جمله اعمال نیک و پسندیده است و بایستی که هر گاه امکان آن وجود داشته باشد، به آن پرداخته شود مخصوصاً در ماه تولد او که در این ماه، انگیزه و علتی محکم تر و قوی تر وجود دارد برای روی آوردن و استقبال مردم و گردهمایی آنها و همچنین لبریز گشتن احساسات ایمانی ایشان؛ و این به خاطر ارتباط دادن ماه ربیع الاول هر سال است به آن ماه مبارکی که حضرت رسول صلی الله علیه و سلم در آن تولد یافته است به عبارت دیگر با توجه به زمان حاضر، گذشته را به یاد می آورند .4- این اجتماعات وسیله ای بزرگ است برای دعوت به سوی الله جلّ جلاله و فرصتی طلایی، که شایسته است از دست نرود بلکه بر دعوتگران و علماء واجب است که امت را به پیامبر صلی الله علیه وسلم و اخلاق حمیده و آداب پسندیده و احوال منحصر به فرد و سیرت عالیه و معامله ی پاکیزه و عبادت خالصانه ایشان یادآور شوند و پند و نصیحت نموده به سوی نیکوکاری و رستگاری ، رهنمون کنند و آنها را از امتحانات و بدعت ها و فتنه ها برحذر بدارند.و ما به فضل الهی؛ همیشه به سوی موارد فوق الذکر دعوت می کنیم و در این مجالس پرخیر و برکت شرکت می جوییم و به مردم می گوییم که:مقصود از این مراسم مولود خوانی ، فقط جمع شدن در یک مکان نیست بلکه این اجتماعات مبارک ، وسیله ای شریف است برای هدفی شریف و آن اهداف را بیان می کنیم . و کسی که در این مجالس برای دین خود ، چیزی کسب نکند در واقع از خیرات و فیوضات و برکات جشن مولودی شریف محروم و بی بهره مانده است .( اولین کسی که به روز میلاد پیامبر صلی الله علیه و سلم اهتمام ورزید و به آن اهمیت خاصی داد) . اولین کسی که روز تولد حضرت رسول صلی الله علیه وسلم را خاص گردانید ، صاحب مولود شریف یعنی ذات پرانوار حضرت محمّد صلی الله علیه وسلم می باشد .زیرا که در صحیح مسلم کتاب الصیام آمده است که آنگاه که از آن حضرت صلی الله علیه وسلم در مورد روزه روز دوشنبه پرسیده شد؟فرمودند :« دوشنبه روزی است که من در آن به دنیا آمده ام »)صحیح مسلم به شرح نووی جلد چهارم صفحه 306 و 307 و مسند امام أحمد بن حنبل جلد پنجم صفحه 299( و این صحیح ترین و صریح ترین نص و دلیل در مشروعیت مجلس مولودی شریف است.امیرالمؤمنین در حدیث ، حافظ ابن حجر عسقلانی رحمه الله می گوید : برای من آشکار شده است که مجلس مولودی بر اصلی ثابت ، استوار است و آن اصل این است که در صحیح بخاری و مسلم آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم آنگاه که به مدینه تشریف آورد. یهودیان مدینه را دید که روز عاشورا را روزه می گیرند . از آنها پرسید : چرا این روز را روزه می گیرید ؟ آنها پاسخ دادند : عاشورا روزی است که خداوند فرعون را غرق کرد و موسی را نجات داد . ما هم برای شکرگزاری خداوند ،این روز را روزه می گیریم . در آن هنگام  حضرت رسول صلی الله علیه وسلم فرمودند : ما به موسی نسبت به شما شایسته تریم ») حدیث شماره (2004) از صحیح بخاری و حدیث شماره (127- 1130) از صحیح مسلم.بنابراین از این حدیث استفاده می شود که عمل شکرگزاری خداوند به خاطر دادن نعمتی یا برطرف نمودن مصیبت یا عذابی در روزی معیّن و نیز تکرار شکرگزاری در همان روز در همه سالها و برای همیشه ، صحیح و جایز می باشد و البته شکرگزاری خداوند به طرق مختلف حاصل می شود از آن جمله :سجده کردن برای او و روزه گرفتن و صدقه دادن و تلاوت قرآن و ... و کدامین نعمت بزرگتر است از نعمت آفرینش پیامبر رحمت حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم که خداوند جل جلاله به سبب بعثت آن ذات مبارک بر مؤمنان منت نهاده ، آنجا که می فرماید:    Ø لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ إذا بَعَثَ فیهِم رَسُولاً مِن أنفُسِهِم)× سوره آل عمران آیه 164( یعنی (( هر آیینه نعمت فراوان داد خدا بر مؤمنان ، آنگاه که فرستاد در میان ایشان پیغمبری از قوم ایشان )) .حافظ الحدیث جلال الدین سیوطی می گوید : عمل مولودی که عبارت است از اجتماع مردم و تلاوت بخشی از آیات قرآن مجید و روایت تعدادی از أحادیث و أخبار وارد شده در مورد ولادت با سعادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم همچنین ذکر آن علامات  ونشانه هایی که در هنگام ولادت او به وقوع پیوسته و سپس غذا دادن به جماعت حاضرین ؛ در دیدگاه من چنین مجلسی از جمله بدعتهای حسنه است که انجام دهنده آن به خاطر آن ثواب می برد و مأجور است . زیرا که در این مجلس ، بزرگداشت منزلت و مقام پیامبر رحمت صلی الله علیه وسلم و نیز اظهار سرور و شادمانی به مناسبت تولد آن حضرت صلی الله علیه وسلّم صورت می پذیرد . اولین کسی که مجلس مولودی برپا نمود ؛ پادشاه اربل ؛ مظفرالدین ابوسعید کوکبری متوفی به سال 630 ﻫ. بود که یکی از پادشاهان نیکو خصال بود به طوری که ابن کثیر دمشقی در تعریف و تمجید او می گوید : پادشاهی با شهامت و شجاع و عاقل و عالم و عادل بود که هر سال در جشن مولودی پیامبر سیصد هزار دینار خرج می کرد . سپس علامه سیوطی می گوید :مشروعیت مجلس مولودی براساس اصلی غیر از اصل شیخ ابن حجر عسقلانی ، برای من معلوم شده است و آن اصل این است که امام بیهقی رحمه الله از أنس رضی الله عنه روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه وسلم بعد از نبوت برای خودش عقیقه قربانی نمود(درباره صحت سند این حدیث بنگرید به تحفة المحتاج جلد 9 – ص 459 و إعانة الطالبین جلد 2 ص 382) و این در حالی بود که عبدالمطلب جدّ او نیز در هفتمین روز تولدش برای او قربانی سر بریده بود و عقیقه برای بار دوم تکرار نمی شود . از این حدیث استنباط می شود که این عمل پیامبر صلی الله علیه وسلم ؛ اظهار شکر و سپاس به حضور خداوند است که او را رحمت برای عالمیان گردانیده است و همچنین وضع قانون و شرع است برای امتش ؛ بنابراین برای ما مستحب است اظهار شکرگزاری به مناسبت تولد حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم به وسیله جمع نمودن برادران دینی در یک مکان و طعام دادن آنها و انجام اعمال خیر و نیکو و ...امام القراء و حافظ الحدیث شمس الدین ابن الجزری در کتابش به نام (( عرف التعریف بالمولد الشریف )) می گوید : همانان ابولهب بعد از مرگش در خواب دیده شد پس به او گفته شد : حالت چگونه است ؟ گفت: در آتش جهنم می سوزم مگر دوشنبه ها که از عذابم کاسته می شود . بدین ترتیب که از میان دو انگشتم مقداری آب می مکم .و این تخفیف در عذاب من به سبب آزاد کردن ثویبه بود آنگاه که تولد محمّد صلی الله علیه وسلم را به من بشارت داد و نیز به سبب شیر دادن ثویبه آن حضرت را صلی الله علیه وسلم . هرگاه ابولهب کافر که در قرآن در نکوهش او سوره مسد نازل شده است به خاطر شادی و سرور به تولد پیامبر صلی الله علیه وسلم در عذابش تخفیف داده می شود پس چگونه است حال مسلمان موحّدی از امت پیامبر صلی الله علیه وسلم که به مناسبت تولد آن حضرت شاد و مسرور می شود و هر چه در توان دارد در راه محبت آن ذات گرامی صرف می کند ؟ سوگند به زندگانی ام که پاداش این چنین شخصی از خداوند کریم این است که او را به فضلخودش وارد باغهای پرنعمت بهشت گرداند .