-خانم ها فقط به مادیات ،پول ، طلا و خانه احتیاج ندارند.بزرگترین نیازشان ، نیازهای عاطفی و احساسی است.پس تا می توانید باید همه جوره شرایط را برایشان آماده کنید.
-اگر قرار بود بیشتر اوقات تان را با دوستان تان بگذرانید پس چرا با زندگی یک زن بازی می کنید؟داشتن دوست خوب است اما به موقع و بجا... ولی رفیق بازی بعد از ازدواج کار درستی نیست.به جای آن به همسرتان برسید.
-همسرتان میخواهد بداند که چقدر دوستش دارید؟! لطفا خسیس بازی در نیاورید !!! ابرازاحساسات ، از جمله چیزهائی است که هرچه از آن خرج کنید، نه تنها کم نمی شود بلکه روز به روز بیشتر و بیشتر هم می شود.
-از ابراز احساسات به همسرتان نترسید چه خوب باشد چه بد!! با رد و بدل کردن احساسات خود، محبت تان بیشتر می شود . اگر قرار بود ابراز احساسات نکنید اصلا چرا زن گرفتید؟!؟!
-شما که نمی خواهید مانند یک سنگ یا دیوار نفوذ ناپذیر به نظر برسید!! پس بهتر است اجازه دهید همسرتان بداند در دل شما نسبت به او ، زندگی تان و فرزندتان چه می گذرد.با او در این موارد حرف بزنید.
واژگان در متن هر شعر با طبیعت تجسم زایی و تصویر پردازی عینی مخلوط می شوند. گاهی ممکن است شاعر در سرودن شعر از مفاهیم انتزاعی بهره گیرد ولی به دنبال تصویرگری در ذهن مخاطب است.زیرا مخاطب است که خوانش متن را انجام می دهد. در واقع متن را ترجمه می کند، تفسیر می کند و در سپهر نشانه شناسی خود ممکن است به همگونی اشتراکات مفاهیم نشانه مند در شعر با موقعیت زندگی خود بپردازد.
اینجاست که ذهن، ساختار، تصویر، مفهوم، واژه، ، نشانه، خوانش، ترجمه و تفسیر در یک فرایندی به خلق معنا دست می زنند. این ساخت معنایی در درون یک بافت صورت می پذیرد و این بافت به گون های ساختارمند، دارای اجزاء و ترکیباتی است که منجر به بافتمند شدن آن شده است.
در این مسیر است که نشانه ها و متن های با ترکیبات واژ ها با فرهنگ در می آمیزند. ذهن فعال می شود، از طرفی هم به ساخت معنا و تصویر دست می زند تا مسیر درک و فهم را ساده سازی نماید و از سوی دیگر به ترکیب سازی دست می زند. ترکیب عینیت های زیسته اجتماعی خود با مفهوم ترجمه و تفسیری از شعر.
باید بگویم همچنان که شعر فعال و پویاست، ذهن هم به فعال سازی روی می آورد. هم تصویر و ترجمه هم تفسیر. ذهن فراروایت سازی میکند. به این دلیل که در مواجهه با شعر با یک روایت موجود در شعر سروکار دارد و از سوی دیگر روایت سازی می کند و در گامی بالاتر به ساخت روایتی دیگر با بهره گیری از مشتقات روایت شعری روی می آورد این روایت جدید به صورت تنگاتنگ با زمینه ای زیستی و تجربی شخص ارتباط دارد.
بنابراین فراتر از روایت شعر و خوانش اولیه آن به ساخت روایت دیگری با آمیختن اشتراکات زیسته خود می پردازد. در این میان حتی ممکن است که نیت مندی شاعر در خلق اولیه و ساختارمندی شعر به هیچ وجه با نشانه های پردازش و خوانش شده مخاطب همسویی نداشته باشد. اینجاست که مخاطب در روایت سازی خویش به نشانه های فرامتنی و بینامتنی روی می آورد. در نشانه های فرامتنی، مخاطب نشانه سازی نمی کند بلکه پیوند سازی می نماید یعنی نشانه ها را متناسب با بافت درونی و حاکم بر محیط اجتماعی ربط می دهد.
بر همین اساس می توان گفت این احساس جذابیت و تعلق نسبت به یک بیت شعر در چنین فرایندی و با با کمک تجربه زیسته افراد صورت پذیرد.
این همگونی ها می تواند در حوزه شناخت مندی مخاطب یا حوزه احساسات او شکل بگیرد که البته در گونه احساسات و عواطف بیشتر می تواند نمود عینی داشته باشد. چرا که برای انسان امروزین در ذات هنر احساس و عاطفه سرشارتراست و این مقوله ها را می توان در جامعه شناسی احساسات بحث کرد.
به هر حال احساسات پیوندی با شعر می تواند متاثر از سرخوردگی ها، تنهایی ها، دلتنگی ها، شکست ها، جدایی ها و نهایتا مجموع آنچه باعث ایجاد این حس جذابیت و انتخابگری در شعر برای قلمرو شخصی خود شود، باشد.
این مطلب از وبلاگ آقای آذربخش نقل شده ست.
چرا مغزتان خاطرات را دستکاری میکند؟
دانشمندان به تازگی نتایج حیرت انگیزی در خصوص تواناییهای ذهن در تحریف و دستکاری خاطرات خوب و بد پیدا کردهاند که میتواند به درمان مشکلات روانی کمک کند.
دانشمندان به تازگی دریافتهاند مغز انسان دارای خاصیت منحصر به فردی است که میتواند خاطرات قدیمی را متناسب با تجربیات جدید تغییر دهد.
گفتنی است: بر اساس تحقیقات صورت گرفته بر روی داوطلبان، این افراد پس از دیدن یک منظره یا رویداد یک تصوراتی از آن اتفاق پیدا میکنند ولی پس از گذشت مدت زمانی با وقوع رخدادهای جدید ذهن آنها خاطره را به شکل متناسب با تجربیات و یا احساسات جدید تغییر میدهد.
دانشمندان دریافتهاند این موضوع سبب تعریف کردن متفاوت یک خاطره ی واحد بین دو نفر میشود.
دانشمندان بروز احساساتی مانند: خشم، ترس، نفرت، شادی، غم و دیگر احساسات را در تغییر دادن خاطرهها توسط مغز متناسب با روحیات فرد بسیار موثر میدانند.
پزشکان امیدوار هستند با این روش بتوانند درمانهای جدیدی برای مبارزه با بیماریهای روحی- روانی و یا آلزایمر پیدا نمایند.