'صفر نعیمی رز' عصر چهارشنبه در جمع ورزشکاران و روسای هیات های ورزشی شهرستان آستارا ، بر ضرورت دوری از تفرقه و اختلاف و حفظ یکپارچگی و انسجام تاکید و اضافه کرد: دخالت در امور بیرون از حیطه وظایف تعیین شده از سوی هیچ کس و هیچ مسوولی پذیرفتنی نیست.
نماینده مردم آستارا در خانه ملت در ادامه سخنانش؛ ایجاد اسکله و فعال شدن منطقه ویژه اقتصادی را از جمله خواسته های مهم همه اقشار مردم در سال های اخیر در این شهرستان مرزی خواند و بیان کرد: با افتتاح اسکله ، گرفتن مجوز مرز دریایی و نیز مشخص شدن متولی منطقه ویژه اقتصادی، این منطقه بزودی فعال می شود تا شاهد رشد و شکوفایی اقتصاد آستارا در ابعاد ملی باشیم.
رییس اداره ورزش و جوانان شهرستان مرزی بندر آستارا نیز در این نشست ورزشکاران سازمان یافته این شهرستان را چهار هزار و 400 نفر عنوان کرد و گفت: این ورزشکاران در شاخه های قهرمانی ، حرفه ای و همگانی فعالیت های خود را به پیش می برند.
حمیدرضا قهرمانی وضعیت ورزش های همگانی آستارا را مطلوب ارزیابی کرد.
وی افزود: هم اینک تیم فوتسال گالری آرمین آستارا با حضور در لیگ دسته دوم کشوری ، تیم فوتبال کادوس با شرکت در لیگ برتر نونهالان کشور و پنج تیم شهرستانی با حضور در لیگ های مختلف استانی اقتدار ورزش شهرستان را به نمایش گذاشته اند.
وی خواستار احیای ورزش های قهرمانی و المپیکی در شهرستان آستارا شد و گفت: هیات های جودو ، تیراندازی ، قایقرانی ، دوچرخه سواری و هیات ورزشی جانبازان و معلولین شهرستان در چند ماه اخیر با مشارکت ورزشکاران احیا شده است.
قهرمانی کمبود منابع مالی و نیز کمبود فضاهای ورزشی را از جمله مشکلات گریبانگیر ورزشکاران آستارایی خواند و افزود: مرمت سالن تختی و نیز اتمام عملیات اجرایی استخر سرپوشیده از جمله پروژه های مهم در حوزه ورزش آستارا محسوب می شود.
وی ادامه داد: امسال چهار میلیارد و 400 میلیون ریال اعتبار برای پروژه استخر سرپوشیده آستارا اختصاص یافته است.
یارو میره آمپول بزنه
دکتر میگه برو بخواب تا بیام آمپولتو بزنم
یارو میگه : من الان استرس آمپول دارم خوابم نمبیره!!
اگه زنت زیادی می پرسه چنتا دوسم داری؟
بگو اندازه یک کیلو خاک شیر
اینا بی کارن
میرن میشمرن
تا چند ساعت آرامش داری !!!
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺍﺍﺍﺍﺍ ﺩﺳﺘﻢ ﺷﮑﺴﺘﻪ -:(
..
.
.
ﺗﻮ ﻭﯾﻼﻣﻮﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺨﺮ ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻭﻣﺪﻡ، ﺭﻓﺘﻢ
ﺑﺮﻡ ﺍﺯ ﻣﺎﺯﺭﺍﺗﯽ ﻡ
ﺁﯾﻔﻮﻥ سیکسم
ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺍﺯ ﺷﺎﻣـــﭙﺎﯾﻨﻤﻮﻥ ﻋﮑﺲ ﺑﮕﻴﺮﻡ
ﭘﺎﻡ ﺳﺮ ﺧﻮﺭﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ
ﺩﺳﺘﻢ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺑﻐﻞ ﻣﻴﺰ ﺑﻴﻠﻴﺎﺭﺩﻣﻮﻥ , ﺷﮑﺴﺖ
ﺍﻻﻥ ﻓﻬﻤﯿﺪﯾﻦ ﺩﯾﮕﻪ ؟؟ ((((:
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯾﻢ |:
ﯾﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺑﺪﻡ؟
فرماندهء راهنمایی و رانندگی گفت:
در سال٩٢ ده درصد کاهش
تلفات جاده ای داشته ایم؛
در سال ٩٣ تلفات جاده ای به صفر رسید و
انشاالله در سال ٩۴ در جاده ها زاد و ولد هم خواهیم داشت
بااین ترافیک
میگن بد حجابی عامل وقوع زلزله توی ایرانه،
.
.
.
بازم خدا رو شکر که بی عدالتی ،
اختلاس و دزدی دروغ و تهمت و افترا عامل وقوع زلزله نیست
وگرنه ایران یکسره رو ویبره بود!
سر کلاس عربی :
آقای معلم :
اگه ببینم کسی سر کلاس من فارسی صحبت کنه باید بره بیرون
من به دوستم :
الخودکار المشکی الداری ؟
دوستم : البله الدارم ، البفرمایید !!!
نیمکت بغلی : الـــخخخخخخخ
کلاس : الــــخخخخخخخخخخخخ
معلم: الکصافطان
ﺁﻳـﺎ ﻣـﻴـﺪﺍﻧـﺴـﺘـﻴـﺪ ﭘـﻨـﮕـﻮﺋﻦِ ﻧـﺮ
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﺟﻮﺩﻯ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮِ
ﺧﻮﺩ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫَﺮﮔِﺰ ﻫَﻤﺴَﺮِ ﺩﻳﮕﺮﻱ
ﺩﺭ ﻃﻮﻝِ ﺯﻧﺪﮔﻲِ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﻤﻴﮑﻨﺪ؟؟ !!
.
.
.
ﺍﻭﺳﮑﻮﻟﻪ ﺩﯾﮕﻪ،
ﻧﺪﯾﺪﯾﻦ ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ؟ !!
بدﺗﺮﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺗﻮﻳﻪ ﺟﻤﻊ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﭘﺎﺕ ﻣﻴﻜﺸﻪ ﺑﻪ ﭼﺮﻡ ﻣﺒﻞ،ﺻﺪﺍ ﮔﻮﺯ ﻣﻴﺪﻩ!
ﺑﺪﺗﺮ ﺍﻭﻥ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺮﻛﺎﺭﻯ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻧﻤﻰ ﺍﻓﺘﻪ ﻛﻪ ﺑﻰ ﮔﻨﺎﻫﻴﺘﻮ ﺛﺎﺑﺖ ﻛﻨﻰ.
ﻭ ﺧﻴﻠﻰ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﻪ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﻣﻮﺯﻯ ﺍﻳﻦ ﻭﺳﻂ ﻣﻰ ﭼﺴﻪ
ﺣﺎﻻ ﺑﻴﺎ ﺩﺭﺳﺶ ﻛﻦ
قیمت پورشه از ١میلیاردو چهارصد بیست رسید به ١میلیارد و ششصد و چهل
از فردا بیاین تا ٣ روز پورشه نخریم!!
تا مسؤولین بفهمن نباس انقد گرون کنن ؛
فقط ٣روز خواهش میکنم ازتون؛
اگه خون ایرونى تو رگهاتونه ..
لطف کنین این پست رو انقدر به اشتراک بزارین تا هموطنان در جریان باشن..
منکه نمیخرم!!
مورد داشتیم
دختره هشت صبح جلو دانشگاه پارک دوبل میکرده بره بالا سر کلاس .
ساعت دوازده و نیم استاد از پنجره کلاس داد زده
نمیخواد پارک کنی,
کلاس تموم شد
منم حاضریتو زدم…
طرف کلا یه بار توی مهمونی ؛
با دبه سرکه واسش تنبک زدن ، اونم خونده!
.
.
.
.
حالا پست گذاشته :
همکار عزیزم مرتضی جان از طرف خودم و
جامعۀ هنری تسلیت عرض میکنم..!
وصیت نامه من:
-ازبوی گلاب بدم میادقبرم راباعطرGucci بشورید.
-آقایون فامیل بخاطرمن سه مترریش نزارید،ته ریش بزارین باکلاس تره!
-پسرای فامیل اون ابروهای لامصب رولااقل تاشب هفتم برندارین.
-گریه بلندوجیغ ودادنکنین بدم میاد.
فقط آهنگ رضاصادقی روبزارین مردم نم نم اشک بریزن……!!!!
-روی سنگ قبرم اب و صابون برزید مردم بخورند زمین بخندم روحم شاد بشه.
-سرقبرم هم فاتحه بخونید الکی پیس پیس نکنید….والا….
-ساندیس به دست مردم ندین آبروریزیه،
قهوه یانسکافه بدین.آخه قهوه خیلی دوست دارم.
-ازین کیکایی که اسمش پای سیبه بدین باکلاسه.
-روی خرماهاپودرنارگیل نریزین،شکلش خزمیشه.
-فیس بوک وتانگوی مراپاک نکنین،گهگداری باهاش یه پست بدین بیادبالا.
جیگررفیقام کباب بشه.
-شایعه کنین قبل ازمرگش بهش الهام شده بودمیمیره!!!!
واسه کلاسش میگم.
-هرکسی هم تومراسم ختمم گفت:خدابیامرزدش راحت شد
بالبه ی سینی حلواچنان بکوبن دهنش تااونم راحت شه بیاد پیش من…..والااااا
جای من اظهارنظرمیکنه….
اگه سراغم را گرفتند
بگویید:رفته
..
.
.
اگه پرسیدند کجا .
بگین رفته بشاشه الان میاد.
همش که نباید قضیه عشقی باشه.
والههههه
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻧﻮ ﺩﺯﺩ ﺑُﺮﺩ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﺪﻥ ﻭ ﯾﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺗﻮﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ
ﻭ ﻣﺎﺭﻭ ﺣﻼﻝ ﮐﻦ
ﯾﻪ ﺑﻠﯿﻂ ﻣﺸﻬﺪﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ
.
.
.
ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﻣﺸﻬﺪ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﯾﺪ ﺧﻮﻧﺸﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻥ
: )))))
ﺍﯾﺮﺍﻧﻪ …شوخی بردار نیست!!؟
ﺣﺠﺎﺏ ﺳﻨﮕﺮ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ
.
.
ﻣﻦ ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭ ﮔﻔﺘﻪ
ﻣﺮﺩﺍ ﺭﻭ ﭼﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ؟
ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ؟
ﻧﺎﺭﻧﺠﻚ؟
ﺩﻳﻨﺎﻣﻴﺖ؟
ﺍﺭ ﭘﻰ ﺟﻰ؟
ﻣﺴﻠﺴﻞ
ﺿﺪ ﻫﻮﺍﻳﻰ؟
ﺗﺎﻧﻚ؟
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ
ﺍﻓﺴَﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﯾﻪ ﮔﺎﺯ ﺑﺪﻩ !
.
.
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﻓﻘﻂ ﯾﻮﺍﺵ ﺑﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﺭﻭ ﻟﭙﻢ ﺟﺎﺵ ﻧﻤﻮﻧﻪ
ﺯﻭﺩ ﮐﺒﻮﺩ ﻣﯿﺸﻪ !
..
ﺍﺳﯿﺪ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﺘﻮﻥ
یکی دو روزه مامانم رفته مسافرت ،
امروز هوس خوراکی کردم هرجارو گشتم هیچی پیدا نکردم !
فقط توی کابینتا یه سری قوطی بود که با ماژیک روش نوشته بود :
نخورید ؛ مایع ظرفشویی
نخورید ؛ سمِ گلدون
نخورید ؛ جرمگیر توالت
زنگ زدم به مامانم گفتم دایی و زن دایی اومدن چیکار کنم ؟
گفت در کابینتو باز کن اونیکه علامت مرگ داره توش آجیله ،
اونیکه نوشته مرگ موش ت وش گزه ،
اونیکه نوشته صابون توش شکلات!
رفیق بى کلک مادر؟؟
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺳﻪ ﺗﺎ “ ﻫ” ﭘﺸﺖ
ﺳﺮ ﻫﻢ ﺗﺎﯾﭗ ﮐﻨﯽ ، ﻫﺮﮐﺪﻭﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﻩ ؟؟؟
ﻫﻬﻪ
رفتم کتابخونه گفتم ببخشید از سعدی چی دارین؟
میگه کتابشو میخوای؟
.
.
.
.
گفتم نه ! انگشتری، لباسی، کفشی، شرتی اگه مونده میخوام!!!
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻃﺮﻑ ﺗﻮ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻣﺠﺮﺩﻯ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ
ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻪ .
.
.
.
.
ﺣﺎﻻ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ؛
ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻪ
ﮐﺎﻧﺎﻝ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﻮ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻪ
هنگام بغض یک زن بهش نزدیکتر بشید!
و موقع بغض یک مرد ازش فاصله بگیرید!
..
.
.
قبل خواب هم که حتما مسواک بزنید!
به پدر مادرتونم نیکی کنید!
همین دیگه…
فعلا نصیحتی ندارم
خواهرم دوستشو آورده خونه.
مامانم هیچی نگفت
..
.
.
حالا همین دختره رو اگه من آورده بودم …. واویلا بود o;O
همیشه بین بچه ها فرق میذارن ب
بعد می گن نه همشون یه اندازه برامون عزیزن
امتحان دامادها!
زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقهاى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانهاش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مىزدند
از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
.
فردا صبح یک ماشین پژو 206 نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود
و روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد
و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو 206 نو هدیه گرفت
که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بىامو کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود
که روى شیشهاش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»
به دوستم می گم کیفت چقدر قشنگه،
می گه چرم مشهده، عموم از آلمان آورده!
خدایا اینو تو اولویت بذار.
یه بار واسه یه بنده خدایی الگو شدم زندگیش به فنا رفت.
از اون به بعد فقط درس عبرت بقیه شدم.
یه سری آدما هم هستن که وقتی با عابربانک کار می کنن
انگار در حال هک کردن و نفوذ به سیستم مالی بانک مرکزی هستن!
پولتو بگیر برو دیگه کار داریم.
چرا وقتی کنترل تلویزیون گم می شه
همه فکر می کنن زیر منه؟
هی می گن پاشو،
انجوری نه؛
درست پاشو!
اینجا نیست عزیز من،
نیست!
آخه فک و فامیله که داریم؟
.
یه عروسی رفتیم از فک و فامیل حزب اللهی
به جای ارکستر و دی جی دست میزدن
و میخوندن که: صل علی محمد، صلوات بر محمد.
به عموم میگم: خجالت نمیکشن؟
یکی از فامیل، نزدیک ما ایستاده بود شنید حرفم رو،
برگشته میگه: آقای مهندس چه اشکال داره
کمی شادی هم بد نیست.
.
.
.
تو عروسی یکی از فامیلا دلار میریختن
رو سر عروس و داماد!
حمله به دلارا سی مجروح به جا گذاشت!
فرداش همه رفتیم صرافی
یارو گفت دلارا تقلبیه!
.
.
.
دختر خالم به بچش واسه اینکه شیرینی
زیاد نخوره دندوناش خراب نشه گفته
شیرینی ها رو شمردم یدونش کم بشه میزنمت.
بچه هم وقتی همه خواب بودن
رفته همه شیرینی ها رو نصفه گاز زده
که تعدادش کم نشه!
.
استعدادت تو حلقم!
.
.
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام:
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیا پای سُفره پهن شو!
.
.
من هنوز سر اون عیدی هایی که ازم
میگرفتن و میرفتن واسم حساب بانکی
باز میکردن، اما هیچ وقت ندیدمشون
با خونوادم درگیرم!
.
.
.
.
تلویزیون داره یه برنامه درباره علائم
اعتیاد نشون میده.
هر علامتی که میگه
مامانم زیر چشمی با شک منو نگا میکنه.
.
.
با دختر خالم رفته بودیم بیرون،
دوست پسرش ما رو دید اومد جلو گفت: این پسره کیه؟
دختر خالم هم اومد تریپ شاخ و دفاع از من بیاد گفت:
هر خری که هست به تو چه؟
.
.
.
به خواهرزادم که دوم دبستانه میگم:
خوشحالیا، همش تعطیلی؟
میگه: برو دایی واقعا تعطیلیا!
اقتصاد کشور فلج شد رفت پی کارش،
بعد بمن میگی
خوشحالم؟
برو پلی استیشنتو بازی کن دایی!
.
.
پسرم شش سالشه
اومده با دوربین از من عکس گرفته
میگه: میخوام بزرگ شدم
به پسرم نشونش بدم بگم این بابام بود!
بهش میگم: پسرت خودش منو میبینه دیگه.
میگه: معلوم نیست! مگه من باباتو دیدم؟
پسره من دارم؟!
.
.
.
نصفه شبی دارم درس میخونم مادر اومده تو اتاق میوه داد بهم.
خواست بره بیرون گفت زبونتو ببینم!
منم زبونمونو در آوردم یهو گفت سلام رکس.
بعدم خوشحال و خندان رفت بیرون.
خنده و شادی به چه قیمت آخه؟
.
.
.
نشسته بودم سر کلاس مامانم بهم اس ام اس داد:
یک میلیون تومن ترمی بابای بدبختت داره واسه دانشگاهت پول میده
اونوقت تو سر کلاس گوشیتو چک میکنی ببینی کی اس ام اس داده
الاغ؟
.
.
.
با بابام حرفم شده،
میگه: واس خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!
.
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻗﺮﺹ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ …
.
.
.
.
.
.
.
ﺟﺎﯼ ” ﺧﻮﺏ ﻫﺎﯾﯽ ” ﮐﻪ ﺩﻝ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﻗﺮﺹ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻤﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ !
ﻣﺎﺭﺍﺩﻭﻧﺎ ﯾﮏ ﻣﺪﺕ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﺮﮎ
ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﺑﺴﺘﺮﯼ ﺑﻮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺯﺩ:
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﯾﻮﻧﻪ ﺍﻧﺪ؛
ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﻫﺴﺘﻢ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ،
ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ” ﮔﺎﻧﺪﯼ” ﺍﻡ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﮐﻪ “ﻣﺎﺭﺍﺩﻭﻧﺎ” ﻫﺴﺘﻢ،
ﻫﻤﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯽﺧﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﻣﯿﮕﻦ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﮐﺴﯽ ﻣﺎﺭﺍﺩﻭﻧﺎ ﻧﻤﯿﺸﻪ!
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﻢ ﮐﻪ ﭼﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﺁﻭﺭﺩﻡ…
مراقب خودتان باشید
چه زیبا گفت نادر ابراهیمی:
درزندگی یک مرد مخدری هست بنام زن
زنی که دوستش دارد
نبودش
قهرش
دوریش
خماری می آوردو آب میکندابهت مردانه اش را…
به افتخار تمام زنان ایران زمین…
انسانها وقتی به تنهایی قصد رفتن به بهشت را دارند،
عموما موجودات بی آزاری هستند.
دقیقا مشکل از آنجایی شروع می شود که
عده ای نادان بر اساس تصورات غلط می خواهند سایرین را نیز با خود به بهشت ببرند
و در این باره به خشونت و توحش هم متوسل می شوند !
مهاتما گاندی
برای هر سلیقه و با هر بودجه ای فایلی در سایت مشاورین املاک صناعی برای شما مشکل پسندان وجود دارد کافیست روی لینک زیر کلیک کرده تا به دنیای صناملک.کام وارد شوید:
2250متر باغ میوه
120 متر ویلا
مجموعا 600متر سالن ارتفاع 4.5
برق 3فاز
گاز
استخر
چاه آب اختصاصی
استخر
محوطه سازی شده
سند6دانگ
پایانکار شهرداری و تسویه حساب جهاد کشاورزی
اطلاعات تکمیلی در تماس با ما:
09128855711
آدرس دفتر:شهریار-میدان شهید صیاد شیرازی-پایینتر از قصر داریوش-سایت مسکن صناعی
آدرس در نقشه گوگل: http://bit.ly/1wF69R4
مشاهده عکسهای کامل این باغ و دیگر باغ ویلاها در سایت : http://sanamelk.com
سایت مسکن صناعی نمونه مشابه نداشته و هرگونه کپی برداری از عکسها،لوگو،محتوای سایت پیگرد قانونی داشته و سایتهای متقلب فیلتر خواهند شد.
در ادامه مطلب...
علامه امینی تعریف کرده است که:
مدتها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟
و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگیِ حضرت سیدالشهدا (ع) را چگونه به او میدهد؟
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمیگذارم از این آب قطرهای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت مینمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت، چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند، او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هر عذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
«لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین»