دیدگاههای مختلفی در مورد شیوه مدیریت مدارس وجود دارد عده ای از مدیران مدارس ریشه بسیاری از مشکلات وراه حل های مدارس را در منابع مالی ، فیزیکی وبودجه آن می دانند این افراد بیشترین توجه خود را به ورودی های سیستم مدرسه معطوف می دارند عده ای دیگری اعلام می دارند که اگرچه توجه به منابع موجود در ورودی های سیستم ازاهمیت بالایی برخوردار است اما باید به فرایند سیستم توجه بیشتری معطوف داشت آنها در فرایند سیستم به محتوی ، روش ها ، چگونگی تدریس ، نحوه ی مدیریت وارزشیابی تاکید می نمایند .
در مدیریت کیفیت جامع که خود محصول مدیریت فرایند مداراست تلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند در این روش که به مشارکت همه کارکنان تاکید می ورزد روش ها ، ابزارومدل های مناسبی برای بهبود بخشیدن به کیفیت کار مدرسه به مدیران وکارکنان ارائه می دهد که لازم است مدیران وکارکنان با آموزش این شیوه ها تغییرات عمده ای را در روشهای کاری خود بوجود آورند وهمزمان با این تغییرات برنامه ریزی مناسبی را معمول واجرا نمایند .
در این مقاله ضمن تاکید به مدیریت فرایند مدار وارائه تعریفی از مدیریت کیفیت جامع راهکارهایی را برای دستیابی مدیریت به این شیوه ارائه داده است .
مقدمه :
از بررسی ومطالعه ی آثار گذشتگان روشن می شود که مدیریت از قدیم الایام در جوامع مختلف بشری وجودداشته است وبزرگان ورهبران ملل وادیان مختلف ضرورت وجود مدیریت ورهبری را نیز یک امر مسلم شمرده اند در قرون اخیر هم نهضت های مختلفی در امر مدیریت ظهور کردند که می توان به نظریه مدیریت علمی نظریه مدیریت نهضت روابط انسانی نظریه سیستمها در مدیریت ونظریه ترکیبی مدیریت اشاره کرد .
از آغاز کار تعلیم وتربیت انسان نیز از روشهای مختلف مدیریت در امر آموزش بهره برده است اما از آنجایی که تحولات اجتماعی جدید تغییراتی را در ابعاد مختلف جامعه از جمله در زمینه های مختلف فن آوری های اطلاعاتی وارتباطی ایجاد کرده خود به خود نیازهای جدیدی راهم بوجود آورده است لذا برای پاسخگویی به این نیازهای جدید افراد جامعه تغییرودگرگونی در روشهای مدیریت مدارس وتلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت مدیریت مدارس ضروری است .
امروزه دراین دنیای درحال تغییر وپیشرفت ، مدارس نیاز به تغییر ودگرگونی دارند واین تغییر باید ابتدا در مدیریت ایجاد شود چرا که واقعیات امروز جامعه را نمی توان با روشهای دیروز فهمید بلکه باید با تجدید نظر در روشها وبرنامه های گذشته نظریه ها وروشهای نوینی را جایگزین کنیم در حال حاضر مدیریت آموزشی رویکرد جدید فرآیند مدار محور را برای اثر بخش کردن مدارس آغاز نموده است در این مقاله برآنیم تااین رویکرد جدیدرا روشن وراهبردهای مناسب آن را بیان نماییم .
تعریف ومفهوم مدیریت :
بارشد وپیشرفت جامعه انسانی ، سازمانهایی به وجود آمده است که افراد هر سازمان برای دست یافتن به هدفهای آن فعالیت می کنند ومی دانیم تامین هدف های یک سازمان بدون طرح وتنظیم برنامه های دقیق ، ایجاد تشکیلات منظم وهماهنگ ورهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی افراد میسر نیست بنابراین می توان مدیریت را علم وهنر متشکل وهماهنگ کردن رهبری وکنترل فعالیت های دسته جمعی به منظور تامین هدف یا هدفهای مشترک خاصی تعریف نمود. علمای علم مدیریت تعاریف متعددی از مدیریت بیان کرده اند که به چند تعریف اشاره می شود .
مدیریت یعنی گردآوری اطلاعات وتنظیم آنها در جهت انجام کارهای سازمانی یا مدیریت عبارت است از هماهنگی منابع انسانی ومادی ، در جهت دست یافتن به هدفهای سازمان ودر تعریف دیگر مدیریت یعنی به وجودآوردن یا تامین یک محیط مناسب ، برای افراد سازمانی درجهت هدفهای سازمان می باشد
در مدیریت کمال مطلوب این است که بالاترین بهره از کار گرفته شود واین امر به زور امکان نخواهد داشت زیرا وفاداری ، علاقه به کار وابتکار عمل را بازور نمی توان در افراد ایجاد کرد بطور خلاصه بایدگفت مدیران موسسات مدرن امروزی با داشتن آخرین اطلاعات وتکنولوژی وقتی با انسانها سروکار پیدا می کنند باید در درجه نخست به نیازهای آنان توجه داشته باشند تا بتوانند از ابتکار عمل آنان در بالا بردن سطح کارآیی وافزایش بازده کار موسسات استفاده کنند
وظایف مدیر آموزشی
هدف اصلی مدیریت آموزشی تسهیل وپیشبرد امر آموزش ویادگیری است که برای رسیدن به این هدف مدیران آموزشی باید وظایف زیر را انجام دهند
ا - وظایف عمومی
برنامه ریزی عبارت است از تعیین اهداف وتدارک فعالیتها ، امکانات ووسایل برای تحقق اهداف لذا داشتن طرح وبرنامه کار هفتگی ، ماهانه وسالانه از وظایف مهم یک مدیر موفق آموزشی است
سازماندهی : فرا گرد سازماندهی یعنی جریان نظم وترتیب دادن به کار وفعالیت ، تقسیم وتکلیف آن به افراد به منظور انجام دادن کار وتحقق هدفهای معینی می باشد . مدیر آموزشی بدین منظور باید هماهنگی های لازم را بین افراد وواحدهای مختلف بوجود آورد .
رجوی تمام بی کفایتی خود را تحت نام حرکت عاشورایی می پوشاند؟!
منبع: انجمن نجات مرکز سمنان| پنجشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۳ چاپ
به طور کلی، آقای رجوی در جا خالی دادن و اینکه خود را پاسخگوی کسی
نداند و خرابکاری های خود را به گردن دیگران بیندازد مهارت فوق العاده ای دارد. او
شخصی است که می تواند افراد را مورد حسابرسی قرار دهد ولی خودش را هیچگاه در معرض
بازخواست دیگران قرار نمی دهد.
او ادعا می کند در تمام پروسه سازمانی فرقه منافقین چندین بار حرکت عاشورائی داشته
است، یک حرکت زمانی که موسی خیابانی و اشرف ربیعی را با تعدادی در خانه های تیمی
تنها گذاشت و خودش پا به فرار گذاشت و در ادامه نفع تبلیغاتی و سیاسی این فرار را
تا مدت ها از آن خود کرد. همانطور که می دانیم موسی خیابانی در سلسه مراتب
تشکیلاتی، همردیف خود مسعود و در برخی جاها بالاتر و از طرفی هم در بین افراد
سازمان از محبوبیت خاصی بر خوردار بود. مسعود با فرار کردن از صحنه و تنها گذاشتن
موسی، به نوعی رقیب را از صحنه بدر کرد و براحتی با یک تسویه حساب، سبب شد کسی نیز
وی را هم مقصر نداند و تردیدی نسبت به وی در دیگران ایجاد نشود. مسعود در اوج
رذالت، این واقعه را عاشورای منافقین در 19 بهمن نامید.
مرحله دوم فرستادن نفرات خود در عملیات مرصاد (فروغ جاویدان ) جهت مقابله با
رزمندگان ایرانی و در حقیقت تجاوز به خاک کشورش بود. مسعود رجوی در این حرکت
احمقانه، تعداد زیادی را قربانی ندانم کاری خود نمود او قبل از عملیات، در نشست
توجیه عمومی اعلام کرد خدایا من تمام دار و ندارم و تمام سرمایه ام طی این سالیان
را برای پاسخ دادن به ضرورت تاریخ عاشورا گونه به صحنه می فرستم و نتیجه هرچه باشد
به نفع خلق قهرمان و ملت ایران خواهد بود اما پس از شکست در عملیات، خودش را کنار
کشید و شکست در عملیات را به گردن افراد انداخت.
یکی از مشخصه های رهبران فرقه ها این است که خودشان را پاسخگو نمی دانند و درست
اشکال را حائلهای ایدئولوژیک دانست و بحث های مربوط به تنگه و توحید را راه انداخت
.حرکت سوم را در سال 70 باشروع جنگ عراق و آمریکا که فکر می کرد احتمال آن را دارد
از بین برود یک موضوع به نام صلیب را مطرح نمود که افراد باید سیته ترین شق را در
نظر بگیرند . در همین شرایط از نیروها خواست که تا کجا همراه وی هستند ودقیقا فرصت
را مناسب دید تا فرزندان را از پدر و مادرانشان جدا کند و ریل انقلاب کذائی را
اجرا کند و این بحران بهترین زمان برای وی شد. وجالب اینکه آخرکه در هر جلسه ای
برای ساکت نگه داشتن افراد زمان سرنگونی معین می کرد اخیرا هم اعلام کرد . من
مسئولیت سر نگونی ندارم و من آمدم که شما را آخر و عاقبت بخیر و سعادتمند کنم .
این حرف از صد تا فحش بدتر است و به افراد کارد بزنند بهتر بود تا این حرف
رابشنوند . در همین سال 93 باز مجددا بحث عاشورا را به میان آورد صحبت های تکراری
و تحت فشار قرار دادن نیروها ای کاش بجای اینهمه تعهد گرفتن از نیروها خود رجوی یک
بار هم شده تعهد می داد . در این سالها گرفتن امضاء خون و نفس و انقلاب کذائی و
موسسان دوم و انواع و اقسام بند های انقلاب تماما یک هدف بیشتر نداشت آنهم افراد
را در هر شرایطی مطیع و سر سپار مطلق خود کند .یک حرکت عاشورائی را باید چند بار
انجام داد و تکرار نمود . این اوج دنائت رجوی است که حتی در بحث اعتقادی سعی می
کند از افراد سوء استفاده کند . و آدمها را فریب دهد .
اتفاقا باید از رجوی سئوال نمود ؟ آیا این حرکتهای عاشورائی فقط باید خاص نیروها
باشد و همواره شماباید این جان نا چیز و بی ارزش تان را در ببرید . رجوی در کل این
سالها هر گاه ژست این را گرفت که هرکس نخواست می تواند برود بحثی دیگر را علم می
کرد به نوعی جلوی افرادسنگ می انداخت بطور مثال بحثهای طعمه خارجه نداریم و امنیت
افراد و ورود غیر قانونی به کشور عراق را پیش می کشید . و همیشه تعدادی نخود هر آش
هم وجود داشت که برای خوش خدمتی به میان گود بیایند و بگویند برادر مسعود اگر شما
اجازه بدهید ما نمی توانیم اجازه بدهیم کسی این کشتی را سوراخ کند .حال افراد نمی
دانستند و آنقدر مجاب شده که متوجه نمی شدند خود رجوی هزاران بار این کشتی را
سوراخ کرده آنهم وقتی افراد را با نیرنگ از اعتقاداتشان منحرف کرده و اصولی نبوده
که زیر پا نگذاشته است . و با این طرز تفکر که به نفع سازمان و آینده ملت ایران
است هر خیانتی را در زیر این ایدئولوژی انجام داده است .
جناب مسعود خان چرا این حرکتها فقط باید خاص افراد زیر دست باشد و تو همسرت از آن
مستثناء باشید . دیر نیست که سزای اعمالت را ببینی و درست است که آیندگان خواهند
دید که چه کردی .
مهمان ناخوانده در فرانسه
منبع: انجمن نجات مرکز البرز| شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۳ چاپ
فرانسه که کشورش را مهد انقلاب و آزادی و پایتختش را عروس شهرهای
اروپا می خوانند هم اکنون دچار بحران تروریستی شده که تازگی با میزبانی قدیمی از
یک سازمان تروریستی به نام سازمان مجاهدین خلق قیمت گزافی داد، حمله مسلحانه به
دفتر مجله ای در پاریس و سوپر مارکتی در حومه پاریس و کشتار عده ای تمام دنیا را
نگران نمود که حدود بیست نفر از روئسای جمهور و رهبران و صدراعظم کشورها را به
راهپیمایی و همدردی فراخوانده و در حال حاضردولت فرانسه از ارتش خود برای برقراری
امنیت کمک خواسته اما تجربه ثابت نموده که جلوگیری و پیشگیری خیلی بهتراز مقابله
نظامی میباشد.
دولتمردان فرانسه سالها و ماه ها قبل توسط افراد جداشده از سازمان تروریستی
مجاهدین و انجمن های مختلف از حضور خطرناک این سازمان آگاه شده بودند و با اینکه
همین سازمان پرونده قضایی ، دستگیری و پولشویی و همچنین حمایت مالی از تروریست در
فرانسه داشته اما با رشوه تبرئه شد و کشور فرانسه را همچون دولت سابق عراق به
جولانگاه و محل کارهای تروریستی تبدیل کرده.
فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه باید بداند که دشمن در نزدیکی او ودر کالبد
کشورش است نه در مرزهای دور،مهمان ناخوانده اش که به او پروبال و اقامت طولانی
داده همچون انگل که در بدن یک موجود زنده از داخل به بافت ها و سلولهای حیاتی آسیب
میرساند به مردم و دولت فرانسه نیزصدمه و آنها را قربانی می کند.
بلی سازمان مجاهدین همردیف القاعده و از یک جنس و سنخ میباشد و کشور فرانسه این
میزبان گرامی را از یک کشور توریستی به یک کشور تروریستی تبدیل کرده.
سازمان مجاهدین حدود بیست و پنج سال است به دستور رجوی و با حضور مریم قجر عضدانلو
دریکی از شهرهای نزدیک پاریس پایگاه تروریستی و مرکزی در قلب اروپا تشکیل داده و
از آنجا تمام اهداف پلید خود را پیش میبرد و با سیاست "ترور و تسلیت"
عوام فریبی میکند به اینگونه که افراد و واحزاب افراطی را تحریک میکند برای ترور
افراد سپس پیام تسلیت میفرستد و به صورت نمادین و سمبلیک در تجمعات آنها شرکت
میکند ، حضور مزدوران مریم قجر در راهپیمایی اخیر در پاریس و مصاحبه آنها با
نمایندگان سابق پارلمان خود نمونه ای از اعمال آنهاست .اگر در این عملیات ها دست
ندارید و یا همراستای عقاید تروریستی القاعده نیستید چرا مانند مردم همدردی و
راهپیمایی نمیکنید ؟! مصاحبه و فرار به جلو برای چیست.
آری تنها راه حل حکومت فرانسه برای حل این بحران ارتش نیست ، بلکه مانند گذشته
یعنی در7 ژوئن 1981 (21 دی 1360) فقط و فقط اخراج میباشد و اگر دولت وقت در همان
سالها جدی برخورد میکرد و با محاکمه این گروه جلوی بذرافشانی آنهارا می گرفت هرگز
چنین بهاء گزافی نمیداد.
انجمن نجات و دیگر انجمن ها بارها و بارها اطلاع رسانی کرده اند که سازمان مجاهدین
تروریست بوده و اقدامات تحریک آمیز بر روی احزاب میکند و بدرستی کشورهای غربی باید
بدانند که تروریست" خوب و بد" ندارد.
بیژن – کرج