همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

امامزاده ابوالحسن بروجرد،شاهزاده‎ای در لرستان

 

امامزاده ابوالحسن بروجرد یکی از شاخص‎ترین امامزاده‎های لرستان به شمار می‎رود.

 

بنای حرم شاهزاده ابوالحسن یا محمد ابن حمزه ابن حسن المکفوف ابن احسین الافطس ابن الامام علی بن الحسین زین‌العابدین ابن الحسین ابن‌علی ابن ابی‌طالب(ع) در خیابان صفای بروجرد واقع شده است.

 

بقعه شاهزاده ابوالحسن تنها مورد توصیف کلی واقع شده و در بعضی منابع هم درحد معرفی به آن اشاره شده است و حمید ایزدپناه این بنا را معرفی و توصیف کرده و از طرفی در فهرست بناهای تاریخی و دایرةالمعارف ایران نیز از این بنا نام برده شده است.

 

بقعه شاهزاده ابوالحسن به شکل مستطیل ساخته شده و دارای گنبد نیم‌کره و خوابیده است و در ورودی بنا در ضلع شرقی و در وسط ضلع شمالی و جنوبی بنا پلکانی قرار دارد که به بیرون منتهی می‌شود، بنای مورد بحث از سه قسمت حیاط، رواق‌ها و اتاق مقبره تشکیل شده است و گنبد بنا در قسمت شمالی بدنه و روی اتاق مقبره قرار دارد و به فاصله 24 سانتیمتر از کف پشت بام روی بدنه گنبد دریچه‌های کوری به ابعاد 20 در 20 قرار دارد.

 

هر چند گنبد بیرونی بنا از نوع هشت ضلعی است، اما نمای آن بر اثر مرور زمان به شکل مخروطی درآمده و در غرب اتاق مقبره یک رواق به طول 17 متر قرار گرفته است که به رواق‌های شمالی و جنوبی این بنا راه دارد.

 

این رواق متشکل از سه اتاق گنبددار است که در هریک، تدفین‌های شخصیتی صورت گرفته، پوشش سقف بنا مانند سایر رواق‌ها از نوع طاق و تویزه است و در وسط این رواق دو سنگ قبر به چشم می‌خورد که یکی از آن‎ها متعلق به سرلشگر طهماسبی بوده و قبر دیگر نیز به شیخ محمدرضا دزفولی تعلق دارد.

 

بر سر در ورودی اصلی این بنا تزئینات کاشی بانقوش گل و بوته و خطوط قرآنی همراه با کاشی‌هایی با طرح پیچک دیده می‌شود و سقف ایوان ورودی و گنبد خانه و بدنه دیوار آن‌ها توسط سازمان اوقاف و امور خیریه آینه‌کاری شده و بدنه دیوار ایوان‌های اطراف گنبد خانه تا ارتفاع دو متری سنگ‌کاری شده و ارتفاع گنبد نسبتاً کوتاه است.

 

پوشش نمای بیرونی گنبد اندود کاهگل بوده که اخیراً ایزوگام شده و پاره‌ای مرمت‌های اشتباه باعث خسارت به بنا شده، از جمله سنگ‌کاری که موجب محبوس کردن نم و رطوبت در پی و بدنه دیوار آجری شده است.

 

بنابر گزارشات مولانا بروجردی، شجره‌نامه این امامزاده را به نقل از کتاب مشاهدةالعتره با چهار واسطه به حضرت زین‌العابدین(ع) منسوب می‎داند.

 

روی این قبر، سنگی از مرمر سفید به اندازهٔ ۳۳×۸۶ سانتی‌متر قرار دارد که در وسط آن نام صاحب قبر نوشته شده است. همچنین درخصوص ساخت بنا، ‌ آن را به حموله - وزیر سلسلهٔ قره‌قویونلو – نسبت می‎دهند.

 

این امامزاده شریف مورد احترام مردم بروجرد و مناطق اطراف آن است.

وانشان؛ ابیانه‌ای در همین حوالی

باتشکر از خبرگزار ی ایسنا و همچنین سرکار خانم عبدلی

 

وانشان؛ ابیانه‌ای در همین حوالی

» سرویس:                         استان ها - اصفهان                    

از برخی خانه‌ها طاق‌ها و دیوارهای فرو ریخته دیده می‌شود، دیگر کاه گل دیوارها بوی نم نمی‌دهد، اما هنوز خورشید چون گذشته با سخاوت بر بام خانه‌ها می تابد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) در گلپایگان، زندگی در روستا رسم خوشایندیست، کوچه‌های پیچ در پیچ و خاکی، خانه‌هایی از خشت و گل و درب‌هایی چوبی با کلون‌های بزرگ دست به دست هم می‌دهند تا زندگی شاعرانه‌ای را در روستا رقم زنند.

حیف است اگر آدم به دامنه کوه‌های زاگرس نزدیک شود ولی روستای "وانشان" را نبیند. کنار امامزاده، جنب نهر آب و وسط میدان روستا، درخت چناری است که بزرگان روستا می‌گویند 900 سال قدمت دارد و به قدری تنومند است که گویا در گذشته علاوه براینکه سایه‌ای بر سر اهالی روستا بوده، بچه‌ها بر روی شاخه‌های آن می‌رفتند و مراسم تعذیه را از آن بالا نگاه می‌کردند.

تا چند سال پیش در هر خانه‌ای از این روستا دار قالی برپا بود و با دست‌های دختران و زنان جان می‌گرفت، اما اکنون گره کور فراموشی به جان تار و پودهای فرش دستباف وانشان افتاده است.

شب‌های زمستان سال‌های پیش این روستا را نمی‌توان فراموش کرد، همان شب‌هایی که بزرگ‌ترها ذغال کرسی را آماده می‌کردند تا خانه خود را همچون دل‌هایشان گرم کنند و سپس ظرف‌هایی پر از نخودچی، کشمش، بادام و گردوی وانشان را بر روی کرسی می‌گذاشتند و با دلی گرم نظاره‌گر زمستانی سرد بودند.

سالهاست که دیگر سرما سرمای قدیم نیست و بچه‌ها که زمانی هیاهویشان زندگی بخش بود دیگر بزرگ شده‌اند و وانشان خاطره‌ آنها شده است.

وانشان جزء روستاهای پرجمعیت بود که در خود سه باب مدرسه و چهار باب حمام را جای داده بود، اما به دلیل مهاجرت بیش از حد اکنون جمعیتی در حدود 500 نفر در آن ساکن هستند و دیگر از حمام‌های روستایی آن خبری نیست و از مدارسی هم که با کمک اهالی آن ساخته شده بود فقط یک مدرسه سالم مانده که آن هم در زمان انتخابات و... استفاده می‌شود.

وانشان در بهار و تابستان به قدری زیبا می‌شود که اگر بگوییم در نیمه اول سال جمعیتش دو برابر می‌شود اغراق نکرده‌ایم. مسئولان ذی‌ربط معتقدند این روستا می‌تواند همچون ابیانه پذیرای گردشگران داخلی و خارجی شود و یکی از زیرساخت‌های گردشگری که انجام شد سنگ فرش تعدادی از کوچه‌های روستا بود، که متاسفانه به دلیل عدم انتخاب سنگ فرش‌های سازگار با آب و هوای منطقه، خیلی زود تخریب شدند و دردسرهای تردد را برای ساکنان به همراه آوردند.

مردم هنوز هم امیدوارند غبار بی‌مهری از چهره تکیده روستا زدوده شود و همتی صورت گیرد تا وانشان هم ابیانه‌ای شود در همین حوالی.

در روستای وانشان آرامگاه تاریخی امامزاده ابوالفتوح قرار دارد که پیشینه آن به قرن دهم هجری شمسی بر می‌گردد. به گفته برخی از اهالی روستا قدمت این امامزاده به بیش از هزار سال می‌رسد آنها درخت عظیم و قدیمی کنار امامزاده را شاهدی برگفته‌های خود می‌دانند. بنای این امامزاده دارای دو بخش الحاقی و اصلی است که بخش اصلی آن مربوط به فضای زیر گنبد و مربوط به دوران صفویه است. همچنین درفضای داخلی گنبد صندوق چوبی و منبت کاری شده‌ای وجود دارد اما به دلیل اینکه این صندوق درون امامزاده وجود دارد مشخص نیست که دستان چه کسی و در کدام دوره آن را ساخته است.

قدمت امامزاده این روستا در درب آن نیز نمایان است چرا که اوج کمال منبت کاری دوران شاه تهماسب صفوی درآن هویداست.

ساخت کتیبه نصب شده بر روی درب را به قاسم حسین خوانساری نسبت می‌دهند و وقف کننده آن را امام جلال الدین می دانند که وی نیز در سال ۹۸۴ه.ق از طرف شاه تهماسب بیگلر بیگ منطقه(فرماندار) شد.

بابادودورشاه(برج دیدبانی روی کوه دیگا)، چشمه لمبی(یک چشمه)، چشمه مورا(گردوکونی یا ماهور)، کوه دزی، دیگا، کوه محد حیدر، قلعه جمال، سدکرا( آرامگاه سید کرار)، مقبره پهلوان علی، برج حاج فرج‌الله، مزرعه امیریه و قلعه وانشان سایر اماکن دیدنی‌ است که می‌توان در این روستا مشاهده کرد.

وانشان در 12 کیلومتری جنوب گلپایگان و 15 کیلومتری شمال شهر خوانسار و در کنار کوه "تیر" قرار دارد.

تهیه از: فاطمه عبدلی، خبرنگار ایسنای اصفهان

بنای امامزاده سیدابراهیم ابن باقر قبل از مرمت و بازسازی

بنای امامزاده سیدابراهیم به گفته کارشناسان میراث فرهنگی به دوره سلجوقی یعنی حدود 850 سال قبل برمیگردد و همچنین به ثبت ملی به شماره 7978 یونسکو جهانی گردیده است. بنابراین امکان تخریب کامل و ساخت به صورت جدید را ندارد به همین دلیل هرچند وقت یکبار ممکن است مرمت وبازسازی شود . در زیر برای شما دو تصویر از امامزاده سیدابراهیم قبل از مرمت آن قرار دادم که خیلی هم زیبا بوده است.

خورشید ایلام , امامزاده ابراهیم ابن باقر , فرزند امام محمدباقر

فرزند امام محمدباقر

 

 

 

اسناد امام زاده سازی اوقاف در صحن علنی مجلس

پارسینه: موضوع افزایش تعداد امام زاده ها برای اولین بار از سوی یک نماینده مجلس شورای اسلامی مطرح شد.

غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی نماینده مردم رشت در مجلس با انتقاد از عملکرد سازمان اوقاف در زمینه تولیت امامزاده ها و مسایل اقتصادی، این سازمان را یک زمین خوار بزرگ توصیف کرد و گفت که با توجه به چند برابر شدن آمار امام زاده ها، مردم سوال می کنند که بعد از انقلاب این همه امامزاده از کجا آمده است؟

برخورد افسار گسیخته سازمان اوقاف با موقوفات، لزوم اعمال اصلاحاتی در این سازمان، تبدیل سازمان اوقاف به یک بنگاه  بزرگ اقتصادی و تصرف منابع ملی توسط سازمان اوقاف از دیگر مواردی بود که از سوی این نماینده مجلس مطرح شد.

خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوم شماره بدم...؟

خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوم  برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خانوم چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود….!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح
نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را
به خوابگاه برساند…به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد…
امــــا…اما انگار چیزی شده بود…دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… نگاه بدی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!