خانه عناوین مطالب تماس با من

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

ابر برجسب

ایران دانلود خواهد وبلاگ ادامه انجام اسلامی برنامه اینکه استفاده زندگی استان بیشتر داشته بسیار

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • Movies TORRENT Download
  • دانلود آلبوم جدید شادمهر عقیلی به نام تجربه کن
  • چگونه کودکانی شیک پوش داشته باشیم + تصاویر
  • جهیزیه عروس خانوم های خاص + تصاویر
  • در ایران از هر دو نفر 1 نفر به این بیماری دچار است
  • دکوراسیون های رویایی اتاق کودک + عکس
  • زن ۶۱ ساله‌ای در تهران مادر شد + عکس
  • دست بازیگر زن ایرانی شکست+عکس
  • واکنش خبرنگار زن تلویزیون به شایعه رابطه اش با ستاره فوتبال+عکس
  • ابراز عشق رضا صادقی به همسرش+عکس

بایگانی

  • مهر 1396 1
  • آذر 1395 1
  • تیر 1394 71
  • خرداد 1394 738
  • اردیبهشت 1394 188
  • اسفند 1393 1
  • بهمن 1393 2692
  • دی 1393 8396
  • آذر 1393 3415

جستجو


آمار : 969901 بازدید Powered by Blogsky

همه حاصل مصائب رفته بر باستان شناسی ایران است.

باستان شناسی به مفهوم یک رشته و دانش مدرن دانشگاهی با هجرت و وداع تاریخ با نسل های پی درپی درجامعه امروز دامان می گستراند به گونه ای جذاب و غیرقابل وصف دلربا وعام پسند مورد توجه قرار گرفته است فعالیت این گروه نیز مانند این رشته جذاب و دلربا و دلنشین و عامه پسند است اما حال روز باستان شناسان هم مانند باستان شناسی خوب و قابل تعریف نیست.چرا که وقتی اثری تاریخی از دست می رود و یا به تپه ای تاریخی تجاوز می شود و یا یک موزه مورد دستبرد قرار می گیرد انگار آواری بر سرشان خراب شده است و یا منزلشان مورد سرقت و تجاوز قرار گرفته است.احساس یک باستان شناس به آثار و پدیده های تاریخی نگاه پدر به فرزند است.زخم بر آثار زخم بر جان و روح و تن باستان شناس است.به رغم همه دلربایی و جذابیتی که باستان شناسی و فعالیت باستان شناسان دارد واقعیت این است که این دوحوزه فعال که از سرچشمه میراث سیراب می شونددرمقام نظر و عمل از همه پیچیده تر بحث انگیزتر،جدال خیز و گاه تناقض آمیز و شک برانداز هم نشان داده است آنجا که ابهام و شک بر تحلیل های علمی سایه انداخته است همیشه پای مفقود یک اثر و شئی دیده شده است .درکشورما که متاسفانه تخریب آثار و مواریث تاریخی شدت نجومی یافته وآثار و مواریث لجام گسیخته گام به پیش نهاده است.اگر امروز هنوز باستان شناسی ایرانی رنگ و بوی دانش بومی به خود نگرفته است و اگر هنوز هیچ اتفاق نظری بر سر تعریف باستان شناختی ایرانی ارائه نشده است اگر امروز همه راه ها و تحلیل ها،راه ورود به بحث ها و نقد ها و تحلیل و تفسیرهای علمی (تاریخی) بر باستان شناسان و باستان شناسی ایران بسته شده است.حاصل این همه مصائب رفته هم بر باستان شناسی  ایران و هم بر باستان شناسان ایرانی است. 

  •  
باستان شناسی تاریخی شناسان تحلیل ایرانی امروز تجاوز مواریث مانند
ادمین جمعه 26 دی 1393 ساعت 21:46
0 نظر

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا

دوستت دارم‌ها را نگه می‌داری برای روز مبادا،

  دلم تنگ شده‌ها را، عاشقتم‌ها را…

  این‌ جمله‌ها را که ارزشمندند الکی خرج کسی نمی‌کنی!

  باید آدمش پیدا شود!

 باید همان لحظه از خودت مطمئن باشی و باید بدانی که فردا، از امروز گفتنش پشیمان نخواهی شد!

 سِنت که بالا می‌رود کلی دوستت دارم پیشت مانده، کلی دلم تنگ شده و عاشقتم مانده که خرج کسی نکرده‌ای و روی هم تلنبار شده‌اند!

 فرصت نداری صندوقت را خالی کنی.! صندوقت سنگین شده و نمی‌توانی با خودت بِکشی‌اش…

 شروع می‌کنی به خرج کردنشان!

 توی میهمانی اگر نگاهت کرد اگر نگاهش را دوست داشتی

 توی رقص اگر پا‌به‌پایت آمد اگر هوایت را داشت اگر با تو ترانه را به صدای بلند خواند

 توی جلسه اگر حرفی را گفت که حرف تو بود اگر استدلالی کرد که تکانت داد

 در سفر اگر شوخ و شنگ بود اگر مدام به خنده‌ات انداخت و اگر منظره‌های قشنگ را نشانت داد

 برای یکی یک دوستت دارم خرج می‌کنی برا ی یکی یک دلم برایت تنگ می‌شود خرج می‌کنی! یک چقدر زیبایی یک با من می‌مانی؟

 بعد می‌بینی آدم‌ها فاصله می‌گیرند متهمت می‌کنند به هیزی… به مخ‌زدن به اعتماد آدم‌ها!

 سواستفاده کردن به پیری و معرکه‌گیری…

 اما بگذار به سن تو برسند!

 بگذار صندوقچه‌شان لبریز شود آن‌‌وقت حال امروز تو را می‌فهمند بدون این‌که تو را به یاد بیاورند

 غریب است دوست داشتن.

 و عجیب تر از آن است دوست داشته شدن...

 وقتی می‌دانیم کسی با جان و دل دوستمان دارد ...

 و نفس‌ها و صدا و نگاهمان در روح و جانش ریشه دوانده؛

 به بازیش می‌گیریم هر چه او عاشق‌تر، ما سرخوش‌تر، هر چه او دل نازک‌تر، ما بی رحم ‌تر.

 تقصیر از ما نیست؛

 تمامیِ قصه هایِ عاشقانه، اینگونه به گوشمان خوانده شده‌اند

 

نویسندشو نمیدونم کیه. ولی دلمو تکون داد

دوستت می‌کنی آدم‌ها صندوقت امروز دارم‌ها می‌داری شده‌اند
ادمین جمعه 26 دی 1393 ساعت 16:46
0 نظر

عکس/ اشک هایی که امروز به بار نشست

تصویری که پیش رو دارید، اوایل تیر ماه سال 1361 هجری شمسی به ثبت رسیده است. پاسداران گریانی که در این نما حضور دارند، از اعضای «قوای محمدرسول الله(صلوات الله علیه و آله)» هستند که ساعاتی قبل، تحت فرماندهی «حاج احمد متوسلیان» وارد «دمشق» شده اند و اینک درست در برابر ضریح مطهر بانوی مقاومت «حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)» ایستاده و همراه با ذکر مصیبتی که «برادر منصور نورایی»(نفر اول از چپ) اقامه می کند، خالصانه اشک می ریزند و مویه می کنند.
تامل در این تصویر که سی و دو سال قبل در «زینبیه» برداشته شده است، می تواند هر آزاده‌ی باورمند به تاثیر اشک و خون را به یاد شرایط امروز بیاندازد. چه گونه می توان انکار کرد که همین اشک چشم های بی ریا و خالصانه بود که پس از سه دهه، به بار نشسته و اقتدار و سربلندی های امروز فرزندان روح الله را در سوریه، لبنان، عراق، یمن و ... به ارمغان آورده است؟ حتی یک نفر از خیل رزمنده گان و مجاهدانِ سال های دفاع مقدس، تصور هم نمی کردند که پس از پذیرش «قطعنامه 598»، بار دیگر بیرق پاسداران و بسیجیانِ «نهضت روح الله» این چنین، مانند امروز، بر قلل رفیع عزت و کرامت به اهتزار در آید.

زنهار که پاسدار ثمره‌ی آن اشک ها و خون ها و خون دل ها باشیم


عکس/ اشک هایی که امروز به بار نشست

امروز خالصانه پاسداران
ادمین پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 21:49
0 نظر

حسین منزوی

به نظر من حسین منزوی را باید فرمانروای بلامانع غزلهای عاشقانه معرفی کرد.بخاطر اینکه وی  تصاویر تغزلی را در یک متن زبانی خیلی شفاف و جاندار ارایه داد.

 بلی باید متذکر شد. حسین منزوی راباید یکی بزرگ‌ترین غزل‌سرایان معاصر دانست زیرا ضمن وفاداری به ساختار سنتی غزل، در زبان و دایره‌ی واژگان نیز نوآوری‌های دل‌نشینی را رقم زد. او یکی از نوآوران غزل معاصر بود که غزل را با مایه‌های شعر نو بیان کرد .به نظر حقیر حسین منزوی را به گواهی غزل‌هایش باید ماندنی‌ ترین پرچم‌دار غزل عاشقانه در دهه‌های اخیر نامید. چون عشق در آثار او که اغلب غزل است، چنان زنده و پویاست که منزوی را به «شاعر همیشگی عشق» بدل کرده است. او خود درباره عشق در غزل می‌گوید: «هرچند پایگاه تغزل را عشق و عاشقی دانسته‌اند، ولی به گمان من، تغزل می‌تواند هر نوع حدیث نفسی را در بربگیرد، حتی اگر اجتماعی و عرفانی باشد.»  حسین منزوی بی‌تردید یکی از قله‌های غزل معاصر فارسی به شمار می‌آید. این در حالی است که غزل عاشقانه در دورة معاصر به واسطة شهریار و تنی چند از غزل‌پردازان حرفه‌ای کشور به تثبیت رسیده است. رویکرد حسین منزوی به غزل عاشقانه با زبان نیمایی آغاز شده و با زبان سنتی گره خورده است. تفاوت این شاعر با شهریار و طیف غزل‌پردازان سنتی، در تصویرآفرینی‌های نو و بافت نرم تغزل به لحن صمیمانه است.

 

 

این شاعر غزل‌پرداز معاصر که در موجاموج شعر نو اصالت خود را حفظ نموده و به افراط نگرویده و نزد تحصیل‌کردگان و دانشگاهیان تشخیص خود را حفظ کرده، به‌عنوان چهره‌ای شاخص در غزل نو شهرت یافته است.

 

 

با توجه به اینکه او در قالب قدیمی غزل شعر می‌ گفت ، اما شاعری معاصر بود . « یکی دیگر از رازهای ماندگاری غزل منزوی چنانچه در اول مطلبم خدمت دوستان عرض کردم عشق است که موضوع تمام غزل ‌های اوست و البته موضوع عشق وقتی در غزل ریخته می‌ شود ، نمی‌ تواند به‌ تنهایی معاصر بودن را تضمین کرد ، بلکه مستلزم نگاه معاصر شاعر نیز هست ... آن چه به نظر من غزل منزوی را معاصر می‌کند ، زبان و بیان ویژه ، صور خیال ، نگاه متفاوت و مضامین معاصر اوست . »

 

 در باره موسیقی خدمت دوستان عرض کنم هر شاعری در شعر فارسی هر چقدر که آشنایی ‌اش با موسیقی بیشتر باشد ، شعرش دلنشین ‌تر و روا‌ن‌ تر خواهد بود . حسین منزوی نیز سخت تحت تاثیر موسیقی بود و این به روانی و موسیقایی بودن کلامش کمک زیادی کرده است .او بیشتر غزل‌سرا بود هرچند گاهی شعر سپید هم می‌سرود.یکی دیگر از ویژگی‌های منزوی، زبان‌آگاهی اوست و همین زبان‌آگاهی، او را از دیگر شاعران متمایز می‌کند. در شعرهای اغلب غزلسرایان، سهل‌انگاری‌های زبانی وجود دارد، اما منزوی تا حد زیادی از این ایراد مبراست. دلیل این زبان‌آگاهی هم می‌تواند ذات مستعد منزوی باشد و هم می‌تواند سواد او و شناخت دقیقش از زبان فارسی باشد.حسین منزوی غزل را به شیوه ای شبیه به شعرنو می سرود و نظم فاخری را دنبال می کرد.منزوی گرچه در قالب قدیمی غزل شعر می گفت، اما شاعری معاصر بود. 

 

 

او آنقدر زیبا غزل می گفت و تغزل در غزل هایش موج می زد که شعر سپیدش را تحت الشعاع قرار می داد.شاعران بزرگ روزگار،  افرادی هستند که اشعارشان به صورت مثل رواج می یابد. منزوی این خصوصیت را داشت و شعرهایش در زبان مردم جاری شد. حال آنکه یکی از مشکلات غزل امروز ما این است که نمی تواند به صورت ضرب المثل در حافظه  مردم جای بگیرد.روزگار جوانی منزوی از سال های 45 تا 57،  روزگار رویکرد به مسائل اجتماعی و سیاسی بود. در آن روزگاری که غزل مهجور بود، کار منزوی و امثال او،  کاری کارستان به شمار می رفت. امروز غزل گفتن شاید چندان دشوار نباشد، اما در آن دوره،  زنده کردن غزل، کاری سترگ به شمار می رفت.

چنانچه خدمت دوستان عرض کردم ، منزوی عشق را در غزل زنده کرد و ابیاتی را که سرود .مجنون بیابان‎ها را به مجنون خیابانی و امروزی تبدیل و به جامعه معرفی کرد. عشق منزوی قابل لمس است و مانند سایر انسان‎ها در خیابان راه می‌رود و حرف می‌زند، در واقع عشق منزوی ماورایی نیست.سبک منزوی خاص است که شعر انتزاعی را کنار گذاشته و عینیت را جایگزین آن کرده است، به گونه‎ای که خود را جوجه ققنوس نیما معرفی می‎کند. زبان، موسیقی، تخیل و تفکر نوآورانه‎ای در شعر منزوی وجود دارد، به گونه‌ای که با خواندن شاهکارهای منزوی بدون این‌که نام وی در کنار کار باشد می‎توان تشخیص داد این اشعار برای شاعر امروزی و منزوی است؛ در واقع آثار وی امضای خود شاعر است، لذا به جرأت می‎توان گفت منزوی پدر غزل معاصر است.

 

 منزوی زودتر از خیلی از هم‌نسلان خود مردمی بود و این مردمی بودن به معنای انقلابی بودن هم هست. او با مردم بود و این به سه شیوه در شعرش نمود داشته است. گاه در میان مردم برای آنها شعر می‌گفت و گاه در خلوت خود باز هم برای آنها می‌گفت. تمام این مقوله‌ها را می‌توان در شعر منزوی دید و جست. برخی او را شاعر آیینی نمی‌دانند، حال آنکه منزوی بیش از 30 شعر برای بزرگان دینی سروده است، بدون اینکه به این امر تظاهر کند؛ چرا که همه این اشعار از عمق وجود او نشأت می‌گرفت و به مرحله ظهور می‌رسید. برای شناختن منزوی باید بارها آثار او را خواند و بررسی کرد.من همیشه منزوی را شاعری برای فرداها نامیده ام  .تمامی این ویژگی ها باعث شده است تا منزوی محدود به یک زمان خاص نباشد. زیرا منزوی هم شاعر امروز است و هم شاعر فرداها. مانند حافظ که هم شاعر عصر خودش بود، هم شاعر امروز و هم شاعر فرداها. این از همراهی منزوی با عصر و زمان خودش نشأت می‌گیرد. او را در غزلش یک انسان نوگرا می‌بینیم، در شعر نیمایی الهام‌گیرنده دقیقی از این سروده‌ها می‌یابیم و در نهایت او را آگاه به شعر آزاد درمی‌یابیم. در حوزه ترانه هم او این ویژگی را دارد؛ شاعری است که روح ترانه را در این موقعیت درک می‌کند.

 


و امازندگینامه کوتاه ومختصرش

حسین منزوی در سال ۱۳۲۵ در زنجان در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمد. وی از سنین جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۶ به عنوان شاعر خود را مطرح کرد و غزل‌های او مورد توجه غزل‌سرایان قرار گرفت.

منزوی در سال 1346 وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران . اما این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی رو آورد اما این رشته را نیز ناتمام رها کرد و در سال 1350 مجموعه شعر حنجره زخمی تغزل ‌‏را منتشر کرد.این کتاب در بخش شعر جهان‌‏ جایزه فروغ فرخزاد  که در آن دوران جزء معتبرترین جوایز ادبی کشورمان بود را به دست آورد.‌پس از انتشار این کتاب در صداو سیما  مشغول به کار شد و در این دوران برنامه یک شعر یک شاعر را تهیه وکارگردانی کرد. 

در همین دوران منزوی بسیاری از ترانه‌ها و تصنیف‌هایش را ساخت و تعدادی از آنها مورد توجه قرار خوانندگان مطرح آن روز قرار گرفت.وی مدتی مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود و در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله همکاری داشت. در سال‌های پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقی ماند.حسین منزوی هرگز کار دولتی نداشت و تنها با انتشار شعرهایش گذران عمر کرد. وی در شعر سپید نیز دستی داشت، موسیقی را خوب می شناخت و صدا و خط خوبی نیز داشت. حسین منزوی در سال 1383 پس از مدتها رنج از بیماری قلبی در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت.

 

 

 

 

 

 

ای یار دور دست که دل می بری هـنوز

چون آتش نهفته به خـاکـستـری هـنـوز

هر چند خط کشیده بـر آیـیـنه ات زمـان

در چشمم از تمام خوبان، سـری هـنـوز

سـودای دلـنـشـیـن نـخـستین و آخرین!

عـمـرم گذشت و تـوام در سـری هـنـوز

ای چلچراغ کهنه که زآن سوی سال ها

از هـر چـراغ تـازه، فـروزان تــری هـنــوز

بـالـیـن و بـسـتـرم، هـمـه از گل بیاکنی

شب بر حریم خوابم اگر بـگـذری هـنـوز

ای نـازنـیـن درخـت نـخـسـتین گناه من!

از مـیـوه هـای وسـوسـه بــارآوری هنوز

آن سیب های راه به پـرهـیـز بـسـتـه را

در سایه سار زلف، تو مـی پـروری هنوز

وان سـفــره شـبــانــه نـان و شـراب را

بر میزهای خواب، تو می گستری هنوز

با جرعه ای ز بوی تو از خویش می روم

آه ای شراب کهنه کـه در ساغری هنوز


حسین منزوی
 

 

 

 

 

شعر زیبا حسین منزوی برای دخترش غزل

دخترم! بند دلم غمگینم!

شیشه عمر غبار آگینم!

جوجه گم شده در توفانم!

شاخه خم شده از بارانم!

ای جگر پاره ام! ای نیمه من !

میوه عشق سراسیمه من!

گل پیوند دو غربت! غزلم!

حاصل ضرب دو حسرت!غزلم!

ارث عصیان معمایی من!

امتدادخط تنهایی من!

ساقه سرزده از نخل تنم!

جویی از سیل خروشان که منم!

کوکب بخت شبالوده من!

غزل طبع تبالوده من!

غزلم! آینه اندوهم!

بانک افکنده طنین در کوهم!

              ***
پدرت خرد و خراب و خسته

خسته ای بر همگان در بسته

خانه جن زده متروک است

که پر از همهمه مشکوک است

روح ها-خاطره ها-اینجایند

می روند از دلم و می آیند

یادها خیل کفن پوشانند

جز من از هر که فراموشانند

کدرم پنجره بازم نیست

کسلم رخصت آوازم نیست

             ***
در پی همقدمی همنفسی

ایستادم که تو از ره برسی

آمدی ؟ باز کن این پنجره را

پر از آواز کن این حنجره را...

از : حسین منزوی

 

 

 

 

از زیبا ترین و معروف ترین شعر های حسین منزوی

 

دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست

 

آن جا که باید دل به دریا زد همین جاست

 

در من طلوع آبی ِ آن چشم ِ روشن

 

یادآور ِ صبح ِ خیال انگیز ِ دریاست

 

گل کرده باغی از ستاره در نگاهت

 

آنک چراغانی که در چشم ِ تو برپاست

 

بیهوده می کوشی که راز ِ عاشقی را

 

از من بپوشانی که در چشم ِ تو پیداست

 

ما هر دُوان خاموش ِ خاموشیم ، اما

 

چشمان ِ ما را در خموشی گفت و گوهاست

 

****

 

دیروزمان را با غروری پوچ کـشتیم

 

امروز هم زان سان ، ولی آینده ماراست

 

دور از نوازش های دست مهربانت

 

دستان ِ من در انزوای خویش تنهاست

 

بگذار دستت راز ِ دستم را بداند

 

بی هیچ پروایی که دست ِ عشق با ماست

 

حسین منزوی

 

«روحش شاد ویادش گرامی باد»

 

بقلم ت- منصوری

 

 

منزوی معاصر امروز شاعری عاشقانه موسیقی هـنـوز فرداها می‌کند دوستان
ادمین پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 21:10
0 نظر

آرش قشم میزبان همای صیادان کوویی در هفته پنجم

در سومین روز از هفته پنجم رقابتهای لیگ یک قشم دو تیم آرش قشم و همای صیادان کوویی به مصاف هم میروند. تیم آرش که در هفته گذشته مقابل تیم پاس فجر به برتری رسیده بود امروز با روحیه ای بالا برای کسب سه امتیاز این دیدار مقابل میهمان خود همای صیادان قرار خواهد گرفت، تیم هما هم که هفته گذشته مغلوب تیم آزادی گیاهدان صدر جدولی شده امروز برای جبران شکست هفته گذشته خود مقابل آرش میزبان به میدان خواهد رفت.

مسابقات لیگ یک قشم

هفته پنجم

پنجشنبه 93/10/25

آرش قشم - همای صیادان کوویی

مکان برگزاری: ورزشگاه تختی قشم

تیم داوری این دیدار:

قضاوت این دیدار بر عهده ی آقای محمدرضاصیادی بهمراه کمکهای این دیدار آقایان هاشم رخشنده، محمدرضا مهاجری وکلاه درازی است و نظارت این دیدار بر عهده آقای علی ایزدپناه میباشد.

 

همچنین گفته می شود که مصاف دو تیم وحدت خلیج فارس رمکان و مهرونی لافت دو مدعی گروه الف که طبق برنامه امروز باید برگزار می شد به روز جمعه همین هفته (فردا) موکول گردیده است.

پنجشنبه 93/10/25

وحدت خلیج فارس رمکان - مهرونی لافت (لغو شد)

 

امروز صیادان مقابل دیدار گذشته رمکان مهرونی پنجشنبه کوویی خواهد
ادمین پنج‌شنبه 25 دی 1393 ساعت 16:58
0 نظر
  • 178
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • صفحه 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 36