همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

رابطه غیرت با تربیت فرزند در بیان آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی

دست‌نوشته‌های امیرمحسن سلطان‌احمدی

محیط خانوادگی که غالباً شدیدترین محبّت در آن هست، باید غیرت هم خیلی قوی‌تر باشد، چون پیوند، پیوندی قوی است. غیرت انسانی و الهی اقتضا می‌کند که فرزند را به آداب انسانی و الهی تربیت کنی. یک انسان تحویل جامعه بده، یک مؤمن تحویل جامعه بده، نه یک حیوان.

وبگاه "دست‌نوشته‌های امیرمحسن سلطان‌احمدی" نوشت:

بیشتر بخوانید

بسیجی

 اگر بخواهیم بسیجی را مانند یک شاکله ی انسانی تصور کنیم . انسانی میشود شبیه امیرالمومنین ( البته اهل فن میدانند در تشبیه ، گاهی شعله شمعی را به خورشید تشبیه می کنند !) بر شمردن وجوه این شباهت دشوار نیست.

« بسیجی یعنی علی (ع) که تمام وجودش وقف اسلام بود .»

بقیه در ادامه مطلب

حرکت به سمت تحقق علوم انسانی اسلامی

شاید مهم‌ترین مشکل در عرصه علوم انسانی در کشور ما،ناسازگاری این‌ علوم با فضای فرهنگی و نیازهای عینی جامعه دینی است:هم اسلام برای‌ زندگی دنیوی انسان‌ها برنامه دارد و هم این علوم ادعای چنین برنامه‌ای را دارند.اگر در عرصه علوم انسانی،مقصوداز«علم دینی»را دیدگاهی بدانیم‌ که خواهان گسترش اندیشه‌هایی است که حاصل تعامل معرفتی بین آموزه‌های‌ علوم جدید و آموزه‌های اسلامی باشد،آنگاه می‌توان مهم‌ترین نیاز در عرصه‌ علوم انسانی را«تولید علم دینی»معرفی کرد.در این مقاله کوشیده‌شده با پیش‌فرض قرار دادن ضرورت نوعی تعامل بین دستاوردهای علوم جدید و آموزه‌های متون دینی و بدون ورود در اختلاف‌نظرهای موجود در«معنای علم‌ دینی»،راهبردهای مشترکی برای سیاست‌گذاران جامعه علمی کشور توصیه‌ شود که در درازمدت،با فراهم آوردن زمینه‌های لازم برای تحقق علم دینی، وضعیت علوم انسانی در جامعه اسلامی ما را از«تهدید»به«فرصت»تبدیل‌ سازد.این سیاست‌ها ناظر به بازنگری در برنامه آموزشی علوم جدید و معارف‌ اسلامی و برقراری تعامل بین آنها،همراه با اعمال دغدغه‌های تربیتی لازم در فرایند تحصیل علم و اصلاح ساختارهای کلان علم در کشور،از دانشگاه‌ گرفته تا حوزه‌های علمیه و آموزش و پرورش و برخی نهادهای فرهنگی است. 

منبع : افق روشن

بومی سازی علوم انسانی

آیت الله علامه محمد تقی مصباح یزدی که به تعبیر مقام معظم رهبری، پُرکننده خلأاز جمله اندیشوران حوزوی و فیلسوفان اسلامی است که در حوزه تولید علوم انسانی اسلامی صاحب رأی و عمل است و از اولی افراد نادری بود را در زمینه اسلامی کردن دانشگاه ها لبیک گفت و وارد این او در ابتدای ورود به عرصه های علمی و فرهنگی، به نقد افکار و آراء مارکسیسم مشغول شد و چندین جلسه به مناظره تلویزیونی با سران کمونیسم ایران
. ایشان پس از انقلاب نیز با ستاد انقلاب فرهنگی همکاری کرد و بیش از ماه در کمیته اسلامی شدن دانشگاه ها فعالیت و مسئول دفتر همکاری حوزه و دانشگاه جلسات متعددی با اساتید دانشگاه در این باره برقرار کرد و کتاب ایشان پس از این دوره به تکمیل دوره بنیاد در
مهمترین تفاوت آیت الله مصباح با سایر نظریه پردازان حوزوی در این نکته است که نظریه پردازان علوم انسانی در حوزه بیشتر به مابحث کلی و چند و چون در مبانی و روش ها می پردازند اما آیت الله مصباح با اتخاذ مبانی و روشی معلوم، ورود به دانش های خاص می کند و هر یک از شاگردان خود را در یک رشته خاص از علوم انسانی هدایت و تربیت می نماید. از دیگر ویژگی های ایشان در امر تولید علوم انسانی اسلامی، ارتباط وسیع با دانشگاهیان دخلی
و حتی اساتید و دانشگاه های خارجی است؛ از رو ایشان، بخشی از شاگردان خود را برای
تحصیل علوم انسانی غربی به به دانشگاه «مک گیل» کانادا اعزام نمود. لذا کارنامه
ایشان در روند تولید علوم انسانی مفصل و دارای ابعاد مختلف است که پرداختن به همه
آنها در این مختصر ممکن نیست

منبع : ویکیپدیا دانشنامه ازاد

علت عدم گرایش جوانان به علوم انسانی

چکیده: «بزرگترین متفکران غرب می‌گویند: علوم انسانی در هر کشوری زائیده تفکرات بومی آنجا است».در واقع علوم انسانی آمریکا نمی تواند اروپا را اداره کند چون زائیده دگرگونی‌های اجتماعی خودشان است و زمانی می‌تواند با فرهنگ خود نسبت برقرار کند که زبان حقوقی و اجتماعی واحدی در جامعه برقرار کند تا بتواند با تحولات و باورها و ارزشهای اجتماعی خود همساز باشد و همچنین علوم انسانی و رشته های زیر مجموعه آن رابطه مستقیمی با روحیات و بعد روحی انسان –که‌پیچیدگی های خاصی دارد- دارد. بنابراین، باید توجه خاصی به این علوم داشت.
مسئولان آموزشی احساس می‌کنند تدریس فیزیک و شیمی و ریاضی نیاز به نگرش و روش علمی دارد و مدرسین این دروس حتماً باید متخصص باشند، ولی چنین تصوری در مورد دروس علوم انسانی وجود ندارد و شاید بشود گفت یکی از عوامل بزرگ بیگانگی قشر وسیعی از جوانان ما با علوم انسانی، آموزش غیر مسئولانه و نادرست در کلاسهای درس است (جایی که جوانان فرصت تماس علوم انسانی مثل ادبیات را دارند ولی گاه بیهوده به هدر می رود)
جای بسی سوال است که آیا یک دانش آموز رشته ریاضی فیزیک باید تا این حد آشنا به مثلثات و هندسه باشد؟ آیا دانستن بسیاری از مسائل روزمره و اجتماعی برای او ضروری تر نیست؟ آیا وقتی اکثریت دانش آموزان مدارس قرار نیست وارد دانشگاه شوند مطالب ضروری تری برای یاد گرفتن برای آنها وجود ندارد؟ سوال اصلی این است که احتیاجات اصلی دانش آموزان ایرانی که اکثر آنان قرار است به همین تحصیلات بسنده کنند چیست؟ علوم انسانی در ایران بیشتر از آنچه که تحلیل و ریشه یابی مسائل انسانی و اجتماعی باشد، علومی حفظی است که سعی دارد مطالب را به سبک مکتب خانه های قدیم قطعی و حفظی بیان کند، در حالی که واقعیت علوم انسانی چیزی جز همین تحلیل و بررسی و شک نیست.
جایگاه پایین رشته های علوم انسانی و اقتصادی درنظام فرهنگی ایران است که کاملا فرهنگ خلاف آن در کشور های پیشرفته دنیا برقرار است و بسیاری بر این عقیده اند که این یکی از کلیدی ترین ریشه های عقب ماندگی ایران است. در کشور های صنعتی علاقه مردم به انتخاب رشته های بازرگانی، مدیریت و اقتصاد کاملاً بالاتر از رشته‌هایی‌ است که در ایران به عنوان بهترین رشته‌ها شناخته می‌شوند. نظام‌ارزش گذاری غلط و منجمد درنظام آموزشی ایران منجر به آن شده است که ارزش رشته نه بر اساس نیاز فرد یا اجتماع، بلکه بر اساس معیارهای فرهنگی غلط تعیین شود. با توجه به اهمیت علوم انسانی و نیاز کشور به این رشته، جوانان ما بیشتر گرایش به سایر علوم غیر انسانی دارند. ما در این مقاله به علل عدم گرایش جوانان به علوم انسانی را بررسی می‌کنیم.

برای خواندن این مطلب به ادامه مراجعه کنید