دکترین خنده، تنها مدیریتی است برای ادارهی یک سیرک بزرگ. جناب وزیر اینجا ایران است. اینجا مردمانش، در برابر موشک و خمپارهها سر تعظیم فرود نیارودهاند، تحریمها به کنار، ما به بمب اتم هم باج نمیدهیم.
وبگاه "ریزه نیوز" نوشت:
به نظر می رسد ، به زودی با همکاری مراجع بین المللی یک جاده ی کاملا یک طرفه از ایران به ژنو زده خواهد شد تا مسئولین عزیز کشوران بدون هیچ نگرانی ، بدون ترافیک و شلوغی جاده ها مستقیم ، به ژنو بروند و صبح ها را با یک صبح بخیر گفتن به آقایان روزشان را شروع کنند .
مدیر شبکه اهل بیت مدتی را در شهر مشهد و نجف مشغول به تحصیل بود و سپس عازم آمریکا شد تا در قالب موسسه ای غیر انتفاعی، شبکه تلویزیونی اهل بیت را راه اندازی نماید.
این آقای الله یاری و شبکه اهل بیت در قم و اصفهان دفتر داشته و ظاهرا بخشی از وجوهات شرعی مردم بینوا، برای کمک مالی به این شبکه در نظر گرفته میشد.
الله یاری همیشه با این ادبیات زشت و زننده برنامه اجرا میکرده، اما از چه زمان جمهوری اسلامی کمکهاشو به این شبکه قطع کرد و دفاتر این شبکه در ایران رو مسدود کرد؟!
دلایلی که در سایتهای ایران مطرح شده:
ایجاد فاصله بین شیعیان و مرجعیت معظم شیعه(الله یاری اساسا مراجع را عادل نمی داند به کرات به حضرت امام خمینی توهین کرده و "نعوذ بالله" به حضرت آقا اهانتی میکند که قلمم خجالت دارد از نگاشتنش. الله یاری حتی آیت الله العظمی مکارم را عادل نمیداند و بدتر از آن حتی حضرت آیت الله بهجت را هم!!!)
کوبیدن دولت ایران و پایین آوردن جمهوری اسلامی از حامی مستضعفان و شیعیان جهان به دشمن اهل بیت!!
اخیرا هم که میگفت مراجع قم به دنبال ریاست و قدرتند و هوای نفس آنها را گرفته و امام زمان عده ی زیادی از اینها را نعوذ بالله میکشد!!!
* تیم ملی با کیروش نتوانست در جام ملت ها نتیجه بگیرد و بدون جام در حال بازگشت به ایران است صحبت هایی در مورد فرکی و حضورش در تیم ملی می شود. نظرت تو در این مورد چیست؟
من اصلا نمی خواهم در مورد تیم ملی صحبت کنم جز یک مورد. اما در مورد فرکی هم من نمی توانم نظری بدهم. در خصوص او بیشتر از یک سال است که چنین خبرهایی شنیده می شود و اکنون هم به خاطر حذف تیم ملی که تا حدودی قابل پیش بینی بود این بحث ها مطرح شود. من فقط فکر می کنم که مسئولان باید صبر بیشتری داشته باشند و تا یک هفته قبل از مسابقات مربی خود را انتخاب کنند! فرکی اکنون مربی ماست و کار خودش را انجام می دهد و کم تجربه و افتخار ندارد. او لیاقت خودش را نشان داده است.
* در مورد تیم ملی می خواستی یک مسئله ای را بگویی.
می خواستم در مورد عبدالزهرا صحبت کنم. مسئولان ما مدام می گویند که او دوپینگی بوده است اما سوال من این است که اگر فدراسیون فوتبال می دانسته که او دوپینگی بوده چرا زمانی که در ایران از او این تست گرفته شده این مسئله به صورت رسمی اعلام نشده است؟ این مسئله خیلی جالب است و اگر کسی بخواهد آن را بررسی کند به زوایای جدیدی از اتفاقاتی که در لیگ می افتد می رسد. مگر آزمایش دوپینگ او مثبت اعلام نشده چرا با او برخوردی نشده و این موضوع رسما به رسانه ها گفته نشده اما سر ایوب والی چه آوردند؟ او یک بازیکن بسیار ساده است که اگر بدانید از چه طریق دوپینگ کرده خنده تان می گیرد و افسوس می خوردید. چطور باید برای بازیکن خوبی مثل والی به این سرعت رای داده شود اما یک بازیکن عراقی به فوتبال ما آمده و ۶ ماه قبل دوپینگ او مثبت اعلام شده ولی کسی حرفی نمی زند. فدراسیون فوتبال ما بعد از بازی عراق طوری در خصوص دوپینگ بازیکن عراقی مانور کرد که انگار در همان بازی با ایران دوپینگ کرده درحالی که قضیه برای ۶ ماه قبل بوده و تازه ماده ای که اسم آورده می شود که او استفاده کرده چیز خاصی نبوده و جریمه آن نهایت ۶ ماه بوده است. یکسری در این ماجرا در حال فرافکنی هستند. خود فیفا هم می دانست که چیز خاصی نبوده و به همین دلیل اتفاقی نیفتاد. این مسئله ربطی به کرسی داشتن یا نداشتن ایران در AFC نداشته و اگر همه کرسی ها را هم داشتیم اتفاقی برای ایران رخ نمیداد.برخی از مسئولان فدراسیون فکر می کنند که همه مردم فریب می خوردند در حالی که با کمی تامل می توان فهمید که قضیه از اول هم برای ایران سودی نداشته است.
واژه ی لمپن ، واژه ای وارداتیست که نیروهای چپ آنرا وارد ادبیات سیاسی کردند . این واژه از مارکسیسم گرفته شده است و مارکس آنرا درباره ی کارگرانی به کار برده که در جوامع صنعتی ، با قرار دادن نیروی کار خود در اختیار صاحبان سرمایه ، مانع قدرت یابی طبقه کارگر میشوند. به بیانی دیگر در فرهنگ مارکسیستی لمپن به افرادی گفته می شود که ظاهر پرولتاریایی دارند ولی فاقد فهم و شعور طبقاتی هستند.
لمپن های ایرانی بیشتر برآیند توده ای بودن جامعه ایران هستند و تا زمانیکه جامعه ما رفتارهای توده ای داشته باشد ؛ لمپن ها بهترین افرادی هستند که می توانند در فعالیت ها و کنش های سیاسی اجتماعی ایران نقش آفرینی نمایند .
لمپن ها در یک پیوند ذاتی با فرصت طلبان و منفعت جویان ؛ در مسائل سیاسی و اجتماعی در نوسان بوده و گاه در جبهه موافق و گاه در جبهه مخالف قرار می گیرند و این نه بر اثر شناخت و معرفت بلکه بدلیل منافع کوتاه مدت و ویژگیهای روانی و فرهنگی حاکم بر آنها صورت می گیرد . لمپن ها همواره بنده و برده ی زور و قدرتند و نسبت به هر فرد قدرتمند تری احساس بندگی بیشتری دارند و در واقع خودفروشانی هستند که همواره مورد سوء استفاده ی قدرتمندان قرار می گیرند ولی هر گاه احساس کنند فرادستانشان در آستانه ی شکست قرار گرفته اند بلافاصله جایشان را عوض میکنند و به صف ضعفا می پیوندند.
نمونه های زیادی از آثار ویرانگر لمپنیسم و ابزار شدگی آنان در تاریخ ایران موجود است . مثلا : محمدعلیشاه بدلیل امضای قانون اساسی ، شرایط مخالفت علنی با مشروطه را نداشت ازین رو به فکر استفاده از نیروهای غیر رسمی افتاد و در مناطق عشایری و روستایی از روسای ایلات و عشایر سود جست و در مناطق شهری نیز لمپن ها را وارد نبرد علیه مشروطه خواهان نمود . نمونه دیگر ؛ استفاده ی استبداد داخلی و استعمار خارجی از نیروی لمپن ها علیه دولت دکتر مصدق است .
اپورتونیستها یا فرصت طلبان و منفعت جویان نیز به سرعت و بر حسب تغییر اوضاع سیاسی ، تغییر عقیده می دهند و به هیچ عقیده و خط مشی سیاسی اجتماعی پایبند نیستند و اصطلاحا از هر طرف که باد بوزد گندم خود را باد می دهند . اینان که برای حفظ منافع خود نان را به نرخ روز می خورند به هیچ یک از موازین اخلاقی و اجتماعی متعهد نیستند .
درین برهه زمانی نیز همچون گذشته دروغ، تهمت ، افترا و ناپاکی نقطه پیوند و سلاح مشترک لمپن ها و فرصت طلبان علیه خادمان و دلسوزان مردم ، دولت و نظام است و سوگمندانه باید گفت که رذایل اخلاقی یاد شده تبدیل به مکانیسمی زیستی برای عاملین پلیدش گشته است .اگرچه باید امیدوار بود که روزی ماسک لمپن ها و فرصت طلبان امروز نیز مانند اسلافشان ، برداشته می شود و چهره اصلی آنان نمایان می گردد اما ؛ " اجازه تکرار به رفتارهای ناشایست ، آنها را رفته رفته به سنتهایی تبدیل می کند که از فرط تکرار به شیوه ی خود انگیخته ای از عمل تبدیل می شود " و به علت کارکرد زیستی اش دائما بازتولید خواهد شد و خطر سرایت آن به نسل های آینده فاجعه ای جبران ناشدنی را رقم خواهد زد .
باید بزرگان جریانات اصلاح طلب و اعتدال گرا با توجه به اثرگذاری بیشترشان در دولت ؛ آنچه را که رصد می کنند نه اشخاص ؛ بلکه نوع نگرش و بینش افراد به اعتلا و توسعه استان و استفاده ی حداکثری از نیروهای خلاق ، پاکدست ، مردمی ، توانمند و شایسته در سطوح مدیریتی و وفاداری به آرمانها ، اندیشه ها و شعارهای دولت تدبیر و امید با توجه به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی باشد .
ضمن تاکید بر این نکته که در آینده موضوع مصداقی تر بحث خواهد شد ، این نوشتار را با سخنانی از امام راحل (ره) به پایان می برم .
" فرصت طلبی یکی از آفات بزرگ انقلاب است و تحرک فرصت طلبان از خطراتیست که به شدت نهضت اسلامی را تهدید می کند . "