تغییر پرچم اسرائیل
روایت نو به نقل از وبلاگ سنگربان بیدار نوشت:
این جهان خواب است، اندر ظن مَه ایست گَـــر رَود در خــــواب دستــی، باک نیست
در لسان عارفان این دنیا به عالم خواب و خیال تشبیه شده است، آنان جهان ماده و عالم دنیا را سایه ای از جهان حقیقی معرفی می کنند و این دنیا را چون حالت خواب تلقی می نمایند و معتقدند که وابستگی به عوالم این جهانی در حقیقت تکیه بر رویاست که چون آدمی از خواب بیدار شود همه ی آنچه را که در خواب دیده است یکجا از میان رفته است و واقعیتی بر آن احوال رفته در خواب مُترتب نیست. حکیمان این دنیا را بدان جهت با عالم خواب مشابه می دانند که همچون رویا به سرعت می گذرد و اصالت ندارد و همینکه آدمی بیدار شد همه ی آنچه را که در خواب دیده است را بی اساس و بر باد رفته می بیند، این جهان نیز رویایی با زمانی طولانی ترست و مرگ و عبور از این عالم در حقیقت همان بیدار شدن از خواب است که آدمی در یک فضای بی کران و لایتناهی به این دنیا که می نگرد آن را بیش از رویایی نمی بیند که به سرعت گذشته است و بر آنچه امید بسته بود واقعیت نداشته و تکیه گاه سست و بی اساسی بوده است.
مولانا می گوید: احوال این جهان همانند احوال انسانی است که در حال رویا صحنه هایی را می بیند که نباید بدان اتکا کند و در عین حال از شبه خواب بودن این عالم نیز تردید به خود راه ندهد و بر آنچه از دست می دهد و از تعلقات و وابستگی های خود می کاهد اندوهگین نشود چرا که چنانچه انسان در رویا ببیند که دست او قطع شده است نباید نگران شود و دلیل عدم نگرانی همین بس که چون سر از خواب بردارد خواهد دید که دست او بر جای باقیست و اگر در خواب بیند که سر او بوسیله قیچی بریده شد نه تنها سر او بریده نشده است بلکه بر اساس علم تعبیر خواب عمری طولانی تر یافته است:
گر به خواب اندر، سرت بُبرید گاز هم سَرَت برجاست، هم عُمرت دراز
گر ببینی خواب در، خود را دو نیم تن درستی چون بخیزی، نی سَقیم
گاز : قیچی
سیقم : بیمار
رمان آرزوی وصال
نویسنده : آزاده نجفی
فصل : 8
.......................................................................................
خب مادر تو و معین با هم بیاید ، احسان هم هر موقع بیدار شد خودش میاد .
بعد از قطع تلفن معین سر از پا نمی شناخت یه بند اصرار می کرد که مهشید زودتر بریم یه ساعتی سر معین رو گرم کردم بلکه بیدار بشه ، اما فایده ای نداشت . رفتم تو اتاقش احساس کردم بیداره و خودش رو به خواب زده من هم به روی خودم نیاوردم و وانمود کردم که چیزی نفهمیدم رفتم بالای سرش و گفتم:
روایت نو به نقل از وبلاگ سنگربان بیدار نوشت: