برخی تیپهای شخصیتی، گرایش و تمایل شدیدی به باورهای غیر علمی همچون خرافات و پیشگوییهای غیر علمی رایج در میان مردم و مسائلی از این دست دارند. منشأ این مشکل به عدم پایبندی این اشخاص به اصول و چارچوبهای مدون در نزد آنها باز میگردد.
در برابر این اشخاص گروه دیگری قرار دارند که از اصول منظم و پذیرفته شدهای پیروی میکنند. این اصول، مانع گرایش و یا پذیرش اینگونه باورها میشود. این افراد همواره در چارچوب مشخصی حرکت میکنند و به اصول و معیارهایی باور دارند که معمولاٌ از آنها تخطی نمیکنند. چنین کسانی اغلب ذهنی منطقی دارند. همه چیز را با خط¬کش اصول خود میسنجند و از مبنای مشخصی پیروی میکنند. به همین دلیل کمتر میتوان ناسازگاری و اعتقاد به باورهای غیر علمی میان دیدگاههای آنان یافت.
خرافهگرایی را میتوان همزاد بشر دانست و اعتقاد بدان را مشترک میان جوامع دینی و غیر دینی. خرافات اختصاص به جامعههای کهن و سنتی ندارد، بلکه در جامعههای مدرن و پیشرفته نیز خرافات مربوط با آنها رایج است. همچنین فقط در میان قشر خاصی رایج نیست. میتواند در میان صنفهای مختلف و طبقات گوناگون و حتی تحصیلکردگان نیز رواج داشته باشد؛ چرا که خرافهگرایی ریشة روانشناختی دارد و مربوط به سنتهای اجتماعی میشود و بسته به روحیات افراد، گرایش بدان شدت و ضعف دارد. برخی میپندارند ریشههای خرافهگرایی بیشتر با سنتهای دینی سازگار است؛ حال آنکه در گرایش به خرافات، باید به ریشههای روانشناختی آن و سنتهای اجتماعی رایج در جامعه بیشتر توجه داشت.
البته خرافات یکى از آسیبهاى جدّى است که بر ساحت دین و دیندارى خدشه مىرساند. در دنیاى مدرن امروز انتساب خرافهگرایی به دین و رواج آن در میان معتقدان به دین از عوامل مهم دینگریزى و نشان غیر عقلانى بودن دین به شمار مىرود. از همین رو پرداختن بدان و پیراستن ساحت دین و دینداران از خرافات از سوی متولیان دین امرى است بس واجب. هر چند در دو سدة اخیر، برخى از مصلحان دینى همواره بر این آسیب توجه دادهاند.
خرافات یکی از آسیبهایی است که جامعة فرهنگی و دینی ما را تهدید میکند. متولیان فرهنگی و عالمان دینی بیشتر در قبال انحراف عکسالعمل نشان میدهند و کمتر در برابر انحطاط واکنش نشان دادهاند. در سالهای اخیر حساسیت در برابر انحطاط نیز فزونی یافته است. یکی از مصداقهای انحطاط خرافات است. اگرچه در این سالها در برابر برخی از امور خرافی واکنش بیشتری نشان داده شده است، اما جای پرداختن جدّی در این حوزه همچنان خالی است. برخی از محورهایی که جا دارد به منظور روشن شدن زوایای گوناگون مسئله در این زمینه بدان پرداخت عبارتاند از:
1. تعریف خرافه چیست؟ آیا هر مطلب نادرستی یا هرچه تحریف شده باشد خرافه است؟
2. تفاوت خرافه با امور دیگری همچون سحر و جادو، افسانه، اسطوره، فلکلور، بدعت، غلو، موهومات و... چیست؟ و معیار شناخت و تمییز آن با دیگر امور چیست؟
3. آیا خرافه امر ثابتی است یا میتواند امر سیّالی باشد؟
4. علل گرایش به خرافات چیست؟ و در چه بستر و زمینهای امکان رشد خرافات بیشتر است؟
5. زمینههای فکری و عقیدتی (نظری) و زمینههای اجتماعی (عملی) خرافات چیست؟
6. آیا به لحاظ عملگرایانه، خرافات مفید نیز وجود دارد؟ و یا خرافة مفید تناقضآمیز است؟
7. آیا مبارزه با خرافات موجب تضعیف ایمان مردم و آشفته ساختن خاطر آنان نیست؟
8. آیا اعتقاد به علوم غریبه، زمینهساز ترویج خرافه نشده است؟
9. آیا کمبود منابع در میان آثار موضوعه، موجب رواج خرافه نشده است؟
10. خرافه امر درون دینی است یا در حوزة علوم نیز خرافه راه دارد؟
11. آیا خرافات مدرن نیز وجود دارد یا خرافه اختصاص به جامعههای کهن و سنتی دارد؟
12. آیا جنسیت در گرایش به خرافات تأثیر دارد؟
13. نمونههای بارز خرافات چیست؟
14. چرا مبارزه با خرافات غالباً شکست میخورد؟
15. چه آسیبهایی مبارزه با خرافات را تهدید میکند؟
۱۲ علت خواب رفتن دست و پا
گردش خون ضعیف
دیابت
خواب رفتن دست و پا حتی هنگام بیداری ممکن است نشانه دیابت باشد.مهمترین و شایع ترین بیماری مربوط به اعصاب محیطی، دیابت است که در تغذیه اعصاب اختلال ایجاد می کند و از آنجا که هر چه طول اعصاب بیشتر باشد تغذیه آن ها بیشتر با مشکل مواجه می شود، اعصاب پاها آسیب پذیرترند و خواب رفتگی پاها در دیابت بیشتر مشاهده می شود. علاوه بر خواب رفتن دست و پا، در بیماران دیابتی، انواع اختلالات حسی از جمله کرختی، بی حسی، سوزن سوزن شدن و گزگز کردن دست و پا نیز مشاهده می شود.
سندروم تونل کارپل
بیماری سندرم تونل مچ دست نیز با خواب رفتن دست ها خود را نشان می دهد، به گونه ای که ممکن است فرد، شب ها به دفعات با حالت خواب رفتگی دست از خواب بیدار شود. این بیماری زمانی به وجود می آید که عصبی که از مچ دست وارد پنجه و نوک انگشتان می شود، بر اثر کار زیاد یا عوامل دیگری نظیر کم کاری تیروئید، حاملگی و دیابت آسیب می بیند و آن منطقه بدون اینکه بیمار فعالیت خاصی داشته باشد، با یک مختصر فعالیت به خواب می رود.
آرتریت
بیماری آرتریت باعث التهاب و درد مفاصل بدن می شود. این بیماری باعث تحریک و آسیب اعصاب در ناحیه مفاصل نیز می شود.
عمل جراحی دست
این حالت باعث تحریک یا آسیب عصب می شود.
بیماری گیلن باره
مسمومیت دارویی
مسمومیت های دارویی نیز ممکن است باعث مسمومیت اعصاب محیطی شود که از میان این داروها، داروهای شیمی درمانی که به اعصاب سلول های محیطی بیماران سرطانی آسیب می زنند، شایع تر است.
- مسمومیت با فلزات سنگین
خوردن یا تنفس فلزات سنگین مثل جیوه، سرب، تالیوم و آرسینک نیز باعث خواب رفتن دست و پا می شود. وقتی که دماسنج یا لامپ کم مصرف یا مهتابی در فضای اتاق شکسته شود، بر اثر تصعید جیوه فرد دچار مسمومیت می شود.
مسمومیت ویتامینی
بیماری ام اس
بیماری های عصب مرکزی نخاع هم می توانند کرختی و بی حسی دست و پا را ایجاد کنند، مثلا بیماری ام اس نیز همین علائم را دارد.
- سکته مغزی
سکته های مغزی نیز به علت ایجاد اختلال در اعصاب، بی حسی ایجاد کرده و بر اثر آن دست و پا خواب می رود.
تغییرات فشار خون
فشار خون ارتباط مستقیمی با بیماری های اعصاب محیطی ندارد، ولی به دلیل اینکه اعصاب محیطی در تنظیم فشار خون و عروق محیطی نقش دارد، ابتلا به بعضی از بیماری های اعصاب محیطی در تنظیم فشار خون مشکل ایجاد کرده و خود را به صورت افت فشار خون نشان می دهد.
پیشگیری از خواب رفتن دست ها موقع خواب
– هنگام خواب، دست ها را زیر بالش یا سر قرار ندهید.
– روی دست ها نخوابید، زیرا این امر باعث قطع گردش خون می شود.
– کف دست را هنگام خوابیدن مشت نکنید و باز بگذارید.
– دست ها را روی قلب قرار دهید تا بی حسی آن برطرف شود.
– ورزش های مخصوص برای تقویت شانه، گردن و دست ها را انجام دهید.
– از بالش های نرم تر استفاده کنید، از بالشت زیر زانو هم استفاده کنید و به پشت بخوابید.
– در صورت ابتلا به سندروم تونل کارپل که باعث به خواب رفتن یا بی حسی دست می شود،از داروی ضدالتهاب با تجویز پزشک استفاده کنید.
منبع:akairan.com
به قلم : الهام
منبع: حجاب دیروز امروز فردا
وصیت نامه مرتضى: من رفتم و همه شما عزیزان دلمو به بزرگیه خودش سپردم واسم دعا کنید و منو حلال کنید به جان تک تکتون با اینکه خداجونم بهم دستور رفتنو از خیلی قبلترها داده بود ازش خواستم گردن خودم با هر درد و رنجو عذابی که باشه با جون دل قبول میکنم فقط یکذره بیشتر بهم زمان بده تا با شماها عشقبازی کنم بخدا دیگه جسم خستم امانمو برید و نتونستم بیشتر ازین در کنارتون بمونم اما مطمئن باشید یکذره که استراحت کردمو خستگیم در رقت از خودش اجازه میگیرم که زود زود مهمون قلب تک تکتون باشم. دلم واستون تنگ میشه اما تورو خدا برای ارامش روحم دعام کنیدو هیچوقت بخاطر بردنم از خدا گله نکنید و منو جلوش سرافراز کنید مطمئن باشید من پیش خودش اسوده و راحتم و ملالی نیست جز دوری از شما عزیزانم