میبایست امکانات را برسانیم این منطقه. در سهراه هر چه به آقای حسنی التماس کردم که برویم آن طرف، نمیگذاشت. حقیقتاً هیچ کداممان راه بعد از سه راه مرگ را بلد نبودیم. رو کردم به اکبر رضایی و گفتم: «شما از این به بعد را توجیهی؟» گفت: «نه.» گفتم: «پس کجا میخواهی بروی؟» گفت: «قاسم گفته امکانات را بردارید و از دژ عبور کنید. آن طرف یک جادهی خاکی است که باید برویم آن طرف.»
عراق در همان مرحلهی اول این منطقه را گرفته بود. بعد از سه راه دو تا کانال بود؛ یکی سمت راست، یکی سمت چپ. عراق شاید صدها کامیون را زده بود. پشت این کامیونها تانکهای عراقی رفت و آمد میکردند. به ما اعلام شد باید یک سری امکانات را ببریم در کانال؛ بعد از سهراه مرگ. اینجا میبایست دشمن را هم مشغول کنیم تا بتوانیم از این نقطه عبور کنیم. از هر لشکری 50 الی 60 نیرو در حال آمدن بودند که حدوداً 200 نفر میشدند. این200 نفر میبایست تا غروب دشمن را سرگرم کنند. یکی گلوله میزد، یکی خمپاره، یکی آرپیجی میزد و یکی نارنجک پرت میکرد. کمتر از یک ساعت به این ترتیب نقش بازی کردیم. ناگهان دیدیم 3 نفر بسیجی از کانالهای سمت راست و چپ با لباسهای خاکی میآیند و میروند و با آرپیجی تانک میزنند. از تمام طول کانال دود به هوا بلند میشد. آنها مسیر کانال را با تمام سرعت میرفتند و میآمدند. اگر نمیدیدیشان، فکر میکردی تعداد زیادی نیرو هستند که دارند تیراندازی میکنند به سمت دشمن. وقتی این صحنه را دیدم، با خودم گفتم یا ما نامردیم، یا اینها مَردند. ما تازه داریم فکر میکنیم چهکار کنیم و چهطور برویم تا برسیم به کانال. وضع بسیار وحشتناکی بود. یک مرتبه متوجه شدم این بسیجی شبیه قاسم سلیمانی است. نزدیکتر رفتم و به فرود گفتم: « این قاسمه؟» گفت: «نه! اینها بسیجیهای لشکر 25 کربلا هستند.» بعد از یک ساعت، فقط سه نفر زنده مانده بودیم؛ من، فرود و ابوسعیدی. گلوله خورده بود به ریهی فرود. من از ناحیهی سر و پای تیر خورده بودم و پای ابوسعیدی قطع شده بود. ما سه نفر که زنده بودیم، وضعمان این بود. آمبولانس که آمد، راننده گفت: « هر کس زنده است، سوار شود.» گفت چون کلاه ندارد، نمیتواند پیاده شود و کمکمان کند. فرود و ابوسعیدی روی زمین افتاده بودند، ولی من سر پا بودم. رفتم نزدیک ابوسعیدی و گفتم: «پاهایت را باز کن» گفت: «میخواهی چه کارکنی؟» گفتم: «سرم را میگذارم زیر پایت، بلندت میکنم.» گفت: «ولی از سرت دارد خون میآید.» گفتم: «چیزی نیست.» بالاخره ابوسعیدی را روی کولم سوار کردم و گذاشتمش داخل آمبولانس. فرود نمیتوانست بلند شود. هر طور بود، کمکش کردم. یکی از بچّههای لشکر 25 همانجا بود که هر چه گفتیم بیا، نیامد و جلوی چشم ما گلوله خورد و شهید شد. ناراحت بودیم که چهطور ما برمیگردیم عقب و اینها اینجا میمانند و شهید میشوند. رسیدیم به اورژانس پشت خط. از یکی از بچّهها پرسیدم: « قاسم سلیمانی کجاست؟» گفت: «تو موجی شدی؟» گفتم: «نه!» گفت: «مشکل مغزی داری؟» گفتم: «نه!» گفت: «خب قاسم همان جایی بود که شما میجنگیدید.» آن موقع بود که فهمیدیم یکی از آن سه بسیجی قاسم بوده، یکی رحیم صفوی و یکی هم رضا قربانی که یک دستش قطع شد و بعداً به شهادت رسید. آنجا، فقط این سه نفر میجنگیدند، نه یک گردان.
پ.ن: بخشی از کتاب «قلب لشکر» انتشارات کنگره سردارای شهید استان کرمان/ روایت پورعبدالله
پ.ن: دوستانی که از حاج قاسم فقط عکس گذاشتن تو شبکههای مجازی رو بلدن، زحمت بکشن کار جهادی رو هم ازش یاد بگیرن.
پ.ن: نسأل الله منازل الشهداء
شاید بد نباشد نگاهی آماری به عملکرد امیرحسین صادقی در استقلال بیندازیم تا ما با هم ببینیم که امیر قلعه نوعی چطوری و بر چه اساسی ناگهان چنین تصمیمی را می گیرد و این تصمیم را اعلام می کند.
نگاهی آماری به عملکرد تیم استقلال در نیم فصل اول نشان می دهد که نیم فصل اول را می توان برای استقلال در دو بازه زمانی متفاوت بررسی کرد. دوره اول استقلال هفت هفته اول این تیم در مسابقات و سپس هشت هفته دوم نیم فصل اول.
استقلال در حالی هفت هفته نخست را در لیگ چهاردهم سپری کرد که امیر حسین صادقی به دلیل آسیب دیدگی در این هفت هفته استقلال را همراهی نکرد. آبی پوشان بدون صادقی از 7 بازی، 6 پیروزی و تنها یک شکست (مقابل سپاهان در اصفهان) را تجربه کردند و با 18 امتیاز در 7 هفته نخست آمار چشمگیری را از خود به نمایش گذاشتند. آن هم با این توضیح که عملکرد خط دفاعی این تیم نیز از نظر اماری خوب بود. 6 گل خورده در 7 بازی و معدل کمتر از یک گل خورده در هر بازی. یادآوری می کنیم که آبی پوشان در این 7 بازی یک بار دروازه شان مقابل تیم راه آهن باز شد، 3 بار برابر سپاهان و 2 بار نیز برابر سایپا و 4 کلین شیت نیز در کارنامه شاگردان امیر قلعه نوعی در این نیمه نخست نیم فصل اول به ثبت برسد تا آن ها با این عملکرد خیره کننده در صدر جدول رده بندی قرار بگیرند.
اما نیمه دوم نیم فصل اول آبی پوشان از هفته هشتم آغاز شد. هفته ای که امیر حسین صادقی به استقلال اضافه شد و در همان اولین دقیقه بازی اش در استقلال با یک اشتباه کمر شکن در بازی برابر نفت تهران باعث باز شدن دروازه این تیم و در نهایت نیز شکست دو بر صفر استقلال شد.
استقلال با امیر حسین صادقی 8 باردر نیم فصل نخست به میدان رفت که حاصل این 8 بازی تنها 10 امتیاز بود. آن هم در شرایطی که آمار گل های خورده این تیم نیز در این بازی ها رشد چشمگیری داشت و آبی پوشان در 7 بازی اول تنها 6 گل دریافت کرده بودند، در این 8 بازی 16 بار دروازه خود را باز شده دیدند. بگذریم که روی بسیاری ازاین گل ها نیز نقش مسقیم و یا غیر مستقیم کاپیتان آبی پوشان نیز بی تاثیر و یا کم تاثیر نبود. این آمار نشان می دهد که استقلال بدون امیر حسین صادقی معدل کمتر از یک گل خورده در هر بازی را داشت و با امیر حسین صادقی معدل 2 گل خورده در هر بازی را... این ها را اضافه کنید به عملکرد قابل نقد کاپیتان استقلال در جام حذفی و مشخصا بازی این تیم برابر ذوب آهن اصفهان که بر اثر اشتباه فاحش این بازیکن برتری استقلال در جریان بازی از دست رفت تا در نهایت آبی پوشان در ضربات پنالتی مغلوب ذوب آهن شده و از رسیدن به یک جام محروم شوند.
قطعا امیر قلعه نوعی هم متوجه چنین آماری شده که تصمیم به کنار گذاشتن امیر حسین صادقی از تیم خودش گردیده.
شنبه 6 دی1393 ساعت: 11:56 توسط:هم وطن
عده ای ....
نماز اجاره ای می خوانند!...
و روزه اجاره ای می گیرند!...
برای امواتی که ...
در حیاتشان وقت نداشته اند!!!
خودشان انجام دهند!
ولی پولی داشته اند!
که بدهند به نماز خوانان!
و روزه گیران حرفه ای!
تا برایشان انجام دهند!!!
پدر پول بسوزد!...
که در دستگاه خدا هم کار میکند!!!
آنهم چه کاری!...
جانشین پرسش خدا!...
پول می دهند!..
تا دیگران برایش خدا را بپرستند!
و او به بهشت برود!
و ثواب نماز و روزه آنها را ببرد!!!
براستی که عجب!
حماقتی است جهل....
شنبه 6 دی1393 ساعت: 11:20 توسط:reza
مرحباخیلی عالی بود
جمعه 5 دی1393 ساعت: 23:4 توسط:جوان
قابل توجه اداره آب و فاضلاب یامچی
سلام . آب اهالی خیابان شهید عسگری یک هفته است که با قطعی مواجه است و ماموران آب و فاضلاب هم با وجود تلاش هایی که میکنن هنوز عیب و نقص فنی رو نتونستند پیدا کنند .الان تکلیف ما چیست؟؟؟؟؟؟؟؟به کدام مسئول و اداره ای مراجعه کنیم؟؟؟؟؟
جمعه 5 دی1393 ساعت: 22:47 توسط:هوشنگ خاتمی زنوزیان
با این همه اهتمام وهمت واتحاد واتفاق شهر شدن وبخشداری گشتن سزاوارتان پیش بسوی شهرستان شدن
جناب اقای میرزامحمدی عزیز مدرس دانشگاه وترم اخر دکترای جامعه شناسی جامعه شناس بعداز اسلام وتسخیر ایران حتم به یقین جامعه شناسان مسلمان اول جامعه ان روز ایران را سناسایی کردند وپی بردند که به جای اتحاد و اتفاق نفاق است وچند دستگی لذا حکم به لشکر کشی دادند وتسخیر از ان جایی که اینجانب شمه ای از جامعه شناسی خوانده ام وعلاقمند باید بعرض برسانم درست بعد از 6ساعت از ارایه نظرم نگذشته دریافتم چقدر مقبولید ومورد توجه از همه مهمتر که سرمایه سرمایه گذاران شهر یامچی محترم وجود احساس همیت یک دلی همسویی اتحاد واتفاق وحبل الهی بودن وتمسک بدان اصل ورزیدن میباشد بطوریکه تاعمر احسنت احسنت ومحبا و دستتان ودستشان میززاد کافی نتواند بود افرین بر شما واتحادتان افرین امرو.ز وبعد از احساس واقعیتها ومطالعه برخی از "وب های شهرتان وبخشتان با افتخار میگویم :همه چیز مبارکتان ورسیدن به ارزوی استارت خورده شهرستان گشتن حقتان ورسیدن به افتخارات در نسلهای اینده نوش جانتان بپاس این همه موهبات وخیرین وبزرگواران گذشته وحال امید است شهر دار محترم وشورای اسلامی شهر بخواهند وبتوانند راه مستقیم در خور شان شهدای زمانها ومکان ها ویاران نهضت مشروطه از شهر یامجی امروزه ومرکز شهرستان استارت خورده یامچی عزیز بکنشند وروح پر فتوح یاران نورالله خان یکانی وبرادرا ن قوچعلی یکان سعدی ومیرزا غفارخان زنوزی وباغچه بان سه یار فرهنگ دوست ومرسه ساز ودیگران خیر ان وخادمان راشاد فرمایند وایندگان را مشتاق وسازنده ومقید به بزرگان .
+ نوشته شده در دوشنبه یکم دی 1393ساعت 10:56 توسط هوشنگ خاتمی زنوزیان ( گرد آورنده) |
استاد محترم
ضمن عرض ادب و تشکر.مطالب جنابعالی را مطالعه نمودم.ممنونیم از حمایت های شما.
موفق باشید
جمعه 5 دی1393 ساعت: 13:22 توسط:سیدکمال
باسلام و عرض ادب خدمت اقای حاج یحیی الیلو . نویسنده عالیقدر و با توانا اینجانب به نوبه خودم تشکر میکنم
رهبران و سردمداران فتنه هشتادو هشت با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران وبا حمایت کشورهای غربی و دشمنان قسم خورده این خاک مقدس به بهانه های مختلف اقدام به راه اندازی این فتنه شوم کردند.
رهبران و سردمداران فتنه هشتادو هشت با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران وبا حمایت کشورهای غربی و دشمنان قسم خورده این خاک مقدس به بهانه های مختلف اقدام به راه اندازی این فتنه شوم کردند.
5 سال از حوادثی که برخی از عنوان آن به نام فتنه ابای فراوانی دارند درسال 1388 می گذرد اما همچنان یاد وخاطره ی آن روزها دراذهان عمومی تداعی کننده ی یک ظلم بزرگ به نظام وانقلاب مردم است . گرچه درسالهای اخیر بعضی از افراد تریبون به دست درصدد موجه جلوه دادن اتفاقات سال 1388 وهمچنین ترسیم آن بعنوان یک اختلاف ساده ی بین دوطرف هستند اما حقایقی که هرروز بخش بیشتری از آنها افشا می شود برای همگان روشن است و چیزی که مبین است حمایت همه جانبه ی جهان استکبار از این فتنه می باشد بصورتی که در آن زمان کنگره ی آمریکا برای به نتیجه رساندن آن بودجه تصویب می کند وبعد ازشکست رئیس جمهورشان را برای توضیح درخصوص چگونگی هزینه کردن این اعتبار به کنگره فرا می خوانند.
اعمال ورفتار وقیحانه ی فتنه گران در جریان بعد از انتخابات سال 1388 فقط به اردو کشی خیابانی وآشوب و آذار مردم کوچه وخیابان منتهی نشد بلکه تاآنجایی پیش رفتند که در16 آذر به هتک حرمت امام راحل(رض) ودر تاسوعا وعاشورا به هتک حرمت درمراسم عزاداری سروروسالار شهیدان پرداختند که سبب لبریز شدن کاسه ی خشم ملتی شد که درمکتب این امام رشد یافته و درسهای آزادگی و شهامت وشجاعت را خوب فراگرفته وبارها وبارها در آزمونهای مختلف آنرا به نمایش گذاشته اند.
آری 9 دی سال 1388 اوج ولایتمداری ووفاداری به انقلاب در قامت مردمی شجاع وغیرتمند تبلور یافت وباردیگر سبب حماسه ای عظیم شد که تا سالیان سال این انقلاب را بیمه کرد.
9دی بزرگترین راهپیمایی در تاریخ انقلاب اسلامی است که بعنوان سندی ماندگاردر بیعت مجدد با رهبری، ولایت فقیه و تبلور آرمان های والای انقلاب اسلامی به ثبت رسید وبه جهانیان ثابت کرد که ما هنوز هم پای عهد وقرار خود با امام راحل ومقام معظم رهبری هستیم وتوطئه های شما نمی تواند دراین وفای به عهد خللی وارد کند.
اما آنچه امروز وبعداز گذشت چند سال از جریان فتنه وبا وجود انواع افشاگریها آن هم از زبان خود مستکبرین مهم به نظر می رسد انواع اظهارنظرهای غیرمنطقی دراین خصوص است که با هدفی خاص دنبال می شود ودراین راه بسیاری از قشر فرهیخته ی جامعه را نیز فریب داده وبه دنبال خود می کشانند.
واگذاری برخی از مسؤلیتها آن هم به کسانی که درجریان فتنه نقش داشته اند از دیگر موضوعات مهم این جریان است که باوجود مشخص بودن پرونده ی اشخاص اما بازهم بر معرفی آنها برای تصدی مسؤلیتهای مهم کشور اصرار می شود حال آنکه جبهه ی ناحق فتنه گران بر همگان کاملا روشن ومبین است وباید پرسید که این اعمال درسایه ی چه اهدافی رخ می دهد که امیدواریم درجهت ازبین رفتن قبح این جریان نباشد.
اما از مهمترین موضوعات ومسائلی که امروزه در حمایت از فتنه گران درداخل کشور دنبال می شود مسئله ی رفع حصر از سران فتنه است که باوجود اظهارنظرهای بدون پرده ی مقام معظم رهبری بازهم هرچند وقت یکبار از سوی برخی از افراد عنوان می شود.
سوالاتی که دراین خصوص به ذهن ما خطور می کن این است که این آقایان حماسه ی 9 دی را با چه معنا ومفهومی دانسته وآنرا درراستای چه هدفی می بینند؟
اگر این حرکت عظیم مردمی وخودجوش را برای مقابله با فتنه گران می دانند پس چرا آنرا فراموش کرده اند ؟
آیا پیام بزرگ ومبرهن این حرکت عظیم واین حماسه ی خودجوش را نگرفته اند ویاخودرا به خواب زده اند؟
اما از این مسائل که بگذریم بایستی به نحوه ی حصر سران فتنه هم توجه داشت وبه این حقیقت اذعان داشت که حصرخانگی به معنا ومفهوم واقعی آن هیچگاه از سوی مأموران امنیتی نظام اجرا نشده است و آنها به راحتی امورات روزمره ی زندگی شخصی وکارهای فوق برنامه وتفریحی خودرا هرروز انجام می دهند واین حصر صرفا برای حفاظت از این اشخاص صورت گرفته است تا مبادا فتنه گران به فکر تکرار علم کردن پیراهن خونین عثمان نیفتند و درسایه ی توطئه های آمریکا وانگلیس حوادث ناگوارتری برای مردم وکشور بوجود نیاید .
حفاظت از جان سران فتنه هزینه های بسیاری برروی دست نظام می گذارد واین برای جلوگیری از آشوب وفتنه های احتمالی دیگر است وگرنه همه می دانند که شیوه ی زندگی سران فتنه درحصر به ظاهر خانگی به مراتب بهتر از زندگی اکثر افرادجامعه ی ما می باشد.
این حماسه ی پرشور مردمی حاوی پیامهای بسیاری هم برای افراد داخلی وهم خارجی بود پیامهایی همچون بیدار بودن ، بابصیرت بودن ودرصحنه بودن مردم ، وفای به عهد بسته شده با انقلاب ، پشتیبانی عملی از نظام اسلامی ، عدم شناخت دشمن از مردم ایران و ...از دل این حرکت بزرگ بیرون آمده است ولی مهمترین پیام 9 دیماه حمایت بلامنازع ملت از امام ورهبری واسلام است که تنها پس از گذشت سه روز از جریان توهین صورت گرفته به عاشورائیان بدون هیچگونه اطلاع رسانی وبه صورت کاملا خودجوش حماسه ای به این زیبایی وعظمت می آفریند.
امیدواریم همه ی آنان که بدون اراده ویا باداشتن نیت درزمین دشمن بازی کرده وپازل اورا تکمیل می کنند این پیام مهم را گرفته وکسانی که فریب خورده و دردام استکبار جهانی افتاده اند افزایش بینش وبصیرت افزایی را سرلوحه ی کارهای خودقرار داده ودرمسیر صحیح انقلاب گام بردارند واز اظهار نظرهای بی منطق و بیهوده بپرهیزند هرچند به گفته ی یکی از خواص جامعه اینها عددی نیستند که بخواهند دشمن نظام تلقی شوند وما همچنان در سنگر نجات افراد فریب خورده گام برخواهیم داشت واما دشمنان قسم خورده ی نظام بدانند که ما درمقابل توطئه های شما شکست ناپذیر هستیم وشما اهدافتان را به گورخواهیدبرد.
شکری
27آذرماه 1393