همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

زندگی: روش‌هایی سالم برای گذر از یک شکست عاطفی

 

روش‌هایی سالم برای گذر از یک شکست عاطفی

اگه تازگی ها توی رابطه عاطفی تون شکست خوردین و افسرده و ناراحت شدین بهتره بدونین که تنها نیستین؛ مطالعه ای که اخیرا در انگلستان انجام شده نشون میده که ۷۶ درصد مردم باور دارن که شکست عاطفی میتونه به مشکلات عمده جسمی و روحی منجر بشه. قبل از اینکه توی عادات بد (مثل خوردن غذای بد و مضر) غرق بشین، این مطلب رو تا آخر بخونین تا با بعضی روش های سالم گذر از شکست عاطفی آشنا بشین.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


ارتباط رو قطع کنین: مطالعات زیادی نشون دادن که وقتی با کسی که دوسش داشتین صحبت میکنین یا اون رو میبینین، بدن بهش واکنش نشون میده و در نتیجه شما باز هم دوست دارین باهاش رابطه برقرار کنین. پس بعد از یه شکست عاطفی، بهترین روش برای عبور ازش اینه که از هرگونه تماس برای چند ماه دوری کنین.

نذارین ناراحتی و اضطراب شما رو از پا دربیاره: بعد از یه شکست عاطفی، ممکنه مجبور شین با حقایق خاصی درباره رابطه تون، برنامه ریزی دوباره برای آینده و اینکه قدم بعدیتون چیه، روبرو بشین. این مسائل میتونن شما رو از پا دربیارن و به استرس و ناراحتی (که هر دوی اینها مضر هستن) منجر بشن. در این مورد روی حمایت دوستان و خانواده تون تکیه کنین.

عادات زمان مجردی رو دوباره احیا کنین: حالا که مجرد هستین، زمان اینه که برخی فعالیت هایی که در زمان رابطه ازشون چشم پوشی کردین رو دوباره انجام بدین (عادات خوب رو در ذهن داشته باشین نه بد). مثلا اگه صبح ها میدویدید اما در طول رابطه رهاش کرده بودین، دوباره شروع کنین.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


از احساسات منفی به عنوان سوخت ورزش استفاده کنین! : یه شکست عاطفی میتونه شما رو پر از احساسات منفی مثل خشم، آزردگی، سردرگمی و ناامیدی کنه. به جای اینکه در این احساسات غرق بشین، ازشون استفاده کنین تا سوخت مورد نیاز ورزشتون فراهم بشه، ورزش اندورفین آزاد میکنه و باعث میشه احساس شادی کنین. مطمئن باشین از اینکه خشم چقدر میتونه بهتون انرژی بده غافلگیر میشین.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net


از خودتون مراقبت کنین: به جای اینکه خودتون رو با خوردن غذاهای بد مثل بستنی و چیبس و … عذاب بدین، مراقبت از خودتون رو شروع کنین. بالا رفتن وزن بدنتون فقط باعث میشه احساستون بدتر بشه، پس غذاهای سالم بخورین و عادات سالم دیگه ای پیدا کنین. با مراقبت از خودتون جدای از اینکه احساس بهتری پیدا میکنین، وقتی ظاهر خوبی داشته باشین و خوب به نظر بیاین، اعتماد به نفس (که خیلی بهش نیاز دارین) پیدا میکنین.

بیرون برین: شاید ترجیح بدین درون یه اتاق تاریک بشینین و برنامه های تلویزیونی نگاه کنین، اما باید حداقل یکبار در طول روز بیرون برین تا هوای تازه و نور خورشید بهتون بخوره. تحقیقات نشون میدن بیرون رفتن میتونه احساستون رو بهتر کنه و شما رو توی حال و هوای مثبتی قرار بده.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

از گریه کردن نترسین: اگه ناراحتین و دلتون میخواد گریه کنین، پس نترسین و خودتون رو نگه ندارین. گریه کردن احساسات رو آزاد کرده و باعث میشه بهتر بشین. در حالی که احساسات منفی رو از مغزتون بیرون میریزین، توانایی های شناختی تون هم بهبود پیدا میکنه.
بودن با دوستانتون رو جایگزین فیس بوک کنین: شاید دوست داشته باشین که صفحه شخصی شبکه های اجتماعی نامزد یا همسر سابقتون رو چک کنین، اما اینکار باعث میشه تا بیشتر بهش فکر کنین و دلتون بخواد بازم پیشش برگردین، و در نهایت احساستون بدتر بشه. به جای اینکار از شبکه های اجتماعی دوری کنین و وقت بیشتری رو با دوستانتون بگذرونین. ممکنه اول دلتون نخواد و ترجیح بدین تنها باشین، اما به تلاشتون ادامه بدین و ببینین که چطوری بالاخره احساس بهتری پیدا میکنین.

دوستان

به خودتون برسین: به جای اینکه فکر کنین چطور اون شخص رو برگردونین، شروع کنین به فکر کردن درباره اینکه چطوری میتونین بهتر بشین. کارهایی انجام بدین که خوشحالتون میکنه، مثل خوابیدن توی وان، گوش دادن به موزیک، خرید کردن و …

دخانیات رو فراموش کنین: سیگار یا قلیان شاید بهترین روش برای فراموش کردن نگرانی ها برای یه مدت کوتاه به نظر بیان، اما در واقع شما رو بیشتر افسرده میکنن. علاوه بر اون از نظر جسمی هم براتون مضر هستن که مطمئنا ازشون اطلاع دارین.

مراقب باشین دوباره به جای اول برنگردین: بیشتر افراد امید دارن بعد از یه شکست عاطفی، حتی وقتی که یه رابطه جدید رو شروع کردن باز هم پیش نامزد سابقشون برگردن. در حالی که بازگشت دوباره ممکنه در کوتاه مدت احساستون رو بهتر کنه، اما زیاد دوام نمیاره، چون شما هنوز در مرحله ترمیم احساساتتون هستین، ضمن اینکه نامزد سابقتون شاید از آخرین باری که دیدین خیلی فرق کرده باشه و کاملا با اون شخصی که میشناختین مطابقت نداشته باشه.

مجله آنلاین ایران‌سان | www.IranSun.net

 

برگرفته از: ایران سان

موفقیت: خلاصه کتاب دوازده ستون موفقیت نوشته جیم ران و کریس وایدنر

 

دوازده ستون موفقیت

 

کتاب دوازده ستون موفقیت

 

 

 

 

 

 

 

 ستون اول: آدم بیشتر باید روی خودش کار کند (خودشناسی و خودسازی) تا بر روی کارش.

همه ی موجودات محدوده ی مشخصی برای رشد دارند جز انسان. انسان تنها موجودیست که به واسطه ی قدرت اختیار می تواند هم به کمال برسد و هم به پستی.

اوضاع وقتی عوض میشه که خودت عوض بشی.

ستون دوم: سلامتی کامل

دیدن کارهایی که دیگران انجام دادن، انگیزه جاه طلبی مثبتی رو در ما ایجاد می کند.

به کار گرفتن آموزه های قبلی مهمتر از آموختن آموزه هایی جدید است.

سلامتی کامل از سه بعد ساخته شده:

جسم،روان (عقل،ا حساس و اراده) و روح (توانایی سفر به ماورای جهان دارد) که اولویت آنها عبارت است از روح و روان و جسم.

مهمترین اصل موفقیت تعادل است.

ستون سوم: موهبت روابط

باید از موهبت روابط حداکثر استفاده را ببریم. بزرگترین موهبت، موهبت روابط با مردمه. برای شکوفایی یک رابطه باید پیوسته وقت، تلاش و تصور خودمون را صرف آن کنیم. (پیگری اشخاص معرفی شده به سیستم(.

همانگونه که در تبلیغات شهری دیده می شود، شهر خوب شهری ساختنی است نه یافتنی و این قاعده دقیقاً در رابطه با روابط صدق میکند، روابط برای شکل گیری و تداوم نیازمند صرف زمان و هزینه و انرژی هستند.

نکته مهم، وجود سختی های موجود در راه رسیدن به اهداف است، که باید به آن ها توجه داشت. همیشه رسیدن به بهترین ها سخت است. خلق بهترین روابط، خلق بهترین درآمد، خلق زندگی شاد و خلق همه ی چیزهای خوب نیازمند طی کردن سختی ها و فراز و نشیب های بسیاریست. هر چیز ارزشمندی سخت بدست میاد به همین دلیل همه نمی توانند چیزهای ارزشمند بدست آورند.

در رابطه با رابطه ها، هم کیفیت رابطه و هم کمیت آن حائز اهمیت است. و برای رسیدن به رابطه ای با کیفیت و کمیت مناسب سه اصل مهم وجود دارد. توجه به وقت و تلاش و تصور.

ستون چهارم: تحقق اهداف

نوشتن اهداف به دو دلیل حائز اهمیت است:

1 - ورود اهداف و خواسته ها به ذهن، که مقدمه ایست برای نوشتن آنها و تعیین آنها

2 - نیرویی در نوشتن هدف وجود داره که باعث تحقق آن می شود.

دلیل اهمیت نوشتن اهداف:

ذهن شناخت آگاهانه ای از آن ها بدست می آورد و این شناخت می تواند آغازی باشد برای خلق باورهایی سازنده برای تغییر در خود و مسیر آینده. به عبارتی نوشتن اهداف همچون دانستن این نکته است که می خواهیم به کجا سفر کنیم. همان گونه که اولین گام در انجام یک سفر تعیین مقصد است، اولین گام برای رسیدن به اهداف تعیین کردن (نوشتن) آنهاست.

اما فلسفه ی اصلی تعیین اهداف چیست؟ فلسفه اصلی آن ساخت شخصیت فرد در طول مسیریست که برای رسیدن به اهدافش تلاش میکند. جمله معروفیست که می گوید: یک میلیارد تومان درآمد داشته باش، اما نه تنها برای اینکه یک میلیارد تومان پول داشته باشی بلکه برای اینکه شخصیتت در این راه ساخته شود

»یک شبه نمیتونی مقصدت رو تغییر بدی اما مسیرت را چرا، تغییر مسیری که مدتی بعد خود به خود موجب تغییر مقصدت می شود. پس همه چیز از تغیر شروع می شود«

تعیین اهداف در سه بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت صورت می گیرد.

برنامه ریزی کن و دنبالش کن. فقط تصمیم بگیر که چه کار می خواهی بکنی و بعدش دست به کار شو.

ستون پنجم: استفاده درست از زمان

خیلی از افراد به دلیل وجود حاشیه های امن فراوانی در زندگیشان، از تغییر کردن می ترسند. زن، بچه، یک شغل بخورونمیر، یک ماشین و خیلی از حاشیه های امن دیگر. اما نکته ای که مهم است این است که کسب موفقیت های بزرگ جز با تغییر امکان پذیر نیست، به همین دلیل باید پیه یکی از دو درد را به تنمان بمالیم، درد انضباط یا درد پشیمانی. فقط فرقش اینه که سنگینی بار انضباط به اندازه ی مثقال و سنگینی بار پشیمانی به اندازه خروار است. روزها خیلی مهم هستند، هر روز که میگذرد از وزن کاسه ی زندگی کاسته و به وزن کاسه ی مرگ افزوده می شود.

در هر روز فرصت های فراوانی وجود دارد اما ما باید از آن فرصتی بهره ببریم که در راستای اهداف کلی ما باشد. اگه ما واسه زندگیمون برنامه ای نداشته باشیم، دیگران واسه زندگیمون برنامه مشخص می کنند. همیشه یکی ارباب میشه یکی نوکر. اگر تو زمان رو هدایت نکنی و ارباب آن نباشی این زمان است که تو رو نوکر خودش می کند.

ستون ششم: هم نشینی با بهترین ها

ما همواره باید سعی کنیم کارهایمان را به بهترین نحو انجام دهیم. همیشه به یاد داشته باش که انجام یک کار، با به نحو احسنت انجام دادن آن کاملاً متفاوته، توجه داشته باش به جمله ی مارتین لوترکینگ.

برای تحقق اهدافت همیشه با بهترین ها نشست و برخواست داشته باش و به این امر توجه داشته باش که شفافیت تصویرسازی ذهنی، رازی اساسی در تحقق اهداف به شمار می رود.

همیشه برای خلق بهترین ها دو راه وجود دارد: یا خود بهترین باشی و یا با بهترین ها نشست و برخواست کنی، چرا که کمال همنشین تأثیری شگرف در نتایج فعالیت های ما دارند.

ما باید انسان های اطرافمان را به سه دسته تقسیم بندی کنیم:

آن های که باید روابطمان را با آنها قطع کنیم؛ آن هایی که باید محدود باشند و آن هایی که باید روابطمان را با آنها افزایش دهیم. در مورد برقراری رابطه های جدید باید به این امر توجه داشته باشیم که زندگی آن قدرها هم که فکرشو میکنی ساده نیست و باید در زمان هایی تصمیم های سخت بگیریم.

سوال مهم: حالا ما چه جوری میتونیم انسان های موفق رو جذب کنیم؟

تنها یک راهکار وجود دارد. برای جذب انسان های جذاب باید جذاب بود. برای جذب انسان های موفق باید موفق بود. پس توجه داشته باش که تنها راه موجود آن است که بر روی خودمان کار کنیم. به جای آنکه وقتمان را بروی دیگران بگذاریم باید آن وقت را به خودمان اختصاص دهیم.

آدم های ناموفقی که دوست دارند موفق شوند نیازمند توجه ویژه ای هستند.

مزایای معاشرت با انسان های موفق:

1 - یادگیری تجارب بسیار با ارزش؛

2 - وصل شدن به شبکه گسترده ای از روابط. دوستان و همکاران آن فرد که به یقین تبدیل می شوند به دوستان و همکاران تو؛

3 - تغیر و شکل دهی نگرش. ما باید بدانیم که دوستان ما نگرش ما را نمی سازند اما در شکل دهی و استحکام آن نقش بسیار ویژه ای دارند.

پس در طول سفر، برای رسیدن به اهدافتان از همسفرانی استفاده کنید که می تواند به شما در تحقق اهدافتان کمک کنند.

سرو کله ی استاد زمانی پیدا می شود که شاگرد آماده باشه.

قوانین مربوط به موفقیت همیشه بوده اند اما عدم آگاهی ما از آنها فرصت ها را از دست ما می گیرند.

مثل بودن قانون جاذبه قبل از نیوتون.

ستون هفتم: یادگیری همیشگی

تحصیلات آکادمیک در یافتن روزی به تو کمک می کند و تحصیلات شخصی در یافتن خوشبختی.

تورو: توده ی مردم همه ی عمر در سکوتی خفقان آور زندگی میکنند و آوازی را که در سینه دارند به گور می برند (بسیاری آرزوهای خود را به خاک می برند).

تحصیلات شخصی مساویست با یادگیری های گوناگون از افراد و اشخاص و اتفاقات گوناگون.

اگر کسی در مسیر اشتباهی حرکت می کند، به انگیزه ای برای تندتر رفتن احتیاج ندارد بلکه به آموزش احتیاج داره تا به مسیر درست برگرده.

یادگیری مقدمه ی ثروته. تمام تغییرات بزرگ با یادگیری آغاز می شود.

یادگیری یعنی ایجاد تغییر نسبتا پایدار در توان رفتاری فرد.

بخش اعظم زندگی پس از تحصیلات رسمی جریان دارد.

راز اصلی موفقیت همان یادگیری دائمی است. چگونه؟ کتاب خواندن، سرمشق و الگو گرفتن از آدم های موفق و سرانجام درس گیری از شکست ها و استفاده از تجربیات خود و دیگران.

مسئله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه، مساله این است که اگه کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه.

اگر دوست دارید به سطح دانش و مهارت یک استاد برسید به سراغ کتاب هایش بروید.

بدون مطالعه هیچ پیشرفتی ممکن نیست

ستون هشتم: همه ی زندگی فروش است

واژه فروش وابسته است به مفهومی به نام تأثیر گذاری. هر کس که بخواهد موفق باشد باید بتواند هنر تأثیر گذاری بر دیگران را بیاموزد. بشر موجودیست اجتماعی و میزان موفقیت او وابسته است به میزان تعامل و همکاری او با دیگران، به همین خاطر باید تأثیرگذار بود.

موفقیت در دستیابی به خواسته ها بستگی دارد به تأثیرگذاری بر دیگران. یک نوزاد زمانی که احساس گرسنگی می کند گریه می کند و با این کارش تأثیر می گذارد تا بتواند به خواسته و نیازش دست یابد. و ما باید برای انجام تک تک امور مربوط به زندگیمان این توانایی را داشته باشیم که بر دیگران تأثیر بگذاریم، به همین خاطر عنوان می شود که همه ی زندگی فروش است و کسی در انجام کارش موفق تر است که از قدرت تأثیرگذاری بیشتری بهره مند باشد.

توماس جفرسون: اشراف سالاری به طور فطری در میان همه ی مردم وجود دارد و اساس دستیابی به آن شرافت و استعداد (و شاید تلاش) است.

به چه معنا؟ به آن معنا که در زمان های گذشته موفقیت به صورت موروثی از نسلی به نسلی دیگر منتقل می شده اما امروزه فارغ از جنسیت و رنگ و نژاد اگر خواهان موفقیت باشی و برای رسیدن به آن سعی و تلاش کنی مطمئناً موفق خواهی بود.

حال هرقدر شما فردی مستعدتر، باشرافت تر و کوشاتر باشی در تأثیرگذاری موفق تر عمل خواهی نمود.

و فقط یه راه وجود دارد که دیگران فرد را انسان شریف و با استعداد بدانند و آن این است که آن فرد شریف و بااستعداد باشد (خنده).

مهارت های فروش:

1 - شناخت دقیق محصولی که عرضه می کنیم. برای اینکه چیزی را بتوانی عرضه کنی باید آن را داشته باشی. برای عرضه هر چیز باید اول بشناسیش، باورش داشته باشی و احساسش کنی.

2 - صحبت با تعداد زیادی از انسان ها. ده درصد از چهل نفر بیشتر از ده درصد ده نفر است.

3 - داشتن پشتکار و تسلیم نشدن. هیچ گاه در برابر پاسخ «نه» تسلیم نشو.

قانون بچه: نه در دنیای کودکان نقشی ندارد.

وقت تنگ تر از اون چیزیست که فکرش را میکنی.

ستون نهم: رشد مالی تابع رشد فردی است

این ستون مربوطه به پوله. پولی که نمی تونه باعث خوشبختی بشه اما نبودش حتما باعث بدبختی میشه.

پول هیچ گاه امنیت خاطر نمی آورد چرا که ممکن است هر لحظه از دست برود.

مهم میلیونر شدن نیست مهم اینه که برای تبدیل شدن به یه میلیونر باید به چه جور آدمی تبدیل بشی. به همین خاطر است که گفته می شود رشد مالی تابع رشد فردیه. برای اینکه بتونی یک میلیون دلار بدست بیاری باید به انسانی یک میلیونی با باورهای میلیونی تبدیل بشی.

"علاقه به پول تنها حرص بیش از حد را در وجودت می پروراند"

قانون طلایی ثروتمند شدن:

سود گرفتن بهتر از دستمزد گرفتنه.

راهکارش چیست؟ تو باید برای خودت کار کنی و یه کار مستقل راه بندازی. 99 درصد انسان های ثروتمند برای این ثروتمند شدن که برای خودشون کار میکنن و سود می گیرن.

اصول رسیدن به ثروت: تمام وقت روی شغلت کار کن و پاره وقت روی آینده ات.

در کنار شغل اصلیت یه کار جنبی راه بندازی و کم کم توسعه اش بدی. حالا به نظر تو رسیدن به چنین جایی چقد سخته؟ مطمئناً خیلی، چون انجام همه ی کارهای با ارزش سخته، و برای تحلیل سختی های راه و افزایش استقامت درد انضباط و درد پشیمانی را به یاد آور. همیشه به یاد داشته باش که استقلال مالی نیازمند داشتن کاری مستقل و آزاد است. همه زندگی فروشه، و رشد مالی تابع رشد فردیه.

ستون دهم: یک رابطه موثر باعث ایجاد تفاهم می شود

موفقیت به همکاری آدم ها بستگی دارد.

تعریف رابطه: رابطه یعنی تلاش دو یا چند نفر برای رسیدن به تفاهم (توانایی تحمل تفاوت ها). وقتی آن ها به تفاهم برسند و با یکدیگر متحد بشوند، از نیروی خارق العاده ای برخوردار خواهند شد.

متفاوت بودن انسان هاست که ضرورت ایجاد رابطه و تفاهم را در ما خلق می کند.

حال آفت مهلک روابط چیزی جز تلاش برای تحکم گفته ها به فرد مقابل نیست.

رابطه ای مداوم خواهد بود که از معادله ی برنده - برنده تبعیت کند.

رابطه فقط این نیست که چی بگی، بلکه باید بدونی که چه طور و چه وقت اونو به زبون بیاری، و در عین حال میزان پذیرش شنونده را هم در نظر بگیری و در عین حال خود باید شنونده خوبی باشی.

نکته: مهمترین چیز در یک رابطه، شنیدن است. برای اینکه شنونده خوبی باشی باید برای طرف مقابلت شخصیت و احترام قائل باشی.

ستون یازدم: دنیا همیشه به یه رهبر بزرگ نیاز دارد

دلیل شکست خیلی ها بر می گردد به عدم درک صحیح شان از واژه های گوناگون که یکی از آن واژه ها کلمه رهبریست.

رهبر: همه میتوانند در زندگی رهبری بزرگ باشند چون منظور این است که هنر تأثیرگذاری بر دیگران رو خوب بلد باشی. رهبری کردن یعنی کمک به اصلاح افکار،باورها و اعمال دیگران.

راه رهبر شدن: با کار بر روی شخصیت (باورها) و مهارت (تخصص و دانش) آغاز می شوند و موفقیت در این دو رکن عاملی است برای رسیدن به قدرت تأثیرگذاری.

تفاوت یک رهبر با یک مدیر: یک مدیر به مردم کمک می کند خودشون رو آنطور که هستند ببینند اما یک رهبر به مردم کمک می کند خودش را بهتر از آن چیزی که هستند بدانند. یک رهبر به مردم امید می دهد و در رابطه با رسیدن به اهدافشان به آنها کمک میکند. یک رهبر خوب باید بیش از آنکه به فکر کار مردم باشد به فکر زندگی آنها باشد. "اعتماد مهمترین زنجیر رابط، بین رهبر و پیرو است".

رهبران بزرگ بصیر و خوش بین هستند.

ستون دوازدهم: میراثی از خود به یادگار بگذار

بزرگترین شگفتی زندگی این است که به یک چشم بهم زدن میگذرد

تو نمی توانی مدت عمر خود را انتخاب کنی اما می تونی درست زندگی کردن را انتخاب کنی. همیشه سعی کن ثمره ای از خودت به جای بگذاری.

"زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست

هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته به جاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد"

توصیه یه دوست خوب

سلام

یکی از دوستان یک نظری گذاشته بودند که واقعا لذت بردم از نظر ایشون و همین باعث شد نظرشون روتو یه پست اختصاصی بزارم تا همه بخونند و شاید عمل کنند .

ممنون میشم اگه این دوست خوبمون اگه باز اومدن ایمیلشون رو بزارند تا بیشتر صحبت کنیم .

خانم الی :

سلام.ممنون از وب خوبت
ی صحبت دوستانه
اینجا یا توی پیجای مشاوره ک میری یک سوالایی میپرسن ک آدم میمونه اینها از کجااومدن که این نکات اولیه نمیدونن...
آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه. شخصا بعضی سوالها ک میخوندم اعصابم خورد میشد که بابا یک دختر یا پسر که به سن بلوغ رسیده اینقد بی اطلاع هس درباره اندام خودش؟؟؟؟؟
من خودم 22سالمه اما کلا علاقه داشتم درباره اندام خودمم اطلاعات داشته باشم و مطالعه ام زیادبوده. کسی هم نبوده ک بپرسم. هرچندهمین الانم کلی اطلاعات اشتباه دارن خانواده و یا حتی نمیشه بحث مستقیم کرد دراین باره توی خانواده.... .
اینومیخوام بگم دوستان
توی کشور متاسفانه کسی نیس ک براتون تتوضیح بده. لطفا لطفا درباره تمام اندام خودتون اطلاعات کسب کنین.نه تنها جنسی.. کلا مفیده. وقبل اینکه اتفاق بدی براتون بیفته و بخودتون آسیب بزنین یا وارد رابطه پرخطری بشین مطالعه کنین. (مطالعه درست.نه اینک هرچی خوندین باورکنین مث عوارض افراطی و بزرگ نمایی خودارضایی)
الان که بچه های این زمونه راحتترن باخانواده هاشون. لطفاازخانواده اتون اطلاعات کسب کنین. بپرسین.
خودتون وقتی ب سن بلوغ رسیدین از خانوادتون خاهش کنین به دکتر مربوطه مراجعه کنین تا بررسی کنه اندامتون ک ایا نرمال هست یا ن و توضیح بده براتون که اندامتون چی هست؟اگه خانواده نبردن خودتون مراحعه کنین لطفا.
خانم و اقایونی ک تازه بالغ شدین و باهم دوستین و رابطه دارین.نحوه رابطه صحیح و بیماریهای عفونیو قابل انتقال ببخونین حتی مورد داشتیم که بیماری پوستی و قارچی گرفته ک چون اقا پوست سینه اش دچار بیماری قارچی بوده بدن این خانم هم این گرفته و... .پس ببینین تنها بیماریهای مقاربتی نیس.جوشهای روی سینه وگردنوآلت تناسلی پارتنرتون رو جدی بگیرین. بررسی کنین.
لطفالطفالطفا مطالعه کنین. وخویشتن دار باشید.

جملات تیکه دار,جملات کوبنده,جملات سنگین

هر کسی به شکلی ایرادها و نقطه ضعفهایی دارد؛؛
برای تجربه یک رابطه خوب در کار یا زندگی؛؛
بهتر است کسی را پیدا کنیم که ایرادها و نقطه ضعفهایش، برای ما مهم نباشد؛؛
عمده رابطه های ناموفق بر دو فرض بنا شده اند؛؛
یکی اینکه انسان ممکن است تغییرات جدی داشته باشد؛؛
و دوم اینکه میتوان انسانی را یافت که هیچ ایراد و نقطه ضعف جدی نداشته باشد؛؛

چرا دین ؟

اساسی ترین پرسش انسان دربارة دین این است که دین چه فایده و چه لزومی دارد؟ چرا باید دیندار بود؟ رابطه دین و انسان چگونه رابطه ای است؟ آیا زندگی بدون دین امکان پذیر است و در این صورت، دینی زیستن بهتر است یا زندگی منهای دین؟ پس از روشن شدن چرایی و ضرورت دین این سئوال پدید می آید که آیا می توان به هر دینی پای بند؟ آیا همة ادیان با هم برابرند و گزینش هر دینی کاملاً شخصی و سلیقه ای است؟ یا در میان ادیان موجود حق و باطل، نیک و بد یا خوب و خوب تر وجود دارد و لاجرم و به حکم خرد باید برترین را برگزید؟