توهین به ساحت مقدس پیامبر اسلام در یک نشریه فرانسوی و ترور بعدی نویسندگان آن به گونه ای رقم خورد که متن زشت و تاسف بار توهین به پیامبر در برابر حاشیه ی زشت تر ترور، کم رنگ شد و در این بین باز هم پیامبر اسلام بود که مظلوم تر باقی ماند!
بنظرمن! بهترین روش برای پاسخگویی به این نوع هزل گویی و هجو سرایی ها (که مطمئناً در دایره ی نقد قرار نمی گیرند) همان رفتاری است که پیامبر(ص) در زمان حیاتشان با توهین کنندگان داشتند و آن نبود مگر، عفو، بخشش و بزرگواری کردن نسبت به کسی که توهین نموده و با بروز عملی اخلاق اسلامی، نه تنها نقدها، که توهین ها را بی مخاطب کرده و توهین کننده را نیزشرمسار می نمود.
در عصر حاضر نیز بهترین کار در دعوت به حق، نه با زبان دهان که زبان عمل است.
" امام صادق علیه السلام:
کونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم ، لِیَرَوا مِنکُمُ الوَرَعَ وَالاِجتِهادَ وَالصَّلاةَ وَالخَیرَ ، فَإِنَّ ذلِکَ داعِیَةٌ.
مردم را با غیر زبان خود [به مذهب خویش] دعوت کنید، تا پارسایى و سخت کوشى و نماز و خوبى را از شما ببینند؛ زیرا اینها، خود [بهترین] مبلّغند."
مخاطب قرار دادن جوانان غربی توسط رهبری کاری لازم، بزرگ و شایسته است اما کافی نیست. امروز، بهترین راه تبلیغ و حمایت از اسلام و نبی مکرم آن، پیاده نمودن سیره ی عملی آنان در حکمرانی، تادیب، اخلاق و در یک کلام تشکیل ِجامعه دینی است. لذا اگر هزاران بار از رحمت و مهربانی او بگوییم اما حکومتی که بنام دین تشکیل می شود، به نام خدا و به نام دین اش، بکشد و اجازه تفکر و آزادی به منتقدین ندهد و ... نه تنها فایده ای ندارد که بدلیل تعارض میان نظر و عمل، دروغگویمان می خوانند! حال می خواهد نام این حکومت ها داعش باشد یا حکومت پادشاهی عربستان و یا جمهوری اسلامی پاکستان یا ... .
(در پرانتز بگویم! وقتی این جمله ی آیت الله جوادی آملی را خواندم شوکه شدم؛
"غرب یک باغ وحش منظم است و گرنه غربی ها با این همه پیشرفت علمی اگر مریخ را هم فتح کنند در آنجا جنگ جهانی به راه خواهند انداخت"
تاجر "موریس میتر" در حال نمایش بومیان امریکای جنوبی
در باغ وحش بین المللی پاریس فرانسه، 1889
ممکن است حرف آیت الله جوادی را با توجیهات فلسفی و غیر فلسفی توجیه کنیم و بگوییم که مربوط به حاکمان غربی است والا منظورش مردم غرب نیستند اما یادمان باشد که مردم! خیلی ساده به عمق حرفمان پی می برند و برای فهم اساس سخن، نیازی به دانستن فلسفه ندارند.
تجربه نشان داده که افکار عمومی در غرب، در مقایسه ی دو کلام رهبری و آیت الله جوادی، گرچه در ابتدا دچار حیرت و سکوت می شوند اما در نهایت، قضاوت کلان خود را خواهد کرد! بی اعتمادی به گفتار عالمان و نظر به عمل اجتماعی و نحوه ی حکمرانی آنان.
نتیجه آنکه بی اعتماد می شوند و برعکس ما که نسبت به شنیدنِ دروغ عادت کرده ایم و نسبت به دروغگو، بی تفاوت شده ایم، اما همان حیوانات درون باغ وحش، نسبت به دروغ و دروغگویی حساس اند و از ما و دینِ ما و خدای ما می رمند.)
نکته ی قابل عرضِ من، در مورد عکس العملی است که معترضان ایرانی- تهرانیِ نشریه فرانسوی انجام دادند و با حمیتی مثال زدنی! تابلوی "نوفل لوشاتو" را به زیر کشیده، مشت محکمی بر دهان فرانسه و استکبار زدند!!!!
طرفه مطلبی بود که در سایت تابناک با عنوان " نصیحت جالب ده نمکی به حملهکنندگان به تابلو خیابان نوفل لوشاتو"منتشر شد.
همه با هم در نظر دارد تا هر روز گلچینی از بهترین مطالب وبلاگنویسان استان را با عنوان«بهترین های وبلاگی»در معرض دید مخاطبان قرار دهد.
" کارلوس کیروش بهترین گزینه برای ما بود. او مربی دقیق، ریزبین، باهوش و فوقالعاده بود. در میان تمام افرادی که کنار من کار می کردند کارلوس بدون شک بهترین بود. هیچ شکی در این باره ندارم. "
این گفته ها از کسی نیست جز سر آلکس فرگوسن بزرگترین اسطوره مربیگری در دنیا که درباره مربی تیم ملی فوتبال کشورمان یعنی کارلوس کی روش، بیان کرده است.
جمعه سوم بهمن ماه 1393 تیم ملی کشورمان از مسابقات جام ملتهای آسیا حذف شد. گذشته از نوع قضاوت داور و وضعیت کنفدراسیون آسیا و عقب ماندگی به شدت نهادینه ی مسوولان فوتبال قاره کهن، چیزی که بسیار جلب توجه می کند خوشحالی و لذت بسیاری است که بعضی از مربیان وطنی از این حذف شدن می برند و چنان می نماید که دنیا را به آنها داده اند.
بی گمان اساتید روانشناسی و رفتار شناسان خبره می توانند درباره این رفتار و کردار بررسی و پژوهش نمایند و کشف نمایند که این رفتار چه علتی می تواند داشته باشد و آیا هیچ انسانی از شکست تیم ملی اش خوشحال و شادمان می شود؟
با توجه به اینکه بیش از 35 سال است مسابقات تیم ملی را پیگیری می کنم می توانم به جرات بگویم که هرگز تا این اندازه با آرامش بازی های تیم ملی را نگاه نکرده ام و همواره با استرس و اضطراب ...