همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

همه چیز از همه جا

جدیدترین اخبار روز ، دانلود آهنگ جدید ، دانلود جدیدترین فیلم ها و سریال ها ، دانلود عکس و مقاله ، دانلود نرم افزار

هزینه بی رویه زایمان در بیمارستان بشاگرد.

 گزارشی که یکی از ساکنین روستای تیدر بشاگرد به ما دادند به این شرح است: ایشان با گلایه ای که از مسئولین مربوطه داشتند سخنان خود را اینگونه بیان کردند: فرمودند که در مورخه20/9/93 خانم بنده برای زایمان به بیمارستان شهر سردشت مراجعه میکند و بعد زایمان طبیعی و یک شب بستری و مرخص کردن بیمار از بیمارستان به قسمت حسابداری بیمارستان مراجعه کردیم که بیمار خود را مرخص کنیم و مسئولین حسابداری بیمارستان هزینه زایمان را 1500000هزارتومان اعلام کردند در صورتی که در همه کشور هزینه زایمان طبیعی رایگان میباشد. ایشان میگوید ما هم بیمه تامین اجتماعی داریم و هم بیمه رفاه و یک بیمه روستایی که با وجود این سه بیمه آنها میگویند بیمه روستایی قدیمی میباشد و اگر از بیمه رفاه نامه ای گرفته باشین چند درصدی از هزینه کاهش پیدا میکند، ایشان در ادامه میگوید ما نمیدانیم که چرا هزینه این بیمارستان بالاست، بنده هم به علت هزینه بالا از پرداخت آن معذورم و اعلام کردم که ندارم اما مسسئولین بیمارستان شناسنامه خانم بنده را به عنوان ضمانت از ما گرفتند تا این مبلغ را پرداخت کنیم و بنده از مسئولین مربوطه میخواهم که اگر این هزینه غیر قانونی است پیگیر باشند و این بی عدلتی ها را از بین ببرند. از هر طرف شنیده میشود که هزینه درمان خصوصا زایمان در کشور کاهش پیدا کرده، چطور است که در بشاگرد یک یک مناطق محروم است هزینه ها بالاست؟ در ادامه از ریاست شبکه بهداشت و درمان بشاگرد جناب آقالی علی مراد سوال میشود که آیا اینگونه هزینه ها واقعی میباشد؟ آیا هزینه زایمان طبیعی در بیمارستان بشاگرد رایگان نیست؟ اگر رایگان است پس علت این چیست که از ایشان این مبلغ را دریافت نموده اند؟ امیدواریم که ریاست محترم بهداشت و درمان پاسخگو باشند.

حس زیبای مادری

دخترم
امروز ١٥ آذر٩٣ است
و تو ٩ روزه دیگه سه ماهه میشی
دیشب خونه ی خاله شادی اینا بودیم و بابا داشت باهات بازی میکرد و تو خنده های با صدا میکردی خیلی خیلی شیرین بودی
جوری که همه همه کار رو ول کردن و محو تماشای تو شدن عسلم
..................................
ننوشتن منو تبدیل کرده به یه آدم ناراحت
ناراحت از تنبلی
چند وقت یه بار میام اینجا و واقعا نمیتونم از همه ی انچه دوست دارم ثبت بشه بنویسم
روزهای بارداری برام خیلی خاطره انگیز بود
مخصوصا که روز اخرش رو با خواهری جشن گرفتیم رفتیم ناهار بیکس و غذائی بسیار خوشمزه خوردیم بعد هم ارایشگاه
روز زایمان من یه آدم ترگل و ور گل بودم
چون بالاخره سزارینی شده بودم
روز ١٩ شهریور که لإله أمینی اومد ایران رفتم پیشش ، هنوز درد ها سراغم نیومده بود
معاینه ی وحشتنا کی کرد و گفت بچه بالاست دو هفته دیگه زمان میخوای تا موعودت بشه در صورتی که از موعود اولم که همه بهم گفته بودن ٢٤ شهریور فقط ٥ روز مونده بود
دیابت داشتم
ریسک نکرد
و گفت سزارین
مگه بری روغن کرچک بخوری و.....
ترسیدم
با اینکه دوست داشتم طبیعی بیارمش به دنیا ولی ترسیدم
روغن نخوردم
و تو راه برگشت با مامان تا خونه اول گریه کردم که طبیعی نمیتونم
چون کلی تو ذهنم روز زایمان رو مجسم کرده بودم که صبح تو خونه هستم دردا میاد سراغم اول به مامانم میگم بیاد بعد به مهدی میزنگم کلی اول تو خونه میمونم به توصیه های کلاس عمل میکنم زود بیمارستان نمیرم و ...
و لحظه ی به دنیا اومدن عزیز دل رو با همسری هستم
خلاصه که نشد که بشه
ولی از طرفی تو راه برگشت به خونه کلی هم خیالم راحت شده بود که أون درد هایی که تصور میکردم