در روزگاران خیلی قدیم، سالها پیش در یک اون چنان روزی…
یک هم ولاتی(استانی) ما یک کمپین خفن راه انداخت. تو این کمپین یا به قول گفتنی (پویش دسته جمعی) همه زدند و قلیون ها رو شکستند و بقیه لایک کردند و در دکان قلیون فروشی رو تخته کردند.
پاتوق مرکزی وبلاگ نویسان دانش آموز نوشت: میرزا گفت بشکن
در روزگاران خیلی قدیم، سالها پیش در یک اون چنان روزی…
یک هم ولاتی(استانی) ما یک کمپین خفن راه انداخت.
از دیگر احوالات شهر ما تکاپوی افرادیست برای گرفتن مناسبی در شهر که برای مردم اثبات شده هستند در ناکار آمدی و گذشته ای دارند سیاه تر از زغال....
افرادی که سالها جهت رسیدن به مقاصد مادی و جاه طلبی ذاتیشان بسیاری از منافع شهر را زیر پا گذاشتند و گذشتند از مردم و منافع مردم....
با هیاهوی فراوان در بیابان های اطراف ثروتهایی را با نامهایی اغوا گر به باد دادند و هم خدا میداندو خودشان و هم مردم که منافع ملت مد نظرشان نبود.
پردیس دانشگاه اندیمشک به همت شورای شهر بعد از سالها خواب به سرد خانه تبدیل میشود. خبری که نمیتوان گفت خوش....
کلاغ:
پر
پردیس دانشگاهی:
پر
پردیس که پر نداره
نداره ولی پرید
با چه رویی بر گردیم....
با کمال تأسف درگذشت آقایان کربلائی خیرالله بهاری وآقای علی اکبرخدائی دورباش را به خانواده های محترم بهاری وخدائی تسلیت عرض می نماییم و از خداوند متعال برای متوفی ها طلب مغفرت و برای خانواده محترمشان صبر جمیل مسئلت می نماییم.
چگونه از یاد ببرم آن روزهایی را که با چه بگو بخندهایی باهم در خرمدره علوفه می چیدیم چقدر زندگی بی وفاست چقدر ما غافل از این دنیائیم انگار همین دیروز بود که کربلائی با آقای خدائی باهمدیگر شوخی میکردند از خداوند میخواهم که آن دو بزرگوار در آن دنیا با امام حسین (ع) مشهور شوند.